نویدنو 29/10/1392

نویدنو  29/10/1392 

 

 

فیدل کاسترو: ماندلا مرده است ، بنا بر این چرا حقیقت در باره آپارتاید را پنهان کنم؟

فیدل کاسترو رز-برگردان: هاتف رحمانی

 

امپریالیسم شاید می اندیشد که ما نباید به گفته های خود ، زمانی که در روزهای پرابهام قرن گذشته ، تاکید کردیم که اگر شوروی هم ناپدید شود کوبا به مبارزه خود ادامه خواهد داد احترام بگذاریم.

جنگ جهانی دوم در اول سپتامبر 1939 زمانی که سربازان نازی فاشیست به لهستان حمله کردند و مانند صاعقه بر سراتحاد شوروی قهرمان ، که 27میلیون نفر را در حفظ بشریت از آن قتل عام وحشیانه ، که به قیمت جان 50میلیون نفر خاتمه یافت ،از دست دادند حمله کردند آغاز شد.

جنگ به عبارت دیگر، تنها قماری است که نوع بشر در سراسر تاریخ در خود داری از آن شکست خورده است ، انشتین بزرگ می گفت که نمی داند جنگ جهانی سوم چگونه خواهد بود اما قطعا جنگ چهارم با چماق وسنگ خواهد بود .   

علاوه بر این ، ابزار های قابل دسترس دو بزرگترین قدرت – امریکا وروسیه – به 20.000 (بیست هزار) کلاهک اتمی بالغ می گردد. بشریت باید بداند سه روز قبل از چنین روزی در 20ژانویه 1961، که جان اف کندی ریاست جمهوری کشور خود را به دست گرفت ، یک بمب افکن ب 52، که دو بمب اتمی به ظرفیتی 260 برابر مخرب تر از بمبی که در  هیروشیما انداخته شد را در پرواز عادی خود حمل می کرد، به صورت تصادفی سقوط کرد. برای چنین مواردی ابزار خودکار پیچیده ای برای جلوگیری از انفجار بمب تعبیه می شوند. اولین بمب بدون هیچ مخاطره ای  فرود آمد . در مورد بمب دوم ، سه سازوکار از چهار سازوکار تعبیه شده کار نکرد، و ابزار چهارم ، در شرایطی بسیار بحرانی به سختی می توانست عمل کند. بمب به صرف شانس منفجر نشد .  

هیچ رخ داد حاضر یا گذشته ای را به یاد ندارم یا نشنیده ام که مانند مرگ نلسون ماندلا در افکار عمومی جهان ، و نه به دلیل ثروت ، بلکه به خاطر وجود انسانی وارجمندی افکار واحساس های او اثر گذاشته باشد.

در طول تاریخ و دقیقا یک ونیم قرن پیش – قبل از آن که روبوت ها و ماشین ها وظیفه های نسبتا کم ما را با صرف حداقل انرژی به عهده گیرند- هیچ یک از پدیده هایی که امروز انسان را تکان می دهند و سنگ دلانه بر هر وهمه  فراد- مرد وزن ، بچه ها وسال خورده ها، جوان و بزرگ سال ، کشاورزها و کارگرهای کارخانه ها ، کارگرهای یدی یا روشنفکرها – حکومت می کنند وجود نداشتند. گرایش شایع رفتن به شهر ها است ، جایی که ایجاد  شغل ها ، حمل ونقل و شرایط بنیادی زندگی ، سرمایه گذاری های عظیمی را برای زیان تولید مواد غذایی و سایر شیوه های عقلانی زندگی طلب می کند. 

قدرت ها در ماه سیاره ما فرود آمده اند . همان روزی که نلسون ماندلا با پرچم کشور خویش پوشیده شد ، و درپشت خانه محقری که 95 سال پیش درآن به دنیا آمده بود به خاک سپرده شد ، یک سفینه فضایی مصنوعی جمهوری خلق چین در نقطه روشنی از کره ماه ما فرود آمد. هم رویدادی این دو رخ داد کاملا تصادفی بود . 

میلیون ها دانشمند در حال مطالعه مواد وتشعشع های زمین و فضای بیرونی هستند. از طریق آن ها ما می دانیم که تیتان ، یکی از حلقه های زحل ،40برابربیشتر از مقدار نفت موجود در سیاره ما  که استخراج آن از 125سال پیش آغاز شد و با سطح برآوردهای کنونی استخراج آن کاملا برای بیش از یک قرن ادامه خواهد داشت ، نفت وجود دارد.

