به مناسبت 97سالگی انقلاب اکتبر

انقلاب اکتبر,یگانه اندیشه راهگشای عصرما

م . چابکی

باپیروزی انقلاب سوسیالیستی در روسیه , "شبح کمونیسم " که مارکس وانگلس درمانیفست ازآن سخن گفته بودندهمچون پدیده عینی نیرومندی , در جهان سرمایه داری ظهور یافت. انقلابی به رهبری لنین بوقوع پیوست که با لغومالکیت خصوصی جهان کهنه سرمایه داری را به لرزه درآورد وتومار ستم سرمایه را درهم پیچید .انقلاب سوسیالیستی اکتبر برای نخستین بار جامعه عاری از استثمار و بر اساس عدالت و انسان دوستی بهره کشی فرد بر فرد را درصفحه تاریخ نوین بشری ورق زد و دورانی با کیفت نوین آغازکرد. زحمتکشان آینده ای مبتنی بر آزادی و شئون انسانی و تحقق آرمان ها و امید را در آسمان صاف اکتبر سوسیالیستی که نشانه دمکراسی واقعی است دیدند. غریو انفجار اکتبر در طول دوران چندین دهه تا قبل از تخریب در سر هر پیج تاریخی طنین افکنده بود پس از عقب گرد و تسلیم رهبرانی چون گارباچف ,یلتسین,شوواردنادزه.....و پذیرش سرمایه داری تحت لوای "نواندیشی" و عوام فریبی پوپولیستی با شعار"سوسیالیسم بیشتر"که باهم دستی و توطئه امپریالیسم جهانی صورت گرفت اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی فروپاشید . تعادل نیروها در سطح جهان در این مقطع به سود امپریالیسم سنگین شد ولی این سنگینی به هیچ وجه به معنای پایان تضادهای درونی امپریالیسم نبوده و نیست تضادهای درونی و قانونمند نظام سرمایه داری درمرحله امپریالیسم نه با پبدایش اتحاد جماهیرشوروی و اردوگاه سوسیالیسم به وجود آمده است و نه با سقوط حاکمیت سوسیالیستی دراتحاد شوروی ازمیان می رود هنوز راه دور و رشته دراز است نباید در میانه راه برید و تحت تاثیر توپخانه تبلیغاتی طرفداران سرمایه داری با شعار "پایان سوسیالیسم " و " پیروزی ازآن سرمایه داری است "تسلیم شد و به گفته این که "سوسیالیسم مدینه فاضله دست نیافتنی است" و "کمونیسم میرنده وامپریالیسم بالنده است" و یا "هر دو ازیک قماش اند" مرگ کمونیسم را اعلام نمود.

 لنین معمارانقلاب سوسیالیستی اکتبر پس از چند سال حاکمیت سوسیالیستی در اتحاد شوروی یاد آور گردید که: "این نخستین پیروزی هنوز پیروزی نهایی نیست و این پیروزی را انقلاب اکتبرما با سختی ها و دشواری ها و اشتباهات عظیمی که ما مرتکب شده ایم بدست آورده است ما از اقرار به اشتباهات خود پروا نداریم و به آنها هشیارانه خواهیم نگریست تا شیوه رفع این اشتباهات را بیاموزیم ولی حقیقت به جای خود باقی است.....ما این کار راشروع کرده ایم و اما اینکه چه موقع وطی چه مدتی و پرولتاریای کدام ملت این امر را به سر انجام خواهند رساند مسئله اساسی نیست.....مسئله اساسی آن است که یخ آب گردید وبه حرکت درآمد,جاده باز,و راه نشان داده شده است (نقل ازبحثی اولیه علل وعوامل فروپاشی شوروی اسناد چهارمین کنگره حزب توده ایران ص 43و44)

"دشواری ها بی حد و حصرند.ما به مبارزه با دشواری های بی حد و حصرعادت کرده ایم.دشمنان ما "به عللی مارا"سنگ سخت"ونماینده گان"سیاست استخوان شکن" نامیدند.ولی ما لااقل تا حدی انعطاف پذیری و نرمش را آموخته ایم که هنر دیگری است اجتناب ناپذیردر انقلاب و بما می آموزد چگونه باید بادرنظرگرفتن تغیرشرایط عینی,در صورتی که در مرحله کنونی راه مابهدف غیر هدفمند و غیرممکن باشد بسرعت و بدون وقفه راه جدیدی راانتخاب کرد"و.ای.لنین:مااین کارراآغازکرده ایم از"مقاله لنین به مناسبت چهارمین انقلاب اکتبر"مسائل بین المللی شماره 2 خرداد-تیر1366انتشارات حزب توده ایران

 اندیشه انقلاب اکتبر و آرمان های کمونیستی همچنان باقی و تاثیر گذار دوران ما در تمام شئون زندگی مبارزاتی خلق های جهان است. انقلاب اکتبریعنی رهائی از دیکتاتوری سرمایه , استقلال ملی , حق تعین سرنوشت خلق ها , صلح و امنیت , دفاع از حقوق بشر , مبارزه با فاشیسم و تجاوزگری امپریالیسم است.

راه اکتبر راه طولانی , توفانی , پرپیچ و خم , پرفراز و نشیب , همراه با شکست و پیروزی و سرشار از جانبازی ها و قهرمانی های شگفت بوده و هست . امروزه با همه عقب گردهای تاریخی بر خلاف تبلیغات گسترده امپریالیسم جهانی و آنتی کمونیست ها از راست و چپ مضمون عصرما و حرکت قانونمند تاریخ با همه فراز و فرودهایش در آن مسیری قرار دارد که انقلاب اکتبر راهگشای آن بوده است . ایگورلیگاچف که در کنار گارباچف دبیر دوم حزب کمونیست بود این ادعای "نواندیشان" دمکرات طرفدار "پروسترویکا" را که فروپاشی نظام سوسیالیستی ناشی از عملکرد کمونیست ها است قاطعانه مردود اعلام کرد و گفت:اظهارات نمایندگان رئیس جمهور در دادگاه مبنی براینکه " نظام اقتصادی تحت رهبری حزب ویران شده است" سرتاپا دروغین و هدف آنها و تلاش دمکرات ها ی "نواندیش " انداختن گناه به گردن کمونیست ها است.

کمونیست ها به عنوان طلایه داران مبارزه در راه رهائی بشریت امروز انتخابی جز درس آموزی از گذشته و ادامه مبارزه در راه سوسیالیسم وکمونیسم را ندارند گنادی زوگانف در7 نوامبر درجشن 90 سالگی انقلاب اکتبر گفت. درمیان 50 هزار شرکت کننده از هر دو نفر یک نفرجوان بود و اضافه نمود سازمان پیشاهنگ احیاءشد و من چند سال پیش در میدان سرخ مسکو 70 کراوات پیشاهنگی گره زدم اما امسال 3000 ما با خوشبینی به آینده می نگریم زیرا که در برابر چشمان خود گرایش به چپ را در بین جوانان مشاهده کرده و ناظرآن هستیم . چند روز پیش 19 اکتبر در صدای روسیه خبر از راه اندازی شبکه تلویزیون کمونیست ها ی روسیه توسط گنادی زوگانف رهبر حزب کمونیست اعلام گردید که این مژده پس ازعقب گرد تاریخی سالهای 1991 یک گام به جلو و امید برای طبقه کارگر و زحمتکشان روسیه و جهان است.

واقعیات عینی تاریخی بار دیگر و این بار به سرعت خود را برابر اذهان توده ها نشان می دهد کارگران و زحمتکشان سراسر جهان بویژه توده های مغبون شده در کشورهای سوسیالیستی سابق , به سرعت نسبت به"کلاه گشادی",که امپریالیسم و همدستان"کمونیست نمای"آن به سرشان گذاشته اند آگاهی می یابند و برای احقاق حقوق ازدست رفته خود به پا می خیزند چرخش های تکاندهنده در اوکراین با کودتای فاشیستی و بپاخاستن نیروهای مردمی در این کشور و تغیراتی درسیاست خارجی روسیه به تناسب سال های کودتای 1991, وقایع در لتیونی , اسلوانی , تاجیکستان , مجارستان و ازهمه تعین کننده تر حرکت درونی و تجربه اقتصاد نا موفق نئولبیرالی روسیه که با تحریم ها و تهدیدهای امپریالیستی سمت و سوی دیگری می یابد رشد کمی و کیفی روز افزون حزب طبقه کارگر روسیه و مطرح بودن حزب در داخل و خارج (ملاقات رهبر حزب با رئیس جمهورچین ملاقات با رهبران کشورهای آمریکا لاتین کوبا ....) نشانه اعتبار حزب کمونیست روسیه در جهان می باشد . حزبی که در حد دستگیری در زندان کودتاگران" نواندیش " قرار داشت و اجازه فعالیت آن محدودبود اکنون قدرتمند ترین نیرو در جامعه پس ازحزب حاکم روسیه است و نمایندگان فراکسیون حزب کمونیست بالا ترین تعداد را در مجلس دومای دولتی داراست رهبر حزب کمونیست از اعتبار ویژه ای در میان زحمتکشان برخوردار است و درانتخابات گذشته  بعد از رئیس جمهوردر دومین جایگاه قرار دارد.

قوانین دیالکتیکی به روشنی نشان می دهد که چرخ تاریخ رانمی توان به عقب راند و کسانی که مرتکب چنین اشتباهی می شوند بهای سنگینی بابت آن می پردازند طبقه کارگر پیگیر منافع خویش است اندیشه انقلاب اکتبر زنده است دراین باره کوهی مقاله و نوشته ازطرف دانشمندان,صاحب نظران و کارشناسان متعهد تاریخی به نشررسیده و سمینارها برگزارگردید و امروزه نوشته ها ترجمه ها و تحلیل وتحقیقات چه ازطرف کمونیست های مستقل وچه ازطرف سازمان های چپ ادامه دارد که ذکر فهرست تک تک آنان نه درحد توانائی نگارنده و نه درحد ظرفیت این مقاله است فقط به بزرگداشت انقلاب اکتبر به یکی از سمینارهای علمی اشاره می کنیم :

 زنده یاد رفیق احسان طبری دانشمند فیلسوف و نابغه ایرانی در سخنرانی افتتاحی سمینارعلمی " انقلاب اکتبر "چنین می گوید: "برپا داشتن مراسم بزرگ داشت اکتبر بزرگ, تنها وظیفه مردم شوروی که آفریننده این رویداد شگرف بوده اند نیست بلکه وظیفه سراسر بشریت است زیرا انقلاب اکتبر فصلی است از تاریخ جهان , فصلی است ازتاریخ هرکشورجداگانه , سر آغاز یک انسانیت نوین. با انقلاب اکتبر بشر شروع کرد بدوران جبر اجتماعی خاتمه دادن. حکم معروفی است: اختیارجبر شناخته شده آست . بشر با کشف و دریافت قوانین مکانیکی , فیزیک , شیمی , بیولوژی و روانشناسی شرایط غلبه بر جبر طبیعی را فراهم ساخته و فراهم می سازد.انسان با کشف و دریافت قوانین جامعه و تاریخ شرایط غلبه بر جبر اجتماعی را فراهم می سازد . نقش شگرف مارکسیسم-لنینیسم در کشف و دریافت قوانین حرکت تحول تاریخ و ایجاد آگاهانه محمل های نظری وعملی غلبه بر جبراجتماعی است . با انقلاب اکتبربشر دست به تغیرنظام اجتماعی و آفرینش آگاهانه جامعه نو بنیاد زد که با ایدآل های دیرینه بشری و آرزوهای امروزی او توافق دارد. این امر از جمله یک پیروزی عظیم دانش های فلسفی و اجتماعی انقلابی , یک واقعه بی مانند در سراسر سر گذشت پر هیجان بشری بود.این آزمایشی بود در مقیاس تاریخ و انسانیت . آرزوی مارکس که می گفت فلاسفه تا کنون جهان را توصیف می کردند و اینک باید دست به تغیر آن زنند, عملی شد. معلوم شد که مارکسیسم- لنینیسم نقطه اتکاه اهرم نیرومند انقلاب خلق را بدرستی دریافته و توانسته است با آن جهان را به مرحله بالا تراوج دهد. معلوم شد که مارکس حق داشت که می گفت اندیشه با رخنه در توده ها به نیرو مبدل می شود. معلوم شد که سخن سوسیالیست های آرزو پرست که جهانی بی طبقات آرزومی کرده اند , تنها پنداری زرین نبوده است.چندین دهه پر حادثه گذشته نشان داد که خواست های انقلابی در خطوط عمده پیروز شده و راهی که مارکسیسم- لنینسم برای خروج از بن بست جامعه مبتنی بر حرمان و امتیاز فرماندهی و فرمانبری نشان داده است حق بوده است و باید این راه را بافیض گرفتن از تجارب و قید کردن احکام و شیوه ها, با امید و استواری دنبال کرد.مبارزه دراین راه عالی ترین محتوی زندگی انسانی است. زندگی و مرگ در این راه , زندگی و مرگی است شریف, زیرا درسمت تکامل و اعتلاء تاریخی است"نقل ازکتاب مجموعه سخنرانی های علمی حزب توده ایران ازانتشارات شعبه تبلیغات سال1356چاپ سوم"

چشم اندازی برتجربه خلق شوروی :

روسیه تزاری ازلحاظ وسعت خاک جای اول را درجهان داشت و ازلحاظ جمعیت مقام سوم را اشغال می کرد ولی از لحاظ اقتصادی یکی از عقب مانده ترین کشورهای اروپای بشمارمی رفت.لنین می گفت: "روسیه کشوری است فوق العاده و بطور حیرت انگیزعقب مانده و فقیر و وحشی که چهار بار بدتر از انگلستان , پنج بار کمتراز آلمان و ده بار کمتر از آمریکا که با وسایل مدرن مجهز شده است . بیش از80% اهالی کشور را روستائیان تشکیل می دادند صنایع رشد چندانی نداشت به طوری که آمریکا 8 بار بیش از روسیه تزاری محصولات صنعتی تولید می کرد بازده کار آمریکا 9 برابر بازده کار روسیه بود روسیه فقط 4%محصول صنعتی جهان را تولید می کرد" طی سال های نخستین جنگ جهانی اقتصاد روسیه وضع وخیم تری پیدا کرد حوادث پیش آمده بروز جنگ داخلی و مداخله مسلحانه کشورهای امپریالیستی وضع اقتصادی کشور را به مراتب بدتر نمود در چنین شرایطی بود که اتحاد شوروی می بایست به ساختمان سوسیالیسم بپردازد علاوه بر خرابکاری های دشمنان طبقاتی گارد سفید ضد انقلاب و جنایت آنها قتل عام کمونیست ها در داخل کشور و محاصره اقتصادی دول امپریالیستی اپورتونیسم چپ و راست در داخل حزب لطمه زیان بخشی را به حرکت انقلابی وارد می ساخت عده ای به ساختمان سوسیالیسم در کشورعقب مانده باور نداشتند و صنعتی کردن کشور را کاری محال و مضرمی دانستند.حزب کمونیست توانست ضمن افشاء مخالفین برنامه ساختمان سوسیالیسم را در اتحاد شوروی تنظیم نماید و با بسیج تمام زحمتکشان به کار خلاق بپردازد. ولی آغازجنگ جهانی دوم و یورش نیروهای فاشیستی به اتحادشوروی نه تنها پیشرفت اقتصادی کشور را متوقف ساخت بلکه خسارت جدی به دستاوردهای سوسیالیسم وارد آورد ( رجوع نمائید به آمارنشریه دنیا سال هشتم 1346شماره 2صفحه 78) 27 میلیون انسان شوروی جان خود را از دست دادند در پایان جنگ درآمد ملی به83% سال 1940کاهش یافت.

پیشرفت اقتصادی اتحاد شوروی در چنین شرایط دشوار تاریخی انجام گرفت زمانی بود که حتی خوش بین ترین ناظران خارجی نیز ادامه حیات دولت جوان شوراها را غیر ممکن می دانستند ولی محو مناسبات کهنه اجتماعی و برقراری مناسبات جدید سوسیالیستی نیروی حیاتی تازه ای در کالبد اقتصادی و اجتماعی شکوفان بوجود آورد عقب ماندگی روسیه تزاری زائیده مناسبات کهنه اجتماعی و مولود رژیم سیاسی مسلط بر آن بود . انقلاب اکتبرتوانست حاکمیت سیاسی طبقات زحمتکش را بسرکردگی طبقه کارگر تامین نماید.

لنین معتقد بود "بدست آوردن حاکمیت سیاسی بمعنای تحول در مناسبات اجتماعی و اقتصادی نیست بلکه شرط ضروری آنست. انقلاب سوسیالیستی فقط بمعنای استقرار دیکتاتوری پرولتاریا و لغو حاکمیت خصوصی نیست.دیکتاتوری پرولتاریا و مناسبات تولیدی جدید شرایط لازم برای وضع مادی و ارتقا سطح رفاهی و فرهنگی عمومی جامعه را فراهم می سازد." سوسیالیسم به معنای تقسیم عادلانه فقر نبود بلکه به معنای تامین زندگی مرفه بر پایه آخرین دستاوردهای علمی و فنی است.اتحادشوروی بعد از انقلاب با لغو مالکیت خصوصی به سرعت به صنعتی شدن پرداخت و پیشرفت منجر به توسعه سریع شهرها و شهرهای کوچک شد و در قالب یک برنامه ریزی متمرکز(برنامه 5 ساله) در راستای حل مسائل و مشکلاتی که در شهرها و روستا وجود داشت با مداخله همه جانبه دولت و بر اساس مالکیت عمومی برنامه ریزی شده پیش رفت اتحاد شوروی شکل مالکیت خصوصی زمین را حل کرد و شهرهای جدید با برنامه ریزی های قبلی ساخته شد. در هم شکستن سیستم اعتبارات کهنه و در اختیار گرفتن امور بانگی , آن چیزی که به قول لنین عصب اقتصادی کشور را تشکیل می داد پس از حل مسئله مالکیت ارضی , گام دومی بود که در راه حل مسئله مالکیت برداشته شد.کنترل موسسات حمل و نقل(راه آهن , راه های آبی داخلی وخارجی و راه های شوسه و وسایل نقلیه موسسات)که شریان اقتصادی کشور راتشکیل می دادند موسساتی که برای ملی شدن اهمیت داده می شدند صنایع نفت, زغال , قند , ماشین سازی و غیره)...ملی کردن صنایع و مصادره در همه جا یکسان نبود لنین معتقد بود که باید زمانی به مصادره پرداخت که به بهبود کار موسسات کمک نماید لنین صنایع بزرگ را" تنها پایه مادی"لازم برای دگرگون ساختن نه تنها صرفا اقتصادی, بلکه اهمیت سیاسی واجتماعی ونظامی نیز می دانست.

ساختمان سوسیالیسم فضای کیهان رابه تصرف خویش آورد اولین فضانورد "یوری گاگارین"و اولین زن فضانورد "والینتینا تروشکووا" را به فضا فرستاد سوسیالیسم با پیشرفت صنعت و کشاورزی و رشد تولید به آفزایش درآمد واقعی مردم پرداخت کاهش شرایط کار , حل مسئله مسکن با برنامه ریزی های شهری که معماران در مقیاس وسیعی فعالیت می کردند منطقه ای کردن "میکرورایون " به صورت واحد های خود یار محله ایی که یکی از ابتکارات کشورهای سوسیالیستی است بوجود آمد تاسیسات اولیه شهری ,محل کار,فروشگاه ها,مهد کودک ,مدرسه ,بهداری ,موسسات اداری و غیره.....سیمای کشور را به سرعت تغیرداد لوکوربوزیه معمار بزرگ و مشهور جهانی طی دیدارهایی که در سال 1930از مسکو بعمل آورد دشواری هایی را که درحیطه شهرسازی و مسکن در فرانسه مانع پیشرفت بود راه حل آن را با روسیه مقایسه کرد.(رجوع نمائید به جایگاه تجربه شوروی درالگوی توسعه وعمران شهری )انقلاب اکتبرتحصیل,بهداشت رایگان بوجودآورد بی سوادی و بی کاری را از میان برد سالیانه 5 میلیون خانوار در شوروی به خانه های تازه سازنقل و مکان می کردند در سراسر شوروی 72 میلیون نفر مشغول تحصیل بودند 31%تمام جمعیت شوروی بصورت مختلف در رشته های مختلف علمی و فنی مشغول بودند قابل توجه این که 9.3(سه ونه )میلیون دانشجو درحدود6.1.(یک وشش) میلیون تن از زحمت کشانی بودند که بکارمشغول بودند. وضع بهداشت تحول انقلابی دیگری بود که برای تمام اهالی شوروی بوجود آمد در شوروی بیش از26 هزار موسسه بهداشتی و بیش از 554هزار پزشک به درمان رایگان مشغول بودند و بر این تعداد هر روز افزوده می شد هم اکنون در بلاروس یکی از جمهوری های سابق سوسیالیستی که در راستای اقتصاد ملی در حرکت است برخی از دستاوردهای سوسیالیستی مشاهده می شود انقلاب اکتبر بی کاری را در ظرف 12 سال از بین برد در حالی که در کشورهای سرمایه داری همچنان بر ارتش بی کاران افزوده می گشت. در کشور سوسیالیستی دغدغه و نگرانی برای فردای خود و آینده فرزندان خویش وجود نداشت از مهد کودک تا آینده تحصیل و کار و سرپناه, تامین می گشت سازماندهی در برنامه های هنری ورزشی در بخش های مختلف برای عموم ازمهد کودک تا مدرسه و دانشگاه و کارخانه از دستاوردهای فراموش نشدنی بعد از انقلاب سوسیالیستی اکتبر می باشد .در جامعه جدید بدهکار و طلبکار قرض دادن و قرض گرفتن بیگانه شده بود, مقوله موجر و مستاجر توسط کسانی که صاحب  ده ها و صدها آپارتمان شخصی بوده اند وجود نداشت چانه زنی برای پائین بالا آوردن قیمت به فراموشی رفت قیمت کالا ها در همه مغازه های بزرک و کوچک شهر و روستا یکی بود برای کسانی که از کشورهای سرمایه داری به این کشور مسافرت می کردند بسیار حیرت انگیزبود که قیمت اجناس حتی با کوچکترین واحد پول روسی(کوپک) هک شده بود هزینه رفت آمد و مسافرت بسیار نا چیز بود در محل کار هر سال یک ماه مرخصی وجود داشت عقب افتادگی حقوق کارگران و کارمندان  مطرح نبود کسانی که علاقمند بودند می توانستند یک ماه و یا 15 روز مرخصی را به سناتوریوم (استراحتگاه با تجهیزات پزشکی) بروند و دولت باز 50% بیشتر و یا کمتر,هزینه را پرداخت می نمود دولت زمین های به ابعاد کوچک (از500مترمربع به بالا) در خارج از شهر زا بصورت رایگان در اختیارشهروندان قرارمی داد مردم می توانستند (داچ) و یا خانه کوچک خارج شهری بسازند و از زمین برای کاشت محصولات استفاده نمایند زنان از مرخصی ویژه زایمان با دریافت حقوق برخوردار بودند جوانان از کمک هزینه دانشگاهی و خوابگاه دانشجوئی به مبلغ بسیار ناچیز. فخر فروشی و من برتری جوئی در جامعه با لغوطبقه استثمارگرفردی ازافراد هزار فامیل ثروتمند گرفته شدبود افراد در کار جمعی شرکت داشتند و جوابگو و مسئول کار خود بودند رقابت سالم برای پیشرفت کار ,علم و دانش و هنر بحدی شد که به اعتراف دوستان و دشمنان سوگند خورده سیستم سوسیالیسم بصورت ابرقدرتی در مقابل جهان امپریالیستی آمریکا , فرانسه ,آلمان , وانگلستان درآمد وآن در حالی بود که روسیه تزاری طبق آمار اشاره شده چندین بارعقب مانده تر از آنها بود .پیروزی انقلاب سوسیالیستی هیچگونه قیومیتی برملیت ها و خلق های دیگرکشورها نداشت خلق ها در شوروی با اداب و رسوم ,فرهنگ, زبان و دین خود بصورت مسالمت آمیز در کنار هم زندگی می نمودند...

نتیجه :واقیعت تاریخی روندی است که با انقلاب اکتبر آغازشد و نتیجه یک ضرورت عینی تاریخی در پاسخ به نیازهای معین مرحله کنونی رشد جامعه بشری است.این نیازهای تاریخی هنوز وجود دارند و پاسخ در خور خود را نیافته اند.به همین دلیل حتی لحظه ای در این حقیقت که راه انقلاب اکتبر ادامه دارد,نمی توان تردید نمود . در عین حال این واقعیت نیز وجود دارد که عقبگرد مرحله ای سوسیالیسم در سطح جهان , تغیرات و ذهنیت بسیاری از انسان های مبارز و حتی در بسیاری از کمونیست ها ایجاد کرده است که از کنار آنها بی تفاوت نمی توان گذشت باید یادآور گشت بر خلاف نظریه ایی که مدعیست گویا مارکسیسم کهنه و عتیقه شده و یا با وضعیت کنونی خوانایی ندارد و نباید به احزاب سنت گرای کمونیست پیوست , باید در جستجوی راه حل های نوین سوسیالیستی بود و یا این که در عصر گلوبالیزاسیون و نئولیبرالیسم و تحولات نوین تکنولوژیک، مارکسیسم از اعتبار افتاد و غیره... باید با قاطعیت اعلام نمود تنها راه نجات بشریت از شر نظام سرمایه داری مبارزه با آن و نه اصلاح , تعمیر, مرمت اندیشه کمونیستی است و نه سازش و تسلیم با سرمایه داری است .شاه بیت تئوری و نظری مبارزان در عمل, در اندیشه مارکسیسم – لنینیسم نهفته است که پرچم دار آن احزاب برادر در کشورهای مختلف جهان هستند که به انطباق ویژه جامعه خویش با تحلیل از شرایط اقتصادی و اجتماعی و سیاسی داخلی و جهانی مبارزه را ادامه می دهند.باید پذیرفت برای جویندگان حق و عدالت و حقیقت، مبارزین راه آزادی کار ازیوغ بردگی و بندگی سرمایه. بشر دوستان و صلحجویان، منادیان برابری و دوستی ملل و خلق ها، مخالفان جنگ و سلطه طلبی امپریالیسم. پیروان ایدئولوژی، افکار و اندیشه های مترقی، پویا..... یگانه مشعل راهشگای دوران ما آرمان و اندیشه ایست که پیش کسوتان انقلاب اکتبرآغازگرآن بوده اند.

02/11/2014

 

 

 

 

مطلب را به بالاترین بفرستید: مطلب را به آزادگی بفرستید:  

     بازگشت به صفحه نخست