نویدنو:09/11/1390  

 

 نویدنو  09/11/1390

 

 

امریکا ، اندونزی ونیویرک تایمز

کن هالینان - هاتف رحمانی

 

چرا نیو یورک تایمز نقش کلیدی را که ایالات متحده در کودتای سال 1965 در اندونزوی بازی کرد، که به کشته شدن بین 500.000تا یک میلیون نفرمنجر گردید مخفی می کند؟ در مقاله ای در نوزدهم ژانویه –" اندونزی در سکوت اجباری پیرامون تاریخی تیره سستی نشان می دهد."- تایمز می نویسد که کودتا " یکی از تیره ترین دوران ها در تاریخ اندونزی مدرن بود ، وتا کنون کمترین گفتگو در باره آن انجام شده است ."  به راستی چنین است ، اما تایمز نه تنها به نادیده گرفتن دخالت ایالات متحده در طراحی واجرای کودتا ادامه می دهد ، بلکه ظاهرا حتی نگران بازخوانی  پوشه گلچین خود ازآن زمان که دولت جانسون " آن ها را همراه با اخبار اندونزی حفظ کرد" هم نیست . روزنامه همچنین تلگرافی را توسط دین راسک وزیر امورخارجه در حمایت از "کارزار علیه کمونیست ها"  منتشر کرد وبه ژنرال سوهارتو رهبر کودتا اطمینان داد که " دولت امریکا عموما  با آن چه ارتش انجام می دهد موافق است وآن را محترم می شمارد."

آن چه که ارتش اندونزی انجام می داد ، کوبیدن وبریدن سر کمونیست ها ، چپگرا ها واتحادیه های کارگری بود.افراد زیادی تا حد مرگ به صورت وحشیانه ای توسط ارتش ومتحدان راست گرای آن درنهضت العلما ومحمدیه شکنجه شدند. تعدادی از کسانی که قصابی شدند از طریق جاسوسی ایالات متحده امریکا شناسایی شدند.

بنا به مصاحبه سه قسمتی سیدنی مورنینگ هرالد در جولای 1999با زندانی های سیاسی اندونزی ، وبررسی مستند های امریکایی واسترالیایی ، "قدرت های غربی فرماندهان ارتش اندونزی را با ادعا های دروغ تلاش برای انجام  کودتا از سوی حزب کمونیست اندونزی (پی کی آی)، در راستای انجام یکی از بزرگترین قتل عام غیر نظامی ها در قرن بیستم واستقرار دیکتاتوری نظامی تحریک کردند." 
ژنرال سوهارتو ادعا کرد که حزب کمونیست اندونزی پشت ترور شش ژنرال برجسته  در شب 30جولای 1965،  تصادفی که کودتا را شعله ور ساخت، بود. اما سری (مصاحبه های) هرالد شامل مصاحبه با دوتن از مردانی بود که در به اصطلاح توطئه 30جولای دست داشتند، هر دو آنها ادعا می کنند که حزب کمونیست اندونزی هیچ ربطی با خیزش نداشت . در همان زمان ، حزب کمونیست اندونزی عضو دولت ائتلافی بود ، خشونت را پیش بینی کرده بود ، وسیاست رسمی " گذار مسالمت آمیز" به سوسیالیسم را داشت . در حقیقت ، سازمان حزب هیچ تلاشی برای گرد آوری وبسیج سه میلیون عضو خود برای مقاومت در برابر کودتا انجام نداد. 

به ایالات متحده امریکا اطمینان داده شد که افراد بسیاراندکی ازکمونیست ها – ونیز سازمان های روستایی ها ، زنان ، سندیکاها وجوانان – از هولوکاست نجات پیدا می کنند. بنا به سند های بایگانی امنیت ملی امریکا که توسط دانشگاه جرج واشنگتن منتشر شد ، ماموران جاسوسی امریکا بسیاری از آن افراد را شناسایی ولو دادند .سفیر امریکا در اندونزی ، مارشال گرین ، گفت که یک لیست سفارت از کمونیست های برجسته " از سوی مقام های امنیتی اندونزی مورد استفاده قرار گرفت که برای کمبود حتی ساده ترین اطلاعات علنی در مورد رهبران حزب کمونیست اندونزی در آن زمان مناسب بود..."  

امریکا از مقیاس کشتار آگاه بود. دریک تلگرام  15 آوریل 1966 به واشنگتن ، سفارت نوشت ، "  ما صریحا نمی دانیم که آمار واقعی (کشته های حزب کمونیست اندونزی) نزدیک به 100.000 یا 1.000.000 نفر است ، اما اعتقاد داریم گمراه کردن در جهت برآوردهای پایین تر ، به ویژه وقتی که مورد پرسش مطبوعات قرار می گیرد عاقلانه است ..."

علاوه بر کمک به دستگیری نظامی وکشتن هر چپگرایی ، امریکا جنبش دست راستی کپ گشتاپو را نیز تامین مالی کرد . گرین، در خلاصه نوشته ای در آن زمان به مک جرج بوندی، معاون وزیر امورخارجه ، نوشت " فرصت های یافتن یا دنباله فاش شدن حمایت ما در این مسئله کوچک تر ازآن هستند که در هرعملیات مخفیانه ای می تواند باشد. "

کتی کادانه ، گزارشگر سرویس خبر دولتی ، با چندین دیپلمات سابق و ماموران جاسوسی مصاحبه کرد و در یافت که لیست تحویل شده به نیروهای امنیتی اندونزی حدود 5.000اسم داشت . رابرت جی مارتنس افسر سیاسی سابق سفارت به کادانه گفت "در واقع کمک بزرگی به ارتش بود. آن ها احتمالا افراد زیادی را کشتند، و من هم احتمالا خون های زیادی در دست هایم دارم ، اما اصلا بد نیست . زمانی وجود دارد که شما مجبوربه حمله سخت در یک لحظه تعیین کننده هستید ."

در آن زمان ، واشنگتن درحال گسترش دخالت عمده ای در جنگ ویتنام بود ، ودولت جانسون بر نظریه دومینوی موهوم خود مبنی بر "غلبه کمونیست ها بر آسیا نزدیک است" متمرکز بود. امریکا گمان می کرد اندونزی به لحاظ راهبردی کشور مهمی باشد، نه تنها به خاطر آن که گذرگاه های مهم دریایی را در اختیار داشت ، بلکه به خاطر آن که سرشار از مواد اولیه ای بود که شرکت های امریکایی به طور سنگینی درآن سرمایه گذاری کرده بودند. این ها شرکت های راتچفیلد ونفت موبایل ، یونی رویال، یونیون کارباید،خطوط هوایی شرقی، ماشین خیاطی سینگر، نشنال کش رجیستر، و شرکت معدن های طلا ومس فری پورت مک موران را شامل می شدند .

در همان زمان ، سوکارنو،رئیس جمهور اندونزی یکی از رهبران جنبش "نیروی سوم" بود ، که اتحادی از ملت هایی بود که خود را از جنگ سرد بین امریکا واتحاد شوروی دور نگه می داشتند. کنفرانس 1955 باندونگ کشورهای مختلف از آسیا وافریقا را به اندونزی کشید تا جنبش ضد استعماری عدم تعهد را ایجاد نمایند. کنفرانس امریکا را هم عصبانی کرد ودر نتیجه  از اعزام نماینده ای به باندونگ خودداری کرد .

در جهان قطبی شده جنگ سرد ، عدم تعهد برای واشنگتن پذیرفتنی نبود ، وامریکا استفاده از ترکیب دیپلماسی ونیروی نظامی و خرابکاری آشکار برای تحلیل کشور هایی مثل اندونزی و آوردن آنها به داخل اتحاد با امریکا ومتحدان آن را آغاز نمود. سیا جنبش های جدایی طلبانه در استان ها ی نفت خیر سوماترا وسولاوسی را تشویق کرد. بریتانیایی ها واسترالیایی ها هم بازوی آنها در کودتای 1956بودند ، وفرانسه تجارت خود با اندونزی را پس از قتل عام افزایش داد.

رابطه بین جاکارتا وواشنگتن طولانی وکثیف است . امریکا برای حمله واشغال تیمور شرقی ، اقدامی که منجر به مرگ بیش از 200.000نفر ، یا یک سوم جمعیت تیموری شد ، کشتاری بزرگ تر از نسل کشی دیوانه وار پل پت در کامبوج ، چراغ سبز نشان داد. امریکا همچنین حامی حمله اندونزی به ایریان جایا( پاپوا شرق) است و، بیشتر از محکوم کردن اشغال بی رحمانه ، خشونت زیادی بومی های محلی را سرزنش کرده است .   

 جنگ سرد تمام شد ، اما منافع امریکا در آسیا تمام نشد. دولت اوباما در حال پخش کردن نیروهای نظامی در منطقه است وآشکار کرده است که رقابت بانفوذ روینده چین در آسیا وآسیای جنوب شرقی را هدف گرفته است . در اینجا اندونزی کلید است . حدود 80 درصد انرژی مصرفی چین از آب های تحت کنترل اندونزی می گذرد ، واندونزی هنوز یک معدن طلا ی -  به طور عملی در مورد فری پورت مک موران در ایریان جایا- منابع ارزشمند است .

بنا بر این یک بار دیگر، امریکا در حال چشم بستن به ارتش بی رحم وسرکوب گر اندونزی است که در جنگ ها نمی جنگد ،  بلکه به صورت شیطانی در حال سرکوب مردم خود وبه انحصار خود در آوردن بسیاری از منابع آنها است . تصمیم اخیر کاخ سفید برای آغاز کار با کوپاسوس- همسان اندونزیایی اس اس نازی- یک مورد قابل توجهی است . کوپاسوس در شکنجه وکشتار در ایریان جایا مورد استفاده قرار گرفته بود و نقش کلیدی در حمله به تیمور شرقی در سال 1999داشت که 70درصد از زیر ساخت های آن کشور را متعاقب رای به استقلال تیمور نابود کرد . بیش از 1500تیموری کشته شدند و250.000نفر تیموری دزدیده و به تیمور غربی اندونزی برده شدند. 

به نظر می رسد که اندونزیایی ها سخن گفتن در باره وحشت های کودتای 1965 را آغاز کرده اند.

کتاب هایی نظیر "چهره تاریک بهشت" ژئوفری روبینسون و فیلم مستند "40سال سکوت: تراژدی اندونزی" لملسون به آرامی در حال خراش دادن تاریخ ساخته دیکتاتوری نظامی هستند.

اما امریکا مجبور است نقش خود در وحشت 1965 رادر آینده روشن سازد، ونیو یورک تایمز ظاهرا تصمیم گرفته است به آن سکوت ادامه دهد ، شاید به خاطر آن که اندونزی بازهم برای طرح های واشنگتن برای آسیا حیاتی است . 

1390/4/11

سرچشمه : کانترپانچ 24 ژانویه  2012


نوید نو علاقه مندان به موضوع کودتا در اندونزی را به کتاب ارزشمند "گزارشی از کودتای 1965 اندونزی " نوشته خانم کارمل بودیارجو، که خود وهمسرش از قربانیان اسیردر چنگال کودتاگران بوده اند ، به ترجمه آقای منوچهر بصیر ارجاع وخواندن آن را پیشنهاد می نماید . این کتاب در سال 1387در تهران منتشر شده است .

 

 

 

 

 

 

 

 

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin مطلب را به آزادگی بفرستید:Azadegi

بازگشت به صفحه نخست         

         

free hit counter