آقای
خاتمی باید به این سوال که آیا میلیونها ایرانی مخالف دیکتاتوری
ولایت فقیه و خواهان آزادی، دموکراسی و عدالت اجتماعی و سکولاریسم
و نمایندگان سیاسی آنها نیز برابر نظر او سهمی از این رسانه ملی
خواهند داشت پاسخ دهد ؟ آیا آقای خاتمی می تواند با نام بردن مشخص
از نمایندگان اجتماعی و سیاسی نیروهای مترقی و ملی و دموکراتیک و
عدالتخواه بر سهم آنان از این رسانه ملی تاکید کند یا ترجیح می دهد
به این کلی گویی ها برای انحراف افکار عمومی بسنده کند؟
"دکتر
خانه خود در اهواز را تبدیل به مطب کرد. یک تومان هم حق ویزیت
تعیین کرد. لبخند بر لب به او می گفتم : دکتر این چه جور کار و
کاسبی است ! می گفت : مراجعین من افراد محروم و زحمتکش هستند و
برایشان پرداخت حق ویزیت بالا مقدور نیست . به همین جهت ویزیت خود
را یک تومان گذاشتم . پرداخت این مبلغ فشاری به کسی وارد نمی کند.
در ضمن برای کسی هم احساس حقارت و سر شکستگی به بار نمی آوردو بدون
شرمندگی با من روبرو می شود."
او
در این باره سکوت میکند که «اقتصاد اسلامی» با پیامدهای فاجعه
آمیز آن برای زحمتکشان یدی و فکری میهن ما که زنان اولین قربانیان
آن هستند، توسط سازمان های مالی امپریالیستی دیکته شده است و رژیم
دیکتاتوری ولایی آن را با «حکم حکومتی» غیرقانونی خود در سال ۱۳۸۵
به برنامه رسمی همه ی دولت های نظام سرمای داری بدل ساخته است.
نوید
نو : با ژرفش بحران و فراگیر شدن آن گروه های مختلف اجتماعی راه حل
های خود را برای خروج از این وضعیت بحرانی با عناوین مختلف با
جامعه در میان می گذارند . نامه 38 اقتصاددان به رئیس جمهور یکی از
این راه حل هاست .
بهزاد نبوی، محمد سلامتی، صادق نوروزی، محسن آرمین،
سیدمصطفی تاجزاده، فیضالله عربسرخی، محمد کیانوشراد، عبدالله
ناصری، جواد امام، علی باقری با صدور بیانیهای با تشریح
کارشناسانه وضع موجود به ارائه راهکارهایی برای برون رفت کشور از
شرایط موجود پرداختند.
پس
از مدت ها قطع ارتباط بین رفقا فرهاد عاصمی و هاتف رحمانی ، رفیق
عاصمی از سر مهر در اوایل خرداد1397 ای میلی ارسال و جویای احوال
رفیق هاتف می شوند . این ای میل و تداوم گفتگو ها به مدت یک ماه
ادامه می یابد . رفیق مهربان هم وارد موضوع می شوند ونظرات خود را
با هر دو رفیق در میان می گذارد . نتیجه آن گفت و شنفت دیجیتالی را
در ادامه خواهید خواند .
مشخص نیست چرا دکتر بیات «کنار گذاشتن ایده های
انقلابی» و جایگزینی «مفاهیم تساوی، برابری دولت رفاه و سوسیالیسم»
با «ایده های جدید» را با افعالی بیان می کند که انگار خود به خود
صورت گرفته و مشخص نیست چرا ایشان از یورش تبلیغاتی بسیار گسترده و
هدفمند سرمایه داری جهانی برای جایگزینی کیش نولیبرالی به جای
آرمان سوسیالیستی نامی نمی برد. آیا بدان باور ندارد یا دچار
ملاحظاتی شده است؟
حق تعیین سرنوشت مردم، فرودستان شهری و روستایی و
حاشیه نشینان شهرهای بزرگ و کوچک و کارگران و زحمتکشان سراسر
ایران، در واحدهای کار و تولید و اقشار متوسط به جان آمده از
سیاستهای کنونی و پیامدهای ناخواسته آن به دور از دخالت آشکار و
پنهان خارجی تنها حقی است که باید در وهله اول با اراده مستحکم و
گامهای استوار خود مردم بدست آید و از آن پاسداری شود.
سیدمحمد خاتمی با تشریح مشکلات موجود در کشور، به
عنوان یک شهروند دوستدار ایران و اسلام به دلیل نقصها و کمبودها،
با همه وجود از مردم عذرخواهی و پانزده راهکار برای برون رفت از
وضعیت کنونی ارائه کرد.
در
هفتههای اخیر به موازات گسترش بحران و کاهش قدرت خرید تودههای
مردم بهویژه کارگران و زحمتکشان، کم نیستند نظریهپردازان
جناحهای مختلف حکومتی و اقتصاددانان نولیبرال درخدمت رژیم که علت
اصلی بحران ارز و خروج سرمایه از کشور و نیز رانتخواری حیرتانگیز
را اجرا نشدنِ "صحیحِ" برنامههای آزادسازی اقتصادی و خصوصیسازی
معرفی میکنند.
میزان
تشکل کارگران در اتحادیههای صنفی در کرهٔ جنوبی فقط ۱۰درصد است.
کمتر از ۵درصد کارگران در اتحادیههای عضو کنفدراسیون سندیکایی
دموکراتیک (مستقل) متشکلاند. البته در برخی از محلهای کار و
صنایع و در بخش دولتی به طور کلی، میزان تشکل بیشتر است. قدرت یا
ضعف هر اتحادیه در چانهزنی دستهجمعی پیش از هر چیز به محل کار یا
بخش مشخصی که در آن فعالیت میکند بستگی دارد.
گفتگوی
صریح و بیپردهٔ ان جیانهوا، رئیس دفتر بینالمللی فدراسیون سراسری
اتحادیههای کارگری چین
(ACFTU)،
با شماری از رهبران حزبهای کمونیست کشورهای غربی
در شرایط جهانی شدن، فشار رقابتهای بازرگانی به
این معناست که نهفقط میان کارگران و سرمایهداران در سراسر کشور
اختلاف منافع وجود دارد، بلکه این اختلاف و ستیز میان بنگاههای
بازرگانی چین و سرمایهداری خارجی نیز وجود دارد." او نتیجه
میگیرد که اعتصاب نه برای کارگران سودمند است و نه برای
سرمایهداران چینی.
دولت
میوهٔ سیاستهای شکست خورده خود را میچیند و از همان شیوه مدیریت
شرکتهای دولتی (س اُ ای) استفاده میکند. افزایش هزینه زندگی،
بیکاری و فقر تازه کشف نشدهاند و از سوی کارگران و اتحادیهها
بهوجود نیامدهاند. نابرابری، بیکاری و فقر از ملزومات و محصولات
سیستم سرمایهداری و استثمارند.