نویدنو 15/10/1392

نویدنو  15/10/1392 

 

 

سخنرانی گئورگی دیمیتریوف، در همایش کمیسیون  کنگره هفتم کمینترن  در دوم جولای 1934

برگردان : هاتف رحمانی

به نظرم می رسد که مسئله سیاسی بنیادی پیش روی کمونیسم جهانی – واز این رو ، پیش روی کنگره هفتم- مسئله جبهه متحد پرولتاریا در مبارزه علیه تهاجم فاشیسم ، مسئله مبارزه برای وحدت طبقه کارگراست . به نظر من چون این مسئله باید نقطه مرکزی بحث وتصمیم کنگره کمونیسم بین الملل باشد ، توجه اصلی ما باید بر بحث چند جانبه و حل درست آن متمرکز گردد . و از این رو کمونیسم بین الملل باید جسورانه با تمام خط خود و با تمام ابتکار خود در هر جبهه ، وظیفه ایجاد اتحاد ضروری طبقه کارگر علیه تهاجم فاشیسم ، علیه خطر جنگ ، در مبارزه علیه سرمایه داری را بعهده گیرد .

اگر درموضوع نخست برنامه، وظیفه اصلی تحلیل شرایط ، و، بر مبنای این تحلیل مشخص از شرایط ، مطالعه تغییر هایی بود که از زمان کنگره ششم رخ داده است ، و(نتیجه آن ) فورمول بندی خط سیاسی عام کمینترن خواهد بود ، از این رو من فکر می کنم که وظیفه اصلی برای موضوع دوم برنامه کنگره باید خط راهکاری ، مسئله های راهکاری ، راهکارهای کمونیسم بین الملل و حزب های کمونیست ما باشد ، چون ، هم چنان که مشهود است ( و همه شما با این موافقید) ضعیف ترین نمود عملکرد حزب های ما در میدان راهکارها است ، به نظر من ، بزرگترین آشفتگی نیز ، در میدان مسئله های راهکاری وجود دارد .      

به نظرم می رسد که ، در رابطه با دگرگون شدن شرایط ، به ویژه از زمان پیروزی فاشیسم در آلمان، و بررسی تجربه های خودمان از زمان کنگره ششم ، ما باید فورمول بندی های معین ، خط های راهکاری ، و، شاید ، شرایط معینی که روی هم رفته روشن نیستند رامورد تجدید نظر وتغییر قرار دهیم . 

چه چیزی لازم است تغییر کند؟ چگونه ودر کدام جهت ما باید این تغییر راعملی کنیم ؟ به نظر من این به بررسی مشخص شرایط واقعی و وضعیت حزب های ما و دیگر سازمان ها ، به بررسی مشخص مسئله راهکارهای ما و شیوه های کار توده ای و رهبری حزب های کمونیست در جنبش توده ای ، ونیز به بررسی و ارزیابی تجربه های ما از زمان کنگره ششم ، به ویژه در سال های آخر و باز هم به ویژه در ارتباط با پیروزی فاشیسم در المان و تاثیر پیروزی فاشیسم در المان بر سایر کشورها، بستگی دارد .

از این رو ، من فکر می کنم که بازبینی ارزیابی راهکارها ، خط ، و روش های کار ما ، باید جسورانه  و بی درد بر مبنای تجربه ما ازآخرین رخ داد ها کامل شود ، و مایلم بگویم نباید خودمان را با خط های راهکاری موجود  دست وپا بسته تلقی کنیم . هر چه زود ترآنچه باید تغییر کند باید تغییر کند. آن چه باید درست شود باید درست شود. به عبارت دیگر ، ما باید ، به شیوه ای همه جانبه ، از نکته های مثبت ومنفی تجربه سال های اخیر و دوره اخیرخود استفاده کنیم .   

من پیش از هر چیز رابطه خودمان با سوسیال دموکراسی ، با اتحادیه های کارگری اصلاح طلب ( رفرمیست) و با سایر سازمان های غیر کمونیست طبقه کارگر ، سازمان های زحمتکشان را در نظر دارم . من در اینجا رویکرد خودمان را نسبت به توده های کارگری سوسیال دموکرات و به توده های سایر سازمان های غیر کمونیست در نظر دارم . من به صورت مشخص تری ، راهکارهای جبهه متحد خودمان و کاربست این راهکارها در کشورهای مختلف را درنظر دارم . 

من فکرمی کنم ، همچنین بر اساس  تجربه های خودمان  باید بپذیریم  که ، ما (در آینده ) شاهد خواهیم بود که چگونه فرمالیسم ( شکل گرایی) وعبارت های قالبی بارها جانشین تحلیل های مارکسیستی می گردند . قاعده های عام  و کلیشه ها بدون به حساب آوردن ویژگی مشخص هر کشور، هر حزب و سازمان جایگزین می شوند. این به ما خیلی آسیب می زند ، ما را تا حد بسیار زیادی از کشاندن توده های وسیع طبقه کارگر و زحمتکش ها به مبارزه انقلابی تحت رهبری ما باز داشته است . علاوه بر هر چیز دیگر ، کنگره هفتم باید به شیوه ای توانمند ، ساده وروشن چیز تازه ای بگوید تا جایی که حزب ها ی ما وطبقه کارگر تمام کشورها بتوانند درک کنند برای غلبه بر مشکل های جنبش کمونیستی کدام اقدام را باید به عهده بگیرند .

 

 

 

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin مطلب را به آزادگی بفرستید:Azadegi

بازگشت به صفحه نخست         

         

free hit counter