نویدنو -  کتاب -   رحمان هاتفی  درباره ما -  آرشیو

از همین قلم

 
 
 
 

2018-07-27

نویدنو  05/05/1397 

 

 

  • بر روی‌هم، از پیروزی آملو می‌توان استقبال نمود و از همه تلاش‌های او در جانبداری از مردم قطعاً می‌توان حمایت کرد. با این وصف، بدون داشتن کم‌ترین توهمی درباره ماهیت «سوسیالیستی» آن، ما باید امیدوار باشیم که مردم مکزیک با هشیاری هر چه بیش‌تر تضمین کنند این پیروزی هیچ کار اساسی علیه منافع آن‌ها انجام ندهد.

 

 

آملو کیست؟

منبع: دمکراسی مردم

نویسنده: آر. آرون کومار

۲۲ ژوئیه ۲۰۱۸

 

 

یک پاسخ ساده به این پرسش این خواهد بود که آندرس مانوئل لوپز اُبرادور، معروف به آملو، رییس‌جمهور منتخب مکزیک است. اما این پاسخ کامل نیست. پاسخ واقعی به این پرسش فقط زمانی درک خواهد شد که در بستر گسترده شرایط سیاسی که انتخابات مکزیک در آن برگزار شد، سیاست‌های آملو و حزب او قرار گیرد.

 

آملو در انتخابات ریاست جمهوری مکزیک که در ۱ ژوئیه برگزار شد با کسب ۵۳ درصد آراء قاطعانه پیروز شد، نامزدهای رقیب او، ریکاردو آنایا از «حزب اقدام ملی» و خوزه آنتونیو مید از «حزب انقلاب بنيادين» به ترتیب توانستند ۲۳ و ۱۶ درصد آرا را به دست آورند. انتخاب آملو انحصار دو حزب حاکم اصلی مکزیک را شکست. «حزب انقلاب بنيادين» تحت رهبری رییس‌جمهور کنونی انریکو پینا نیتو برای بیش از ۷۱ سال بر کشور حکومت کرده است، در حالی‌که «حزب اقدام ملی» به استثنای یک دوره کوتاه بین ۲۰۱۲-۲۰۰۶ که حزب حاکم بود، حزب اپوزیسیون اصلی بوده است. لذا، اهمیت پیروزی آملو در این است که نظام دو حزبی احزاب موجود را شکست.

 

چیزی که پیروزی آملو را شیرین‌تر می‌سازد، این فاکت است که او در همه ۳۲ ایالات کشور به استثنای یک ایالت (و در ۱۲ ایالات با بیش از ۸۰ درصد آراء) و در ۸۰ درصد شهرداری‌های کشور پیروز شد. یک مشخصه مهم دیگر این است که همراه با پیروزی چشم‌گیر آملو، «جنبس نوزایی ملی» (مورنا)، حزبی که آملو و هواداران او در سال ۲۰۱۴ تأسیس کردند، در کنگره و سنا نیز پیروزی‌هایی داشت. آن‌ها در انتخاباتی که در ۹ فرمانداری برگزار شد با رأی بالا در ۵ فرمانداری پیروز شدند. در مکزیکوسیتی، بزرگ‌ترین شهر کشور و پایتخت سیاسی آن، کلاودیا شینبائوم نامزد مورنا با اختلاف ۱۶ درصد پیروز شد. این پیروزی‌های آملو و مورنا، فراتر از مناطق سنتی نفوذ آملو رفت، به بخش‌های شمالی کشور گسترش یافت. در کشوری که برای تقلبات انتخاباتی (پیروزی خود اُبرادور در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۰۶ به سرقت رفت) و خشونت (در انتخابات کنونی بیش از صد نامزد کشته شدند) شهرت دارد، پیروزی آملو واقعاً مهم است.

 

چیزی که واقعاً باید درک کرد دلايلی است که این پیروزی انتخاباتی عظیم آملو و مورنا حزب او را موجب شد. سیاست‌های نولیبرالی که دولت «حزب انقلاب بنيادين» دنبال می‌کرد، درگیر بودن آن در فساد گسترده و مافیای مواد مخدر، نارضایتی زیادی در میان مکزیکی‌ها به وجود آورده است. حزب دیگر دستگاه، «حزب اقدام ملی» چندان متفاوت با «حزب انقلاب بنيادين» به نظر نمی‌رسید، و با توجه به همه این‌ها مردم آماده نبودند به هیچ‌یک از این دو حزب اعتماد کنند، آن‌ها را از بحران بیرون بیاورند. در این بستر است که مورنا با آملو به مثابه رهبر آن ظهور کرد و توجه مردمی را به خود جلب نمود.

