خصلت خیزش کنونی با شعار محوری زن، زندگی، آزادی بسی ژرفتر و
رادیکالتر از هر شعار مرده باد، اصل نظام طبقاتی سرمایهداری را
از هر جنس و روکشی نشانه رفته است. این شعار خصلت ضد ستم قومیتی
(مرکزیت در برابر حاشیه یا پیرامون) ضد ستم جنسیتی (مرد در برابر
زن) ضد ستم خانواده سرمایهداری (حظانت زن و فرزند توسط مرد،
مسئولیت سرپرست خانواده در برابر حظانت فرزند، حق فرزندآوری و جنبش
بهاصطلاح تنانه) و ضد ستم هویتی (بهعنوان یک جنبش مدنی ضد
هژمونیک) را یکجا در ضدیت با هژمونی پدرسالاری سیستم طبقاتی
سرمایهداری به زیبایی ادغام کرده، آن را بر زبان هر زن و مرد،
جوان و پیر در شهرهای کوچک و بزرگ جاری کرده است.
در این مختصر جای بحث در مورد همهی تناقضاتِ اجتماعی نیست.
مسألهی خیزش و جنبش کنونی را هم نمیتوان و نباید به مسألهی حجاب
فروکاست. مسأله تشخیصِ پاشنهی آشیل در شناخت و پیداکردن راههای
مبارزه با آن و گسترش آن به سایر تناقضات اجتماعی اساسی است که
قطعا در روند کار و توسط خود دستاندرکاران ــ و نه بنا بر توصیه
این یا آن مرجع ــ پیدا خواهد شد.
نویدنو:
پس از مشورتهای سران سه قوه و برگزاری نشست غیرعلنی مجلس که نتیجه
تصمیمهای آن درچهره شعار نمایندگان درصحن مجلس، با تشویق نیروی
انتظامی و طلب انتقام از سپاه بازتاب یافت، و با تهاجم شبانه به
دانشجویان متحصن شریف درحضور هزاران نفر از مردم و خانواده
دانشجویان، روشن شد که نظام قصد شنیدن صدای معترضین را ندارد.
سخنان فردای این رخ دادهای آقای خامنهای مهر محکمی بر این تصمیم
زد.
فراخوان انجمن
اسلامی شریف به اعتصاب سراسری؛ ما فاتحه این دولت را خواندیم
فراخوان به اعتصاب در مدارس؛ شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان
سندیکای کارگران هفت تپه: حمله به دانشجویان محکوم
است!
بیانیه اتحادیه آزاد کارگران
ایران پیرامون تداوم خیزشهای مردمی در سراسر کشور
بیانیه شورای بازنشستگان ایران:
بیانیه اتحاد بازنشستگان :
پیام زندانیان
سیاسی گوهردشت: بازداشت شدگان را دریابید
بیانیه انجمن حمایت از حقوق
کودکان: دستانتان را از روی ماشه بردارید
این تحولات، واعلام اوکراین به خروج از "وضعیت کشورغیرهسته ای" در
ترکیب با تشدید حمایت نظامی، سیاسی و اقتصادی امریکا، ناتو و
اتحادیه اروپا از دولت ارتجاعی کیف، به گسترش فاجعه بار جنگ
امپریالیستی در اوکراین ختم میشود که خلقها قربانیان آن هستند.
ما
هواداران حزب تودهی ایران با افتخار دست در دست این جوانان در
سنگر کارخانه٬ دانشگاه٬ مدرسه٬ خیابان و کوچه سرود "زن٬ زندگی٬
آزادی" را فریاد میزنیم. شعار ما همان شعار تودههایِ زن
برپاخاسته علیه حجاب اجباری، برای لغو قانون ارتجاعی و سرکوبگرانه
حجاب اجباری وکسب حقوق دموکراتیک بنیادی است.
ما
کارگران نفت هشدار میدهیم که در صورتیکه به بازداشتها، به کشتار
مردم و سرکوبگری ها و اذیت و آزار زنان بخاطر حجاب پایان داده
نشود، و سرکوب مردم پایان نیابد، ساکت نخواهیم ماند. همصدا با
همهی مردم ما نیز دست به اعتراض خواهیم زد و کار را تعطیل خواهیم
کرد.
داود
رضوی، عضو هیات مدیره سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران
وحومه، سه شنبه شب، ۵ مهر ۱۴۰۱, بدنبال یورش ماموران سرکوبگر
امنیتی، بازداشت و به بند ۲۰۹ زندان اوینمنتقل شد. برای ایشان
قرار موقت یکماه بازداشت تعیین کردند و در حال حاضر در انفرادی
و تحت بازجویی به سر میبرد.
دربمباران روز چهارشنبهی ایران در منطقه کردستان سیزده نفر کشته و
58 نفر زخمی شدهاند. این حمله با زخمی کردن کودکان و زنان روی
تعدادی از مدارس کودکان و نیز افراد غیرنظامی تاثیر داشته و سبب
خسارات سنگینی شده است.
«درعرصه بینالملی، هیئت سیاسی حزب کمونیست ونزوئلا سیاست سرکوب
علیه زنان درایران را که پس از مرگ مهسا امینی جوان به دست پلیس،
برای درخواست آزادیهای بنیادی خود درملاءعام اعتراض کردهاند رد
میکند. "
ما به یک اپوزیسیون واقعی نیاز داریم. اپوزیسیون اجتماعی، رزمنده،
با ریشه طبقاتی، که استعمار شدگان و زحمتکشان را به عنوان پیشگامان
برجسته خواهد کرد. مایلیم اضافه کنیم: ما به پاسخی با انتخاب سیاسی
نیاز داریم که مردم ما را درمرحمت کوسهها رها نخواهد کرد. تهی
دستی نتایج کسانی که در "چپ" قرار دارند، کسانی که درآخرین دقیقه
ائتلاف انتخاباتی همیشگی را دوباره مطرح کردند، باصدای بلند از
عظمت مشکل سخن می گوید.
سخنان بی ارزش "سامی ستیزی" ملونی، رهبر بلوک راست افراطی
نمیتواند خاطرجمعی وفاداری به اتحادیه اروپا و ناتو، هم سویی اوبا
برنامه های آنها در جنگ بین دزدان در اوکراین واشتیاق طبقه
بورژوازی ایتالیا، با بهبود راست افراطی، برای حفاظت از منافع
سومین اقتصاد قدرتمند در تشدید رقابت در داخل اتحادیه اروپا را
پنهان کند.
منطق
مبارزهی جاری نمیتواند از منطق مبارزه با رژیمهای استبدادی یکسر
متفاوت باشد و شباهتهای معینی با سایر نمونههای از این دست در
سرکوب جنبش دیده میشود. اما شکل و قالبی که جنبش ما میتواند
پیشروی کند دارای خصوصیات مشخصی است که نمیتوان و نباید آن را از
دیده فرونشاند. دقیقاً همین ویژگیهاست که نهاد رهبری در جنبش را
معنادار میسازد.
ما ضمن حمایت کامل از جنبش«زن، زندگی، آزادی» و مبارزه برای تحقق
شعارهای آن، بر ضرورت حمایت عملی کلیه کارگران و زحمتکشان کشور
بویژه کارگران واحدهای تولیدی بزرگ از طریق اعتصابات سراسری،
تجمعات و گردهمآییهای اعتراضی تاکید میکنیم. تنها در سایه
اتحاد، یگانگی و همبستگی سراسری و سازمانیافتگی نیروهای دمکرات،
مدافع ترقی و تحول، برابری طلب و خواهان دگرگونی بنیادی در کشور
هست که این جنبش ادامه خواهد یافت
قبل از واقعهی مهسا ایران به جسم آدم میلیونر پیر محتضر بیصاحبی
میمانست که هر کسی از راه میرسید چیزی از جیبش کش میرفت و خارج
میکرد. بیهوده است این گمان که سیاست اصلاحطلبی و اصولگرایی و
دوئل کلاسیک آنها بتواند از پس این ماجرا برآید. اکنون وضعیت هیئت
حاکمهی ایران مثل رویارویی آرتیستهای فیلمهای سرجیو لئونه است.
پیوند مطالبههای اقتصادی و صنفی
با مطالبههای سیاسی و آزادیهای دمکراتیک و همبستگی برای مبارزه
با استبداد و دیکتاتوری مهمترین رکن رویارویی با مشکلات و
بحرانهای اقتصادی رژیم ساخته بوده و خیزش مهسا تائید روشن و آشکار
این الزام است.
شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران ضمن محکومیت شدید
سرکوب حکومتی علیه مردم بی دفاع در اعتراض به وضعیت حاکم به ویژه
پادگانی شدن برخی مدارس ، دستگیری و زندانی کردن دانش آموزان،
دانشجویان و مردم در تجمعات مسالمت آمیز اخیر،از همه فرهنگیان شاغل
و بازنشسته و دانش آموزان می خواهد تا در اعتراض به رفتار نادرست
و خشن حاکمیت و همراهی با مظلومان به پا خاسته در کنار آنان قرار
گیرند و نیز از معلمان و دانش آموزان درخواست دارد در روزهای
دوشنبه
۴
مهر و چهارشنبه
۶
مهر از رفتن به کلاس های درس در سراسر کشور خودداری نمایند.
«ما
رژیم ایران را برای قتل وحشیانه مهسا امینی 22 ساله توسط پلیس
مذهبی (گشت ارشاد) به نام "پوشش شرم آور"، ونیز سرکوب علیه تجمعات
مردمی را محکوم میکنیم. این جنایت فجیع نوککوه یخِ تبعیضهای
رسوای اجتماعی است که زنان در آموزش وپرورش، خانواده، حتی در طرز
پوشش خود آنرا تجربه میکنند، اساس
و نقطهی آغاز این تبعیضها ریشه
درنگاه منسوخ و ارتجاعی نسبت به جایگاه زنان در جامعه دارد.»
با خروش اعتراضی اخیر مشخص شد که خواست تغییر بنیادین در ایران
امروز قوی و جدی است. وضعیت حکومت و جامعه در ایران امروز را
میتوان در ترکیبی از توانستن و خواستن توضیح داد: حکومت میخواهد
ولیدیگرنمیتواند.
جامعه میخواهد ولی شایدهنوزنتواند.
حکومت میخواهد جامعه را به رنگی که میخواهد درآورد،امااقتدار
خود را از دست داده و تنها بر زور و خشونت محض متکی شده است.