نویدنو:11/08/1391 |
نویدنو11/08/1391
قمارخانههای
لوکس در تهران بیداد میکند
«بازتاب»
: همین چند روز پیش بود که خبر باخت یکصد میلیونی یک مالک نمایشگاه خودرو
در یکی از همین قمارخانه های جدید التاسیس شنیدیم . اخباری ازاین دست که ما
می شنویم و بدون حساسیت از ان می گذریم . خبرهای سیاست و دلار و سکه چنان
سنسور ما را از کار انداخته که دیگر به فسادهای سازمان یافته که از طبقات
بالایی سرچشمه گرفته بی اعتنا هستیم
. در گذشته این نهاد خانواده بود که نسبت به قمارهاى خانگى واکنش سریع نشان میداد. اولین واکنش جنبه اقتصادی داشت ؛ زیرا سرمایه اندک خانواده نابود می گشت ، علاوه بر آن، بی آبرویی نصیب دختر و پسر خانواده میشد . حالا وضعیت فرق کرده است؛ طبقه جدیدی آسیب پذیر شده است که بدنبال تفریح و هیجان، نه از نوع زن بارگی و نوش خواری یا افیون ، بلکه هیجانی با ماهیت کاملا اقتصادی است که سعی دارد صنعت قمار را به رسمیت بشناسد . رشد نقدینگی و وام های کلان و معاملات انحصاری، برای چهارمین بار در تاریخ سی و سه سال معاصر ، موجب پیدایش “طبقه جدید” شده که بیشترین دلواپسی شخصی این نوکیسه ها را رقابت بر سر رنگ پورشه و مازراتی و قمارهای کلان، اما نه در بانکوک و قبرس، بلکه در تهران، بیخ گوش منازل آقایان سیاستمدار تشکیل میدهد. به گمانم سه تفریح سابق الذکر ( زن بارگی و نوش خواری و افیون) در “مقبره عصر سازندگی “ دفن شده اند و حالا دغدغه طبقه نوظهور عصر دولت دهم نیستند، بلکه علایقی نظیر : “خانه با شکوه “و “قمار” و “گرانترین ماشین” جای انها را گرفته است . حالا تهران ، اینجا تهران است! ، صداى نوکیسه ها از بام تا بوم و از شام تا سحر می آید. شاید جمعیت صاحبان معاملات انحصاری واردات انگور تا پورشه و پروژه های نفتی و بدهکاران بزرگ بانکی به دوهزار نفر برسد، اما در مقایسه با فاحشه ها و اوباش و دزدان شبرو بسیار کمتر است. (شاید پنج درصد آنهاست) اما تاثیر این تعداد کم بر انبوه مردم بسیار زیاد است. حالا این گروه اندک میخواهد قمار را به یک بازى همگانی و خانگی تبدیل کند ، و سرمایه گذاران جدیدى ظهور کرده اند که سابقه صنعتی و ورزشی دارند و تاسیس باشگاه های شرط بندى، اولین اقدام آنها خواهد بود.
متوسط ها به سایت های شرط بندى فوتبال و پوکر و مانند آن می روند، از صد
هزارتومان تا یک میلیون تومان . سایتهاى خارجى و داخلى ؛ برخی شان فیلتر
نشده و چند تایی هم فقط اعضای خیلی خودى از وجودش خبر دارند!!. اما انتقال
پول در داخل انجام میشود ، سایت های خارجی نماینده داخلی دارند و دلار را
به تومان تبدیل میکنند و از سیستم بانکى داخل کشور بهره میبرند . همه نوع
قمار براى سطوح مختلف جامعه فراهم شده و هیجان “ بازی پول “ براى میانبُر
زدن فراهم است ، فقط جاى “انسان کامل” خالی است
.
شاهید یک جوان بیست و پنج ساله است ، آرزو دارد در سه سوت از بزرگراه فقر
به بزرگراه ثروت “میانبًُر” زند و آرزوهای فرو خفته اش را جامه عمل پوشاند.
حالا چیرگی اش را به رُخ میکشاند ،به پشتیبانی یک نوکیسه، آپارتمانی مُبله
در فرمانیه اجاره می کند ، ماهیانه چهار میلیون تومان
.
پنج دستگاه کارت خوان ، یک میز قرمز قمار ، چند سیم کارت اعتباری و چند دست
لباس مجلسی و اسپورت ، همه ان چیزی است که نیاز دارد.
قمار از سر ِشب شروع میشود ، بانکها تعطیل هستند، اما پول از سیستم رسمی
بانکی با هر کارت کشیدن به جریان می افتد ، این هم یک معامله است ، بازی با
پول هیجان دارد و برای برخی نشئه اش از زن بارگی و افیون دلچسب تر است . به
نیمه شب ، که اکثر مدیران اقتصادی در خواب آرمیده اند، نزدیک میشویم ؛
نوکیسه ها و یقه مشکی ها سر حال تر می شوند ، هیجان باخت مثل هیجان برد است
؛ یکصد میلیون ،سیصد میلیون ، بیشتر وبیشتر ، شادی و غم توامان می رود و می
آید ، این “بازی پول “است ؛سریع جا بجا میشود رنگ عوض میکند نام عوض میکند
از حسابی به حساب دیگر میرود ؛همچون نقش ها و نظرات سیاسی و میز آدمها که
در سه سوت عوض میشوند ؛ همچون بازی با افکار عمومی که هر دم مواضع جدید و
اخبار جدید و متضاد با دیروزش میشنوند؛ این را “ بازی پول “ نام نهاده ام ،
که من هنوز هیجان قمارش را نچشیده ام، اما هر روز از تب و تاب پیامدهای
سیاسی و فرهنگی اش میسوزم.
|
|