نویدنو -  کتاب -   رحمان هاتفی  درباره ما -  آرشیو

از همین قلم

 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 

2014-03-29

نویدنو  05/01/1393 

 

 

زمان آن رسیده است که امریکایی ها سر عقل آیند

اکرایین ویوگسلاوی

دیانا جانستون – برگردان : هاتف رحمانی

 

"من بعضی وقت ها احساس می کنم که جایی در داخل آن مانداب بزرگ ، در امریکا، افراد  در آزمایشگاهی می نشینند  و آزمایش ها را ، انگار که باموش های صحرایی اداره می کنند ، بدون آن که واقعا نتیجه های  آن چه را که انجام می دهند درک کنند .

ولادیمیر پوتین 4مارس 2014  

پاریس

پنج سال پیش ، من مقاله ای برای کنفرانس یادآوری دهمین سالگردآغاز بمباران یوگسلاوی از سوی ناتو نوشتم. درآن نوشتار من توضیح دادم که تجزیه یوگسلاوی بعنوان آزمایشگاهی تجربی برای کامل کردن تکنیک های مختلفی مورد استفاده قرار گرفته است که در نهایت توانست دربه اصطلاح " انقلاب های رنگی " یا سایر عملیات " تغییر رژیم" بر علیه رهبرهایی که از سوی دولت امریکا نامطلوب اعلام می شد به اجرا در آید.

در همان زمان ، من به ویژه به مشابهت بین دو منطقه کراجینای یوگسلاوی سابق و اکرایین اشاره کردم. آنچه در آن زمان نوشتم عبارت بود :

چرا جنگ های تجزیه یوگسلاوی در منطقه ای که کراجینا خوانده می شود خیلی شدید بود؟ معنی کراجینا زمین سرحدی است . پس اکرایین هم چنین است – اکرایین نسخه ای از همان ریشه اسلاواست. هم کراجینا وهم اکرایین بین مسیحی های کاتولیک در غرب و مسیحی های ارتدکس در شرق زمین های سر حدی هستند.جمعیت در بین آن ها  طوری تقسیم شده است که در شرق خواستار هم پیوندی با روسیه اند ، و غربی ها به سمت سرزمین های کاتولیک کشیده می شوند. اما در اکرایین به طور کلی ، نظر سنجی ها نشان می دهد که حدود 70 درصد از مردم مخالف پیوستن به ناتو هستند. با این حال امریکا و اقمارآن مدام  در باره " حق"اکرایین برای پیوستن به ناتو سخنرانی می کنند.  

شرط  پیوستن اکرایین به ناتو می تواند بیرون کردن پایگاه های نظامی خارجی از خاک اکرایین باشد . معنی آن بیرون کردن روسیه از سواستوپل پایگاه دریایی تاریخی آن است ،که  در دریای سیاه برای ناوگان دریایی روسیه اهمیت حیاتی دارد. سواستوپل در شبه جزیره کریمه ، محلی سرشار ازجمعیت روس های وطن پرستقرار دارد  ، که تنها در سال 1954 توسط نیکیتا خروشچف اکرایینی از نظر اداری بخشی از اکرایین شد .   

همان راه تیتوی کروات  ،که تقریبا تمام خط ساحلی ادریاتیک یوگسلاوی را  به کرواسی واگذار کرد، و مرزهای اداری زیان بخش را به طور کلی به صرب ها تحمیل نمود.

چون دلیل های همانند ممکن است نتیجه های مشابهی داشته باشند ، اصرار امریکا بر "آزادسازی" اکرایین ازنفوذ  روسیه ممکن است همان نتیجه اصرار غرب بر "آزادسازی" کروات های کاتولیک از صرب های ارتدکس را داشته باشد . آن نتیجه جنگ است . اما به جای یک جنگ کوچک ، علیه صرب ها ، که نه ابزار ونه حتی تمایل به جنگ با غرب را داشتند ( چون عموما فکر می کردند بخشی از غرب هستند) ، جنگ در اکرایین می تواند به معنی جنگ با روسیه باشد . یک ابرقدرت هسته ای . و کشوری که در صورتی که ایالات متحده به حرکت دادن  ناوگان و پایگاه های هوایی خود به مرزهای سرزمین روسیه ، هم در دریای سیاه و هم در بالتیک ، در زمین ، دریا وهوا ادامه دهد بیکار نخواهد نشست .  

