هراس
از تحرک سازمانیافته جنبش کارگری و اقدامهایی چون گردآوریِ دههزار امضا
برضد “برنامه آزادسازی اقتصادی“ و سپس بیستهزار امضا برای “افزایش
دستمزدها“، درکنارِ گسترش اعتراضهای کارگری در سراسرکشور در بطن تحولهای
سیاسی جاری، ارتجاع حاکم را برآن داشته است تا مبارزات جنبش کارگری و
سندیکایی زحمتکشان را در کانون توجه قراردهد و به شکلهای گوناگون در مهار
و سرکوب یا منحرف کردنِ مسیرِ آن بکوشد.
این
زن بیش از 20 روز است که اعتصاب غذا کرده است. در کدام روزنامهای
خواندهاید که این اتفاق افتاده است. اینهمه روزنامه در این مملکت منتشر
میشود، ولی با کمال تاسف هیچکدام صدای مردم ایران نیست و در نتیجه صدای
نسرین ستوده هم شنیده نمیشود.
اما
من امیدوارم اوباما به جایگاه آغازین خود باز گردد و برای وادارکردن هر دو
طرف به آغاز گفتگوهای جدی سعی نماید . ارائه درخواست فلسطینی ها در روزهای
آینده به مجمع عمومی سازمان ملل جهت پذیرفتن آن بعنوان یک کشور (اکنون
عضوناظر است)ممکن است آزمونی باشد .
اکنون با چنین یورش کودکانه و موشک پرانی هایی که کم ترین زیانی به دشمن تا
دندان ساز و برگ یافته وارد نمی کند، دولت سیونیستی بسی آسان تر از پیش
خواهد توانست، افکار عمومی مردم اسراییل را برای پشتیبانی از سیاست های جنگ
طلبانه ی خود و سرکوب جنبش صلح در این کشور هم آوا، همراه و بسیج نماید.
باید
با دقت تمام تمدن شوروی را مطالعه کرده، خاطره آنرا حفظ کرده، وبا ترغیب
دراجتناب ناپذیری شکست رژیم فاسد بازسازی شده سرمایه داری، به ترویج آن
بپردازیم. با تجارب بیست سال پیکار، ما باید دستاوردهای تمدن شوروی را به
سلاحی کارا برای ساختمان سوسیالیسم در این برهه تازه از پیشرفت جامعه روسیه
– سوسیالیسم سده بیستم تبدیل کنیم.
نمونه
دیگر
جمع
شدن
هزاران
امضا
در
اعتراض
به
پایین
بودن
دستمزدها
است
که
اخیرا
توسط
نمایندگان
شوراهای
اسلامی
و
اعضای
فعال
خانه
کارگر
صورت
گرفته
است
.
همان
خانه
کارگری
که
چند
سال
پیش
دبیران
آن
زبان
رئیس
هیت
مدیره
سندیکای
کارگران
شرکت
واحد
را
بریدند
،
و
دیگر
اعضاء
آن
از
جمله
آقای
مددی
را
با
وحشیانه
ترین
شکل
ضرب
و
شتم
کردند
.
با انتشار نامه سرگشاده یک «چپ مستقل» خطاب بـه محمد علی عمویی، سرنوشت
تاریخ مبارزات حزب توده ایران و اعضا و هواداران آن در زندان های جمهوری
اسلامی به موضوع روز و جدلی با سرشت «تقلای اوباشانه خرمگسی بر جدار شیشه
ها» بدل شده است که باید به آن پایان داد.
آقای عاصمی عزیز ، ... دعوت شما برای پایان دادن به انتشار "نامه های
سرگشاده ، در واقع دعوتی است برای عدم افشای حرکت های انحلال طلبی که علیه
حزب توده ایران صورت می گیرد .
آقای ع.سهند یکی از مزقونچی های ثابت ارکستر درب وداغانی است که جز "انحلال
حزب توده ایران" نمی نوازد. ایشان در تازه ترین "شاهکار" خود تراوشات روانی
بی مایه ای را در ظاهر به دفاع از "پدر عمویی" جاری ساخته اند که هدف دیگری
را دنبال می کند.
تصور اینکه شخصی مانند عمویی با آن سابقه سیاسی، و آگاهی از مسایلی که
در این سالها بر سر حزب و توده ای ها آمده است ، از سر ندانم کاری و
حساب نکردن تبعات این کار و یا از سر خیر خواهی دست به چنین عملی زده
است همان قدر منطقی است که خوش بینیهای شماری از ما پس از دستگیریهای
رفقای رهبری
تلاش مستقیم و هدفمند در ایجاد شرایط عینی و ذهنی در راستای اصلاح واقعی
قانون اساسی، یعنی برجسته کردن نقش محوری مردم با طرد اصل ولایت فقیه
مهمترین قدم رفرمیستی اصلاح طلبان بشمار می آید. پشتوانه اصلی این حرکت
تکیه بر نیروی مردم و ارائه برنامه مشخص هماهنگ با منافع قشر های زحمتکش،
یعنی اکثریت مردم است.
انتشار نامه سرگشاده احمد سپیداری به آقای عمویی منجر به یک سلسله بحث ها
شد که فعلا نیز ادامه دارد. گر چه انتظار می رفت طرح پرسشی مسئولانه در
سطور نامه سرگشاده با واکنش و پاسخی منطقی، معقول و مسئولانه همراه باشد،
اما متاسفانه نوشته و نقدهای منتشره موجب شگفتی است.
قربون انسان چيز فهم! اما معلوم نشد ، که چرا اين همه مترجم ايراني ، و اين
همه انسانهای فرهيخته، مبارز و دانشمند که در " ايران تريبونال " هستند ،
اين عبارت را " سازمان همکاری اسلامی " ترجمه کردند؟ از قديم گفته اند که،
"معمّا چون حل شود آسان شود.".! " سازمان همکاری اسلامی " ، چه ربطي به
حقوق بشر دارد؟ اين سوال برای هر ذهن کنجکاوی ، به وجود ميآيد!
باید
از هر ابتکار و اقدامی هر چند کوچک و محدود چه در خارج وچه به شکل جنبش
صلح در کشورمان برای افشای اهداف جنگ و تشویق مردم به پشتیبانی از یک
برنامه صلح جویانه دفاع کرد و به گسترش چنین اقداماتی یاری رساند. راهی جز
مبارزه جانانه علیه جنگ پیش روی مان نیست. چشم بستن بر چنین وظیفه ای را
تاریخ بر ما نخواهد بخشید.
به
طور مختصر ، هر دو نامزد تفاوت های عظیم بسیاری بین خود دارند ، اما به
صورت مشکوکی عین هم به نظر می رسند .
البته غیر از رنگ پوست آن ها . اما آیا جرات اشاره به آن را داریم ؟ در
صورتی که بخواهیم از نظر سیاسی درست کار باشیم نه . آشکارترین واقعیت
کارزار نیز عمیق ترین راز آن است .
پراهمیت ترین نکته برای مبارزه مشترک «کمونیست ها»، که شما خود و من را
چنین نامیدید، توافق
بر سر خط مشی و برنامه انقلابی است. دستاورد بزرگ حزب توده
ایران در مرحله کنونی دستیابی ققنوس وار به چنین خط مشی انقلابی است که در
طرح برنامه برای کنگره ششم حزب تبلور یافته است.
اگر
عمویی غمخوار حزب توده ایران است، چرا در این شرایط وانفسا، بجای دفاع از
حزب توده ایران میان پیامبران « جر جیس » را یافته و «تمام قد پشت راه توده
ایستاده است». آیا این است معنی ومفهوم اسطوره بودن؟آیا رفیق عمویی نمی
داند نظر حزب توده ایران نسبت به علی خدایی چیست؟ دلیل تبرئه ی علی خدایی
از طرف رفیق عمویی را چگونه باید تعبیر وتفسیر نمود؟
سخنان "پر طراوت " ، " انقلابی " و "مهیج" ، این یا آن عضو کنونی و یا سابق
حزب ، نمی تواند ضمانتی بر درستی حرکت آنها و سیاست هایشان باشد. در مورد
آقای عمویی نیز نمی توان با اتکا به فعالیت های سابق ایشان ، سیاست ها و
رفتارهای کنونی وی را نیز مورد تایید قرار داد. سیاست هایی که آقای سپیداری
به درستی به آنها اشاره کرده اند و به درستی نیز خواستار پاسخ گویی آنها از
سوی آقای عمویی شده اند.
پاره
ای
از
دوستان
از
عواقب
نحوه
گویش
وپاسخ
وبازگویش
و
واکنش
احتمالی
من
به
باز
گویش
آقای
سپیداری
ابراز
نگرانی
کرده
بودند
.ضمن
احترام
به
این
عزیزان
توضیحاتی
چند
؛
برای
فرو
نشاندن
توفان
برخاسته
در
فنجان
چای
را
لازم
می
دانم
.
با
این
تعهد
که
بکوشم
سخن
را
به
گونه
ای
به
سامان
برم
که
نتیجه
مثبتی
از
آن
عاید
شود
.
نه سایت محترم نوید نو. مردم احمق و ساده لوح نیستند و فریب نمی خورند.
آقای عموئی باید جواب آقای سپیداری را بدهند. اگر ندهند در بهترین حالت می
توان گفت که ایشان هنوز در قاب کثیف تلویزیون هستند و کنترلی بر حرف ها و
عملکردهای خود ندارند.
دولتها طبق
قوانین بین المللی باید پیگرد مقامات ایرانی شوند که مرتکب جنایت علیه
بشریت شده اند.
" داروغه " هم
پیدا شد. تعارف را کنار بگذاریم. در اینجا منظور دولت " بورکینا فاسو " و
یا " گینه " نیستند. " داروغه " باید از مجرم قوی تر باشد. وجهه داشته
باشد. قدرت داشته باشد. به اصطلاح زورش از مجرم بیشتر باشد. به قول معروف
پیدا کنید پرتغال فروش را!
۱۸ ژوئن سال ۲۰۱۲، دادگاه اروپا با صدور یک حکم پر سروصدا، «اسناد» تقدیمی
در دوره گارباچوف و یلتسین دایر بر مجرمیت استالین و دولت اتحاد شوروی در
تیرباران دهها هزار افسر لهستانی در کاتین را جعلی اعلام کرد. تلویزیونهای
بورژوازی، «پژواک مسکو» سکوت کرده اند، «گرانی»ها
(GRANI
روزنامه اینترنتی روزانه، وابسته به نئولیبرالهای روسیه. م.)
خاموشند، «روزنامه جدید» دم درنمی آورد. چونکه این یک خبر حیرت انگیز در
مقیاس جهانی است. حالا با این همه چه کار باید کرد؟
هجومی
بی مهابا برکسانی همچون محمد علی عمویی که این روزها شاهد آنیم، و
اگرشناختی از هجوم کنندگان داشته باشیم دشواراست بتوانیم گمان بریم که بنا
به هدفی خاص آن را سازمان داده اند، بی تردید نمی تواند سال های طولانی و
دشوار نبرد این چنین دلاور مردان را از یادها بزداید؛ نام علی عمویی با
شناسنامه ی حزب توده ی ایران پیوند یافته است و از تاریخچه ی پرفرازو فرود
پیکار حزب توده ی ایران تفکیک پذیر نیست..
لازم است كه به این نسبت ها و ناروا بودن آنها توسط ر.عمویی پاسخ داده شود
، و لی امکان پاسخ گویی از داخل کشور با مطالبی كه درنامه مطرح شده بعید
بنظر می رسد . از این رو نسبت های نادرست و مطالب تهدید آمیز نامه و
عنوان سرگشاده آن نگارنده را بر آن داشت كه در حد مختصر ودر حد بضاعت
شناخت خود با مواضع ر.عمویی و آشنایی با آثار منتشره از ایشان در سال های
پس از رهایی از زندانهای جمهوری اسلامی ، علاوه بر مردود دانستن نسبت های
داده شده به ایشان ، بویژه به روش غیر اصولی ومطالب نادرست ، سبك و سیاق
افشاگرانه و تهدید آمیز ر.سپیداری اعتراض کند .
آقای رامنی می گوید پیروز است وامید دارد دو باره درانتخابات 2016 در
رقابت شرکت کند. تنها جمع آوری همان صندوق جنگ به معنی آن است که او مجبور
است ، از ریاست 4 ساله اش به طور متوسط روزانه بیش از 850.000دلار تامین
نماید . این امر برای انجام هر کار دیگری غیر از پیش بردن لایحه هایی که
تامین کننده های مالی شما خواستارند وقت اندکی باقی می گذارد
کته ی دوم، دروغ بزرگی است که نویسنده درباره ی «جناح هایی از حزب توده» که
دنباله ی «ایران» آن را نیز بدست فراموشی سپرده به عنوان بخشی از «ستون های
اصلی» «اتحاد جمهوری خواهان» به میان آورده است. بی هیچ گفتگو، در پی ریزی
چنان "سازمان"ی که همایش های نوبتی آن را نیز دربرمی گیرد، کسی از سوی آن
حزب، حتا به شکلی غیررسمی، شرکت نداشته و نمی تواند داشته باشد.
رفتار اخیر احمدی نژاد در طرف داری از آزادی ها ومحکوم کردن بستن شرق ،
ونامه او به قاضی القضات برای بازدید از زندان هایی که خود اصلی ترین سبب
انباشتگی آن ها بوده است ،یکی از جلوه های فریب ودغل بازی بورژوازی ایران
است
شمارهي
اول دورهي جديد مجلهي دانش و مردم به سردبيري دكتر محمدرضا طاهريان منتشر
شد. بخش اول و گزارش اصلي اين شماره به يادنامهي پرويز شهرياري نويسنده،
مترجم، روزنامهنگار و دانشور رياضي و دكتر اصغر الهي داستاننويس، شاعر،
مترجم و روانپزشك اختصاص دارد علاوه بر اين، در بخشهاي "دانش و اجتماع"،
"گزارش خبري" و "ادبيات و هنر"، مقالات و
رشد نقدینگی و وام های کلان و معاملات انحصاری، برای چهارمین بار در تاریخ
سی و سه سال معاصر ، موجب پیدایش “طبقه جدید” شده که بیشترین دلواپسی شخصی
این نوکیسه ها را رقابت بر سر رنگ پورشه و مازراتی و قمارهای کلان، اما نه
در بانکوک و قبرس، بلکه در تهران، بیخ گوش منازل آقایان سیاستمدار تشکیل
میدهد.
نشست
کمیته مرکزی حزب توده ایران گرمترین درودهای رزم جویانه خود را به شما
مردم شریف و مبارز میهن که با وجود همه دشواریهای اقتصادی-اجتماعی، و به
رغم ادامه جو شدید سرکوب و خفقان، به پیکار خود برای رهایی ایران از چنگال
رژیم واپس گرای ولایت فقیه و استقرار آزادی و عدالت اجتماعی ادامه میدهید،
تقدیم میکند..
سیاوش شکیبا نکات تازه ای را مطرح کرده که در خور تامل است. در واقع این
نوشته را می توان اولین بیانیهٔ یک جریان سیاسی مخالف خوان حزبی دانست که
ظاهرا مدت ها بدون اعلام موجودیت به فعالیت مشغول بوده است. اما باید دید
این جریان سیاسی که اعلام مواضع خود را در پوشش حمله به احمد سپیداری انجام
داده، ماهیتش چیست و چه می اندیشد؟
این روش، افتادن در دامی است که راه توده آن را پهن کرده است، راه دیگری
باید رفت.
باید همه انرژی تبلیغی، تهییجی، توضیحی خود را صرف پیدا کردن راه های پیوند
با زحمتکشان میهن و تشریح مطالب بسیار مهم مندرج در "طرح برنامه حزب برای
کنگره ششم" کنیم واین طرح وبرنامه را در معرض قضاوت عموم قراردهیم و از همه
گروه های سیاسی بخواهیم که برنامه و طرح خود را برای برون رفت از اوضاع
بحرانی میهن ارائه نمایند تادر مورد آنها بحث وگفتگو شود.
به نظر من ،برای فائق آمدن بر این اختلاف واقعی و ایجاد وحدت حزبی میبایستی
دو گام اساسی از طرف رهبری فعلی حزب برداشته شود.
گام اول پذیرش وجود اختلاف واقعی (نه ساخته و پرداخته نظام) و دو
تحلیل متفاوت از انقلاب و سیاست های منتج از آن تحلیلها است.
و گام دوم بوجود آوردن شرایطی كاملا دمكراتیك و بدور از شانتاژو اتهام
زنی برای یك گفتگوی سازنده است و در این شرایط است كه میتوان از سانترالیسم
سخن گفت و این توقع را از همگی(از جمله از رفیق عمویی)داشت كه از تصمیم
رهبری حزب اطاعت كنند.سانترالیسم بدون شرایط دمكراتیك یعنی سرنوشت مجاهدین
خلق.
کمدینویسی اطلاعاتچیهای جمهوری اسلامی بهنام تاریخ
شهبازی و دوستانش جهان وارونهای برای خود ساختهاند. سراپای نوشتهها و
کتابهای پر شمار و پر حجم عبدالله شهبازی در واقع میکوشد تنها یک چیز را
ثابت کند: ایرانیان، و بهویژه ایرانیان مسلمان گوسفندان تهیمغزی بیش
نبودهاند و در سراسر تاریخ همواره “چوپانان” و “سگان گله” برای این
“گوسفندان” تاریخ و جغرافیا ساخته و پرداختهاند: یهودیان و صهیونیسم
بینالملل، بهائیان، شبکههای سری فراماسون، پیروان باورها و فرقههای
اسرارآمیز، پارسیان هند، انگلیسها و “جی"ها، روسها و شبکههای صهیونیستی
از طریق روسها، و هر بیگانهی عجیب و غریب دیگری که به عقلتان برسد یا
نرسد
به نظر نگارنده نوع نقد تاریخی امیرخسروی بیش از موضع ایشان ارزش بررسی را
دارد؛ چرا که حاوی نکاتی است که به طور مرتب در نقدهای ایشان و همگنان
تکرار می شود و پایه های یک گفتمان را بر می سازد.
" تجاوز کاری دولت اسرائیل علیه خلق فلسطین و عدم انعطاف تحریک آمیز آن
علیه مبارزه بر حق برای پایان دادن به اشغال و ایجاد دولت مستقل ، دائمی
ودارای حق حاکمیت فلسطینی ، یک بار دیگر در سخنان نخست وزیر اسرائیل ،
ب.ناتانیاهو ، در مجمع عمومی اخیر سازمان ملل ، با حمایت امریکا واتحادیه
اروپا به نمایش گذاشته شد .
شهیر شهید ثالث – برگردان :
علی رضا جباری ( آذرنگ )
نتانیاهو آشکارا ایالات متحد را به جنگ با ایران تحریک کرده است؛ اما منطق
نهفته در ورای راهبرد او که به طور رسمی به بیان آن پرداخته است سخت درخور
تردید است. هیچ گونه اطلاعات در تایید این اندیشه که حمله به تاسیسات هسته
ای ایران راه چاره ی بحران هسته ای ایران باشد در دسترس نیست.
انتشار اخبار، مقالات و بیانیه ها در این
صفحه الزاماً به معنای تایید آنها نیست