حزب تودهٔ ایران ـ حزب طبقهٔ کارگر ایران، مصوبهٔ حداقل دستمزد سال
۹۹ را در شرایط فوق العاده بحرانی کنونی و در حالی که فقر و
محرومیت میلیون ها خانواده کارگری را بیش از پیش در شرایط فوق
العاده دشوار زیستی قرار داده است در تقابل با حقوق و منافع بدیهی
و اولیهٔ کارگران و زحمتکشان کشور ارزیابی کرده و به شدت آنرا
محکوم میکند. یگانه راه مقابله با برنامههای ضد کارگری رژیم
ولایت فقیه و دست یابی به دستمزد عادلانه و تامین امنیت شغلی تشدید
مبارزه و تاکید بر احیای حقوق سندیکایی کارگران و زحمتکشان است.
واقعیت امر اینکه این نمایندگان به اصطلاح کارگری حتی در اعتراض به
تعیین نرخ دستمزد هم منافع صاحبان قدرت و سرمایه را به جلو
میبرند، چرا که درطی تمام سالهای گذشته ما نه تنها هیچ فراخوان
اعتراضی و حمایتی از اعتراضات کارگران از اینها ندیدهایم. بلکه در
کل به چند نوشته اعتراضی و شعارهای تو خالی از تریبونهای دولتی
حکومتی رضایت داده و کارگران را با مشکلاتشان برای سالی دیگر رها
کردهاند.
آنچه در شب بیستم فروردین۹۹ بعد از یکماه تاخیر رُخ داد، نمایانگر
این صحنه آرایی است نمایندگان دولت به مثابه بزرگترین کارفرما و
نمایندگان بزرگ سرمایه داری یعنی کارفرمایان، نمایندگان خود
برگزیده " شورای عالی کار" یعنی نمایندگان سه گروه به اصطلاح
کارگری را دوربزنند و به ماشین رای متوسل گردند تا حول مناقشه
آمیزترین موضوع زندگی طبقه ما، تصمیم بگیرند.
در روزهای اخیر، نئولیبرال های شکست خورده داخل و خارج ایران که
دیگر تاب تحمل شکست همفکران و سرکردگان بین المللی خود را ندارند،
هم صدا با یکدیگر به خدمت یک رسوائی حیرت آور درآمدهاند که
امپریالیسم آبرو باخته علیه توفیقات بشری در مبارزه با بیماری
کرونا به راه انداخته است. با کمال تاسف این رفتار که توهین به
بشریت و قابلیت های اوست، در فضاي مجازي تاخت و تاز ميکند. از این
رو لازم دیدم که به اندازه بضاعت خود در افشای این فرافکني نقشی
داشته باشم.
همکاری اجتماعی پاسخ این بحران نیست. همکاری اجتماعی به سادگی فقط
برای برآوردن نیازهای سرمایه است که در زمان مناسب از سوی بخش
چاپلوس جنبش سندیکایی فراهم می شود. این کار خیانت اجتماعی است نه
همکاری، تنها مشارکتی بین نخبه گان و شرکت ها است، که پیوسته طبقه
کارگررا به سهم هماره کاهنده از ثروتی که تولید می کنیم وادار می
کند.
ما امضاکنندگان بیانیه، قبل ازهرچیز خواستاراصلاح ساختار شورای
عالی کار و برخورداری کارگران ایران از حق تشکل یابی مستقل براساس
مقاوله نامه های ۸۷ و ۹۸ سازمان بین المللی کار هستیم و ضمن حمایت
از عملکرد نمایندگان کارگری شورای عالی کار در عدم پذیرش پیشنهادات
ناعادلانه و غیرقانونی، اعلام می داریم که افزایش ۲۱ درصدی دستمزد
به هیچ وجه وجاهت قانونی ندارد.(بیانیه
برای امضا باز است)
شیوع گسترده کرونا در ایران حالا به یک بحران تبدیل شده که یک سو
نگرانی از پنهانکاری در اعلام آمار واقعی و از سوی دیگر سوءمدیریت
شرایط را برای مردم سخت کرده است. همچنین کافی نبودن تجهیزات پزشکی
و حتی زیرساخت های استاندارد نیز باعث شده تا روند درمانی در ایران
با مشکل روبرو شود
از هنگامی که شیوه تولید آسیايی و استبداد شرقی به صورت یکی از
فرضیات عمده در ارزیابی کلی تاریخ شرق درآمده، بیشترین طرفداران
خود را در میان متفکران بورژوازی و طرفداران سرمایهداری و حامیان
استعمار و امپریالیسم یافته است.
سیستم مراقبتهای بهداشتی فعلی در ویتنام یک سیستم مختلط از ارائه
دهندگان دولتی و خصوصی است که اساس
آن بر عمومی بودن مراقبتهای بهداشتی است و هنوز خصوصی شدن در آن
جایگاه چندانی ندارد.
آن که راه و رسم خوب زیستن
را می داند، لاجرم و باید راه و رسم حوب مردن را هم بیاموزد. آن که
راهِ سربلند ماندن و سرفراز زیستن را می داند، باید شهامت چشم در چشم
اهریمنِ مرگ دوختن را هم داشته باشد. گاهی سربلند و سرفراز زیستن، بهای
سنگینی طلب می کند، بهائی، حتی به قیمتِ جان. به قیمت گذشتن از همه ی
آن چیزهائی که «چون زندگی زیباست» وبی هیچ پرسشی« ازبرایش می توان از
جان گذشت».
تا آنجا که به کشور ما مربوط میشود، بههمراه فاجعه شیوع کرونا و
کمبودهای بسیار عمیق ساختاری برآمده از سه دهه تحمیل برنامه تعدیل
اقتصادی و نیز تحریمهای غیر انسانی دولت ترامپ، تضادی ریشهای و
آشتیناپذیر بین ادامه حاکمیت مطلق ولایت فقیه و خواستهای فوری
اکثریت مردم وجود دارد.
امروز دیگر این ابزار توطئه پنداری وکارکرد آن اثر خود را از دست
داده است. قطعا در شرایط کنونی دیگر کسی باور ندارد که کارگران و
نمایندگان فکری آنها عامل توطئه علیه منافع ملی و یا عامل خارجی
برای از بین بردن امنیت ملی هستند. این ترفند که کارگران در
اعتراضات خود در صدد برهم زدن نظم اجتماعی هستند کاملا دروغ و
فریبکاری است. این حرف که کارگران برای برهم زدن امنیت ملی تجمع و
اعتراض میکنند برای فرار از پاسخگویی به مطالبات برحق و حقوق
پایمال شدهی طبقه کارگراست
ما تضمین حقوق کارگران، بیکاران، نیمهشاغلان
و فقیرترین قشرهای اجتماعی را بهعنوان
یک حرکت انسانی و حمایتی که درعینحال
حفظ اساس فعالیتهای
اقتصادی را تضمین میکند،
ضروری میدانیم.
باید پرداخت دستمزد و همینطور
حداقل دستمزد برای کلیۀ کارگران غیررسمی تضمین شود.
ستمکاری شرم آوری در اقدامات کسانی
وجود دارد که از خشونت ساختاری برای تحت فشار قرار دادن کشورها
برای رها کردن کمک پزشکی کوبایی ها استفاده می کنند. خشونت ساختاری
می تواند به عنوان خشونتی تعریف شود که از کسانی ناشی می شود که
مورد اعتماد قدرت افکارعمومی نیستند بلکه از قدرت به شیوه ای
استفاده می کنند که برای کرامت انسانی و حقوق دیگران منفی است.
یکی دیگر از جنبههای مخرّب سرمایهداری ارتباطی، نقش شرکتهای
فنّاوری در بهرهگیری از ویژگیهای مشارکتی و اشتراکگذاری در
اقتصاد دانشبنیاد (بهویژه از طریق رسانههای اجتماعی، آرشیوهای
اطلاعات شخصی دیجیتالی شده، موتورهای جستوجو، و خرید آنلاین) برای
دادهبرداری، ذخیرهسازی، سازماندهی، و فروش اطلاعات مصرفکنندگان
و کاربَران به شرکتهای دیگر است.
منابعی که امروز به تملک درآمده ، خود ما هستیم، یعنی زندگی بشری
که با تمام گستردگی و عمقش به عنوان یک ارزش از طریق داده ها عصاره
کشی می شود. اینکه وارد فاز جدیدی از استعمار می شویم که هدف آن
نوع بشر است، خبر بدی است، اما برخی اخبار خوب هم هست.
کنار هم زیر پل نشستهاند و گونیهای انباشته را جلوی پایشان
گذاشتهاند. غروب است و موقع آن که پسربچههای ۱۰، ۱۲ ساله با
صورتهای درهم کشیده و دستهای سیاه از خیابانگردی روزانه، منتظر
وانت مزدایی بنشینند که به گفته کسبه اطراف، هرشب همین موقع
دنبالشان میآید.
آمارهایی
که دولت ها و دیگر نهادها تهیه می کنند می تواند به توصیف انتخاب
های آن ها کمک کند. برعکس، راه کارهای مورد استفاده برای شمارش و
سازماندهی نیز به اقداماتی که به توجیه نیاز دارند وابسته است. و
این امر نیز به چیزی که ما درمان آن را لازم می بینیم بستگی
دارد.آیا آن (چه لازم است درمان شود) بیماری در فرد خاص است ؟ آیا
یک بیماری همه گیر در یک جمعیت است؟ و اگر چنین است، آن بیماری در
چه جمعیتی به درمان فوری نیاز دارد و در چه جاهایی باید کمتر مراقب
آن باشیم؟
از آنجا که پیدایش جهش های ژنتیکی در خانواده ویروس بتاکرونا در دو
دهه گذشته شتاب دم افزونی داشته است، احتمال آن که عوامل خارجی در
پیدایش این دگرگونی ها نقش تعیین کننده داشته باشند، زیاد است (4،
2). مهم ترین این عوامل افزایشِ پرتوافشانی اشعه ماوراء بنفش در
دهه های گذشته بوده است. این پرتوها که تنها 10% تمامی پرتوهای
برقاطیسی خورشید را دربرمیگیرند، تأثیر نیرومندی روی پیوندهای
شیمیایی می گذارند.
اتفاق قابل توجهی در چین در حال وقوع است، اگر وال
استریت جورنال آن را به درستی دریابد. ملت چین در حال آغاز بیرون
آمدن از تجربه ویرانگر ویروس کرونای خود هستند، اما کسب و کارها به
نظر نمی رسد مانند همیشه در حال پس رفتن باشد: به نوعی چین جایی
است که امریکا و اروپا امید وارند در طی هفته ها و ماه های آینده
به وضعیت آن برسند. هنوز کارخانه های چینی زیادی برای تولیدات
برباد رفته خود تقاضا پیدا می کنند. مصرف کنندگان در چین و جاهای
دیگر به صرف نگرانی بیشتر درباره به آن چه از دست داده اند وآن چه
در پیش رو دارند
ممکن است بگویند این واقعه می تواند به بهای عدم
انتخاب دوباره ترامپ تمام شود. خب بعد؟ طبقه قدرتمند نئوکان پیش از
این هم از ترامپ خوشحال نبودند، هر چند که توانسته اند او را سر به
راه کنند. آنها همچنین برنی سندرز را کنار گذاشته اند و دارند برای
روی کار آوردن عروسک خیمه شب بازی شان – جو بایدن – آماده می شوند.
حزبهای کمونیستی و کارگری در موقعیت مسئولیت و وظیفه در برابر
مردممان قرار گرفتهاند. ما آمادهایم! ما در خط مقدم مبارزه حاضر
هستیم تا بیدرنگ همه اقدامهای لازم در حمایت از امر سلامت و حفظ
حقوق طبقه کارگر و قشرهای مردمی را در هر جایی که ضرور است انجام
دهیم!
وزارت امورخارجه آمریکا در اقدامی وقیحانه اعلام کرد که ۱۵ میلیون
دلار جایزه را برای اطلاعاتی که منجر به بازداشت رئیسجمهور قانونی
ونزو ئلا، نیکلاس مادورو و ۱۰ ملیون دلار برای سر دیوسدادو کبیولو
رئیس مجلس قانونگذاری و تریک ایل ایسامی معاون رئیسجمهور این
کشور شود، تعیین کرده است. آنها برای توجیه این اقدام خود متوسل
به اتهاماتی چون همکاری مقامات ونزوئلایی در ورود مواد مخدر به
آمریکا شدهاند. تعیین پاداش برای بازداشت رئیس جمهور مادورو،
مقدمهی کودتای آمریکایی در ونزوئلاست.
رئیس جمهور نیکلاس مادورو در سخنرانی تلویزیونی مستقیم دستور داد که
کلیه اجاره های تجاری و مسکونی و همچنین کلیه پرداخت های بهره سرمایه و
وام به مدت شش ماه به حالت تعلیق درآید. کارکنان بخش دولتی و خصوصی
پرداخت اضافی ویژه ای از دولت دریافت خواهند کرد و دستمزد شرکت های
کوچک و متوسط تا ماه سپتامبر توسط دولت پرداخت خواهد شد. قانون از قبل
موجودِ ثبات در محل کار نیز تا پایان سال تمدید شده است و مانع عزل کار
در نتیجه قرنطینه است. یک حکم از پیش موجود در محل کار برای ثبات شغلی
نیز تا پایان سال تمدید شده و اخراج کارکنان به دلیل قرنطینه را
غیرقانونی اعلام کرد.
اگرچه نقد ادبی و مباحث زیباییشناسی در کارنامه قلمیِ زندهیاد
رئیسدانا جایگاهی فرعی و حاشیهای دارد، از همین مقاله میتوان به
نگرش خلاقانه او به قلمرو ادبیات پی برد. اهمیت این مقاله و مقاله
دیگری که در نقد و تحلیل «حماسه در رمز و راز ملی» اثر محمد مختاری
نوشته و در همین کتاب (گفتآمدها...) چاپ شده است، در این است که
او با بهرهگیری از دانش و تجربیات خود در پژوهشهای اقتصادی و
اجتماعی، به شعر و ادبیات نیز بهصورت روشمند و علمی نگریسته است.
هرچند همیشه شیک لباس می پوشید و کراوات میزد و هرگز او را بدون
کراوات ندیده بودم، اما این شیکپوشی از نظر وی نوعی مقابله عملی و
نظری با روندهای لومپنیسم اجتماعی بود که در جامعه ما اوج
میگرفتند و البته نشان دادن گرایش خودش به غیرکنفورمیست بودن،
اما نه هرگز یک ژست و ادای روشنفکرانه یا چیزی از این دست.
شیوع
گسترده کرونا در ایران حالا به یک بحران تبدیل شده که یک سو نگرانی
از پنهانکاری در اعلام آمار واقعی و از سوی دیگر سوءمدیریت شرایط
را برای مردم سخت کرده است. همچنین کافی نبودن تجهیزات پزشکی و حتی
زیرساخت های استاندارد نیز باعث شده تا روند درمانی در ایران با
مشکل روبرو شود.
بدبختانه، جامعه جهانی- که هر گز مشکلی با از بین بردن منابع و
انسان های بسیاردر تعقیب جنگ ، با مانورهای منظم و نیروهای دخالت
سریع ندارد- هرگز برای آمادگی برای احتمال بیماری های همه گیرکاری
انجام نداده است. اصلا هیچ کار.
رفیق
بخشعلی زاده در مبارزه با بیماری مهلک کرونا که گریبان مردم سراسر
میهن ما را گرفته است، جان خود را فدا کرد. او در مقام پزشکی متعهد
و انساندوست دليرانه در مبارزه با این بیماری خطرناک به یاری
همشهریان بیپناه خود شتافت. او میدانست انسان بودن و انسانی
زیستن چگونه است! اهميت عملگرا بودن جهانبينی را فراگرفته و
بهخوبی درک کرده بود. او همچون ناقلان خشک و بیعمل و کتابی به
کرامت و شرافت و جایگاه والای انسانها نگاه نمیکرد.
نمونه بارز این همبستگی و همدلی با فقیرترین مردم جهان «عملیات
معجزه» است که به عنوان یک برنامه بزرگ برای بازیابی و درمان
بینایی مردم در سال ٢٠٠٤ توسط فیدل کاسترو و هوگو چاوز آغاز شد.
این کمپین بشردوستانه که تحت حمایت سازمان «اتحاد بولیواری برای
مردم آمریکای ما» (آلبا) و در سطح قارهای به اجرا درآمده است،
فقرای آمریکای لاتین را که از آبمروارید و سایر بیماریهای چشمی
رنج میبرند، بدون پرداخت هیچ هزینه معالجه میکند.
تئوری توطئه سلاح زیستی ویروس کرونا نه تنها در نمایش دروغ بودن
خود شکست خورده است، بلکه حتی به نظر می رسد موج دوم آن آغازمی شود
و سیاست مداران برجسته ی کشورهای جهان در حال پذیرفتن آن هستند.
فریبرز خانزاده است، بله خانزاده، ولی خانزادهای که پسرِ خان
نماند. از جایی، خیلی زود، تصمیم گرفت خویشاوندی نسَبی خود را، به
قول گوته، به سود پیوستگی و خویشاوندی انتخابی کنار بگذارد، و
طبعاً از همهی مواهب و امتیازات خانزادگی محروم شد، ولی این قدر
هست که در خانوادهی جدید خود فرزند خلق شد، فرزند کارگرها،
زحمتکشها، تنفروشها، راندهشده، حاشیهنشینها، معتادهای
بیصاحب روی دستمانده، فرزند بیصداها، فراموششدهها
ناف تمام اندیشه هایش به تلخی ها و شیرینی های
زندگی زحمتکشان و محرومان جامعه بند است. پستی ها و بلندی های
زندگی مردم زحمتکش و چگونگی سیر و سرگذشت انسان هائی که اصلی ترین
منبع ایجاد ثروت، و تولید کنندگان اصلی نعمات مادی جامعه اند،
دغدغه اصلی او را تشکیل می دهد.
کلماتی که از دهانش بیرون می ریزد، چون جویبار زلالی جانِ تشنه را
سیراب می کند و آینه روح را جلا می دهد. آرمان گرائی و عشق به
انسان در تار و پود وجودش در غلیان است.
رفیق
فریبرز رئیس دانا از جوانی و دوران دانشگاه همیشه یک آرمانگرای
عدالت خواه و تا آخرین لحظه حیات پربار خویش یک کمونیست پرشور و
حامی سرسخت طبقه کارگر بود. ایمان و اعتقاد وی به مارکسیسم انقلابی
و الزام برقراری سوسیالیسم در بدیل نظام سرمایه داری میرات نظری و
پراتیک وی در زندگی بود که این را می توان از نوشته و سخنرانی های
وی و هم چنین حضور و مشارک ایشان درصف مقدم تمام تحولات و رخدادهای
چند دهه اخیر به خوبی دید و اثبات کرد.
آنچه اکنون ما را در همبستگی جهانی گرد هم می آورد،
جلوگیری از با هم بودن و تنهایی است. شاید انگیزه جهانیان برای
بیدار شدن و به دست گرفتن سرنوشت خود پس از این درد و رنج ها بیشتر
شود. بیان این امکان به معنای هرچه بدتر، بهتر نیست! بلکه
باید از ناگواری کنونی برای سازماندهی نیروها در برابر نظام سرمایه
داری بهره گرفت.
اثر کووید 19 در چین به نحوی برای لوپین وهمه افراد دیگر بسیار
واقعی بوده است که بقیه ما تنها در هفته ها و ماه های آینده آن را
درک خواهیم کرد. اما همان طور که تجربه ووهان نشان می دهد امکان
این که از بحران گذر کرده و رهایی یابیم وجود دارد. لوپین می گوید
:« زندگی یه جورایی هنوز ادامه دارد، خیلی شگفت آوراست که انسان
ها این قدر می توانند با محیط سازگارشوند.»
دالیو به
CNBC
گفت : " چیزی که در حال وقوع است پیش از این در زندگی ما اتفاق
نیافتاده است... آن چه ما داریم یک بحران است . افرادی هم وجود
دارند که مبالغ بسیار گزافی خسارت خواهند دید ... لازم خواهد شد
دولت پول بیشتری خرج کند، پول بسیار زیاد... افراد زیادی در معرض
شکست قرار دارند."
ویروس کرونا، به خودی خود، به این آخرین موج جهانی
سازی پایان نخواهد داد. (کرونا) مانند شیوع انفولانزای 1918، می
تواند به روند پراکندگی بزرگتری کمک کند. یا، آخرین شیوع با خدمت
به عنوان یادآورآن که سلامت انسانی چگونه در سراسریک هزاره به
ارتباط متقابل مرزها وابسته بوده است، می تواند باز اندیشی در باره
چگونگی همکاری جهان با یک دیگر را ترویج نماید.
کابوس
کرونا سرتاسر دنیا را در نوردیده است. در میان وحشت و حیرت مردم
جهان این ویروس مرگبار با شتابی شگفت انگیز در حال پیشروی است.
بورس های سهام با سرعتی سرسام آور در حال سقوط هستند. کشورهای جهان
که گویا برای چنین فاجعه ای آمادگی نداشتند با مشکلات بزرگی نظیر
کمبود امکانات درمانی ،نبود وسائل پیشگیری مانند ماسک و مواد
ضدعفونی کننده و نبود وسائل تست کرونا به این شرایط بحرانی دامن
زده است.
دفاع رفیق بزرگ ما دکتر فریبرز رئیس دانا از فرودستان و محرومان
جامعه و باور او به سوسیالیسم تابع مد و زمان و مکان نبود. او به
این امر با تمام وجودش باور داشت و نه تنها همواره برای آن می
کوشید بلکه اساساَ برای آن زندگی می کرد.
رئیس دانا برخلاف بسیاری از آکادمیسین های دیگر، شخصیتی تک بعدی
نبود؛ او نه تنها در حوزه ی اقتصاد، بلکه در جامعه شناسی، ادبیات،
هنر، سیاست و ... نیز صاحب نظر بود؛ این چندوجهی بودن، از وی
انسانی توسعه یافته ساخته بود که با توجه به رویکردِ رادیکال،
انسانی و برابری خواهانه اش می توان از وی به عنوان نمونه ای از
انسانِ ترازِ نوین نام برد. اما این همه ی آن چیزی نیست که باید
درباره ی وی گفته شود.
آنچه نوشتهام بیش از هر چیز ادای دین من به
فریبرز رییسداناست که همواره برایام شأن چراغی آویخته بر کلبهای
را داشته است؛ کورسویی در دوردست که هم راه را نشان داده و هم امید
بخشیده است. در اینجا نه تنها آثارش را بهشکلی سطحی و گذرا مرور
کردهام بلکه بسیاری آثار و برخی جنبههای حیات فکریاش را نیز
آگاهانه نادیده گرفتهام تا بتوانم در این مجال کوتاه جنبهای خاص
از میراث او را برجسته کنم.
فریبرز رییسدانا آنچه را دیگران فرصتطلبانه برعهدهی نسل بعد
واگذار میکنند، تا آنجا که در توان داشت، خود بر عهده گرفت و این
رویه را در طول بیماری سالهای اخیرش نیز بر زمین ننهاد و از این
روی بود که با آرامش گفت "خوشحالم؛ با دلی مطمئن جهان را ترک
میکنم"