ایالات متحده ، هرروز درگیر گسترش دادن ناتو، آموزش نیروها ، ساختن پایگاه ها ،و انجام معامله هاست . این امر به طور دائمی ادامه دارد اما به ندرت از سوی رسانه ها گزارش می شود . شهروندهای کشورهای عضو ناتو هیچ تصوری از آن وضعیتی که به آن هدایت می شوند ندارند. (...) 

جنگ وقتی که معنی آن نابودی صربستان بی دفاع وبی آزاربود آسان بود ، بدون هیچ تلفاتی در بین تجاوز کارهای ناتو . اما جنگ با روسیه – ابرقدرت غرنده ای با زراد خانه هسته ای – نمی تواند این چنین شوخی باشد

خوب ، اکنون پنج سال گذشته است ، ومن به زودی در بزرگداشت دیگری در بلگراد ، این بار در پانزدهمین سالگرد آغاز بمباران یوگسلاوی از سوی ناتو شرکت می کنم.و این بار ، من واقعا چیزی برای گفتن ندارم . من آن را پیش از این  بارها وبارها گفته ام . دیگران هم حرف های همانندی  را با قدرت بیشتری می زنند ، از پرفسور استفن کوهن گرفته تا پال کریج روبرتز. بسیاری از ما علیه تلاش های خطرناک احمقانه بی پایان برای تحریک روسیه از طریق زبان ، تاریخ ، واقعیت جغرافیای سیاسی ، مذهب واحساس های قوی هشدار داده ایم . ویکتوریا نولند،  معاون وزیر امورخارجه امریکا در امور اروپا واروسیا ،آشکارا لاف می زند که ایالات متحده پنج میلیارد دلاربرای کسب نفوذ در اکرایین هزینه کرده است – در واقعیت ، در راستای بیرون کشیدن اکرایین از دایره نفوذ روسیه و وارد کردن آن  به داخل اتحاد نظامی امریکا .اکنون پوشیده نیست که خانم نولند حتی با متحد های اروپایی امریکا – که توافق کمتر بی رحمانه ای را در مغز داشتند - در راستای عوض کردن رئیس جمهور منتخب با (رئیس جمهوری )تحت الحمایه امریکا که اوآن ها را"یاتز" می نامد ، که در واقع خیلی زود در راس دولت راست افراطی ناشی از اقدام های خشونت بار توسط یکی از جنبش های فاشیستی خیلی اندک خشن باقی مانده در اروپا قرار گرفت، مخالف است  .

در حقیقت ، رسانه های غربی تمام واقعیت های  در دسترسشان را گزارش نمی کنند .اما اینترنت وجود دارد و واقعیت ها در اینترنت هستند. وبا وجود همه این ها ، دولت های اروپایی اعتراض نمی کنند ، هیچ تظاهراتی در خیابان ها نیست ، به نظر می رسد بخش اعظم افکار عمومی این تصور را که آدم بد این قصه رئیس جمهور روسیه است ، که به درگیری در تجاوز بی دلیل علیه کریمه متهم شده است -  حتی اگر چه او به یکی ازرسوا ترین تحریک های تاریخی جواب داده باشد – می پذیرد

واقعیت ها وجود دارند . واقعیت ها سخن می گویند . آیا آنچه را که من می توانم بگویم واقعیت ها نگفته اند؟

پس اکنون  من در برابر آن چه به نظرم می رسد  دیوانگی مطلق باشد لال باقی مانده ام . با این حال در آستانه سفرم به بلگراد ، من با پاسخ دادن به چند پرسش دراگان وکوتیچ روزنامه نگار روزنامه صربی پلیتیکا موافقت کردم . مصاحبه به شرح زیر است

پرسش :  شما در کتاب جنگ صلیبی احمق ها : یوگسلاوی ، ناتو ، وفریب کاری های غربی خود موضع متفاوتی را در باره  بمباران یوگسلاوی از سوی ناتو نسبت به دیگرهمکارهای روشنفکر خود در غرب مطرح کرده اید . چه چیزی شما را به گرفتن چنین نتیجه نا متعارفی وا دار کرد؟  

پاسخ: من خیلی وقت پیش ، بعنوان دانشجوی مطالعات حوزه روسیه ، ماه های زیادی را در یوگسلاوی با زندگی در یک خوابگاه دانشجویی در بلگراد گذراندم ودوستانی در آنجا داشتم . من برای دیدگاه ها بیشتر به این دوستان قدیمی رو کردم تا به منبع های پیشنهاد شده از سوی گزارشگرهای غربی . و من علاقه ای دائم العمر به سیاست خارجی ایالات متحده دارم .  من تحقیقم را در داخل ستیزه های یوگسلاوی با خواندن اسناد کلیدی ، مانند سخنرانی  های میلوسویچ  ، یاد داشت های آکادمی صربستان و آثار علیجا عزت بگوویچ  ،  و با در نظر داشتن نا درستی شیوه ای که آن ها دررسانه های غربی عرضه می شدند آغاز کردم  . من هرگز تحت دستور سردبیر ها نبودم ، و در واقع سردبیر های من خیلی زود از انتشار نوشتارهای من امتناع کردند . من تنها ناظر با تجربه نبودم که از پوشش رسانه ای غربی کنار گذاشته شدند.  

پرسش : با این که پی آمد رخ داد ها تایید کرده است که عملیات بمباران غیر قانونی یک کشور بدون اجازه شورای امنیت کاملا غلط بود، جریان مسلط رسانه ای غرب و سیاست مدارها هنوز به موفقیت " مدل کوزوو" اشاره می کنند. لطفا در این زمینه توضیح دهید ؟  

پاسخ: کوزوو برای آن ها یک موفقیت بود ، چون سابقه ای برای دخالت ناتو بنا کرد. آن ها هرگز نخواهند پذیرفت که اشتباه می کردند

پرسش: زمانی که تدارک " دخالت بشر دوستانه " علیه سوریه مطرح شد ، دولت اوباما گزارش داد که آن ها "جنگ هوایی ناتو در کوزوو را بعنوان طرح اولیه ممکن برای اقدام بدون حکم از سوی سازمان ملل " را مطالعه کرده اند . 

پاسخ : این امر تعجب آور نیست ، چون ایجاد یک چنین سابقه ای یکی از انگیزه های آن جنگ هوایی بود

پرسش: در یکی از نوشتارهایتان پرسشی را در باره موضعی که دادگاه جنایی جهانی در مورد لیبی اتخاذ کرد مطرح کردید . شما " الگوی آشنا" با مورد دادگاه جنایی برای یوگسلاوی سابق را یادآوری کردید . شما واقعا در باره این ابزارهای قضایی جهانی و نقش آن ها در روابط بین المللی چه فکر می کنید ؟ 

پاسخ: در بستر روابط کنونی نیروهای جهان ، دادگاه جنایی جهانی مانند دادگاه های فاقد عمومیت تنها می تواند بعنوان ابزارهای سلطه ایالات متحده امریکا خدمت کند. این داد گاه های جنایی تنها برای  داغ ننگ زدن بر پیشانی دشمن های ایالات متحده مورد استفاده قرار می گیرند ، در حالی که نقش اصلی دادگاه جنایی بین المللی تا کنون توجیه تصور ایدئولوژیکی است که یک " عدالت جهانی" بی تبعیضی وجود دارد که مرزهای ملی را نادیده می گیرد وبه اجرای حقوق بشر خدمت می کند. همان طور که جان لافلند خاطرنشان کرده است ، یک دادگاه شایسته باید بیانگر جامعه ویژه ای باشد که داوری اعضای خود را تایید می کند. به علاوه ، این دادگاه ها پلیسی از آن خودندارند بلکه اکثرا بر نیروهای مسلح ایالات متحده ، ناتو و کشورهای دست نشانده آن ها متکی هستند ، که در نتیجه (این نیروها ) به صورت خودکاراز تعقیب این دادگاه های به اصطلاح " جهانی" معاف هستند

پرسش: به نظر شما ، هدف اصلی اعلام به اصطلاح دخالت بشر دوستانه چیست ؟ آیا بیشتر متوجه افکار عمومی محلی است یا متوجه شراکت بین المللی ؟ 

