نویدنو -  کتاب -   رحمان هاتفی  درباره ما -  آرشیو

از همین قلم

بخش نخست

 

2014-08-08

نویدنو  16/05/1393 

 

 

 

کشت نفرت

پال کریج روبرتز- برگردان : هاتف رحمانی

 

اگر شکی وجود داشت که "رهبرهای" غربی در یک دنیای ساختگی فانتزی بنا شده بر دروغ های خود زندگی می کنند ، همایش جی 7 و گرامی داشت هفتادمین سالگرد فرود آمدن در ساحل نرماندی این شک را بر طرف کرد .

  زوزه های بر آمده از این موقعیت ها برای بر طرف کردن شک ها کافی است . اوباما وسگ دست آموز او کامرون فرود آمدن در ساحل نرماندی در6جولای 1944 ، را "بزرگترین نیروی آزادی بخشی که جهان تاکنون دیده است " توصیف کردند و تمام اعتبارشکست هیتلر را به حساب امریکا وبریتانیا ریختند. هیچ ذکری از اتحاد شوروی و ارتش سرخ ، که سه سال پیش از فرود در نرماندی با ورماخت ( نیروهای نظامی متحده آلمان از 1936تا 1945) جنگیده بودند وآن را شکست داده بودند به میان نیامد.

 المان جنگ دوم جهانی را در مبارزه استالینگراد باخت ، که از 23 اوت 1942تا 2 فوریه 1943 ، زمانی که بسیاری از باقی مانده های ارتش ششم قدرتمند المان ، ازجمله 22 ژنرال محاصره شدند ، درگیرآن بود . 

 نوزده ماه قبل بزرگترین نیروی تهاجمی یک پارچه شده درروی کره زمین در جبهه ای به طول یک هزار مایل روسیه را مورد تجاوز قرار داد . سه میلیون سرباز پیاده المانی ، 7.500واحد توپخانه، 19 لشگر زرهی تقسیم شده به 3.000 تانک و 2.500هواپیما 14 ماه سراسر روسیه را در نوردیدند.

 تا ژوئن 1944 ، سه سال بعد، تعداد اندکی از این نیرو باقی مانده بود . ارتش سرخ آن را جویده بود . زمانی که به اصطلاح " متحدین" ( عبارتی که ظاهرا روسیه از آن محروم بود) در فرانسه پیاده شدند ،چیزی برای مقاومت در برابر آن ها وجود نداشت .بهترین نیروهای باقی مانده برای هیتلر در جبهه روسیه بودند ، که روز به روز به موازات نزدیک شدن ارتش سرخ به برلین فرو می ریخت .

 ارتش سرخ جنگ با المان را برد . امریکایی ها وبریتانیایی ها پس از تحلیل رفتن واز هم گسیختن و ناتوانی ورماخت جلوه کردند . جوزف استالین اعتقاد داشت که واشنگتن ولندن تا آخرین دقیقه خارج از جنگ ماندند وروسیه را با بار سنگین شکست المان رها کردند.

 البته ، هالیوود ونویسنده های عوام پسند ، واقعیت ها را به خاک سپردند. امریکایی ها همه نوع فیلم دارند ، مثل " پلی در دور دست " که رخ داد های ناچیزی را هر چند  قهرمانی ، مانند نقطه عطف جنگ به تصویر می کشد . با این حال واقعیت ها روشنند . جنگ در جبهه شرقی توسط روسیه به پیروزی رسید . فیلم های هالیوود سرگرم کننده ، اما مهمل اند. 

 روسیه دوباره در خارج " جامعه جهانی " است ، چون برنامه اوباما برای تصرف اکرایین و بیرون کردن روسیه از پایگاه دریای سیاه آن در کریمه به ماشین موزنی تبدیل شده است . کریمه طولانی تر از موجودیت امریکا متعلق به روسیه بوده است . خورشچف اکرایینی ، در سال 1954 ، زمانی که روسیه واکرایین بخشی از یک کشور بودند ،کریمه را به جمهوری سوسیالیستی اکرایین وصل کرد . 

 به تازگی زمانی که دولت دست نشانده واشنگتن در کیف اعلام کرد که باید استفاده از زبان روسی  حذف و دارندگان تابعیت دوگانه دستگیرشوند و متلاشی کردن یادبودهای جنگ مربوط  به آزادی اکرایین از دست نازی ها را آغاز کرد ، مردم کریمه با استفاده از صندوق رای از دولت دست نشانده واشنگتن در کیف جدا شدند ، ابتدا اعلام استقلال کردند و سپس به متحد شدن دوباره با کشور مادر خود رای دادند . 

 واشنگتن ، وسایر کشورهای جی 7 پیرو دستورهای واشنگتن ، اقدام تعیین سرنوشت کریمه را ، که کاملا با اقدام تعیین سرنوشت کلنی های امریکایی بریتانیا قابل مقایسه است ، موردی از " تجاوز والحاق" روسیه توصیف کردند. که تلاش های همانندی برای جدا کردن از کیف درسایر سرزمین های سابق روسیه در دست اجرا دارد که امروز اکرایین شرقی وجنوبی را در بر می گیرد.

 واشنگتن تعیین سرنوشت در اکرایین شرقی وجنوبی را با "تروریسم" هم تراز کرده است ودست نشانده خود در کیف را به استفاده از خشونت نظامی علیه غیر نظامی های معترض تشویق می کند. دلیل "تروریست " خواندن  جدایی طلب ها ،  توجیه کشتن آن هاست . 

برای هر آدم دانایی غیر عادی است که رئیس جمهور امریکا و سران صاحب منصب کشورهای اروپای غربی آشکارا چنین دروغ های رسوایی را به جهان اعلام می کنند. جهان تاریخ دان هایی دارد . جهان افرادی را دارد که دانش آن ها وسیعا از "جریان مسلط رسانه ای" ، معروف به وزارت تبلیغات ، یا ، آن گونه که جرالد سلنت آن ها را می خواند ، "فاحشه ها" فراتر است . صرف نظر از اسمی که به کار ببریم، رسانه های غربی مجموعه ای از فاحشه های پروار هستند . آن ها برای پول ، دعوت به میهمانی شام ، دعوت به سخنرانی با مزدهای گزاف و عقد قرار داد کتاب با در آمدهای هنگفت،  دروغ می گویند. 

 من می دانم . آن ها برای به کارگرفتن من تلاش کردند.

توجه کنید که واشنگتن  چقدر دقیق "جامعه جهانی " را تعریف می کند. " جامعه جهانی" از گروه 7 تشکیل می شود. همین است . هفت کشور "جامعه جهانی" را آرایش می کنند. "جامعه جهانی" عبارت از شش کشور سفید پوست و دولت دست نشانده واشنگتن ، ژاپن است . "جامعه جهانی " امریکا ، کانادا، بریتانیا، المان ، فرانسه ، ایتالیا وژاپن است .سایر 190 کشور بخشی از "جامعه جهانی" واشنگتن نیستند. در دکترین نئو کان ، آن ها حتی بخشی از بشریت هم نیستند.  

 " جامعه جهانی"  حتی به اندازه کشورهای استثنایی مانند چین یا هند جمعیت ندارد . من حساب نکرده ام ، اما مساخت سرزمین خود روسیه فراتر ازمساخت سرزمین "جامعه جهانی" است .

 پس ، این "جامعه جهانی" چیست ؟

"جامعه جهانی" سر هم بندی دولت های نوکر امریکا است . بریتانیا ، فرانسه و المان در صحنه قرن بیستم مهم بودند . تاریخ آن ها در دانشگاه ها تدریس می شود. جمعیت استاندارد زندگی آراسته ای داشتند ، اگر چه نه برای همه شهروند ها . گذشته آن ها دلیل اهمیت کنونی آن هاست . 

 در حقیقت ، این کشورها با تاریخ ، یا با تاریخ دارای اهمیت برای غرب به جلو رانده شده بودند. ژاپن با ضمیمه شدن به واشنگتن ، برای "غربی" شدن تلاش کرده است . شگفت آور است که  چگونه چنین افراد مغرور و جنگ طلبی به هیچ تبدیل می شوند.

 چون من سرانجام خندیدن به عدم نقش روسیه در شکست هیتلررا متوقف کرده ام  ، اجازه دهید به همایش جی 7 برگردیم . اتفاق بزرگ این همایش اخراج روسیه وکاهش جی 8 به جی 7 بود. 

 برای اولین بار در طول 17 سال بود که روسیه اجازه شرکت در همایشی را که عضو آن است پیدا نکرد . چرا؟

 روسیه باید تنبیه شود . روسیه  باید از 7 کشوری که کاخ سفید احمق فکر می کند " جامعه جهانی " را تشکیل می دهند منزوی شود .

 اوباما عصبانی است که شورای امنیت ملی او و کودن هایی که او به وزارت خارجه وسازمان ملل گمارده بود  آن قدر بی سواد بودند که نتوانستند بفهمند که بخش اعظم اکرایین از استان های سابق روسی با ساکن های روس تشکیل می شود .این کودن های اوباما گمارده ی غافل گمان می کردند که می توانند کریمه را به قاپند ، روسیه را بیرون کنند ، و روسیه را بدون دسترسی به مدیترانه رها کنند .

 چون برنامه اوباما برای تصرف اکرایین شکست خورد ، مثل هر کدام از دیگر برنامه های او که شکست خورده است ، سخنگوی واشنگتن به خاطرمنافع شخصی واگذار شده فرصت را برای سیاه نمایی پوتین وروسیه و برای آغاز دوباره جنگ سرد مغتنم شمرد . اوباما و7 دست نشانده یا نوکر گروه او برای تهدید روسیه با تحریم های واقعی ، به جای تحریم های تبلیغاتی کنونی که هیچ تاثیری ندارد ازفرصت استفاده کردند. براساس گفته اوباما وسگ دست آموز او ، پوتین باید به طریقی  از اعتراض جمعیت روسی اکرایین شرقی وجنوبی به دولت نئو فاشیست مورد حمایت واشنگتن در کیف  جلوگیری نماید ، وگرنه .

 فرض می شود که پوتین الیگارش ، وزیر سابق دولتی که واشنگتن  آن را سرنگون کرد در آغوش بگیرد ، با رای گیری تقلبی که خروجی آن درصد کوچکی از جمعیت اکرایین بود ، او را به ریاست برساند.  فرض می شود پوتین دو گونه این الیگارش فاسد را ببوسد ، صورتحساب گاز طبیعی اکرایین را پرداخت وبدهی های آن را ببخشد .علاوه بر این ، فرض می شود روسیه مردم کریمه رارها کند ، آن ها را از اتحاد مجدد با روسیه باز دارد و آن ها را به نازی المانی ، چیزی که اکرایین های غربی برای آن مبارزه می کنند تحویل دهد. در عوض واشنگتن وناتوپایگاه های موشک های ضد قاره پیمای خود را در مرز مشترک اکرایین - روسیه قرار خواهند داد تا اروپا را از بمب های هسته ای نا موجود ایرانی ها محافظت نماید . 

 تصور می شود این باید معامله ای بر – برد برای روسیه باشد .

 رژیم اوباما ان جی او های پروار خود در اکرایین را برای سرنگون کردن دولت منتخب دموکراتیک ، دولتی نه چندان فاسد تر از همتاهای خود در اروپای غربی یا شرقی یا واشنگتن مورد استفاده قرار داد .

 کودن های سیاسی که انگلستان ، فرانسه ، وایتالیا را در دست دارند، در حال تکان دادن مشت های خود به روسیه ، و دادن هشدار به تحریم های ، این بار واقعی ،  بیشتری هستند. آیا این کودن ها واقعا می خواهند ذخیره انرژی خود را قطع کنند ؟ هیچ چشم اندازی ، با وجود ادعاهای تبلیغاتی ، از تامین کردن انرژی ای که صنعت آلمان و اروپایی ها چنان به آن وابسته اند که نباید در زمستان یخ بزنند از سوی واشنگتن وجود ندارد .

 تحریم روسیه اروپا را متلاشی خواهد کرد و اگر نه هیچ ، تاثیر اندکی بر روسیه خواهد داشت .روسیه اکنون همراه  با چین و بریکس ، به خارج از سازوکار پرداخت دلار حرکت می کند.

 به محض درخواست رها کردن دلار ،  ارزش تبادل دلارسقوط خواهد کرد . در ابتدا ، واشنگتن نوکر های خود رابرای حمایت از دلار تحت فشار قرار خواهد داد ، اما در نهایت این خواست غیر ممکن خواهد شد .   

 آن چه کاخ سفید احمق ، شورای امنیت ملی نئو کان زده ، رسانه های فاحشه و کنگره چاپلوس در حال انجام آن هستند حمایت و تقویت سیاست هایی مبتنی بر غرور و گردن فرازی است که به فرورفتن امریکا در مغاک منجر می شوند. و مغاک شبیه یک سوراخ سیاه است . نمی توان از آن خارج شد. 

دروغ های واشنگتن آن چنان رسوا و شفاف هستند که واشنگتن درحال ویران کردن اعتبار خود است . به جاسوسی شورای امنیت ملی توجه کنید . اسناد منتشر شده از سوی اسنودن و گرین والد کاملا آشکار می کند که واشنگتن نه تنها از رهبر های دولت ها و افراد عادی بلکه از بنگاه های خارجی در راستای پیشرفت منافع تجاری و مالی امریکا جاسوسی می کند.  در آن که امریکا راز های بنگاه های چینی را می دزدد شکی وجود ندارد  . اما واشنگتن چه می کند؟ واشنگتن نه تنها آن چه را اسناد اثبات می کند انکار می نماید بلکه اتهام را متوجه اطراف کرده و 5 ژنرال چینی  را به جاسوسی از شرکت های امریکایی متهم می نماید .

 تنها هدف این اعلام جرم ها از سوی دادستان امریکا تبلیغات است .

 اعلام جرم ها ، اگر نه کاملا دروغ ، اما کاملا بی معنی هستند. چین تصمیم ندارد 5 ژنرال را به دروغ گوهای واشنگتن بر گرداند. برای رسانه های فاحشه حکایت  راهی برای خارج کردن جاسوسی شورای امنیت ملی از زیر نورافکن هاست . چین جانشینی برای شورای امنیت ملی بعنوان شریکی گناهگار است . 

 چرا چین ، برزیل ، المان و بسیاری کشورهای دیگر قرار توقیف  برای مقام های ارشد شورای امنیت ملی ، اوباما و عضو های کمیته از نظر افتاده کنگره  صادر نمی کنند؟ چرا سایر کشورها همیشه به واشنگتن اجازه می دهند تفسیر همراه با تبلیغ اولین ضربه را کنترل کند؟

 امریکایی ها نسبت به تبلیغات بسیار حساسند . به نظر می رسد سلیقه خاصی برای تبلیغات دارند . به نفرت فوران کرده غلیه گروهبان باو برگدال ، سرباز امریکایی به تازگی آزاد شده از سوی طالبان در تبادل زندانی با امریکا توجه کنید . نفرت وشهوت خونی که رسانه های فاحشه علیه برقال به راه انداختند سبب شد زادگاه او بزرگداشت آزادی اورا لغو نماید . مهندسی رسانه نفرت از برقال به نفرت علیه هایلی ، ایداهو سرریز کرد . 

 پایه های حمله بر برگدال چیست؟ ظاهرا ، پاسخ آن است که برگدال همانند پت تیلمان ستاره هوادار فوتبال که قرارداد 3.6 میلیون دلاری را برای پیوستن به رنجر های ارتش و رفتن به دفاع از آزادی در افغانستان بر هم زد ، با موارد شک در رابطه با جنگ مواجه شد . در ابتدا مرگ تیلمان به اقدام قهرمانی وآتش دشمن نسبت داده شد . سپس مطرح شد که تیلمان قربانی " آتش خودی" بود . بسیاری استنتاج کردند که او کشته شده بود ، چون دولت نمی خواست یک قهرمان ورزشی درباره جنگ صحبت کند. چون برگدال میدان جنگ را ترک کرده است ، باید در رسانه ها– مانند روسیه ، چین ، ایران ، پوتین ، اسد ، کریمه ای ها ، و جمعیت روس زبان در اکرایین - کشته شود.  

در امریکا نفرت وکاشت نفرت زنده وسرحال است . اما یک فضیلت اخلاقی نیست .

 

 پال کریج رابرتز معاون پیشین خزانه داری امریکا و  ویراستارهمکار وال استریت جورنال است . کتاب " چگونه اقتصاد از دست رفت " او هم اکنون در شکل الکترونیک قابل دسترس است . آخرین کتاب او "امریکا چگونه از دست رفت" است .

سرچشمه : کانترپانچ

 

 

 

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin مطلب را به آزادگی بفرستید:Azadegi  

     بازگشت به صفحه نخست

نامه ها ومقالات خودرا به نشانی webmaster@rahman-hatefi.net  بقرستید

انتشار اخبار، مقالات و بیانیه ها در این صفحه الزاماً به معنای تایید آن‌ها نیست
 
    اشتراك در نویدنو

  

نشانی پست الکترونیک: