نویدنو 14/06/1399
چاپ مطلب
ارژنگ ماه نامه ادبی، هنری و اجتماعی نوید
نو شماره 10 شهریور ماه 99 منتشر شد
ارژنگ؛ ماهنامۀ ادبی، هنری و اجتماعی نویدنو، شمارۀ
۱۰
شهریور
۱۳۹۹
با آثاری از: ع.آلعمری/ امید/ ع.براتی/ ک.تیموریفر/ ع.جعفری(ساوی)/
د.جلیلی/ ا.جنتیعطایی/ س.ح.حسینی/ م.خلیلی/ آ.زیس/ م.ر.شفیعیکدکنی/
ع.سرهنگی/ ا.طاهری/ ن.طاهری/ ا.طبری/ غ.طبری/ ک.عابدی/ م.ر.فرضی/
م.فلاحزاده/ م.کبورانی/ ت.گیلانی/ ع.مجتهدجابری/ ا.محبوب/
س.ک.مردمدوست/ ب.مطلبزاده/ س.منتظری/ س.مهدیپور/ ر.مهربان/ ن.میر/
پ.نرودا/ پ.یغمایی/ و دیگران... منتشر شد.
سرسخن
اِنَّ الْحَیاةَ عَقیدَةٌ وَ جِهادٌ
این عبارتِ مشهور عربی که زندهیاد
خسرو گلسرخی
آنرا در آغاز دفاعیاتش در بیدادگاه رژیم پهلوی بهکار برد و بسیاری از
نیروهای مذهبی به ویژه در ایام ماه محرّم از روی اشتباه به حسین ابن
علی (امام سوم شیعیان) منتسب میکنند*،
به تنهایی دارای مفهومی عمیقا انقلابی- انسانی است که در سراسرِ تاریخ
خونبار مبارزاتِ طبقاتی جوامع، الگوی زندگی و فلسفۀ تلاشِ اکثر رهبران
و شخصیتهای انقلابی ورزمندگان راهِ رهایی وسعادت بشر بوده است.
فریدالدّین عطارنیشابوری به منظور تبیین این نگاهِ کنشگرانه و پویا
(یعنی داشتن هدف و عقیدهای در زندگی
–هرچه
باشد- و تلاش برای رسیدن به آن تا پای جان)، با نقل متن تذکرهای از "شیخ
جُنیدِ عراقی"
در کتاب "تذکره
الاُولیاء"
آورده است:
"نقل است که در بغداد دزدی را آویخته بودند. جُنید برفت و بر پای او
بوسه زد. از او سوال کردند. گفت: هزار رحمت بر وی باد که در کارِ خود
مَرد بوده است و چنان این کار را به کمال رسانیده است که سَر در سِرِّ
آن کار کرده است..."همان
تذکرهای که احسان طبری نیز درکتاب با پچپچۀ پاییز با نثرِ موزونِ
شاعرانه چنین بیان می کند:
بیهوده زاهدِ بسطامی دزدِ به دار آویخته را پایْ نبوسید و نگفت:
«آفرين باد! به جایی رسید که دَر خوردِ این دار شد...»
** این درکِ انقلابی از فلسفۀ زندگی با هدفِ مبارزۀ پیگیرانه برای
رهایی از بندهای فقر و ذلت و
بردگی و
بندگی تا پای جان، البته فاصلۀ معناداری با درکِ باژگونه از سیرۀ
پیشوایان انقلابی دارد که این روزها در برخوردِ سهلانگارانۀ مسئولین و
گروهی از مردم با موضوع "عزاداری محرم در شرایط کرونایی" شاهد آن
هستیم.
محرم و موجِ سومِ اپیدمی کرونا
مراسم عزاداری محرم امسال با فرمان نابخردانۀ رییس جمهور روحانی مبنی
بر "برگزاری
عزاداری محرم در کلیه نقاط قرمز و زرد و سفید کشور به هر قیمت"،
در شرایطی کلید خورد که ویروس کرونا به موجب آمارهای خود مسئولان حدود
400هزار مبتلاء و 25 هزار قربانی (معادل سقوط 250 فروند هواپیمای
فوکر100) از مردم ایران گرفته و تنها نقطۀ سفید کشور که جزیرۀ ابوموسی
بود نیز در وضعیت هشدار قرار گرفته است. دکتر زالی، رییس ستاد مقابله
با کرونا نیز اعتراف کرده بود که: "افزایش
شیوعِ کرونا در ماههای اخیر نتیجۀ خطای راهبردی بود!"
اکنون در آستانۀ موج سومِ اپیدمی، فرمان اخیر روحانی اقدامی جز همدلی
و همزبانی و گردن نهادن به خواستِ مداحانی چون
سعید حدادیان
نبود که گفت "حتی اگر بمیریم هم محرم را برگزار میکنیم و دستۀ عزاداری
بزرگی ازمیدانِ آزادی تامیدانِ انقلاب بهراه میاندازم!"؛ و یا محمود
کریمی که با راه انداختن
تکیۀ سیّار
در کوچه و خیابانهای تهران، حتی برخی دستورات نیمبند و تعارفآمیز
روحانی را به "هیچ" هم نگرفتند! تصاویر مربوط به برخی مراسم و تکایا در
این روزها نشان میدهد که خیلِ عظیمِ عزاداران بهرغمِ توصیههای اکید
و مکررِ مراجع پزشکی کشور، یا از ماسک استفاده نکردهاند و یا بهرغمِ
داشتن ماسک، فاصلۀ فیزیکی موردِ توصیه را رعایت نکردهاند. این عدم
رعایتهای جسورانه و نیز انبوهِ سفرهای برخی هممیهنانِ خوشگذران و
بیمبالات (با افزایشی 9درصدی نسبت به زمان مشابه سالقبل که ازکرونا
خبری نبود!)، به ویژه درشرایطی که
تصاویری از مراسم عزاداری تکنفرۀ رهبرِ نظام
در شبکههای اجتماعی دستبهدست میشد، رفتاری معنادار و بسیار
نگرانکننده است. نگرانکننده (نه فقط از بابت فاجعۀ مرگبارِ موج سومِ
شیوع کرونا که امری قطعی است)، از این بابت که اگر بههر دلیلی کشور
مورد تجاوزِ نظامی قرار گیرد (که با شرایط حاکم بر منطقه و
ماجراجوییهای ترامپ در آستانه انتخاباتِ پیشِ روی آمریکا چندان بعید
هم نیست!)، بهراستی چه کسانی از "میهنِ اسلامی" دفاع خواهند کرد؟
مُشتی لات و اوباش و سرمایهدار نعلینپوش که سود و منفعتِ جیبِ خود را
بر جانِ مردم ترجیح میدهند و برای تصمیمات بعضا درستِ حکومتی پشیزی
ارزش قائل نیستند؟ در پیِ برگزاری کنکور سراسری با حضور495 داوطلب
مبتلا به کرونا، پشتِسر گذاشتن مراسم دهۀ اول محرم و بازگشت جمعیت
انبوهِ مسافران، به زودی شاهد منحنی رشدِ آمارهای ابتلاء و مرگ
هممیهنان ناشی از تکرارِ همان"خطای
راهبردی"مسئولین
خواهیم بود و مانند همیشه، هزینۀ سنگینِ این خیرهسری و اهمالِ مسئولین
در امرِ مقابلۀ موثر را بازهم کارگران و زحمتکشان، یعنی اکثریتِ مردمِ
ستمدیدۀ ایران خواهند پرداخت. مردمی که کمرشان در اثر تحریمهای
ظالمانۀ امپریالیسمِ نابکار از یکسو، و فساد و غارت گسترده و سلبِ
مالکیت بیرحمانه
از داراییهای مردم توسط سرمایهداران نئولیبرالِ حاکم و پا
اندازانِشان در داخل ازسویی دیگر، تا به زانو خم شده است. آنها درعین
حال چیزی هم برای از دست دادن ندارند و بارها با خواستِ تغییر شرایط
زندگی در خیزشهای دی96 و مرداد97 و آبان98 به میدان آمدهاند و موقتا
سرکوب شده اند. شاید موج اعتصاباتِ سراسری کارگران در بیش از 55 مرکز
نفتی، پتروشیمی، پالایشگاهها و نیروگاههای برق در 12 استان و 23
شهرکه از 11 مرداد آغاز و اکنون وارد دومینماهِ خود شده، بتواند رنگِ
تازهای ازطراوت وپویایی به جنبشِ تحولطلبی مردمِ ایران بزند:
نقشآفرینی هرچه گستردهتر طبقۀ کارگر قهرمان در جنبشی که به گفتۀ کارل
مارکس "هر گامِ آن مهمتر از یک دوجین برنامه است".
ترکیدنِ حباب قیمتی سهام در بورس
مطابق با پیشبینی ما در سرسخن شماره پیش پیرامون وضعیت بازار بورس، در
هفتۀ نخست شهریور شاهد ریزش قیمت سهام شرکتها در بورس تهران و افتِ
شاخص کل از حدود 2 میلیون به حدود 5/1 میلیون بودیم که چگونه 25 درصد
از دارایی سرمایهگذاران حقیقی (عموما از اقشار محروم) یک شَبه پودر شد
و به هوا رفت! در آن شرایط هیجانی، اگرچه دولت از ناحیه عرضه سهام
شرکتهای خود در بورس موفق به جبران بخشی از کسری بودجه خود شد، اما هم
میهنانی که به امید حفظ ارزش اندک سرمایه خود وارد بورس شده بودند،
دچار خسارت غیرقابل جبرانی شدند. ناگفته پیداست که این روندِ ریزش
حبابِ قیمتی تا مرزِ واقعیشدن قیمتها در بورس میتواند همچنان تداوم
یابد و یا آغازی باشد بر فروپاشی اقتصادِ بیمار و بحرانی کشور در
آستانۀ موج سوم فاجعۀ مرگبارِ شیوع ویروس کرونا.
در این سالگردِ "مُردادِ
کودتا"
و "تابستانِ
کُشتار"؛
دو سه هفتۀ دیگر را نیز باهم بهانتظار مینشینیم تا عیارِ آن تصمیماتِ
نابخردانۀ مسئولین و این رجزخوانیهای لاتمنشانه در پوشش اعتقاداتِ
مذهبی که
جان و مال مردم را این چنین به حراج گذاشته و
با مفهومِ انقلابی شعر یا شعارِ
"اِنَّ الْحَیاةَ عَقیدَةٌ وَ جِهادٌ"
فرسنگها فاصله دارد، بر همگان آشکار شود.
شورای دبیران ارژنگ
*
عبارت
"اِنَّ الْحَیاةَ عَقیدَةٌ وَ جِهادٌ"
در واقع مصراع دوم از یک بیت شعر از "احمد
شوقی"
Ahmad shawqy
(25
دسامبر
۱۸۶۸–۱۳
دسامبر
۱۹۳۲)
، شاعر بزرگ عرب اهل مصر به این مضمون است: "قف
دونَ رأیک فی الحیاة مُجاهِداً/ إنّ الحیاة عقیدة و جِهاد"
(در زندگی پای عقیدهات بایست و در راهِ آن تلاش کن؛ به راستی که
زندگی، عقیده داشتن و در راهِ آن تلاش کردن است) که بر بالای دو
روزنامه «
الجهاد"
و "الحیاة"
در کشور مصر و لبنان چاپ شده و جزئی از لوگوی آنهاست.
آیتالله مطهری
ضمن اینکه تعلق این عبارت به معصوم را قبول نداشت، محتوای آنرا نیز
مغایر با "مبانی اسلامی" میدانست. سخن مشهور دیگری که آن را به امام
سوم شیعیان نسبت مى دهند چنین است: "ان
كانَ دينُ محمدٍ لم يستقم الا بقتلى يا سيوف خذينى"
(اگر
دينِ محمد جز با جانسپارىِ من راست نمىماند، پس اى شمشيرها! بياييد
و مرا در آغوش خويش گيريد) که این سخن نیز از شاعر دیگری به نام "شيخ
محسن أبوالحبّ" است.
** ما نمیدانیم که مُرادِ زندهیاد احسان طبری از عنوان"زاهدِ
بسطامی" دراین نقل فشرده،
بایزید بسطامی
(عارف اهلِ بسطام در شاهرود سمنان) بوده است و یا "شیخ
جُنیدِ بغدادی"(اهلِ
بغداد و با اصلیتِ نهاوندی) که متن تذکرهاش را از تذکره الاولیاء عطار
نقل نمودیم؛ گرچه هر دو از عارفانِ بزرگ قرن سومِ هجری بودهاند.
برای دریافت ارژنگ شماره10
کلیک کنید
برای دریافت از سایت ارژنگ کلیک کنید
|