 

چیزی که واقعاً باید درک کرد دلايلی است که این پیروزی انتخاباتی عظیم آملو و مورنا حزب او را موجب شد. سیاست‌های نولیبرالی که دولت «حزب انقلاب بنيادين» دنبال می‌کرد، درگیر بودن آن در فساد گسترده و مافیای مواد مخدر، نارضایتی زیادی در میان مکزیکی‌ها به وجود آورده است. حزب دیگر دستگاه، «حزب اقدام ملی» چندان متفاوت با «حزب انقلاب بنيادين» به نظر نمی‌رسید، و با توجه به همه این‌ها مردم آماده نبودند به هیچ‌یک از این دو حزب اعتماد کنند، آن‌ها را از بحران بیرون بیاورند. در این بستر است که مورنا با آملو به مثابه رهبر آن ظهور کرد و توجه مردمی را به خود جلب نمود.

 

آملو متکی بر تجربه‌ای که از دو شکست پیشین خود در انتخابات ریاست جمهوری به دست آورده بود، این بار تاکتیک‌های خود را تغییر داد. او برای این‌که ضدیت منافع اقتصادی را برنیانگیزد برخی از برنامه‌های رادیکال خود را رها کرد. برای خنثا کردن و جلب طبقات نخبه در جامعه، بسیاری از برنامه‌های رادیکال خود را کنار گذاشت و هم‌چنین به نوعی با طبقات حاکم مصالحه کرد. موارد بسیاری برای اثبات این نکته وجود دارد.

 

آملو برای تضمین شکست «حزب انقلاب بنيادين» یک ائتلاف التقاطی به هم بافت. این ائتلاف همه نوع احزابی را که به هر دلیل قصدشان شکست دادن «حزب انقلاب بنيادين» بود دربر می‌گرفت. گرچه این به رسیدن به هدف گفته شده کمک کرد، اما یک‌سری مشکلات خودش را داشت. نبود یک موضع ایدئولوژیک مشترک پایه‌ای، به جز شکست دادن «حزب انقلاب بنيادين»، محدودیت‌های مشخصی را بر برنامه دولت منتخب تحمیل کرد که اکنون به شیوه‌های گوناگون خود را نشان می‌دهند.

 

آملو در اثنای کارزار خود، در تلاش برای «رفع سوءتفاهم‌ها» در پشت درهای بسته با «سرمایه‌داران بزرگ» ملاقات کرد. خود آملو این دیدار را «سازنده» توصیف کرد. او برای متقاعد ساختن شرکت‌ها از نیات خود، کسانی را که «کادرهای اصلی» حزب او نیستند به مثابه «مشاوران اصلی» در تصمیم‌گیری درگیر کرد. یکی از این افراد آلفونسو رومو سرمایه‌دار فعال در کشت‌وصنعت است که قبلاً هم با «حزب انقلاب بنيادين» و هم با «حزب اقدام ملی» پیوند داشت و اکنون برای ریاست کابینه در نظر گرفته شده است.

 

بازتاب این انتصاب‌ها را می‌توان در ملایم شدن انتقادات او از «قرارداد تجارت آزاد آمریکای شمالی» (نفتا) دید. او اکنون با قاطعیت می‌گوید که از «نفتا» که برای چیره شدن بر اقتصاد مکزیک ابزار مهمی در دست ایالات متحده و مانعی در برابر رشد صنعت بومی مکزیک است- خارج نخواهد شد.

 

طبق آخرین گزارش‌ها، کابینه او نمایندگان بخش‌های سرمایه‌داری و اعضای «حزب انقلاب بنيادين» را دربر خواهد داشت.

 

حتا در روز انتخابات و زمانی که نتایج اعلام می‌شد، آملو در ملاقات با نمایندگان شرکت‌ها به آن‌ها اطمینان داد که او «به انضباط پولی و مالی متعهد است.» این یک نشان روشن از این است که آملو قصد ندارد اقتصاد مکزیک را از راه نولیبرالی خارج کند. تنها پس از اختتام این ملاقات بود که آملو با هزاران هوادار هورا‌کش خود روبه‌رو شد و پیروزی خود را جشن گرفت. ترتیب دادن این دو دیدار و اولویت داده شده به ملاقات با نمایندگانی سرمایه‌داران به جای دیدار با مردم پیام اشتباهی را می‌فرستد. آملو خطاب به گردهم‌آیی بزرگی که در میدان زوکالو در مرکز مکزیکوسیتی بر پا شده بود از همه جنبش‌های مترقی پیشین که به حق شالوده پیروزی انتخاباتی او به شمار می‌آیند، تشکر کرد. در حین این سخنرانی بود که او شعار کارزار سال گذشته خود را تکرار کرد: «برای خیر همه، فقرا نخست

 

پیشینه سیاسی شخصی آملو به ما کمک می‌کند سیاست‌های او را بهتر درک کنیم. آملو زندگی سیاسی خود را به عنوان یک عضو «حزب انقلاب بنيادين» آغاز کرد، مجذوب برنامه دهقانی رادیکال این حزب شد. لازم به یادآوری است که «حزب انقلاب بنيادين» با یک جریان ملی‌گرای نیرومند در درون آن، یک «حزب انقلابی» به شمار می‌آمد. آملو به این جریان تعلق داشت. با این وصف، پس از دهه ۱۹۸۰، با افزایش نفوذ سیاست‌های نولیبرالی در سراسر جهان، قوت گرفته با فروپاشی اتحاد شوروی، «حزب انقلاب بنيادين» نیز چرخش تندی کرد. آن‌ها درست مانند احزاب سوسیال دمکرات در بسیاری از کشورهای توسعه یافته که ردای «سوسیالستی» را از تن خود خارج و جامه نولیبرالی را بر تن کردند، فلسفه نولیبرالی را پذیرا شدند. آملو و رفقای او قادر نبودند حمله نولیبرالی به دولت رفاه را بپذیرند و از «حزب انقلاب بنيادين» که در این جنبه با آن اختلاف داشتند، خارج شدند.

 

با توجه به همه این چهره‌های آملو، می‌توانیم بگوییم که او می‌خواهد بدون خروج از راه نولیبرالی دولت را با دادن یک «چهره انسانی» به آن از طريق اجرای برخی اقدامات رفاه اجتماعی بگرداند. او قصد دارد از قدرت دولتی به دست آمده برای تضمین «بازتوزیع منابع» به شیوه‌ای منصفانه استفاده کند. بازتوزیع منابع قرار نیست از طريق ملی کردن منابع متمرکز در دست ثروتمندان و بازتوزیع آن میان فقرا-که به طور خلاصه تغییر در روند مالکیت را تضمین می‌کند- صورت پذیرد. برنامه او این است که از طريق پایان دادن به فساد، بهبود مدیریت جمع‌آوری مالیات و گام‌های مشابه منابع را بسیج نماید. این منابع، پس از بسیج شدن، از طريق «اجرای منصفانه» برنامه‌های رفاه اجتماعی گوناگون بازتوزیع خواهند شد. او با مافیای موادمخدر خواهد جنگید و برای تضمین یک فضای مناسب برای تحقق بخشیدن به این ایده‌آل‌های اقتصادی، که ترجیح سرمایه‌داران لیبرال است، دیگر گروه‌های خشونت‌گرا را سرکوب می‌کند. شعار «برای خیر همه، فقرا نخست»، فلسفه سرمایه‌داری لیبرال او را خوب خلاصه می‌کند.

 

این به هیچ‌وجه بدین معنی نیست که پیروزی انتخاباتی آملو کم‌ اهمیت است. در بستر ژئوپلیتیک کنونی این یک تحول مهم است. یک، با توجه به عقب‌گردهای دولت‌های چپ و مترقی گوناگون در قاره آمریکای لاتین، پیروزی آملو یک بار دیگر به ما امید می‌دهد. دو، حداقل در زمینه سیاست خارجی ما می‌توانیم مواضع مشخص‌تری را علیه ایالات متحده انتظار داشته باشیم. به عنوان مثال، می‌توان انتظار داشت که مکزیک برخلاف خواست ایالات متحده در منطقه در کنار کشورهایی مانند کوبا و ونزوئلا قرار گیرد. سه، در سرزمینی که کارگران، دهقانان، مردم بومی و دیگر بخش‌های فقیر زیر ضربات سیاست‌های نولیبرالی قرار دارند، پیروزی آملو بدون تردید کمک خواهد بود، زیرا او قصد دارد برخی سیاست‌های بازتوزیعی را اجرا کند. ما هم‌چنین می‌توانیم انتظار داشته باشیم که آملو پیرامون حقوق دمکراتیک گوناگونی که پیش از این نادیده گرفته شده، یک موضع مثیت اتخاذ نماید.

 

بر روی‌هم، از پیروزی آملو می‌توان استقبال نمود و از همه تلاش‌های او در جانبداری از مردم قطعاً می‌توان حمایت کرد. با این وصف، بدون داشتن کم‌ترین توهمی درباره ماهیت «سوسیالیستی» آن، ما باید امیدوار باشیم که مردم مکزیک با هشیاری هر چه بیش‌تر تضمین کنند این پیروزی هیچ کار اساسی علیه منافع آن‌ها انجام ندهد.

 http://peoplesdemocracy.in/2018/0722_pd/who-amlo

نقل از تارنگاشت عدالت

 

 

Comments System WIDGET PACK

Share

بازگشت به صفحه نخست

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin

نامه ها ومقالات خودرا به نشانی webmaster@rahman-hatefi.net  بقرستید

انتشار اخبار، مقالات و بیانیه ها در این صفحه الزاماً به معنای تایید آن‌ها نیست
 
    اشتراك در نویدنو

  

نشانی پست الکترونیک: