نویدنو -  کتاب -   رحمان هاتفی  درباره ما -  آرشیو

از همین قلم

 
 
 
 

2018-07-19

نویدنو  28/04/1397 

 

 

  • طرفداران پروپا قرص که عباس امیر انتظام را در چند روز گذشته تا حد اسطوره بالا برده اند باید این سوال را جواب دهند مرز دمکراسی برای آنها چیست؟ نیروهای چپ نیز که به تمجید از امیر انتظام پرداخته اند باید جواب دهند که تفاوت حمایت از یک زندانی سیاسی و شخصی که به دمکراسی اعتقاد نداشت و حتی حیات سیاسی آنها را قبول نداشت، به چه صورتی باید تبیین کنند؟ ...

 

 

 عباس امیر انتظام را یک طرفه قضاوت نکنیم 

دیدار

 

 

از هفته گذشته تاکنون خبر در گذشت عباس امیر انتظام انعکاس گسترده در داخل و خارج از ایران داشت. تقریبا تمامی مطالب نگاشته شده در رسانه های داخل و خارج و در فضای مجازی، به تمجید از این سیاست مدار، در دولت مهندس بازرگان پرداخته است. عباس امیر انتظام در دولت مهندس بازرگان سخنگوی دولت بود و در نهایت به دلیل واهی جاسوسی برای آمریکا، برای چندین دهه متحمل زندان شد. یکی از مواردی که باعث گردیده ابراز همدردی با عباس امیرانتظام تا این حد گسترده شود، بی گناهی وی در رابطه با اتهام واهی به او بوده است. بر اساس این اتهام واهی، عباس امیر انتظام مدت زیادی از بهترین سال های عمر خویش را در زندان سپری کرد. یک مورد دیگر که درگذشت عباس امیر انتظام را برجسته کرد مقاومت وی در برابر بیدادی بود که نسبت به وی اعمال شد. وی در تمامی این دوران بر بی گناهی خود پای فشرد و در این مسیر موفقیت کامل کسب کرد. در این رهگذر واکنش فعالان سیاسی در آن دوران و دوران کنونی با تفاوت های بنیادین همراه است. در دوره ای که عباس امیرانتظام دستگیر، محاکمه و زندانی شد، به جز مهندس بازرگان و همفکرانش، کسی دیگری از او دفاع نکرد و در این رهگذر، چپ نیز پرونده خود را بازخوانی می کند. 

بازخوانی پرونده عباس امیر انتظام آنجایی با اما و اگر همراه است که کنش گران سیاسی در صدد برمی آیند، نگاه امروزین را به فضای چهل سال پیش تعمیم دهند. در فضای چهل سال پیش، هر کس در صدد بود خود را بیشتر ضد امپریالیست معرفی کند. در فضای امروز ضدامپریالیست بودن، لباس ژنده ای است که کمتر کسی حاضر به پوشیدن است. در فضای چهل سال پیش با هر اعدام، کنش گران سیاسی در حمایت از آن صف می کشیدند، اما در فضای امروز، همه اقدامات خشونت آمیز به شدت تقبیح می شود. در فضای چهل سال پیش همه انقلابی بودند اما از دمکراسی و لزوم آن صحبتی نبود. در فضای امروز، هیچ کس ادعای انقلابی بودن ندارد اما همه از دمکراسی حرف می زنند. صادق قطب زاده که بعدا اعدام شد، کنترل رادیو تلویزیون را که در دست گرفت، سانسور را برقرار کرد و اتفاقا مواظب بود که گرایش چپ در رسانه ملی، تفکرش به گوش مردم نرسد. قطب زاده می گفت گردنم را هم بزنید نمی گذارم صدای خواننده زن در رادیو و تلویزیون پخش بشود. 

در رابطه با عباس امیر انتظام جریانی خاص در صدد است که نقش نیروهای چپ در زندانی کردن عباس امیرانتظام را برجسته کند. متاسفانه واکنش نیروهای چپ در این مورد این برداشت نادرست را تقویت کرده است. در اینجا بحث باز کردن بیشتر فضای سال های ۵۷ تا ۶۰ نیست. اما چنانچه به همین مورد آقای انتظام اشاره کنیم، درس های آموزنده در پیش روی فعالین سیاسی می گذارد. 

نامه مردم، ارگان مرکزی حزب توده ایران، سال اول، شماره ۶، به تاریخ ۲۹ فروردین ۵٨، مطلب کوتاهی در رابطه با اظهارات آقای امیرانتظام دارد که قابل تامل است. این مطلب که در واقع اطلاعیه دبیر خانه حزب توده ایران می باشد، می نویسد: "سخنگوی دولت، آقای امیر انتظام طی مصاحبه مطبوعاتی اظهار داشته است که قوانین مربوط به غیر قانونی بودن حزب توده ایران تا وقتی لغو نشده، به قوت خود باقی است. 
دبیرخانه کمیته مرکزی حزب توده ایران بدین وسیله به اطلاع عموم می رساند که: 
۱- هیچ گونه قانونی اختصاصا دایر به غیرقانونی بودن حزب توده ایران موجود نیست و حزب توده ایران بیش از ٣۵ سال بر خلاف قانون،"غیرقانونی" تلقی شده است. 
۲- قانون خرداد ۱٣۱۰ در باره فعالیت های اشتراکی نیز که دادگاه های نظامی رژیم شاه به آن استناد می جستند در سال های اخیر به اصطلاح تکمیل شده و شامل تمام کسانی شد که خواستار جهموری باشند. 
٣- کمیته مرکزی حزب توده ایران بی نهایت متاسف است که در زمانی که باید پایه های دمکراسی را در کشور تحکیم کرد و به اتحاد نیروهای [ضد] امپریالیستی کمک نمود، سخنگوی دولت می کوشد دشواری غیر ضروری در کار جنبش به وجود آورد. 
کمیته مرکزی حزب توده ایران امیدوار است دولت موقت آقای مهندس بازرگان توجه کند که اگر قوانین رژیم سابق به اصطلاح تا وقتی لغو نشده به قوت خود باقی می بود، می بایست طومار انقلاب را به طور کامل پرچید. این قوانین برای همیشه لغو شده و دولت موقت اسلامی نیز موجودیت خود را مدیون انقلاب است نه محترم شمردن قوانین رژیم ساقط و ضد ملی شاه. 
دبیرخانه کمیته مرکزی حزب توده ایران 

قصد نگارنده از یادآوری این موضوع به هیچ عنوان محکومیت عباس امیر انتظام نیست. در فضای چهل سال پیش همه در پی حذف دیگری بود و هیچ کس اصولا به دمکراسی اعتقاد نداشت اما به نظر می رسد در فضای کنونی همه در صدد هستند خود را مدافع همیشگی دمکراسی قلمداد کنند و نیروهای چپ را مدافع دیکتاتوری و طرفدارفضای رعب و خفقان. در سال ۱٣۱۰، قانونی به تصویب می رسد که فعالیت کمونیستی را ممنوع می کند، گروه ۵٣ نفر دستگیر و تا شهریور ۲۰ در زندان به سر می برند. این قانون در طول سال های حکومت شاهنشاهی علیه نیروهای مترقی و چپ اعمال شد و نتیجه آن سرکوب بیشتر و تحدید دمکراسی بود. چند ماه پس از انقلاب ۵۷، سخنگوی دولت از این قانون دفاع می کند تا دمکراسی دوباره تحدید شود. چند سال بعد تمام این نیروها توسط حاکمیت فعلی سرکوب، شکنجه، زندان و اعدام می شوند. 

طرفداران پروپا قرص که عباس امیر انتظام را در چند روز گذشته تا حد اسطوره بالا برده اند باید این سوال را جواب دهند مرز دمکراسی برای آنها چیست؟ نیروهای چپ نیز که به تمجید از امیر انتظام پرداخته اند باید جواب دهند که تفاوت حمایت از یک زندانی سیاسی و شخصی که به دمکراسی اعتقاد نداشت و اتفاقا حیات سیاسی آنها را قبول نداشت، به چه صورتی باید تبیین کنند؟ 

فعالین سیاسی چنانچه اسیر فضای پوپولیستی نشوند، کمک شایانی به نهادینه شدن دمکراسی در میهن بلا زده ما خواهند کرد. در تمجید از عباس امیر انتظام، همه ما بار دیگر دمکراسی را فرموش کردیم و در واقع آن را باز هم ذبح کردیم. 

در پایان این ذکر این نکته هم لازم است که آیا سایت"اخبار روز"، حاضر است با توجه به فضای حاکم، این مطلب را انتشار دهد؟ 

اخبار روز: www.akhbar-rooz.com 

 

 

 

Comments System WIDGET PACK

Share

بازگشت به صفحه نخست

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin

نامه ها ومقالات خودرا به نشانی webmaster@rahman-hatefi.net  بقرستید

انتشار اخبار، مقالات و بیانیه ها در این صفحه الزاماً به معنای تایید آن‌ها نیست
 
    اشتراك در نویدنو

  

نشانی پست الکترونیک: