بر اساس ارزیابی بسیاری از کارشناسان محیط زیست،
سیاستهای مخرب رژیم ولایت فقیه در گسترش بیرویهٔ مناطق مسکونی و
مسدود کردن مسیر سیلابها به سوی رودخانهها و دریا، سدسازیهای
بیبرنامه و بدون توجه به اثرات اقلیمی آنها، لایروبی نکردن سدها
و درنتیجهٔ آن پر شدن حوضچههای آنها از رسوبات، گِل و لجن،
جنگلزداییِ گسترده و از بین بردن محیط زیست در سالهای اخیر،
بسیاری از مناطق کشور را با خطر جدی و بیدرنگ جاری شدن سیل
روبهرو کرده است.
زمانی که بورژوازی انواع ایدئولوژیها، تئوریها،
تشکلهای اجتماعی و سیاسی، محافل آکادمیک، گارد ضد شورش و ارتش
و.... را برای ترویج ایدئولوژی بورژوایی و پاسداری از نظم موجود در
اختیار دارد، آقای مالجو به انقلابیون چپ توصیه میکند که "از
تمرکز صرف بر تحزب سیاسی در قالب برساختن حزب پیشگامی که قرار است
پیشاهنگ حرکت تودهها باشد"، اجتناب کنند. ایشان میگویند "جنگ
گفتمانها در جامعه اهمیت دارد." و هیچ توجهی ندارند به اینکه این
جنگ گفتمانها را کدام نیروی مادی و با کدام ابزار و امکانات فنی و
انسانی، سیاسی و تشکیلاتی به پیش میبرد!
”آمادگی
کوبا در رویارویی با فجایع طبیعی موجب شرمساری ماست“.
ریچارد ارستاد، کمیتهی خدماترسانی به دوستان امریکا1
کوبا چطور از پس این طوفانها برمیآید؟
اول؛ برنامه و طرح میریزند. در
کوبا این برنامه مقیاس ملی، استانی، شهری و روستایی و حتی محلهای
را پوشش میدهد و در تمامی این سطوح مؤسساتی برای اجرای طرح وجود
دارد.
به تجربه اما میدانیم باز هم خود مردم هستند که
ناچار باید به داد مردم سیلزده برسند و دست یاری به آنها بدهند.
همانطور که به کمک مردم زلزلهزدهی بم و آذربایجان و کرمانشاه
و... برخاستند ...
همبستگی معلمان و بازنشستگان کشور و همچنین حمایت
آنها از اعتصابهای گستردهٔ کارگری و دادن شعار برای آزادی کارگران
زندانی، از جمله نمونههای جالب و حاکی از روند نضج گیری این شناخت
در جامعهٔ ماست که بدون اتحاد عمل گروهها و قشرهای اجتماعی زحمتکش،
بدون همبستگی مبارزاتی، نمیتوان رژیم ولایت فقیه را که همچنان از
امکانات وسیع سرکوبگری بهرهمند است وادار به عقبنشینی کرد.
بررسی سیرِ تکاملِ گاهشماری در نزد مصریان، مردم
بابل و آشور، هندیان، چینی ها، ایرانیان، یونانیان و رومی ها (3) و
سپس رخنۀ یافت ها و نتیجه گیری های مستقر و پذیرفته شده در تمدنِ
همه جهانی، روشن می کند که چگونه انسان مجبور بود "زمان" را در
تبلورِ کیفی بشناسد:
بازنشستگان
ومستمری بگیران عزیز!
خروش شما در اعتراض ها و برگزاری تجمع ات متعدد در
سالی که به انتها رسید نشانه روشنی از تغییر های بنیادین و کیفی در
جامعه ما ودر عین حال بیانگر بحران عمیق اقتصادی ،معیشتی است که
زندگی ما را تحت شعاع قرار داده است.
در سابقه تحقیقاتی
که تاکنون، درباره ی شعر کسرایی انجام گرفته است، پژوهشی مستقل
درباره تأثیر رمانتیسم در شعر وی دیده نمی
شود. تنها اشاراتی گذرا و مختصر از سوی برخی محققان، در این زمینه
وجود دارد. از جمله عبدالعلی دستغیب، در دو مقاله «آوای کسرایی» و
هم
چنین «شبان بزرگ امید» و نیز سید مهدی زرقانی در کتاب «چشم
انداز شعر معاصر ایران» تنها به سطرهایی از نمود رمانتیسم در شعر
کسرایی اشاره کردهاند.
اگر اسدپور به جای آن که فقط به گردش در تالارهای زیبا و دلکش
فلسفه بسنده کند و بخواهد واقعیت دیروز را در قالب ایده
ها و اولویت
های امروزینش بگنجاند، اندکی هم به شرایط مشخص و جهان واقعی می
پرداخت از بیان چنین انتقاداتی اجتناب می
کرد و احتمالا تصدیق می
کرد که برای کسانی که هدف را گامی فراتر از تفسیر جهان قرار داده و
برای تغییر آن کمر همت بسته
اند، بغرنجی
های تغییر تاریخی آن چنان وظایف دشواری در پیش می
گذارد که فرصت چنین خیال
پردازی
هایی را نخواهند داشت.
شرایط عقب مانده اجتماع آن روزی ایران، باعث شد که
حزب عضویت این زنان را کمی به تعویق اندازد. اما این زنان پیشرو،
برای مبارزه در راه بدست آوردن حقوق حقه خود، گرد هم جمع شده و از
همان آغاز، نام سازمان کوچک خود را «تشکیلات زنان» گذاشتند. اندکی
بعد، حزب توده ایران، با تنظیم مرامنامه خود که در آن تساوی حقوق
زن و مرد را در همه شئون اجتماعی اعلام کرده بود، این هسته متشکل و
کوچک را به عضویت پذیرفت و به آنان به عنوان فراکسیون حزبی زنان،
ماموریت کار وسیع بین قشرهای مختلف زنان ایران را واگذار نمود.
مصاحبه با پرفسور اف. ریچارد ورنر - برگردان: مینا آگاه
اول
بپردازیم به اینکه چه ارتباطی بین بانک ها و تولید ناخالص ملی است.
بانک ها نقش تعیین کننده دارند. آن ها در چیزی که ما آن را اقتصاد
بازار می نامیم، حضور دارند. تصمیم سازی آن ها مرکز کنترل تمام
اقتصاد است. چرا؟ زیرا آن ها حجم پول را ایجاد می کنند و آن ها
هستند که تصمیم می گیرند چه کسی برای چه مقصودی پول بگیرد.