پاسخ : ایدئولوژی حقوق بشر ( مفهومی مورد شک ، اتفاقی ، چون "حقوق" باید در زمینه آرایش سیاسی مشخصی مطرح شود ، نه تنها در مفهوم های انتزاعی) هم به هدف های محلی وهم به هدف های جهانی خدمت می کند. برای اتحادیه اروپا ، که نسبت به اعلان کردن منافع ملی خود بی پروا تر است ، ایدئولوژی خقوق بشربه تدارک دخالت های خارجی با هدف جنگ صلیبی خدمت می کند که می تواند در مورد متحدهای اروپایی و در راس همه به افکارخانگی آن ها ، ونیز به طور کلی جهان انگلیسی زبان ( به ویژه کانادا واسترالیا) خدمت کند. حقوق بشر تاوان گناهی است که برای پرهیزگاری می پردازند

پرسش : شما اغلب از عبارت "امریکا و اقماراروپایی آن " استفاده می کنید ، لطفا توضیح دهید .

پاسخ :" اقمار" عبارتی بود که برای عضو های پیمان ورشو استفاده می شد ، وامروز دولت های کشورهای عضو ناتو فرمان بردار تر از پیروان سابق مسکو از واشنگتن پیروی می کنند ، حتی زمانی که ، مانند مورد اکرایین ، ایالات متحده بر خلاف منافع اروپایی ها عمل می کند.  

پرسش : وقایع اخیر در اکرایین وکریمه را ، به ویژه در ارتباط با رابطه امریکا- روسیه چگونه می بینید ؟

پاسخ : رابطه امریکا – روسیه اصولا با دشمنی جغرافی راهبردی امریکا نسبت به روسیه تعیین می شود که بخشی موضوع عادت یا سکون است ، بخشی  تحقق راهبرد تقسیم ارواسیا ی برژینسکی در راستای حفظ سرکردگی امریکا است ، وبخشی بازتاب های سیاست خاورمیانه ای تحت سلطه اسرائیل نسبت به سوریه وایران است . بین دو قدرت عمده هسته ای ، آشکارا یک تجاوز گر ویک تجاوز شده وجود دارد . اگر قرار بر عادی سازی رابطه ها باشد با تجاوز گر است که مسیر را تغییر دهد

مقایسه ساده . آیا روسیه  درحال وادارکردن  کبک به جدایی از کانادا است  تا آن استان بتواند به اتحاد نظامی تحت رهبری مسکو به پیوندد؟ ظاهرا نه . آن مورد می تواند قابل مقایسه باشد و در عین حال مقایسه خفیفی  نسبت به گامبی اخیر امریکا تحت هدایت ویکتوریا نولند که آوردن اکرایین ، از جمله پایگاه دریایی اصلی روسیه در سواستوپل به مدار غربی  را هدف گرفته است امکان پذیر است .  واقعیت مادی این مدار سیاسی ناتو است ،که پس از پایان اتحاد شوروی به صورت سامانه مندی به سمت روسیه گسترش یافته است ، که موشک هایی را مستقر می کند که تنها کارکرد راهبردی آن ها می تواند تجهیز ایالات متحده به توانمندی اولین حمله هسته ای فرضی علیه روسیه باشد ، و ناتویی که به صورت  مرتب در طول مرزهای روسیه رزمایش های نظامی بر گذار می کند. روسیه کاری علیه امریکا نکرده است ، واخیرا رئیس جمهور اوباما را به شیوه آبرومندانه ای برای امتناع از رای کنگره در رابطه با اقدام نظامی علیه سوریه مجهز کرد – اقدامی که  نه مطلوب پنتاگون ، بلکه خواست فراکسیونی از قانون گذارهای دارای ریشه اسرائیلی معروف به "نئو کان ها" بود . روسیه هیچ ایدئولوژی خصمانه ای اظهارنمی کند ، و تنها برای رابطه های عادی با غرب تلاش می کند. چه چیز بیشتری می توانم بگویم ؟زمان آن رسیده است که امریکایی ها سر عقل بیایند .

دیانا جانستون نویسنده کتاب " جنگ صلیبی احمق ها : یوگسلاوی ، ناتو ، وفریب کاری های غرب"  است .

سرچشمه : کانتر پانچ

 

 

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin مطلب را به آزادگی بفرستید:Azadegi       بازگشت به صفحه نخست

نامه ها ومقالات خودرا به نشانی webmaster@rahman-hatefi.net  بقرستید

انتشار اخبار، مقالات و بیانیه ها در این صفحه الزاماً به معنای تایید آن‌ها نیست
 
    اشتراك در نویدنو

  

نشانی پست الکترونیک: