نویدنو:17/08/1391  

 

نویدنو17/08/1391 

 

 

چرا باید سئوال های رفیق سپیداری را جدی گرفت؟

س-آشنا

در سایت  اینتر نتی نویدنو، در چند مدت اخیر دیدگاه هایی در رابطه با آقای عمویی به چاپ رسیده است که شاید به بررسی بیشتری نیاز داشته باشند. چندی پیش مطلبی اعتراضی دررابطه با موضع گیری های آقای عمویی در دوران پس از آزادی از زندان های جمهوری اسلامی،  از سوی رفیق سپیداری به چاپ رسید که به فاصله ی کوتاهی از سوی الف اولیا و تنی چند دیگر مورد اعتراض قرار گرفت . در رابطه با این مطالب،  نگارنده بر این باور است که نیاز به بررسی ها و روشنگری های بیشتری در مورد آقای عمویی و در کنار آن راه توده داریم .

آنچه که در ابتدا ی مطلب الف اولیا به آن اشاره شده است ، سال ها تحمل زندان و شکنجه از طرف آقای عمویی است . موضوعی که نباید مورد فراموشی قرار بگیرد.

به یقین ، هیچ کس نمی تواند انکار کننده ی سالها زتدانی و شکنجه شدن آقای عمویی باشد، کسی که در کنار بسیاری دیگر از رفقای توده ای ما ، چه پس از کودتای سال 1332 و چه پس از یورش به حزب توسط جمهوری اسلامی ، سال های پرمشقت ، توام با شکنجه  های جسمی و روانی را داشته است و در همان دوران نیز بسیاری از رفقای ارزشمند رهبری حزب تسلیم جوخه های مرگ دو رژیم ضد مردمی و سراپا اختناق شدند. اما سئوال این است که آیا شیوه زندگی در گذشته کسی می تواند تضمین کننده عدم "کجروی "ها ، "بی راهه ها" و سرانجام جدا نشدن از گذ شته باشد؟ 

سخنان "پر طراوت " ، " انقلابی " و "مهیج" ، این یا آن عضو کنونی و یا سابق حزب ، نمی تواند ضمانتی بر درستی حرکت آنها و سیاست هایشان باشد. در مورد آقای عمویی نیز نمی توان با اتکا به فعالیت های سابق ایشان ، سیاست ها و رفتارهای کنونی وی را نیز مورد تایید قرار داد. سیاست هایی که آقای سپیداری به درستی به آنها اشاره کرده اند و به درستی نیز خواستار پاسخ گویی آنها از سوی آقای عمویی شده اند. البته لازم به توضیح است که برخورد با سیاست های آقای عمویی ، برخوردی شخصی نیست بلکه تلاش برای روشنگری در مورد حرکتی ضد توده ای است که آقای عمویی نیز"خواسته " و یا "نا خواسته" در این چارچوب حرکت می کنند . تحولات چند سال اخیر در میان سایت های ضد توده ای و به ویژه "راه توده " ، چگونگی برنامه ریزی رژیم "ولایت فقیه " برای ایجاد "آلترناتیو" برای حزب توده ایران را نمایان می سازد. این جان کلام رفیق سپیداری است که با اعتراض های مشخصی روبرو شده است.

در مورد شوهای تلویزیونی ، کسی منکر نیست که ، شوهای اجرا شده از سوی جمهوری اسلامی ، سندی بر گفته های رهبران حزب نیست و این شوها پایه ای برای قضاوت در مورد رفقای حزبی نمی تواند باشد. بر همین اساس نیز حزب با درایت کامل ، ازهمان ابتدا ، ضمن محکوم کردن این شوها ، "اعتراف " های رفقا را فاقد اعتبار دانست و باز به درستی نیز موضع خصمانه ای علیه رفقای در بند و شرکت کننده در "شوها " نگرفت و با تمام قوا و با ایجاد کارزار های وسیع بین المللی ، به دفاع از آنها پرداخت.

اما سئوالی که رفیق سپیداری به درستی مطرح کرده اند ، موضع گیری های آقای عمویی در شرایط خارج از زندان ،در شرایط آزاد و بدون حضور مامورین امنیت جمهوری اسلامی است. با گذشت بیش از دو دهه از "آزادی " ، آقای عمویی هنوز حاضر به پس گرفتن گفته های خود، که در شوهای تلویزیونی و در رابطه با "انحلال حزب " گفته اند ، نشده اند. حتی زمانی که در خارج از کشور بودند و به راحتی می توانستند آن را مطرح کنند، حاضر به این کار نشدند.

آقای اولیا در پاسخ به رفیق سپیداری اشاره کرده اند که " وقتی هر روزنامه نگارو تلفن بدستی می توانست و می تواند ر.عمویی را پیدا کند و با او مصاحبه  کند ، و حتا ایشان را ببیند ، ودر شرایطی كه  شخصیت های ملی وملی مذهبی و دانشجویی و غیره  با ایشان از دور و نزدیك مذاکره می كردند  و آنهارا منتشر می كردند ، آیا ر. سپیداری نمی توانستند این کارها را بکنند ؟ باید ازر. سپیداری  پرسید که وقتی در ایران فعال سیاسی  حق طلبی بودند  چرا پاسخ سؤالات خودرا در زمانی كه ر.عمویی  كاملا  در دسترس ایشان بود نگرفتند. ر.عمویی به ایشان نزدیك تربود یا علی خدایی؟"

این که رفیق سپیداری نتوانسته اند و یا نخواسته اند سئوال های خود را در آن زمان از آقای عمویی بپرسند مسئله اصلی نیست، بلکه مسئله اصلی ، همان گونه که خود الف اولیا نیز به آن اشاره کرده اند ، این است که به رغم ده ها مصاحبه از طرف نشریات ، روزنامه ها ، سایت های اینترنتی و دیدارهای خصوصی و عمومی که بسیاری از نزدیکان حزبی نیز به یقین در آنها حضور داشته اند، هیچگاه موضع گیری در مورد مصاحبه های تلویزیونی و "اعلام انحلال حزب " توسط ایشان صورت نگرفته است . اخیرأ نیز ، در راه توده ، علی خدایی با استناد به تاییدیه آقای عمویی به تاریخ نویسی مجدد پرداخته  و برای خود "حق طلبی " کرده و به فعالیت های خود "اعتبار " بخشیده است. شروع این فعالیت ها در دوران فعالیت نوید بوده است که به دلیل در زندان بودن آقای عمویی و عدم اطلاع از وجود فعالین آن ، نمی توانسته است مورد تایید آقای عمویی قرار بگیرد . در زمان بعد از ضربه جمهوری اسلامی نیز ، آقای عمویی باز به دلیل در زندان بودن نمی تواند درستی فعالیت های علی خدایی را مورد تایید قرار دهد. این گونه تایید علی خدایی از طرف آقای عمویی سئوال دیگری است که باید به سایر سئوال های مطرح شده از طرف رفیق سپیداری افزوده شود.

هر چند که الف اولیا بر این ادعا است که راه توده از گفته ها و نوشته های آقای عمویی و سایرین سواستفاده می کند ، اما آیا آقای عمویی نمی توانستند و نمی توانند حرف های خود را در مورد خدایی انکار کرده و آن را جعلی بخوانند؟ در مورد شخصی که در چند مدت اخیر تمام تلاش خود را در راه تخریب حزب توده ایران و رهبری آن به کار برده است و با زیر سئوال بردن "صلاحیت " رهبران آن از جمله رفیق علی خاوری ، سعی کرده است تا خود را رهبر حزب و راه توده را ارگان آن بنامد. جالب اینجاست که دوستان معترض به رفیق سپیداری در مورد سئوال های ایشان از آقای عمویی دست به اعتراض زده و آن را رفتاری ناشایست خوانده اند در حالی که هیچ کدام از این دوستان ، در زمانی که راه توده به رهبری منتخب حزب، بر آمده از کنگره های آن ، توهین می کند ، هیچ اعتراضی نمی کنند ، به ویژه در مورد رفیق خاوری که سال ها ی فراوانی را در زندانهای رژیم پهلوی در بدترین شرایط و تحت شکنجه های طاقت فرسای جلادان پهلوی ، سپری کردند. رفیقی که در سال های پس از ضربه توانست در میان کجراهه ها ، بی راهه ها و تهدیدهای فراوان ، دوباره حزب را در مسیر اصلی خود هدایت کند. آیا نباید این دوستان پاسخ گوی این سئوال باشند؟

آقای عمویی دست به دفاع از گرداننده ی سایت راه توده می زند ، سایتی که از زمان افزایش مجدد فعالیت های حزب ، چه در داخل کشور و چه در خارج از کشور ، و با ثبات تر شدن آنها و به ویژه پس از طرح شعار " طرد رژیم ولی فقیه" ، تمامی تلاش خود را در راه دفاع از "ولی فقیه " به کار گرفت و آن را با استناد به نامه "ارسال " شده از طرف " ا-کیا" ، شعاری خانه خراب کن ، معرفی کرد و جالب اینجاست که به رغم موضع گیری های همه مدعیان طرفدار حزب و حتی اخراجی های حزب ، در مورد فعالیت های مشکوک و وابستگی آن به سازمان امنیت جمهوری اسلامی ، آقای عمویی هیچگاه موضع گیری در مورد فعالیت های آن نکرده است ، سایتی که تحت لوای شعار های به اصطلاح توده ای ، کمر همت برای نابودی حزب توده ایران بسته است.

آری ، برای همگان بی اعتباری "اعتراف های تلویزیونی " مشخص است ، اما دلیل عدم پس نگرفتن این اعتراف ها از سوی آقای عمویی سئوال بر انگیز است . به گفته خود الف اولیا ، " کیانوری وقتی که "خاطراتش " منتشر شد ، در ملاقات با ر. شکوری مرحوم آن رابه سویی پرتاب کرده و گفته بود که این خاطرات من نیست ." ، آیا آقای عمویی نیز نمی توانست در این دو دهه حتی برای یکبار مطرح کند که این سخنان او نیست؟

به نظر نگارنده ، سئوال های ر. سپیداری ، برخوردی شخصی با آقای عمویی نیست ، بلکه برخورد با حرکتی است که علیه حزب توده ایران صورت می گیرد و در این حرکت ضد توده ای ، علاوه بر آقای عمویی ( خواسته یا ناخواسته) ، علی خدایی ها و شرکا نیز، شرکت دارند. حرکتی که هدف آن رهبر تراشی و ایجاد یک "حزب توده ایران با فعالیت آزاد" در شرایط کنونی ایران است .رهبرانی که از همین حالا برگزیده شده اند . مطلب راه توده در مورد "غیر قانونی کردن احزاب سیاسی رو به پایان است !" در اول آبان ماه 1390 و مصاحبه اخیر آقای عمویی با روزنامه شرق ، بی ارتباط با آلترناتیو سازی نیست و در آنها می توان برنامه دقیق جمهوری اسلامی برای تخریب حزب به کمک خدایی ها را دید.

 


 

 

 

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin مطلب را به آزادگی بفرستید:Azadegi

بازگشت به صفحه نخست         

         

free hit counter