نویدنو
: یانیس وارو فاکیس وزیر دارایی سابق یونان و رئیس جنبش جنبش برای
دموکراسی در اروپا (دی آی ا ام 25) با بررسی ناسیونالیسم ترامپ و
شعار اول امریکا ایجاد جبهه ای متشکل از جنبش برنی ساندرز ، جرمی
کوربین و دموکراسی برای اروپا را بعنوان آلترناتیو ملی گرایی ترامپ
پیشنهاد می کند.متن نوشته واروفاکیس را با ترجمه مینا آگاه می
خوانید .
ترفند های جدید نیروهای امنیتی
برای مرعوب کردن و پرونده سازی برای فعالین کارگری .
ما
وظیفه خود می دانیم به فعالین و تشکل ها هشدار بدهیم ، که اماده
باشند در مقابل پرونده سازی های ضد کارگری که در جریان و در حال
تکوین است آگاهانه و اصولی و دقیق بر خورد کنند.
عمده نیروهای مترقی ضمن حمایت از مردم و تظاهرات آنان، بیشتر این
موضوع را برجسته میکنند که برپایی این اعتراضات، نشانهٔ از بین
رفتن هرگونه امیدی در میان مردم ما به پاسخگویی موثر حکومت به
مطالبات بدیهی شان است. با این وجود ما همچنان معتقدیم فشار
اجتماعی میتواند رژیم را به عقبنشینی وادار سازد. اولویت اصلی در
این فرآیند، درپیش گرفتن سیاستهایی است که بتواند از درد و رنج
مردم تا حد امکان بکاهد. نباید اجازه داد مطالبات بیدرنگ مردم را
به فردایی نامعلوم موکول شود.
خشونت و مرگ ناشی از راستگرا های افراطی ، ضربه های
خونین باند های مسلح ، و تحریم های تحمیل شده از سوی امپریالیسم
ماه هاست گریبانگیر نیکاراگوا شده است . همه این ها بخشی از دخالت
امپریالیستی درکشور امریکای لاتینی مورد هجوم امپریالیسم جهانی است
.دخالت امپریالیستی بازی کهنه شده ای که در حال حاضر در تعدادی از
کشور ها جریان دارد .
واشینگتن در شرایط کنونی توان یک جنگ تجاری همه
جانبه با تمامی قدرت های جهانی را ندارد و شاید در حوزه اقتصادی
امنون ترامپ در همان گرداب اشتباه محاسبه یی افتاده باشد که قبل از
آن "ناپلئون" و "هیتلر" در حوزه نظامی دچار آن شدند.
به نظر من آمریکا پیاده کردن پروژه استراژیکی را در
منطقه دنبال می کند که این پروژه دو هدف را پیگیری می کند اول ضربه
دهشتناک به اقتصاد چین که ابر قدرتی آمریکا را تحدید می کند و دوم
تبدیل آمریکا به قدرت اول انرژی در جهان .
در
نیم قرن گذشته ما شاهد نگرش و راه جدیدی در جدال با جنایت و عدالت
گذار هستیم که با نگاه زنانه بیشتر هماهنگی دارد. نگاهی که به
دادخواهی، بیش از هر چیزی به عنوان حق خود می نگرد.
برای توضیح این موضوع به اختصار به مقایسه تجربه خانوادهها در پیش
از انقلاب و پس از آن میپردازم.
طرفداران
پروپا قرص که عباس امیر انتظام را در چند روز گذشته تا حد اسطوره
بالا برده اند باید این سوال را جواب دهند مرز دمکراسی برای آنها
چیست؟ نیروهای چپ نیز که به تمجید از امیر انتظام پرداخته اند باید
جواب دهند که تفاوت حمایت از یک زندانی سیاسی و شخصی که به دمکراسی
اعتقاد نداشت و حتی حیات سیاسی آنها را قبول نداشت، به چه صورتی
باید تبیین کنند؟ ...
كوشش براي القاي فراطبقاتي بودن اتحاد جمهوري
خواهان، هدف حفظ شرايط حاكم، منهاي سلطه ي مذهب ارتجاعي را دنبال
مي كند. به سخني ديگر، اين ايدئولوژي اين هدف را دنبال مي كند كه
با حذف ديكتاتوري و سلطه ي مذهب ارتجاعي، زمينه ي لازم را براي
برقراري آزادي، توسعه و رشد اقتصادي- اجتماعي در ايران ايجاد سازد.
بدون آن كه روابط زيربناييِ اقتصاد سياسي تغيير يابد.