نویدنو -  کتاب -   رحمان هاتفی  درباره ما -  آرشیو

2015-01-01

نویدنو  11/10/1393 

 

 

 

 

 

مبارزه در راه جبهه واحد علیه فاشیسم وجنگ – بخش پنجم وپایانی

گئورگی دیمتروف - برگردان -م. منصوری

 

نطق اختتامیه

حکومت ها و فرمانروایان در کشورهای سرمایه داری موقتی هستند،

صاحب و فرمانروای واقعی جهان پرولتاریا است

نطق اختتامیه در هفتمین کنگره ی انترناسیونال کمونیستی

20 اوت 1935

رفقا،هفتمین کنگره ی جهانی انترناسیونال کمونیستی ،کنگره ی کمونیست های تمام کشورها و قاره های جهان به کار خود خاتمه می دهد.

نتایج این کنگره و اهمیت آن برای جنبش ما ،برای طبقه ی کارگر و زحمتکشان سراسر جهان چیست؟

این کنگره،کنگره ی وحدت کامل میان پرولتاریای اتحاد شوروری – کشور سوسیالیسم پیروزمند و پرولتاریای کشورهای سرمایه داری ،که به خاطر آزادی خود مبارزه می کنند بوده است.پیروزی کمونیسم در اتحاد شوروی که یک پیروزی با اهمیت جهانی – تاریخی است در واقع باعث شده است تا در تمام کشورهای سرمایه داری یک جنبش و حرکت نیرومند به سوی سوسیالیسم به وجود آید. این پیروزی امر صلح میان ملت ها را تحکیم بخشیده و اهمیت بین المللی اتحاد شوروی و نقش آن را به مثابه سنگر زحمتکشان در مبارزه ی آنان علیه سرمایه ،ارتجاع و فاشیسم افزایش می دهد.این پیروزی اتحاد شوروی را به عنوان پایگاه نیرومند انقلاب جهانی پرولتری تحکیم می بخشد.پیروزی سوسیالیسم در اتحاد شوروی نه تنها کارگران سراسر جهان را که بیش از پیش به سوی سوسیالیسم رو می آورند تقویت می کند و به آنان الهام می بخشد،بلکه میلیون ها دهقان،زحمتکشان شهری ،قسمت اعظم روشنفکران و ملت های تحت اسا رت را هم به حرکت وبه مبارزه جلب می کند و اراده ی آن ها را برای دفاع و حمایت از اولین دولت پرولتری در قبال انواع دشمنان آن راسخ تر می نماید.

پیروزی سوسیالیسم اعتماد و اطمینان پرولتاریای بین الملی را به نیرو و به امکان واقعی و قطعی پیروزی خویش افزایش می دهد. چنین اعتمادی در واقع به مثابه یک نیروی عظیم بر ضد حاکمیت بورژوازی عمل می کند.

وحدت نیروی پرولتاریای اتحاد شوروی با نیروهای رزمنده ی پرولتاریا و توده های زحمتکش کشورهای سرمایه داری مژده بخش دورنمای روشن انهدام و نابودی سرمایه داری و تضمین پیروزی سوسیالیسم در سراسر جهان است.

کنگره ی ما آن چنان بسیج گسترده ای را برای قوای تمام زحمتکشان علیه سرمایه داری پی ریزی کرده است که تاکنون در تاریخ مبارزه ی طبقه ی کارگر سابقه نداشته است.

کنگره ی ما وظایف زیر را به عنوان عمده ترین و نزدیک ترین وظیفه در برابر پرولتاریای بین المللی قرار داده است: تحکیم نیروهای طبقه ی کارگر از نظر وحدت سیاسی و سازمانی ، خاتمه بخشیدن به انفراد که در نتیجه ی سیاست همکاری طبقاتی سوسیال دموکراسی با بورژوازی حاصل شده است،جلب زحمتکشان گرد طبقه ی کارگر در یک جبهه ی واحد توده ای برای مبارزه علیه هجوم سرمایه ،ارتجاع و بر ضد فاشیسم و خطر جنگ در کشورهای جداگانه و در عرصه ی بین المللی .

این وظیفه ای نیست که ما ابداع و اختراع کرده باشیم. این وظیفه را تجربه ی خود جنبش کارگری جهانی،پیش از همه تجربه ی پرولتاریای فرانسه مطرح کرده و در برابر ما قرار داده است.خدمت حزب کمونست فرانسه آن است که ،این حزب به خوبی درک کرد که امروز چه باید کرد.حزب کمونیست فرانسه در دام سکتاریست هایی که نیروهای حزب را به هدر می دادند و سعی داشتند تا مانع تحقق یافتن جبهه ی واحد مبارزه بر ضد فاشیسم شوند نیافتاد،بلکه جسورانه و با بهره گرفتن از اسلوب بلشویکی برای عمل و فعالیت مشترک با حزب سوسیالیست پیمان بست و جبهه ی واحد پرولتاریا  را به عنوان پایه و اساس جبهه ی خلقی و توده ای ضد فاشیستی تدارک دید.کارگران فرانسه ،چه کمونیست و چه سوسیالیست،با این عمل خود ،که در حقیقت جوابگوی منافع حیاتی تمام زحمتکشان است،یکبار دیگر جنبش کارگری فرانسه را به مقام اول ،به مقام رهبری در کشورهای اروپای سرمایه داری ارتقا داده و نشان دادند که آن ها اخلاف شایسته ی کمونارها بوده و وارثین بر حق میراث پر افتخار کمون پاریس هستند(کف زدن های ممتد. هورا!).

این خدمت شایسته از آن حزب کمونیست فرانسه و پرولتاریای فرانسه است که آن ها با مبارزه ی عملی خود از طریق جبهه ی متحد پرولتاری به تهیه و تنظیم تصمیمات کنگره ی ما،که برای کارگران سراسر جهان از اهمیت ویژه ای برخوردار است،کمک کرده اند.

لیکن تمامی آنچه که را که در فرانسه انجام گرفته تنها قدم های اولیه است. کنگره ی ما که خط مشی تاکتیکی سال های نزدیک جنبش را تعیین می کرد نمی توانست فقط به این تجربه اکتفا کند.کنگره ی ما این تجربه را گسترش داد و جلوتر رفت.

ما کمونیست ها حزب طبقه ،حزب پرولتاریا هستیم.لیکن ما به مثابه پیشاهنگ پرولتاریا آماده ایم برای تحقق بخشیدن به فعالیت مشترک میان پرولتاریا و سایر طبقات زحمتکش که به مبارزه با فاشیسم ذیعلاقه هستند اقدام کنیم.

ما کمونیست ها اعضای احزاب انقلابی هستیم .ولی ما آماده ایم تا باسایر احزابی که علیه فاشیسم مبارزه می کنند به عمل و فعالیت مشترک دست بزنیم.

اهداف نهایی ما کمونیست ها با اهداف نهایی دیگر طبقات و احزاب تفاوت داد. ولی ما در عین حالی که برای پیروزی اهداف خود مبارزه می کنیم،کاملا آماده ایم تا برای تحقق یافتن آن برنامه و اهداف نزدیکی که اجرای آن ها به تضعیف مواضع فاشیسم و تقویت مواضع پرولتاریا منجر خواهد شد متفقاً مبارزه کنیم.

اسلوب مبارزه ی ما با اسلوب مبارزه ی سایر احزاب تفاوت دارد.لیکن ما در همان حال که در مبارزه با فاشیسم اسلوب و شیوه های خود را به کار می بریم از شیوه های مبارزه ی سایر احزاب هم، هر اندازه که این شیوه ها ناقص به نظر برسد،اگر این شیوه ها واقعاً و عملا علیه فاشیسم به کار رود،پشتیبانی خواهیم کرد.

ما آماده ایم تمام این اقدامات را بکنیم،زیرا که می خواهیم راه ارتجاع و هجوم سرمایه و فاشیسم را در کشورهای دمکراسی بورژوایی سد کنیم، از محو آزادی های بورژوا- دمکراتیک جلوگیری نماییم، خشونت ها و اقدامات تروریستی فاشیسم را نسبت به پرولتاریا و بخش انقلابی دهقانان و روشنفکران عقیم سازیم، و نسل جوان را از انحطاط جسمی و روحی رهایی بخشیم.

ما آماده ایم تا به آنچه می گوییم عمل کنیم؛ زیرا می خواهیم سرنگون شدن دیکتاتوری فاشیستی را در کشورهای فاشیست زده آماده و تسریع نماییم.

و بالاخره ما آماده ایم این کارها را بکنیم، زیرا می خواهیم جهان را از توحش فاشیستی و وحشت ها و خرابی های جنگ امپریالیستی رهایی دهیم(کف زدن های ممتد).

(در این لحظه رفیق وبر"،نماینده ی حزب کمونیست آلمان به پشت تریبون نزدیک شد و آلبومی به رفیق دیمتروف هدیه کرد و اظهار داشت:

«رفیق دیمتروف ،به نام هیات نمایندگی حزب کمونیست آلمان این آلبوم را که در حقیقت کتاب قهرمانی رزمندگان حزب کمونیست آلمان و آنتی فاشیست های آلمان، در مبارزه شان نمونه و سرمشق بودی به تو تقدیم می کنم. این آلبوم تقدیمی حاوی سرود قهرمانی رزمندگان پرولتری آلمان است که در مبارزه شان از تو سرمشق گرفته اند و آزادی ، سلامت و جان خود را در راه امر انقلاب فدا کرده ومی کنند». رفیق دیمتروف آلبوم را می پذیرد و رفیق "وبر" را برادرانه و با حرارت در آغوش می گیرد)(کف زدن های ممتد،همراه با هلهله و شادی ).

کنگره ی ما، کنگره ی مبارزه برای حفظ و تامین صلح ،بر ضد تهدید جنگ امپریالیستی است.تلقی ما از مساله ی حفظ و تامین صلح با گذشته فرق دارد.کنگره ی ما نظریه جبری بودن جنگ امپریالیستی را، که در واقع زاییده ی نظریات کهنه سوسیال دمکراسی است رد می کند.

صحیح است که جنگ های امپریالیستی محصول سرمایه داری است.صحیح است که تنها با سرنگون شدن سرمایه داری به تمام جنگ ها خاتمه داده خواهد شد.ولی همچنین راست است که توده های زحمتکش می توانند با عمل و فعالیت های پیکارجویانه ی خود از جنگ امپریالیستی جلوگیری کنند.

دنیای امروز،دنیای 1914نیست.

امروز در یک ششم کره ی ارض یک دولت نیرومند پرولتری که به نیروی مادی سوسیالیسم پیروزمند متکی است،وجود دارد. در سایه ی سیاست خردمندانه صلح اتحاد شوروی تاکنون بارها نقشه های تجاوز کارانه ی جنگ افروزان عقیم مانده است.

امروز پرولتاریای جهانی در مبارزه ی خود علیه جنگ مثل سال 1914تنها به سلاح مبارزات توده ای مجهز نیست.امروز مبارزات توده ای طبقه ی کارگر بین المللی با تاثیر و نفوذ اتحاد شوروی به عنوان یک دولت و با آرتش سرخ نیرومند آن ،که عمده ترین پاسدار و ضامن صلح می باشد، ترکیب و پیوند یافته است.

امروز طبقه ی کارگر جهانی مثل سال 1914تحت نفوذ انحصاری سوسیال دمکراسی ، که با  بورژوازی در یک بلوک عمل می کرد،قرار ندارد.امروز حزب کمونیست جهانی – انترناسیونال کمونیستی وجود دارد.امروز زحمتکشان هوادار سوسیال دمکراسی به سوی اتحاد شوروی و سیاست صلح جویانه ی آن به سوی جبهه ی واحد با کمونیست ها چشم دوخته اند.

امروز خلق های کشورهای مستعمره و نیمه مستعمره آزادی خود را یک امر غیر عملی و تنها یک آرزو نمی دانند.بالعکس ،آن ها بیش از پیش به مبارزه ی قاطعانه علیه برده کنندگان امپریالیست روی می آورند.بهترین گواه این مدعا مبارزه ی مردم چین و قهرمانی آرتش سرخ است.

نفرت ملت ها به جنگ بیش از پیش عمیق می شود و شدت می یابد.بورژوازی که زحمتکشان را به سوی ورطه ی جنگ امپریالیستی سوق می دهد، در واقع جان و هستی خود را به خطر می اندازد. امروز نه تنها طبقه ی کارگر ،دهقانان و سایر زحمتکشان،بلکه ملت های تحت ستم و خلق های ضعیف هم که استقلال آن ها مورد تهدید جنگ جدید قرار گرفته است برای حفظ و تامین صلح پیکار می کنند.حتی بعضی از کشورهای سرمایه داری از ترس این که در نتیجه ی تجدید تقسیم تازه ی جهان متحمل "زیان" نشوند، ذیعلاقه اند تا در مرحله ی معین از جنگ اجتناب کنند.

از این جاست که می توان به تشکیل یک جبهه ی واحد بسیار سریع از طبقه ی کارگر،تمام زحمتکشان و از همه ی ملت ها ،علیه خطر جنگ جدید امپریالیستی امیدوار بود.

کنگره ی ما با تکیه به سیاست صلح جویانه ی اتحاد شوروی وا راده ی صلح جویانه ی میلیون ها زحمتکش ،دور نمای روشن تشکیل یک جبهه ی وسیع ضد جنگ را، نه تنها در برابر پیشاهنگ کمونیست،بلکه در برابر طبقه ی کارگر سراسر جهان و خلق های تمام کشورها نشان داده است.

این که آیا جنگ افروزان فاشیست ویا سایر کشورهای امپریالیستی موفق خواهند شد در آینده ی نزدیک جنگ امپریالیستی جدیدی را شعله ور سازند ، ویا این که دست های تا مفرق به خون آلوده ی آن ها به وسیله ی یک جبهه ی پرتوان ضد جنگ قطع خواهد شد بستگی به درجه ی فعالیت و کارسازی و دامنه ی این جبهه ی جهانی دارد.

کنگره ی ما، کنگره ی اتحاد طبقه ی کارگر ،کنگره ی پیکار به خاطر ایجاد جبهه ی واحد پرولتری است.

ما البته دچار چنین توهمی نیستیم که گویا خواهیم توانست بر مشکلاتی که بخش ارتجاعی رهبران سوسیال- دمکرات در راه ایجاد یک جبهه ی واحد پرولتاری ایجاد خواهند نمود به آسانی غلبه کنیم.ولی حرف این جاست که ما از این مشکلات نمی ترسیم .زیرا ما اراده و خواست میلیون ها کارگر را بیان می کنیم. ما در همان حال که برای تشکیل جبهه ی واحد مبارزه می کنیم در حقیقت به بهترین وجهی از منافع پرولتاریا دفاع می کنیم. زیرا که ایجاد جبهه ی واحد پرولتاریا مطمئن ترین راه و وسیله ی سرنگون کردن فاشیسم و نظام سرمایه داری و جلوگیری از بروز جنگ های امپریالیستی است.

در این کنگره ی ما پرچم اتحادسندیکایی را به اهتراز در آورده ایم .ما به درستی بر روی این مساله تکیه کردیم که کمونیست ها طرفدار این نظریه که سندیکاهای سرخ باید به هرقیمتی مستقلا عمل کنند نیستند. ولی کمونیست ها خواهان وحدت سندیکایی بر پایه و اساس مبارزه ی طبقاتی اند. آن ها می خواهند که یک بار برای همیشه به این وضع که سندیکاهای انترناسیونال آمستردام پیگیر ترین و مصمم ترین هواداران اتحاد سندیکایی و مبارزه ی طبقاتی را از صفوف خود اخراج کنند خاتمه داده شود.

ما می دانیم که تا امروز هم همه ی فعالین سندیکاها که عضو "پروف اینترن" هستند خط مشی جدید کنگره ی ما را به خوبی درک و هضم نکرده اند. هنوز آثار و بقایای خود خواهی های سکتاریستی میان بخشی از فعالین وجود دارد.به خاطر تحقق بخشیدن خط مشی جدید کنگره باید با این آثار و بقایا مبارزه کردو بر آن غالب آمد.ما تصمیم داریم که خط مشی کنگره را به هر قیمتی اجرا نماییم.زیرا تنها به این وسیله ما خواهیم توانست با برادران طبقاتی خود ،با رفقای هم رزم خود وبا کارگرانی که هم اکنون عضو سندیکاهای آمستردام هستند زبان مشترک پیدا کنیم (کف زدن های ممتد نمایندگان).

در این کنگره ما توجه خاصی به ایجاد حزب سیاسی و توده ای واحد طبقه ی کارگر، به جهت خاتمه دادن به نفاق و انشعاب سیاسی در صفوف پرولتاریا که در اثر سیاست همکاری طبقاتی سوسیال- دمکراسی به وجود آمده است مبذول داشته ایم. این مساله، یعنی اتحاد سیاسی طبقه ی کارگر یک مانور نیست. این امر برای سرنوشت آتی مجموعه ی جنبش کارگری از اهمیت ویژه ای برخوردار است.اگر کسانی در میان ما وجود داشته باشند که مساله ی وحدت سیاسی طبقه ی کارگر را یک مانور تلقی کنند، ما علیه آنها ، به عنوان افرادی که با این طرز عمل خود به امر طبقه ی کارگر صدمه و زیان وارد می سازند ،مبارزه خواهیم کرد.

ما بدان جهت با این مساله جدی و صادقانه برخورد می کنیم ،زیرا منافع پرولتاریا آن را طلب می کند. ما برای تحقق یافتن این وحدت یک رشته شرایط مشخص و اصولی را به عنوان اساس کار مطرح کرده ایم.البته این شرایط اصولی ،ذهنی و اختراع ما نیست.این شرایط نتیجه ی تجربیات تلخ پرولتاریا در جریان مبارزه اش بدست آمده است. این شرایط اصولی جوابگوی اراده و خواست میلیون ها کارگر سوسیال – دمکرات بوده و با استفاده از دروس و تجارب شکست های گذشته ی آن ها تدوین شده است.تاریخ مبارزات و تجارب گذشته ی تمام جنبش انقلابی کارگری صحت این شرایط اصولی را ثابت کرده است.

و از آن جایی که کنگره ی ما به نام اتحاد پرولتاریا جریان یافت ،بنابراین این کنگره،تنها کنگره ی پیشاهنگ کمونیست نیست، بلکه کنگره مجموعه ی طبقه ی کارگر بین المللی است که خواستار وحدت سیاسی و سندیکاهای پیکارجو می باشد.

اگر چه در کنگره ی ما نمایندگان سوسیال - دمکرات و نمایندگان غیر حزبی ها شرکت نداشتند، و اگر چه نمایندگان آن دسته از کارگران که به زور وارد سازمان های فاشیستی شدند نمی توانستند در آن حضور یابند،با این حال کنگره ی ما تنها برای کمونیست ها سخن نگفته ،بلکه بیانگر افکار و احساسات اکثریت طبقه ی کارگر بود.

و اگر سازمان های مختلف المسلک امکان داشتند تصمیمات ما را آزادانه در میان پرولتاریای سراسر جهان ببرند و می توانستند آن را مورد بحث و مذاکره ی آزادانه قرار دهند بی شک آن ها این تصمیمات را که شما به اتفاق آرا به آن رای داده اید مورد پشتیبانی و حمایت خود قرار می دادند.

ما وظیفه داریم که طبقه ی کارگر را از تصمیمات خود آگاه ساخته و آن را در عمل به تصمیمات مجموعه ی طبقه کارگر بدل سازیم.فقط رای دادن به این تصمیمات کافی نیست.و کافی هم نیست که آن ها را  فقط در میان اعضای حزب کمونیست ببریم. ما می خواهیم کارگرانی که عضو احزاب انترناسیونال دوم و سندیکاهای آمستردام هستند و همچنین کارگرانی که به سایر سازمان ها و جریانات سیاسی  وابسته می باشند،به اتفاق این تصمیمات را مورد بحث قرار دهند و اصلاحات و پیشنهادات خودشان را ارائه دهند و سپس به اتفاق هم راه و چگونگی تحقق بخشیدن آن ها را پیدا کنیم.

کنگره ی ما ، کنگره ی سمت گیری های تاکتیکی جدید برای انترناسیونال کمونیستی بوده است.

کنگره ما با تکیه بر مواضع مستحکم مارکسیسم – لنینیسم ،مواضعی که مجموعه ی تجارب جنبش کارگری بین المللی و پیش از همه پیروزی انقلاب کبیر اکتبر آن را ثابت کرده است و همچنین موافق روح با کمک شیوه ی مارکسیسم – لنینیسم جان داد،متناسب با تغییرات حاصله در اوضاع و احوال جهانی ،در خط مشی های تاکتیکی انترناسیونال کمونیستی تغییرات جدی وارد کرده است.

کنگره تصمیم راسخ گرفته است که تاکتیک های جبهه ی واحد را به طریق تازه ای پیاده کند.کنگره مصراً طلب کرده است که کمونیست ها نه تنها به تبلیغ شعارهای کلی و عمومی درباره ی دیکتاتوری پرولتاریا و حکومت شوراها اکتفا نکنند،بلکه می باید نسبت به تمام مسائل سیاسی داخلی و خارجی کشور خود، نسبت به تمام مسائل مبرمی که با منافع حیاتی طبقه ی کارگر ،ملت خود و جنبش کارگری بین المللی مربوط می شود از یک سیاست مشخص فعال و بلشویکی پیروی نمایند.کنگره مصراً خواست که تمام اقدامات و حرکات تاکتیکی احزاب کمونیست بر تجزیه و تحلیل دقیق شرایط داخلی و واقعیت کنکرت استوار بوده و مبتنی بر محاسبه ی تناسب نیروهای طبقاتی و نیز سطح آگاهی  و سیاسی توده های وسیع باشد.کنگره خواستار محو کامل همه ی آثار و بقایای سکتاریسم از پراتیک جنبش کمونیستی است.زیرا سکتاریسم در لحظه ی معین بزرگترین مانع در راه اجرای سیاست توده ای بلشویکی واقعی احزاب کمونیستی می باشد.

کنگره در همان حال که از قاطعیت خود در اجرای این خط مشی تاکتیکی خرسند است، و با این اطمینان که ادامه ی این راه موفقیت های بزرگی را نصیب احزاب ما خواهد نمود ،در عین حال این امکان را نیز از نظر دور نگه نمی دارد که اجرای این خط مشی بلشویکی در عمل همیشه بدون اشتباهات و بدون انحرافات ،انحراف به راست(دنباله روی از حوادث) و یا انحراف به "چپ" (انفراد سکتاریستی )، نخواهد گذشت.این راه ،راه همواری نیست.لیکن این که کدام یک از این خطرات "به طور کلی" خطر عمده است، در این زمینه فقط آدم های سطحی و اسکولاستیک می توانند جر و بحث کنند.آن خطری بزرگتر و خطرناکتر است که در لحظه ی مفروض و معین،در یک کشور مفروض و معین بیش تر مانع اجرای خط مشی کنگره ی ما و مانع اجرای سیاست توده ای و صحیح احزاب کمونیست  بشود.

منافع امر کمونیسم در مبارزه ی مشخص بر ضد انحرافات است نه مبارزه "به طور کلی". علیه تمایلات زیان بخش باید فوراً و قاطعانه عمل نمود.اشتباهات را باید به موقع تصحیح کرد.تعویض مبارزه ی ضروری ، مشخص و به موقع علیه انحرافات با یک نوع تمرین جستجوی چیزی که اساساً وجود ندارد یک عمل مضر و غیر قابل قبول است.

در پراتیک حزبی باید به ابتکار افراد میدان داد.نظریات افراد باید دقیقاً مورد توجه قرار گیرد.آن ها باید بتوانند در طرح مسائل حزبی و حل آن ها به حزب کمک کنند.نباید هر گونه شک و تردید و یا انتقاد اعضای حزب را که به وظایف و مسائل عمل جنبش مربوط می شود، عجولانه به عنوان یک نوع انحراف ارزیابی کرد.باید تمام کوشش را به عمل آوریم تا اگر رفیقی مرتکب اشتباهی شد امکان یابد در عمل اشتباه خود را تصحیح کند. و فقط آن هایی که سرسختانه در اشتباه خود پافشاری می کنند و یا سازمان حزب را برهم می زنند باید مجازات سازمانی شوند.

ما در همان حال که در جهت وحدت طبقه ی کارگر مبارزه می کنیم باید با حرارت و با آشتی ناپذیری بیش تر برای وحدت داخلی احزاب خود مبارزه کنیم .در صفوف ما محلی برای فراکسیون ها و تحریکات فراکسیونی نمی تواند وجود داشته باشد.کسی که می خواهد وحدت آهنین صفوف ما را به نحوی از انحا برهم بزند، ما باید به همان گونه که لنین به ما آموخت با او با انضباط بلشویکی برخورد کنیم.بگذار این اخطاری باشد برای آن عناصری که در این و یا در آن حزب لانه کرده اند و تصور می کنند که می توانند از مشکلاتی که حزبش با آن روبرو است و یا از جراحات حاصله از شکست و یا از ضرباتی که دشمن وحشی به آن وارد آورده خواهند توانست برای اجرای نقشه های فراکسیونی خود استفاده کنند و منافع گروهی خود را به پیش ببرند. بگذار همه بدانند که حزب مافوق همه چیز است. وحدت بلشویکی حزب را مانند مردمک چشم خود حفظ کنیم - این اولین و عالی ترین قانون بلشویسم است!

کنگره ی ما ،کنگره ی انتقاد از خود بلشویکی و تحکیم رهبری انترناسیونال کمونیستی و شعبات آن است.

ما از این که آشکارا اشتباهات، نقاط ضعف و نواقص موجود در صفوف خود را نشان دهیم هراسان نیستیم.زیرا ما یک حزب انقلابی هستیم. و این حزب می داند فقط در صورت دور انداختن تمام آن چیز هایی که مانع پیشرفت کار آن به مثابه یک حزب انقلابی است می تواند رشد و پیشرفت کند و وظایف خود را انجام دهد.

و کاری که کنگره ی ما با انتقاد بی رحمانه ی خود از سکتاریسم از خود راضی ، شماتیسم، الگوسازی ، خوش باوری و تعویض اسلوب رهبری حزب با اسلوب رهبری توده ها انجام داده است،تمام این کارها باید به طور مقتضی در محل ها، در تمام احزاب، در تمام حلقه ها و شبکه های جنبش ما ادامه یابد، زیرا این امر یکی از اساسی ترین پیش زمینه های اجرای صحیح تصمیمات کنگره در زندگی است(کف زدن های ممتد).

 کنگره، در قطعنامه ی خود که بر پایه ی گزارش هیات اجرائیه تنظیم شده تصمیم گرفته است رهبری عملی و روزانه ی جنبش ما را در خود شعب متمرکز کند . این امر به ما امکان می دهد و ما را موظف و متعهد می سازد که فعالیت وسیعی را در جهت آموزش و پرورش و تربیت کادرها شروع کنیم و احزاب کمونبیست را با رهبری واقعی بلشویکی تقویت نماییم،تا این احزاب در مواقع بروز حوادث ناگهانی بتوانند بر پایه ی تصمیمات کنگره های انترناسیونال کمونیستی و پلنوم های هیات اجرائیه وظایف سیاسی و تاکتیکی جنبش کمونیستی را پیاده کنند. موقع انتخاب ارگان های رهبری ،کنگره سعی کرد رهبری انترناسیونال کمونیستی از کسانی تشکیل دهد که خط مشی ها و تصمیمات جدید کنگره ی ما را می پذیرند و آماده هستند تا قاطعانه، نه به خاطر اجرای وظیفه ،بلکه از روی اعتقاد عمیق آن ها را اجرا نمایند.

همچنین باید در تمام کشورها تطبیق صحیح تصمیمات متخذه تامین گردد. و اجرای دقیق این امر به آزمایش کادرها ،تقسیم مناسب آنها بستگی دارد. ما می دانیم که این وظیفه ی آسانی نیست.نباید فراموش کرد که بخشی از کادرهای ما اصولا با روح تبلیغات کلی و عمومی پرورش یافته اند نه بر اساس تجربه ی سیاست توده ای بلشویکی.ما باید  تمام کوشش خود را به کار ببریم تا به کادرهای خودمان کمک کنیم که آن ها را با روحیه ی جدید، با روحیه ی تصمیمات کنگره  بازسازی کنند. و اگر افرادی یافت می شوند که به رغم کوشش ما نمی خواهند به این باز سازی تن در دهند،احزاب ما باید نتیجه گیری های لازم را از آن به عمل آورند، یعنی امور را  به دست افرادی بسپارند که به صحت و عملی بودن تصمیمات تازه ی کنگره ی ما جداًاعتقاد دارند.

 رفقا ما عالماً جملات پر سر و صدا را درباره ی دورنمای انقلابی از گزارش ها و همچنین از تصمیمات کنگره حذف کرده ایم.علت آن این نیست که ما درباره ی ارزیابی آهنگ تکامل انقلابی به اندازه ی گذشته خوشبین نیستیم،بلکه می خواهیم احزاب خود مان را از هر گونه تمایل به تعویض فعالیت بلشویکی با جمله پردازی انقلابی و یا مباحثات بی حاصل درباره ی ارزیابی دورنمای انقلابی بازداریم. ما ضمن مبارزه ی قاطعانه بر ضد هرگونه تکیه کردن به جنبش خود به خودی ، جریان تکامل انقلاب را نه به عنوان یک ناظر،بلکه به عنوان شرکت کنندگان فعال در این جریان دنبال می کنیم. ما در حالی که به عنوان یک حزب انقلابی که در هر مرحله ی جنبش  وظایفی را که جوابگوی منافع انقلاب و متناسب با شرایط ویژه ی مرحله ی مفروضی است انجام می دهیم و با محاسبه ی دقیقی که از سطح سیاسی توده ی وسیع زحمتکشان به عمل می آوریم،  در حقیقت به بهترین وجهی ایجاد پیش زمینه های ذهنی لازم را برای پیروزی انقلاب پرولتری تسریع می کنیم.

مارکس در نامه ی خود به کوگلمان می نویسد:" باید هر چیز را همان طور که هست پذیرفت و قبول نمود، یعنی از منافع انقلابی به ترتیبی که جوابگو و منطبق با اوضاع و احوال باشد حمایت و دفاع نمود" 1. این موضوع هرگز نباید فراموش شود.

رفقا،ضرور است که تصمیمات کنگره ی جهانی را میان توده ها ببریم و آن ها را برای توده ها توضیح داده و تشریح کنیم.این تصمیمات باید به عنوان راهنمای عمل توده ها به کار بسته شود.در یک کلام، باید به گوشت و خون میلیون ها زحمتکش بدل گردد.

ضرور است ابتکار کارگران در محل ها،ابتکار سازمان های پائینی احزاب کمونیست و جنبش کارگری ،در اجرای این تصمیمات حداکثر تقویت و تشدید گردد.

نمایندگان پرولتاریای انقلابی وقتی کنگره را ترک می کنند،باید این اعتقاد  را به کشور خود ببرند که ما کمونیست ها مسئول سرنوشت طبقه ی کارگر و جنبش کارگری ،مسئول سرنوشت ملت خود و نیزمسئول سرنوشت تمام بشریت زحمتکش هستیم.

دنیایی که با دست کارگان بنا شده،از آن ما کارگران است نه از آن انگل ها و بیکاره ها.حکومت و فرمانروایان کنونی دنیای سرمایه داری موقتی هستند.

پرولتاریا صاحب و فرمانروا ی اصلی و واقعی دنیا است.پرولتاریا باید به حقوق تاریخی خویش دست یابد و قدرت حکومت را در سراسر جهان به دست گیرد!

ما شاگردان مارکس،انگلس و لنین هستیم.ما باید شاگردان شایسته ی آموزگاران کبیر خود باشیم.

ارتش سیاسی میلیونی ما با غلبه کردن بر تمام مشکلات و موانع و با عزم راسخ خود دژ سرمایه داری را منهدم خواهد نمود و پیروزی سوسیالیسم را در سراسر جهان تامین خواهد کرد.

زنده باد وحدت طبقه ی کارگر !

زنده باد هفتمین کنگره ی انترناسیونال کمونیستی !

(کف زدن های ممتد تمام نمایندگان،انترناسیونال می خوانند و به رفیق دیمتروف درود می فرستند!)

 

1.           نامه ی مارکس به کوگلمان ، 23 اوت سال 1886.ک.مارکس،ف.انگلس،جلد 25 ،سال 1934،صفحه ی 475(به روسی)

 

 

 

 

در راه اتحاد همه ی نیروهای ضد فاشیستی جوان اقدام کنیم.

سخنرانی در برابر کنگره ی ششم انترناسیونال کمونیستی جوانان

25 سپتامبر سال 1935

 

رفقا! شادباش رزمی کمیته ی مرکزی انترناسیونال کمونیستی را با گرمی به شما ابلاغ می کنم(کف زدن های شدید)هیچ خطری ،هیچ نوعی تهدید فاشیستی و پلیسی نتوانست راه دشوار و طولانی شما را به سوی پایتخت پرولتاریای سرخ ببندد و مانع شود در این جا جمع شوید و پیرامون وظایف اتحاد نیروهای زحمتکش نسل جوان ، در روح انترناسیونالیستی ،برادری و دوستی به بحث و گفتگو بپردازید.

کنگره ی شما ،کنگره ی جوانان انقلابی است،کنگره ی نیروی پر توان نسل معاصر است. چه بسیار رزمندگان پر شور راه زحمتکشان جهان در این کنگره گرد هم آمده اند.

من با غرور و علاقه ی بی حد به نام نسل پیرتر به شما گارد جوانان زحمتکش کشورهای دور و نزدیک جهان تبریک می گویم(کف زدن های شدید).

 رفقا یک ماه پیش در این سالنی که هم اکنون شما گرد هم آمده اید، هفتمین کنگره ی انترناسیونال کمونیستی پایان یافت.کنگره ی انترناسیونال در پرتو آموزش  مارکس ،انگلس و لنین تمام مسائل عمده ی جنبش جهانی کارگری را مورد بررسی قرار داد. کنگره راه جلوگیری از تشتت،تفرقه جوئی و اتحاد همه ی نیروهای زحمتکش را در مبارزه علیه استثمارگران و ستمگران، علیه فاشیسم و جنگ تعیین کرد.کنگره ی انترناسیونال کمونیستی به ویژه توجه خاص نسبت به جنبش جوانان ،به عنوان یکی از مهم ترین مسائل جنبش انقلابی مبذول داشت.کنگره با درک این واقعیت که پیروزی پیکار طبقاتی زحمتکشان بستگی به تکامل درست و موفقیت آمیز جنبش جوانان، به گسترش توده ای و همه جانبه ی آن دارد به بررسی این مسائل پرداخت.

فاشیسم در همان حال که بهترین مبارزان جوان را نابود می کند، می کوشد با عوام فریبی خود را به توده های جوانان نزدیک کند .فاشیسم می کوشد فعالیت رزمی و رو به تکامل جوانان را به سود هدف های ارتجاعی خویش ، به منظور تبدیل نسل جوان به تکیه گاه امپریالیسم - مورد استفاده قرار دهد.

دولت فاشیستی در همان حال که جوانان زحمتکش را از همه ی حقوقی که به آنان تعلق می گیرد محروم می کند، درهای سربازخانه ها را به روی آنها می گشاید .می کوشد جوانان را به برده های گوش به فرمان، تابع و مطیع سرمایه ی مالی در جنگ های میهنی و امپریالیستی تبدیل کند.

ما در برابر فاشیسم، در برابر خطر جنگ امپریالیستی که به ویژه در ارتباط با تدارک هجوم فاشیسم ایتالیا به اتریش و تشدید سیاست تجاوزی فاشیسم آلمان رو به افزایش است چه می توانیم بکنیم؟

ما می توانیم و باید در برابر آن ها با تشکل تمام نیروهای ضد فاشیستی و در درجه ی نخست اتحاد و تشکل نسل جوان ،با ارتقاء هزار بار بیش تر نقش و فعالیت جوانان در مبارزه ی طبقه ی کارگر برای منافع و خواست های خود سدی پر توان تشکیل دهیم.

بگذار تمام فعالیت کنگره ی انترناسیونالیستی کمونیستی جوانان صرف رسیدن به این هدف نزدیک و اساسی گردد.(کف زدن های شدید).

ما انتظار داریم شما براساس تجربیاتی که به دست آورده اید،همچنین با توجه به تصمیمات هفتمین کنگره ی انترناسیونال کمونیستی خواهید توانست راه درست حل مهم ترین مسائل جنبش جوانان- تشکل تمام جوانان ضد فاشیست و در درجه ی نخست کارگران جوان و از جمله همبستگی و اتحاد با جوانان سوسیالیست- را بیابید.

ولی شما قادر نخواهید بود به این هدف جامه ی عمل بپوشانید،اگر مانند پیش سازمان های جوانان کمونیست را به سازمان های شبیه احزاب کمونیست تبدیل کنید، اگر مانند پیش در قالب سکتاریسم محدود بمانید،اگر به انفراد خویش در زندگی ،به جدائی خویش از توده ها پایان نبخشید.

تمام جوانان ضد فاشیست خواهان وحدت و سازمان دادن نیروهای خود هستند . برای همین ،شما رفقا باید آنچنان راه هایی ،آنچنان اشکال و شیوه هائی برای کار بیابید که امکان تامین تشکل و گسترش سازمان های جوانان از نوع جدید را در کشورهای سرمایه داری امکان پذیر سازد. سازمان هائی که منافع حیاتی  جوانان زحمتکش برای آن ها غریب و بیگانه نباشد.تشکیل چنین سازمان هائی ، بدون آن ها به سازمان های احزاب سیاسی شباهت داشته باشد، بدون آن که تقلید خشک احزاب کمونیست باشند،باید در راه منافع جوانان،در راه انجام خواست های آنان مبارزه کند، جوانان را به پیکار طبقاتی بکشد،در روح انترناسیونالیسم پرولتری، در روح مارکسیسم – لنینیسم تربیت کند.

آنچه که کنگره ی شما باید با دقت انجام دهد بررسی و ارزیابی دقیق کار سازمان های جوانان کمونیست است تا آن ها را بتواند به درستی تجدید سازمان دهد و همه ی آنچه را که در راه آن ها ، در راه کار با توده های جوان ،در راه ایجاد جبهه ی واحد و وحدت جوانان مانع ایجاد می کند از میان بردارد.

ما انتظار داریم انترناسیونال کمونیستی جوانان تمام فعالیت خود را به این امر مبذول دارد تا همه ی اتحادیه ها، سازمان های فرهنگی ، آموزشی و ورزشی جوانان زحمتکش ،همه ی سازمان های انقلابی،انقلابی – خلقی ،سازمان های رهائی بخش ملی و ضد فاشیستی  جوانان را در مبارزه علیه فاشیسم و جنگ ،برای احقاق حقوق حقه ی نسل جوان متحد و متشکل کند.

ما با خرسندی شاهد کوشش درخور و تحسین  جوانان کشورهای فرانسه و ایالات متحده ی آمریکا در راه ایجاد جبهه ی واحد توده ای  جوانان زحمتکشیم.آن ها در این راه به موفقیت های ارزنده ای دست یافته اند.تمام بخش های انترناسیونال کمونیستی جوانان باید از تجربه ی رفقای جوان ما در فرانسه و آمریکا بیاموزند (کف زدن ها)

در بسیاری از کشورها روند نزدیک شدن هر چه بیش تر جوانان کمونیست با جوانان سوسیالیست با موفقیت انجام می شود.نمونه ی درخشان آن همکاری جوانان کمونیست و سوسیالیست در اسپانیا است که کنگره ی انترناسیونال کمونیستی جوانان به نمایندگان آنان صمیمانه شادباش می گوید(کف زدن ها).

بدین ترتیب،رفقا، با شجاعت در راه اتحاد با جوانان سوسیالیست ،در راه همکاری با آن ها برای ایجاد سازمان های واحد جوانان پیش روید. در راه اتحاد همه ی نیروهای ضد فاشیستی جوانان با شجاعت گام بردارید.!

کمیته ی اجرائیه ی انترناسیونال کمونیستی با همه ی نیرو از شما حمایت خواهد کرد. از ابتکار و فعالیت شما در مبارزه برای وحدت، در پیکار برای تامین منافع حیاتی همه ی جوانان زحمتکش پشتیبانی خواهد نمود.

میلیون ها دختر و پسر جوان در جوامع سرمایه داری که در شرایط غیر قابل تحملی زیست می کنند،جوانانی که در سازمان های مختلف عضو هستند یا خارج از هر سازمان و تشکیلاتی قرار دارند، جوانانی که در سازمان های مختلف، در سازمان هائی که توسط دشمن طبقاتی آن ها رهبری می شود فعالیت می کند، همه ی آنها برادران و خواهران شما هستند و شما می توانید و باید با کار پیگیر خود آن ها را به سوی سوسیالیسم جلب کنید.

منتظر این نمانید که بین احزاب کمونیست و سوسیالیست و سازمان های دیگر کارگری وحدت صورت گیرد!

 

شجاع باشید،مستقل عمل کنید، با ابتکار خود گره ازکارها را بگشائید (کف زدن ها).

کنگره ی شما ،کنگره ی بخش فعال ترین و فداکارترین نسل جوان معاصر است.شما نمی توانیدو نباید دور از جنبش همگانی وحدت، جنبشی که هر چه بیش تر با استقبال طبقه ی کارگر روبرو می شود، تحکیم و تکامل می یابد قرار گیرید. شما نباید مانند انترناسیونال سوسیالیستی جوانان منتظر دستور "از بالا" باشید تا به حمایت از جبهه ی وحدت و اتحاد عمل زحمتکشان جوان در یک سازمان بپردازید.

من به نام کمیته ی اجرائیه ی انترناسیونال کمونیستی اعلام می کنم، جوانان ما، همه ی آنها که در انترناسیونال کمونیستی جوانان متحد شده اند،امکان دارند و امکان خواهند داشت جنبش انقلابی خود را به طور مستقل تکامل بخشند و مسائل مربوط به این جنبش را حل کنند(کف زدن ها).

کمونیست هائی که در سازمان های جوانان فعالیت می کنند باید از طریق متقاعد کردن جوانان ،نه دستور دادن به آن ها به نام حزب،زمینه ی اجرای تصمیم های سازمان را فراهم نمایند.آن ها باید آنچنان عمل کنند که بتوانند اعتماد نسل جوان را به خود جلب کنند.

من سخنان لنین را خطاب به جوانان و سازمان های آن ها که در مرکز توجه انترناسیونال کمونیستی قرار دارد به یاد می آورم:

"اغلب اتفاق می افتد، نمایندگان نسلی که پا به سن نهاده اند، پیران و سالخوردگان نمی توانند آن طور که باید با جوانانی که  به ناچار نه از همان راه، نه به همان شیوه و نه در آن شرایطی که آن ها به سوسیالیسم گرائیده اند ،به سوسیالیسم روی می آورند رفتار کنند.به همین جهت ما  درباره ی چگونگی استقلال سازمانی جوانان نباید قید و شرط قرار دهیم . و این فقط به خاطر این نیست که اپورتونیست ها از این استقلال می ترسند،بلکه ماهیت کار چنین استقلالی را ضرور می شمرد.برای این که بدون استقلال کامل، جوانان نه می توانند متخصصین خوب تحویل بدهند و نه برای پیشبرد سوسیالیسم آمادگی کسب کنند."

رفقا باید بیاموزیم.درهمان حال که مبارزه می کنیم بیاموزیم!

تمامی فعالیت عملی روزانه ی خود را با آموزش عمیق منابع اصلی مارکسیسم- لنینیسم هماهنگ سازید.چراکه بدون تئوری انقلابی عمل انقلابی نمی تواند وجود داشته باشد.

مبارزان سرسخت و پیگیر ،جوانان شجاع،ضد فاشیسم و ضد کاپیتالیسم برای همه ی جوانان نمونه باشید!(کف زدن ها).

پرچم آزادی بشریت را از بردگی سرمایه داری ،پرچم انترناسیونالیسم کمونیستی را افراشته نگاهدارید(کف زدن های شدید).

نسل جوان زحمتکش جهان را زیر این پرچم متحد کنید!

این پرچم کبیرترین پیروزی ها، هم اکنون در یک ششم کره ی ارض در اهتزاز است و در همه ی جهان به اهتزاز درخواهد آمد!(همه برمی خیزند .کف زدن های شدید).

 

 

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin مطلب را به آزادگی بفرستید:Azadegi  

     بازگشت به صفحه نخست

نامه ها ومقالات خودرا به نشانی webmaster@rahman-hatefi.net  بقرستید

انتشار اخبار، مقالات و بیانیه ها در این صفحه الزاماً به معنای تایید آن‌ها نیست
 
    اشتراك در نویدنو

  

نشانی پست الکترونیک: