نویدنو:17/08/1391  

 

نویدنو26/08/1391 

 

 

نقدی برنوشتار" تاریخ نگاری انقلابی ..."

افشاگری علیه انحلال طلبی  وظیفه ای  مبرم برای همه توده ای هاست.

س - آشنا

" حزب بدون این که از موجودیت خود دفاع نماید، و با کسانی که آن را منحل و منهدم می سازند و به رسمیت نمی شناسند و از آن روی بر می تابند، بطور قطعی مبارزه نکند، نمی تواند به حیات خود ادامه دهد." (لنین در مورد انحلال و انحلال طلبی)

به دنبال نوشته های گوناگون در مورد سئوال های مشخص از آقای عمویی ، که با انتشار "نامه سرگشاده ر- سپیداری آغاز گشت، موضع گیری های گوناگونی در سایت نوید نو درج شد که هر یک دید گاه های مشخصی را در این رابطه نشان می دهند و به طور یقین  ادامه نیز خواهند یافت.

در مورد مطالبی که در دفاع از آقای عمویی اظهار شده اند، روزبه علیزاده به درستی به نکات مهم و ارزشمندی اشاره کرده اند که نیاز به تکرار آنها نیست ، اما آنچه که پس از این مطلب در سایت توده ای ها  و از طرف آقای عاصمی  تحت عنوان  "تاریخ نگاری انقلابی ... " به چاپ رسیده است ،قابل تأمل  است.  در واقع این نوشته  تلاشی از سوی آقای عاصمی برای پایان دادن ادامه این گونه مطالب افشاگرانه است که به نظر نگارنده نه تنها نیاز به  ادامه آنها حس می شود ، بلکه پیشنهاد آقای عاصمی نیز در واقع دفاع از آقای عمویی  است که تحت لوای دفاع از "تاریخ حزب توده ایران " صورت می گیرد.

آقای عاصمی  پس از اشاره به دیدگاه های رفیق طبری ، و بر گرفته از پچ پچه های پاییز ،( که  به نظر نگارنده  بی ارتباط با مسایل مطرح شده است) می نویسد:

 " با انتشار نامه سرگشاده یک «چپ مستقل» خطاب بـه محمد علی عمویی‏، سرنوشت تاریخ مبارزات حزب توده ایران و اعضا و هواداران آن در زندان های جمهوری اسلامی به موضوع روز و جد لی با سرشت «تقلای اوباشانه خرمگسی بر جدار شیشه ها» بدل شده است که باید به آن پایان داد."  و ادامه می دهد که :

"این بررسی و پژوهش پراهمیت بایستی در مجرای عادی و درعین حال تنها مجرای انسانی و اساسنامه ای آن، یعنی در کمیسیون تعیین شده توسط رهبری حزب توده ایران عملی گردد که در واقع تشکیل آن قریب به سی سال به عقب افتاده است"

اهمیت بررسی و پژوهش انسانی و اساسنامه ای تاریخ مبارزات حزب توده ایران در زندان های جمهوری اسلامی، از دو وجه پراهمیت و ضروری است.

یکی از این روی، که تاریخ مبارزات حزب ما فرازها و فرودها دارد که نمی توان بخشی را تاریخ حزب دانست و بخشی را به دور انداخت، انگار مربوط به حزب توده ایران، حتی بیش از آن، مربوط به تاریخ نیروی ”چپ“ ایران نمی باشد. کشف علل همه جانبه و بی طرفانه- علمی علل فرازها و فرودها در مبارزات حزب، برای موفقیت مبارزات آینده توده ای ها اجتناب ناپذیر است.

دیگری که از اهمیت بیش تری برخوردار است، بررسی فرازها و فرودهاست با هدف شناخت ریشه های پدید آمدن آن ها. چگونه می توان ریشه بخشی از این تاریخ را شناخت و علل وجودی آن را کشف نمود، بدون آنکه درباره آن به تحقیقی همه جانبه و با پایبندی به موازین انسانی و اساسنامه ای دست یازید؟"

 در ابتدا باید این مسئله روشن شود که  بر چه اساسی آقای عاصمی این باور را به سایرین تلقین می کنند که "حزب توده ایران  بخشی از تاریخ حزب را بدور انداخته" است؟

در تمامی اسناد و نوشته های حزب ، با در نظر گرفتن آنچه که در تاریخ حزب وجود داشته است، تلاش شده است تا با یافتن علل همان "فراز ها و فرودها" ، راه را از بیراهه تشخیص داده و حزب را در مسیر انقلابی آن به حرکت در آورد و اتفاقأ همین برخوردها و تلاش ها سبب "رنجش" و "آزردگی خاطر " برخی شده است که مترصد فرصتی مناسب برای تخریب و انهدام حزب بوده اند. برخوردهای انتقادی به برخی برداشت ها و موضع گیری ها که تمامی آنها را در اسناد حزبی می توان یافت.

انتشار " نامه سرگشاده " در باره آقای عمویی هیچ ارتباطی با سایر مبارزات رفقای حزبی در زندان های جمهوری اسلامی ندارد و طرح چنین مسئله ای از سوی آقای عاصمی ، ایجاد  مغلطه ای برای خارج کردن مسئله آقای عمویی از بحث های کنونی است ، مسئله ای که تا رسیدن به نتیجه نیازمند ادامه یافتن است.

اگر صحبتی از این یا آن شخص می شود ، به مفهوم تعمیم آن به سایر رفقا و هواداران حزب نیست، به ویژه  رفقایی که در شکنجه گاه های جمهوری اسلامی زندانی و شکنجه شدند و بسیاری نیز در راه حزب خود جان باختند. در نگاهی به اسناد و گزار ش های حزب توده ایران ، به ویژه در دو دهه اخیر ، می توان به این واقعیت رسید که  حزب تمامی تلاش خود را به کار برده است تا با محکوم کردن جنایت های رژیم "ولی فقیه" و ایجاد کارزارهای بین المللی ،  از  رهبری و اعضا و هوداران در بند و یا شهید شده خود دفاع کند که دو کتاب شهدای حزب ، بخشی از این تلاش بی وفقه است. در این کتاب ها تلاش شده است تا حد امکان و با استناد به واقعیت ها و نه بر اساس دروغ پردازی ها و تحریف ها ، شمه ای از چگونگی مبارزات رفقای حزبی به عنوان بخشی از تاریخ حزب به ثبت برسد.

حزب ، همان گونه که قبلأ نیز اشاره شده است، هیچگاه سندیتی برای اعتراف های رفقا در شو های تلویزیونی قایل نبوده و نیست و آنچه که در موردرفتار این یا آن شخص گفته می شود ، به دلیل رفتارها و گفته های آنها پس از خارج شدن از زندان است. رفتار هایی که در راستای سیاست های جمهوری اسلامی و در تقابل با سیاست های حزب توده ایران است.

آقای عاصمی عزیز ، از همین رو دعوت شما برای پایان دادن به انتشار "نامه های سرگشاده ، در واقع دعوتی است برای عدم افشای حرکت های انحلال طلبی که علیه حزب توده ایران صورت می گیرد . انتشار این "نامه های سرگشاده " به دلیل اختلاف در تفکر ، عقیده و یا تصفیه حساب های شخصی نیست، بلکه موضوع مقابله با انحلال طلبی است، که هدف آن پراکندن ، انهدام و براندازی حزب و تبدیل آن به تجمعی در چار چوب فعالیت های "علنی" و تحت نظر سازمان امنیت کشور است.  لنین در سال 1913 و در مقابله با انحلال طلبان ، در مورد انحلال طلبی و مقابله با آن می گوید:

" انحلال طلبی عبارت است از تلاش ...برای انحلال سازمان موجود حزب و تبدیل آن به هر قیمتی که شده به یک تجمع بی شکل ، و محدود ساختن آن در چارچوپ فعالیت "علنی" ، یعنی در چارچوب "قانونیت" و موجودیت "آشکار" ، ولو این که این علنی بودن به قیمت جدایی آشکار از برنامه تاکتیک و اصول (تجربیات) پیشین حزب تمام شود."

لنین در بخش دیگری توضیح می دهد که :

" حزب بدون این که از موجودیت خود دفاع نماید، و با کسانی که آن را منحل و منهدم می سازند و به رسمیت نمی شناسند و از آن روی بر می تابند، بطور قطعی مبارزه نکند، نمی تواند به حیات خود ادامه دهد. این امری بدهی است." (لنین در مورد انحلال و انحلال طلبی)

برهمین اساس نیز بسیاری از رفقا و هواداران حزب ، با درک شرایط به مقابله به این حرکت پرداخته اند .

نکته دیگر مورد اشاره شما ، "ناپیگیری در دفاع جانانه حزب از مسئول ها و کادرهای در بند " است که به نظر شما " در ایجاد شدن وضع کنونی سهیم است " و " توجه به آن می تواند برای درک وضع ایجا د شده سودمند باشد."

قبلأ اشاره شد که حزب با تمام توان خود به دفاع از رفقای در بند خود پرداخته است  و این برای نگارنده مشخص نیست که منظور آقای عاصمی از "دفاع جانانه " چیست و به طور مشخص چه کسانی را می شناسند که حزب به دفاع از آنها نپرداخته است؟

شما اشاره کرده اید که "ناپیگیری در دفاع از رفقا " سهمی در ایجاد چنین شرایطی را داشته است ولی لین مسئله را روشن نکرده اید که این "ناپیگیری ها" چیست؟ آقای عاصمی گرامی، سخن گفتن از مسایل تحلیلی و تاریخی نیازمند ارایه شواهد ، مدارک و اسناد است. تحلیل های سیاسی نیز به یقین بدون در نظر گفتن مجموعه فرایندهای سیاسی ، اقتصادی ، اجتماعی و در نظر گرفتن توازن نیروها نیز نمی تواند بررسی شود. حزب توده ایران همیشه و با افتخار از رفقای رزمنده خود ، چه در بند و چه در بیرون از اسارتگاه های جلادان رژیم به دفاع پرداخته است . اما این که در شرایط مشخص تاریخی و بنا به فشارهای پلیسی پس از ضربه امکان فعالیت مطلوب را نداشته ، بحث دیگری استو نمی تواند بهانه ای برای کجروی ها ، انشعاب ها و یا انحلال طلبی باشد.

آقای عاصمی عزیز ، آیا تا کنون به این مسئله فکر کرده اید که در شرایط بغرنج آن زمان ، زمانی که حزب در تلاش برای سازماندهی مجدد خود بود ، کارشکنی ها ، فراکسیون بازی ها و توطئه ها ، تا چه اندازه ای حزب را تا مرز سقوط ، سوق دادند. توطئه هایی که از سوی همین افراد و تحت نام دفاع از حزب صورت گرفت.

از جمله همین توطئه ها ادامه انتشار "راه توده " به رغم انتشار نامه مردم به مثابه ارگان کمیته مرکزی حزب توده ایران بود. در پس این توطئه ها انواع و اقسام سایت ها  با ادعای توده ای بودن و در واقع علیه حزب توده ایران وارد عمل شدند که خود شما به برخی از آنها اشاره کرده اید. البته شما راه توده را "راه توده "قلابی نامیده اید ولی این که از چه زمان "قلابی " شد و چگونگی جدایی خود شما و زمان جدایی ا ز آن اشاره نکرده اید که پاسخ به این سئوال ها می تواند در روشن شدن بخشی از تاریخ حزب یاری دهنده باشد.

در مورد"بررسی و پژوهش " در باره شرایط رفقای زندانی ، پژوهش ها به یقین ، به عنوان یک وظیفه ، باید صورت گیرد ، اما این نیز نیازمند شرایط و امکانات مناسب و دسترسی به مدارک معتبر ی است که تنها در اختیار سازمان امنیت کشور است و تا زمان افشای این مدارک ، حزب تلاش می کند تا بر اساس شواهد موجود ، گفته ها و اطلاعات رسوخ  پیدا کرده به خارج به این بررسی ها ادامه بدهدو قضاوت در مورد رفقا نیز به یقین به زمانی موکول خواهد شد که بتوان شرایطی نسبتأ آزاد و مناسب را برای آنها ایجاد کرد.  اما این مسئله مربوط به آن کسانی نمی شود که به طور علنی در راستای تخریب حزب گام بر می دارند . بر همین اساس نیز به نظر نگارنده ،  آنچه که در حال حاضر ضروری است ، افشای هرچه بیشتر توطئه های رژیم و سازمان ها و افراد آن علیه حزب  و تحکیم صوف آن در راه پیشبرد اهداف انقلابی آن است.

در پایان لازم است اشاره شود که برای اعضا و هواداران حزب لازم است تا بدانند که با چه کسانی سر و کار دارند و این که در پشت "شعار" های غیر واقعی و در عین حال " پرشور" می توانند افرادی حضور داشته باشند که در عمل حکم بازدارنده و مخرب  را برای فعالیت های حزب توده ایران دارند و حساب آنها را باید از حساب حزب جدا کرد.

 

 

 



 

 

 

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin مطلب را به آزادگی بفرستید:Azadegi

بازگشت به صفحه نخست         

         

free hit counter