احساس های دوستانه ژرف برادری بین مردم کوبا و سرزمین نلسون ماندلا از واقعه ای زاده شد که هرگز بیان نشده بود   وما در طی این سال های طولانی هرگز کلمه ای در باره آن نگفتیم. ماندلا ، به این خاطر که رسول صلح بود و نمی خواست کسی را بیازارد ، وکوبا ، به این دلیل که هرگز کاری را برای خودنمایی یا اعتبار انجام نداده ایم .  

از همان ابتدای پیروزی انقلاب در کوبا ما همبستگی خودرا با مسنعمره های پرتقال در افریقا گسترش دادیم. جنبش های رهایی بخش درآن قاه استعمار وامپریالیسم را پس از جنگ جهانی دوم و آزادی جمهوری خلق چین – پرجمعیت ترین کشور جهان- به دنبال پیروزی درخشان انقلاب سوسیالیستی روسیه به سیخ کشیده بودند.

انقلاب های اجتماعی ستون های نظم قدیم جهانی را به لرزه درآورده بودند. در سال 1960 ساکنین کره زمین بر سه میلیارد نفر بالغ می شد. همراه با این ، قدرت شرکت های بزرگ چند ملیتی – تقریبا تمام امریکایی- درحال رشد بود و پول امریکایی ، با انحصار طلای امریکا نقش خود را به خوبی ادا نکرد و صنعت دست نخورده آن که از میدان های جنگ بسیار دور بود ، اداره اقتصاد جهان را به دست گرفت . ریچارد نیکسون به طور یک جانبه حمایت طلا از پول امریکا را لغو کرد و شرکت های کشور او اداره منبع های اصلی و مواد اولیه کره زمین را که با برات های کاغذی خریده بودند به دست گرفتند.    

هیچ یک از چیزهایی که تاکنون گفته ام جدید نیست.

اما چرا آن ها تلاش می کنند این واقعیت را که رژیم آپارتاید- که این همه مصیبت را به داخل افریقا آورد و این همه خشم در اکثر کشورها ی سراسر جهان بر افروخت – میوه قدرت های استعماری اروپا بود و از سوی امریکا واسرائیل به قدرت اتمی تبدیل شد مخفی کنند، تا جایی که کوبا ، که از مبارزه مستعمره های پرتقال در افریقا برای استقلال آن ها دفاع می کرد، آشکارا محکوم شود ؟

مردم ما ، از طریق اسپانیا پس از 30سال مبارزه قهرمانانه به سوی امریکا دست دراز کرد، اما هرگزبا رژیم بردگی تحمیل شده در طی تقریبا 500سال آشتی نکرد.  

در سال 1975 ، سربازهای نژاد پرست مورد حمایت تانک های سبک مجهز به توپ های 90میلی متری از نامیبیا - آن زمان تحت اشغال افریقای جنوبی بود- حمله کردند وبیش ازهزار کیلومتر در خاک آنگولا تا نزدیکی لواندا پیش رفتند ، که یک گردان هوایی نیروهای ویژه کوبایی و چندین خدمه کوبایی برای تانک های بدون خدمه شوروی ، موفق شدند پیشروی آن ها را به تاخیر اندازند. این واقعه در نوامبر 1975، 13 سال پیش از نبرد کویتو کوناواله رخ داد.

من پیش از این گفته ام که ما هیچ کاری را برای اعتبار یا هر نوع بهره برداری از آن کار انجام نداده ایم .این واقعیتی است که ماندلا انسانی درستکار بود ، یک انقلابی  ژرف و سوسیالیستی رادیکال که با استقامتی بزرگ 27سال زندان انفرادی را تحمل کرد.من اما نمی توانم درستکاری ، فروتنی و شایستگی عظیم او را ستایش کنم.

کوبا با دفاع کردن از موضع های کلیدی و آموزش هر ساله استفاده از اسلحه به هزارها آنگولایی به شدت به وظیفه های انترناسیونالیستی خود پای بند بود. شوروی اسلحه ها را تامین می کرد. هر چند ، در آن زمان ، ما با فکر مشاور اصلی تامین کننده تجهیزات نظامی موافق نبودیم. هزارها آنگولایی جوان وسالم به صورت پیوسته ای به واحد های خود وسپس به ارتش اولیه می پیوستند. اما مشاور اصلی آن ها ، ژوکوف ، روکفسکی ، مالینوفسکی یا هر یک از مردهایی که این چنین درخششی را(درجنگ جهانی دوم) نصیب راهبرد نظامی شوروی کردند نبودند. فکروسواسی او اعزام بریگادهای انگولایی مسلح به بهترین سلاح ها به سرزمینی بود که گمان می رفت دولت قبیله ای ساویمبی – مزدور خادم امریکا وافریقای جنوبی – در آن مستقر باشد ، این کار به اعزام سربازهای رزمنده استالینگراد به مرز برای جنگ با فالانژهای اسپانیا می مانست که هزارها سرباز را برای مبارزه علیه اتحاد جماهیر شوروی اعزام کرده بود. همان سال عملیات مشابهی در حال اجرا بود.     

دشمن پشت سر چندین بریگاد انگولایی با ضربه زدن به آن ها در نزدیک محلی که به انجا اعزام شده بودند ، تقریبا 1500 کیلومتر دورتر از لواندا در حال پیش روی بود. بریگاد ها از آن جا  ، تحت تعقیب سربازهای افریقای جنوبی تا کویتو کواناواله ، پایگاه پیشین ناتو ، مستقر در حدود 100 کیلومتری جایی که بریگاد تانک کوبایی ها مستقر بود به عقب رانده شدند.

در یک چنین نقطه بحرانی ، رئیس جمهور آنگولا خواستار حمایت سربازهای کوبایی شد. فرمانده سربازهای ما در جنوب ، ژنرال لئوپولد سینترا فریاس ، درخواست را طبق معمول برای ما ارسال کرد. پاسخ استوار ما آن بود که ما می توانیم چنان حمایتی را در صورتی که سربازهای آنگولایی وتجهیزات تحت فرمان کوبا در آنگولای جنوبی باشد تامین کنیم. همه می دانستند که درخواست ما مستلزم تبدیل پایگاه پیشین به میدان مطلوب نبرد برای ضربه زدن به نیروهای افریقای جنوبی بود.  

در کمتر از 24 ساعت پاسخ مثبت انگولا دریافت شد.

تصمیم گرفته شد که یک بریگاد تانک کوبایی بلافاصله به آن جا اعزام شود. چندین بریگاد دیگر در همان مسیر به سمت غرب در حال حرکت بودند.مانع اصلی گل و رطوبت به خاطر فصل بارندگی و این واقعیت که امتداد هر مسیر باید به خاطر مین های ضد نفر بازرسی می شد بود. پرسنل نظامی نیز برای به کار انداختن تانک ها و توپ های بدون خدمه به کویتو اعزام شدند.

پایگاه به سمت غرب ، از سرزمین اصلی به وسیله رودخانه بزرگ وخروشان کویتو جدا شده بود که پل محکمی تحت کنترل ارتش بی عقل نژاد پرست داشت . یک هواپیمای بی خلبان کنترل از راه دور پر از مواد منفجره که آسیب دیده بود ، روی پول پایین کشیده شد و از سرویس خارج شد . تانک های عقب نشینی کننده انگولا هنوز در جایی که بیشتر به سمت شمال بود در حال حرکت بودند. آن هایی که در شرایط خوبی نبودند با اسلحه هایشان به سوی شرق دفن شدند. باریکه کوچکی از مین های ضد نفر وضد تانک مسیر را به داخل تله کشنده در طرف دیگر رودخانه برگرداند. زمانی که سربازهای نژادپرست پیشرفت خود را تازه کردند و به سمت آن دیوار دفاعی حمله کردند ، توپ خانه و تانک ها ی بریگادهای انقلابی از موضع خود در منطقه کویتوبر شلیک های ان ها فایق آمدند.   

جنگنده های میگ 23 نقش ویژه ای ایفا کردند. با پرواز 1000کیلومتر در ساعت و در ارتفاع 100 متری می توانستند پرسنل سفید و سیاه توپخانه را تشخیص داده وآتش بی وقفه علیه ان ها را آغاز نمایند .

وقتی که دشمن شکست خورده و درهم ریخته عقب نشینی را آغاز کرد، نیروهای انقلابی آمادگی برای نبرد نهایی را آغاز کردند. 

بریگادهای بسیار آنگولایی وکوبایی به سرعت حرکت کردند و فاصله مناسبی رابه سمت غرب تنها مسیرهای گسترده ای که افریقای جنوبی ها همیشه عملیات نظامی خود علیه آنگولا را از آن جا اغاز می کردند حفظ کردند. با این حال فرودگاه تقریبا در 300کیلومتری مرز نامیبیا قرار داشت که سرانجام به اشغال ارتش آپارتاید در آمد.  

در زمانی که سربازها در حال سازماندهی وتجهیز دوباره بودند باندی برای میگ 23 ساخته شد . هواپیما های ما از تجهیزات هواپیمایی تدارک شده از سوی اتحاد جماهیر شوروی برای انگولا استفاده می کردند ، در حالی که هواپیما های ان ها فاقد زمان برای آموزش مناسب بودند. هواپیما های بسیاری برخی اوقات به خاطر عملیات توپخانه ویا سلاح های ضد هوایی ما خنثی می شدند. آفریقای جنوبی ها هنوز بخشی از جاده اصلی گذار فلات آنگولا به نامیبیا را در اشغال داشتند. آن ها تیرانداز از پل های رودخانه گسترده کوننه – واقع بین آنگولای جنوبی و نامیبیای شمالی – با توپ های 140 میلی متری  با برد حدودا 40 کیلومتری را آغاز کردند. مسئله اصلی آن بود که افریقای جنوبی نژادپرست ، طبق برآورد ما ، 10 تا 12 اسلحه اتمی داشت . آن ها حتی آن ها را در منطقه های منجمد یا دریاهای جنوبی آزمایش کرده بودند. رونالد ریگان رئیس جمهور اجازه چنین ازمایش ها یی را داده بود و ابزار های انفجارشارژ اتمی در بین تجهیزات ارسال شده از اسرائیل بود. پاسخ ما سازماندهی سربازها به گروه های مبارز کمتر از 100 نفر بود ، که باید مجهز به تانک های ضد هوایی از طریق سرزمین گسترده ای در شب پیش می رفتند.  

براساس گفته منبع های قابل اعتماد ، سلاح های هسته ای افریقای جنوبی ها نمی توانستند با هواپیماهای میراژ جابجا شوند ، از این رو به جای آن ها بمب افکن های سنگین کانبرالازم بود . در هر مورد ، نیروهای دفاع هوایی ما انواع مختلفی از موشک ها را در اختیار داشتند که می توانستند به هدف های هوایی مستقردرفاصله هزارها کیلومتری ازسرباز های ما ضربه بزنند وآن ها را نابود کنند.علاوه بر این ، سدی با 80میلیون متر مکعب آب واقع در خاک آنگولا اشغال واز سوی رزمنده های آنگولایی و کوبایی مین گذاری شده بود .انفجار آن سد می توانست معادل انفجار چندین سلاح هسته ای باشد .  

با این حال یک تاسیسات برق آبی از جریان تند رودخانه ، قبل از رسیدن به مرز نامیبیا استفاده می کرد که از سوی دسته ای از ارتش افریقای جنوبی مورد استفاده قرار گرفته بود. وقتی که نژادپرست ها تیراندازی با توپ های 140 میلی متری را در این عرصه جدیدعملیات آغاز کردند، دسته ای از سربازهای سفید شدیدا از سوی میگ های 23 مورد ضربه قرار گرفتند و نجات یافته ها با جا گذاشتن پوسترهایی در انتقاد از فرمانده خود گریختند.

من می دانستم که کاتیوشکا بلانکو، نویسنده برخی از رخ داد های تاریخی ، همراه با سایر گزارشگر ها و عکاس های خبری در آنجا حضور داشتند. شرایط پر تنشی بود اما همه خونسردی خود را حفظ کردند.

پس از آن بود که ما خبرها را که دشمن خواستار مذاکره است دریافت کردیم. ما در متوقف کردن امپریالیست ها و ماجرا جویی نژاد پرستانه در قاره ای ،که در مدت 30سال جمعیت آن معادل جمعیت چین وهند خواهد شد موفق شده بودیم .  

نقش نماینده کوبا در مراسم درگذشت برادر ودوست ما نلسون ماندلا فراموش کردنی نخواهد بود . من به رفیق رائول  به خاطر حضور درخشان ، به ویژه برای شخصیت استوار و مورد احترام او وقتی که با مهربانی اما رفتاری محکم به رئیس دولت امریکا سلام کرد و به انگلیسی به او گفت :" آقای رئیس جمهور ، من کاسترو هستم " تبریک می گویم .   

 وقتی که سلامتی من محدودیت هایی را به توان فیزیکی من تحمیل کرد، من برای بیان شرایط خود در باره کسی که به نظر من می توانست مسئولیت را بعهده بگبرد عجله نکردم . یک زندگی دقیقه ای در تاریخ ملت ها است و من اعتقاد دارم آن کسی که آن مسئولیت را بعهده می گیرد باید تجربه و توانایی مورد نیاز را برای گزینش از میان تعداد فزاینده ای – تقریبا بی نهایت- از بدیل ها داشته باشد .

امپریالیسم همیشه کارت های متعددی برای رام کردن جزیره ما در آستین خواهد داشت حتی اگر مجبور به ویران کردن آن ، مجبور به محروم کردن آن از زن ها ومرد های جوانی که تکه هایی از کالاها و منبع های طبیعی را که از جهان غارت می کند به آن ها عرضه می کند باشد.

بگذاراکنون سخنگوی امپریالیسم در باره آن که آپارتاید چگونه وچرا پدیدار شد سخن بگوید.

Global Research, December 29, 2013

 

 

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin مطلب را به آزادگی بفرستید:Azadegi

بازگشت به صفحه نخست         

         

free hit counter