برای آزادی ، دموکراسی ،صلح، استقلال و عدالت اجتماعی                         آزادی زندانیان سیاسی 
نویدنو -  کتاب - رحمان هاتفی  درباره ما -  بایگانی

2020-03-31

نویدنو 12/01/1399           Print Friendly, PDF & Email      چاپ مطلب

 

  • ممکن است بگویند این واقعه می تواند به بهای عدم انتخاب دوباره ترامپ تمام شود. خب بعد؟ طبقه قدرتمند نئوکان پیش از این هم از ترامپ خوشحال نبودند، هر چند که توانسته اند او را سر به راه کنند. آنها همچنین برنی سندرز را کنار گذاشته اند و دارند برای روی کار آوردن عروسک خیمه شب بازی شان – جو بایدن – آماده می شوند. البته این بدان معنا نیست که اصحاب قدرت در ایالات متحده ممکن نیست در دراز مدت هیچ محاسبه اشتباهی داشته باشند و من امیدوارم که اشتباه کرده باشند. با این همه و با در نظر گرفتن همه جوانب، هیچ دلیل محکم و قاطعی برای کنار گذاشتن این ظن که این صحنه آرایی توسط طبقه قدرتمند صورت گرفته است وجود ندارد.

     

 

 

 

 

 

نویدنو : این مقاله ارزشمندی است. اگر چه در لحظاتی از آن بوی اعتقاد به تئوری توطئه می آید . ما با اعتماد به دانش خوانندگان ، این مقاله را برای بازتاب نگاه دیگری که در اطراف ویروس کرونا وجود دارد انتخاب کرده ایم .

کرونا، یازده سپتامبر و طبقه حاکم آمریکا

 آندراس شلوتر جامعه شناس آلمانی - برگردان :؟



تقریبا ۲۰ سال پیش ، در سپتامبر سال ۲۰۰۰، اندیشکده “پروژه قرن جدید آمریکایی[1] مقالهبازسازی نیروهای دفاعی آمریکا[2] را چاپ کرد. در صفحه ۶۰ این مقاله عبارات فاشیستی زیر را می توان پیدا کرد: “و اشکال پیشرفته جنگ بیولوژیکی که می توانند ژن های خاص” را هدف قرار دهند “ممکن است جنگ بیولوژیکی را از قلمرو ترور به یک ابزار سیاسی مفید تبدیل کنند.”

طبقه حاکم ایالات متحده بارها و بارها چین را به عنوان “خطرناک ترین حریف” برای “استثنا بودن” آمریکا[3] و تلاشهای آن در راستای “تحت کنترل درآوردن همه جهان” تلقی کرده اند. به خصوص تلاش چینی ها و روس ها برای ایجاد “همکاری اوراسیا” کابوس بزرگی  برای این طبقه است. گفته می شود که بیماری همه گیر کرونا از استان ووهان  در چین آغاز شده است. آنچه تقریباً در همه جا در رسانه های اصلی ناگفته مانده است، برگزاری بازی های ارتش های جهان در ووهان با حضور یک تیم ورزشی بزرگ - البته نه خیلی موفق – از طرف آمریکا ست. تصادفی عجیب! آیا مراجعه به “مظنون همیشگی” (با توجه به نشانه هایی از “دانش پیشرفته” [که در مقاله فوق بدان اشاره شده است]) ، نشانه ای از بلاهت خواهد بود؟

علاوه بر این، یک واقعه عجیب دیگر را نیز باید به معادلات اضافه کرد: درست در همین زمان “همایش ۲۰۱” [4]  توسط مرکز امنیت بهداشتی دانشگاه جان هاپکینز و با همکاری مجمع جهانی اقتصاد و بنیاد بیل و ملیندا گیتس برگزار شد. در این همایش سناریویی از ویروس همه گیر کرونا که در آن ۶۵ میلیون نفر از مردم جهان از بین می روند به نمایش درآمد. سازمان دهندگان بعداً با به اصطلاح “شفاف سازی” ارتباط میان این پیش بینی و بحران فعلی را انکار کردند. این رویداد نیز نشانه دیگری در تایید نظریاتی است که احتمال می دهند این یک اقدام بیوتروریستی باشد که توسط طبقه حاکم ایالات متحده انجام شده است.

رسانه های دگراندیش و منابع چینی (و ایرانی و روسی) نیز به طور مشابه این موضوع را مشکوک می بینند، چیزی که در رسانه های غربی با برچسب “تئوری توطئه” و به عنوان نظریاتی پوچ و ابلهانه مردود شمرده می شود. یکی از استدلال های مطرح شده علیه سوء ظن این است: اگر ایالات متحده از سلاح زیستی استفاده می کرد ، بایستی شاهد کشته های به مراتب بیشتری می بودیم. به همین ترتیب رواج این بیماری همه گیر در کشورهای غربی را دلیلی بر رد این نظریه تلقی می کنند. آیا این استدلال ها در رد سوء ظن های گفته شده، از اعتبار کافی برخوردارند؟

چه کسی برنده این بازی است؟

 اکنون بیایید به بررسی اثرات بحران بپردازیم و بگذارید بپرسیم کدام یک از آنها می تواند به نفع طبقه قدرتمند ایالات متحده باشد. اقتصاد چین و روابط اقتصادی آن با اروپا به شدت تحت تأثیر بحران قرار گرفته است، به همین ترتیب اتحادیه اروپا و نیز فعالیتهای  چین و روسیه برای همکاری در اوراسیا در معرض تهدید قرار گرفته اند. از سوی دیگر ایران را می بینیم که به سختی از این بیماری رنج می برد. اتحادیه اروپا – که از مدتها پیش هدف حملات طبقه قدرتمند ایالات متحده قرار گرفته بود - در آشفتگی است. مردم در اکثر کشورهای غربی دچار هراس بوده، فقط به سلامتی فردی خود نگاه می کنند، در نتیجه به انزوای اجتماعی رانده می شوند - و تا زمانی که خطر جنگ ، فاجعه زیست محیطی و تقسیم بندی های اجتماعی رو به رشد است - دیگر به کارهایی که امپراتوری ایالات متحده در دنیا انجام می دهد توجه چندانی ندارند. در چنین شرایطی مردم بیشتر و بیشتر مطیع و آماده پذیرش راه حل های اقتدارگرایانه هستند. علاوه بر این ، بسیاری از شرکت ها درگیر بحران های سنگین مالی بوده و در آستانه تصاحب توسط سرمایه گذاران بزرگ همچون بلک راک[5] می باشند. هر کسی که به ماهیت طبقه حاکم ایالات متحده آگاه باشد می تواند تصور کند که اعضای این طبقه چقدر از وضعیت موجود خوشحال اند.

من شنیده ام که برخی می گویند پس چرا خود ایالات متحده نیز تحت تأثیر این فاجعه قرار گرفته است! می توان دو جواب برای آن داشت. یکم، به “شاگرد جادوگر” (شعر معروف گوته) فکر کنید. پاسخ دوم می تواند به جنبه ای به مراتب مهم تر از میزان سودجویی در میان طبقه حاکم  ربط داشته باشد. آیا واقعاً فکر می کنید که این طبقه، نگران رفاه عمومی در ایالات متحده هستند؟ چه کسی بیشترین خسارت را در آمریکا متحمل خواهد شد؟ طبقه فقیر که عمدتاً شامل آمریکایی های آفریقایی تبار، “لاتین ها” و همچنین سفیدپوستان فقیر است. طبقه قدرتمند بر این باور است که با تدابیر مناسب می تواند از هر حادثه ای جان سالم به در ببرد. بنابراین، در راه رسیدن به اهداف مطلوب خود اهمیتی به دیگران نمی دهد.

ممکن است بگویند این واقعه می تواند به بهای عدم انتخاب دوباره ترامپ تمام شود. خب بعد؟ طبقه قدرتمند نئوکان پیش از این هم از ترامپ خوشحال نبودند، هر چند که توانسته اند او را سر به راه کنند. آنها همچنین برنی سندرز را کنار گذاشته اند و دارند برای روی کار آوردن عروسک خیمه شب بازی شان – جو بایدن – آماده می شوند. البته این بدان معنا نیست که اصحاب قدرت در ایالات متحده ممکن نیست در دراز مدت هیچ محاسبه اشتباهی داشته باشند و من امیدوارم که اشتباه کرده باشند. با این همه و با در نظر گرفتن همه جوانب، هیچ دلیل محکم و قاطعی برای کنار گذاشتن این ظن که این صحنه آرایی توسط طبقه قدرتمند صورت گرفته است وجود ندارد.

اشتباه نکنید!

 در تلاش برای سازماندهی مقاومت در برابر این قدرتها به نکته مهم دیگری نیز باید توجه داشت و آن نقش «باور به اغراق» در این صحنه آرایی است چرا که ترس و وحشت  یکی از اهداف “سرمایه داری فاجعه محور” (به تعبیر نائومی کلاین) است. اشتباه است اگر تصور کنیم که همه این اتفاقات “فریب کاری شیادانه” قدرتمندان است تا با استفاده از فضای وحشتْ ما را به اطاعت و سرسپردگی سوق دهد. درست است که آنها ما را مطیع می خواهند، اما آنها برای رسیدن به این هدف به دنبال فریب ما نیستند، بلکه می خواهند دست به یک عمل واقعی بیوتروریستی بزنند. اگر نیروهای مقاومت باعث می شوند که مردم این صحنه را فقط به چشم «یک رفتار اغراق آمیز به قصد فریب» ببینند، در نتایج ناخوشایند این باور مسئول خواهند بود. مطمئنا، اگر ادعای من درست بوده و این اتفاق برنامه ریزی شده باشد، همان طبقه با طرح “تحلیل های جعلی” مانند اینکه “همه این ها یک بازی است تا مردم را بترسانند”، فاجعه را با درد سر کمتر به پیش خواهند برد.

ما باید مردم را از تناقضات آشکار در “روایت رسمی” آگاه کنیم. ما باید ساختارهای قدرت را که بحران به وجود آورده است ، افشا کنیم. این ساختارهای قدرت مستقیماً با سرمایه داری نولیبرالی جهانی شده ، تلاش های امپریالیستی برای سلطه بر جهان و مسئله طبقاتی مرتبط هستند. و البته یک اتفاق مشابه دیگر نیز وجود دارد که بسیار  قابل توجه است.

“یازده سپتامبر” ی دیگر ؟!

این طبقه چنان به قدرت خویش آگاه اند که قساوت خود را با اطمینان نسبت به مصونیت از مجازات اعلام می کنند. این وضعیت را در موضوع یازده سپتامبر نیز مشاهده کرده ایم. بیایید یک بار دیگر به سند “بازسازی نیروهای دفاعی آمریکا” نگاهی بیندازیم. با کمال تعجب در صفحه ۵۱ آن چیزی را خواهیم دید که بیشتر به اعلان پیش از وقوع “یازده سپتامبر” می ماند. پس از صحبت در مورد دشواری های “اقناع” جامعه غربی نسبت به افزایش هزینه های تسلیحاتی علیرغم پایان جنگ سرد ، آمده است:

“علاوه بر این ، فرآیند انتقال حتی اگر همراه با تغییرات انقلابی باشد- در غیاب حوادثی نظیر پرل هاربر[6]-  احتمالا طولانی و فاجعه بار خواهد بود.”

این سند یک سال قبل از یازده سپتامبر نوشته شده است. برای کسانی که پوچی “روایت رسمی” درباره این رویداد را مطالعه کرده اند، این پیش بینی حیرت آور نیست. به هر حال ، از یازده سپتامبر برای مشروعیت بخشیدن به “جنگ با ترور” استفاده شد که در حقیقت جنگ تروریستی علیه نیمکره جنوبی و علیه حقوق شهروندی است. در این جنگها نه تنها صدها هزار نفر کشته شدند، بلکه مناطق وسیعی را نیز به اورانیوم تضعیف شده آلوده کردند. این اتفاق مشابه آلودگی ویتنام در زمان جنگ با آمریکا توسط “عامل نارنجی” است. عامل نارنجی نیز تلاشی در راستای کنترل جهان بود. از نظر من شباهت های میان یازده سپتامبر و بحران کرونا قابل توجه است ، اگرچه قدرتمندان ایالات متحده این بار (جدا از برخی اشارات به چین) کسی را به خاطر این اتفاق سرزنش نمی کنند. به نظر من ، هر دو رویداد به اهداف ژئو استراتژیک خدمت می کنند و هر دو تبعات عظیم اجتماعی ، اقتصادی و سیاسی دارند که در نهایت در خدمت طبقه قدرتمند آمریکاست که در راستای سود حداکثری خود تلاش می کند. تصور کنید که ایالات متحده تنها کشوری باشد که وسایل مقابله با کرونا را در اختیار داشته باشد! آنها قبلاً سعی کردند تا کشفیات شرکت آلمانی “کیورواک”[7] را به طور انحصاری تصاحب کنند، که البته خوشبختانه نتوانستند.

 به هر حال ، مردم حق مراقبت از سلامتی خود را دارند ، توصیه های صحیح را برای محافظت از خود و دیگران دنبال کنند، و با “دور نگه داشتن” خود از دیگران، به سلامتی آنها هم کمک می کنند. اما به همین ترتیب بسیار مهم است که نسبت به صحنه آرایی احتمالی که در پشت این بیماری می تواند باشد آگاه باشیم و بدانیم چه کسی از آن سود می برد! اگر ما ، “مردم” ، خود را سامان نداده و در مقابل این جریانات مقاومت نکنیم، قربانی “آقا بالاسر های جهان” و افکار نامعقول آنها خواهیم شد، از جمله تفکری که معتقد است آنهایی که برای ثروتمندان “فایده ای ندارند” باید از بین بروند!

 

 

[1] Project for the New American Century

[2] Rebuilding America´s Defenses

[3] American Exceptionalism

[4] Event_201

[5] Blackrock

[6]  بندر آمریکائی که توسط ژاپن بمباران و بهانه ای برای ورود آمریکا به جنگ جهانی دوم شد. تا پیش از این واقعه، مخالفان جنگ در آمریکا دست بالا را داشتند و توانسته بودند از ورود این کشور به جنگ پیشگیری کنند. عده زیادی از تحلیلگران بر این باورند که بمباران این بندر با اطلاع و حتی تحریک خود مقامات آمریکائی انجام شده است. بودند. آمریکا

[7] Curevac

http://ipecon.blogfa.com/post/30

 

 

از این قلم :

Share

Comments System WIDGET PACK

ادامه:

آرشیوماهانه

نقل مطالب نوید نو با ذکرمنبع آزاد است

 

نامه ها ومقالات خودرا به نشانی webmaster@rahman-hatefi.net  بقرستید

انتشار اخبار، مقالات و بیانیه ها در این صفحه الزاماً به معنای تایید آن‌ها نیست