واقعیت این است که پراکندگی و عدم پیوند اقدام های
اعتراضی مردم و زحمتکشان مانع تأثیرگذاری ضرور آنان بر روند تحولات
حاضر است. با توجه به تجربیات اعتراضهای مردم در دیماه ۹۶ در
هشتاد شهر کشور باید به این درک مشترک رسید که بدون هماهنگی و
همکاری گردانهای اجتماعی و نیروهای مترقی و آزادیخواه، نمیتوان
رژیم ولایت فقیه را بهعقبنشینی وادار کرد.
بی
خبری بخش بزرگی از مبارزان راه رهایی از مفاد و خواسته های این
قانون و سم پاشی های شوروی ستیز حاکم بر رسانه ها و نهاد های مسلط
سرمایه داری جهانی توجه دوباره به این سند « جمهوری شوراهای
نمایندگان کارگران ، سربازان و دهقانان » را برای مبارزان راه
رهایی و سوسیالیسم الزامی می سازد .
اسلام سیاسی در جامعه ما نقش پر رنگ و تعیین کننده ای دارد. بخشی از
مدعیان چپ در موضوع های مهمی از تحول اجتماعی در عمل به دنباله روان
اسلام سیاسی تبدیل شده اند . شاهد این مدعا را می توان در واکنش های
متفاوت به اسلام سیاسی نشان داد .
سوسیالیسم هم یک آرمان است ، هم یک چشم انداز و
هدف در افقِ نه چندان دور دست است، هم یک نظریه منسجم اجتماعی و
اقتصادی است و هم به مثابه دانشی است که محصول انباشت تجارب
مبارزه طبقاتی و تجارب اجرایی مختلف در سراسر جهان برای ساختمان
سوسیالیسم است.
پروژه
همبستگی بین المللی خوزه مارتی مورد حمایت یونسکو در سال 2003
زمانی که از سوی کنفرانس عمومی آن سازمان بین المللی تصویب شد
ایجاد شد ، و حمایت سازمان آزادی کشورهایی امریکایی برای آموزش و
پرورش ، علم و فرهنگ و دیگر نهاد های با ماهیت متفاوت را که به این
پروژه پیوسته اند دارد
با این همه نباید این حقیقت را نادیده گرفت که از
آنجا که امروزه اساساً بورژوازی فاقد نقش ترقی خواهانهای است که
در زمان پیدایش خود و در برابر اشرافیت فئودالی بود، روبنای فکری و
سیاسی آن نیز در قالب اندیشهی سیاسی لیبرالیسم نیز امروز اساساً
فاقد کارکرد تاریخی خود در عصر روشنگری است.
بسیاری دونالد ترامپ را بهدلیل جهالت و شیوه
گفتمان و دروغگوییاش همچون پدیدهیی ناهنجار و زودگذر بررسی
میکنند که در قاب دموکراسی آمریکا ظاهر شده است. اینان بهعوض
توضیح دلیلها و چرایی ظهور این پدیده، بررسیشان را تنها بر شخصیت
ترامپ و دستکاری در انتخابات متمرکز میکنند
ماندلا پنج سال پیش درگذشت ولی آرمانهای
صلحدوستانه و عدالتجویانهٔ او در دفاع از حقوق زحمتکشان و
محرومان، در دفاع از حقوق بشر، و تأمین زندگی شایسته برای مردم
عادی همچنان در سراسر جهان زنده است. آنچه نام و میراث ماندلا را
جاودانی کرد نه طول مدّت زندان یا اخلاق خوب او، بلکه همین
آرمانهای مردمی و ترقیخواهانهٔ او و مبارزهٔ پیگیرش در راه تحقق
آنها بود.
این
آخرین سفر و افسانه پیرمرد همسفر من نبود. در آنسوی مرز، از وطنش
از جور حکومت اسلامی گریخت و در این سوی مرز آنزمان که حکومت
اسلامی طالبان بر سر کار آمدند تمامی گورهای تپه شهدا را زیر و رو
کردند و استخوانهای بازمانده را با آهک سوزاندند. پیرمرد نیز به
سفری کاملاً ناشناخته پای گذاشت. سفری که حتی گوری از وی برجای
نماند. او اما " شرافت قلمش را پاس داشت!"
ما
چه بخواهیم و چه نخواهیم از بدو انقلاب مشروطه تاکنون با طرفداران
اسلام سیاسی در ایران و تمام جغرافیای اسلام رو به رو بوده ایم.
گروندگان این نوع از اسلام را به شهادت تاریخ نه می توان یکسره
درخدمت استعمار و سرمایه داری دانست و نه کاملا در برابر آن. بلکه
نحله ها و گرایش های گوناگون کنشگران اسلام سیاسی در هر برهه
تاریخی در حیات سیاسی جامعه های منطقه به ویژه خاورمیانه نقش هایی
ایفا کرده اند.
بعضی
از نیروهای به ظاهر رادیکال و انقلابی اپوزیسون فعلی، از نظر به
کارگیری شیوه های تهدید، شانتاژ، استفاده از فرهنگ لمپنیسم و
رفتارهای تبعیض آمیز و شوینیستی چندان دست کمی از جمهوری اسلامی
ایران ندارند. نمیاندگان چنین ارزش های فرهنگی اگر پس از برداشته
شدن جمهوری اسلامی ایران بر سر کار بیایند، دست کمی از خود آن
نخواهند داشت.
عبدالله حریف چهره محبوبی در میان مردم
زحمتکش مراکش میباشد. او دبیر کل سابق حزب "راه دمکراتیک" است و
اکنون مسئولیت روابط بین المللی این مهمترین تشکل سیاسی چپ در
مراکش را بعهده دارد. گفتگوی اخبار روز با او پیرامون فعالیت های
این حزب را می خوانید ...
فرایند طولانی و پیچیدهی گذار به سوسیالیسم به یک
فاز تدارکاتی در دوران سرمایهداری نیاز دارد، که من آن را
سوسیالدموکراسیِ رادیکال مینامم. این مفهوم از یک سو با
سوسیالدموکراسیهای تجربهشده و شکستخورده متمایز است، و از سوی
دیگر با سوسیالیسم دموکراتیک که در دوران سرمایهداری عملی نیست،
تفاوت دارد. مشخصههای جامعهی پساسرمایهداری عبارتند ازعملی
بودن، دموکراتیک بودن، و جهانی بودن. ...
در
واقع ایحادِ پیوستگی بینِ جنبشهای گوناگون مردمی و تبدیلِ آن به یک
جنبشِ فراگیرِ توده ای، راه حل اساسی برای برانداختن جمهوری
اسلامی، در راستای سازندگی یک جامعه دمکراتیک و عادلانه است.
بر
رویهم، از پیروزی آملو میتوان استقبال نمود و از همه تلاشهای او
در جانبداری از مردم قطعاً میتوان حمایت کرد. با این وصف، بدون
داشتن کمترین توهمی درباره ماهیت «سوسیالیستی» آن، ما باید
امیدوار باشیم که مردم مکزیک با هشیاری هر چه بیشتر تضمین کنند
این پیروزی هیچ کار اساسی علیه منافع آنها انجام ندهد.