نویدنو 15/03/1399
چاپ مطلب
-
ارژنگ شماره 7 خرداد 1399با آثاری از:
ژ.آموزگار/ خ.باقری/ک.تیموریفر/
د.جلیلی/م.ع.حقیقت سمنانی/س.درخشان/
ا.دهقان/
ه.رحمانی/
آ. زیس/
ن.صفایی/
ا.طبری/
م.عابدینی/
ه.عباسی
/ب.فراهانی/
مایاکوفسکی/
ع.مجتهدجابری/
م.مجلسی/
ب.مطلبزاده/
ش.موسویزاده/
ن.میر/ س.منتظری/
پ.ناتلخانلری/
نیمایوشیج/
هوشیمین
و دیگران...
ارژنگ ماه نامه ادبی، هنری و اجتماعی نویدنو شماره 7 خرداد 99 منتشر شد
ارژنگ شماره 7 خرداد 1399با آثاری از:
ژ.آموزگار/ خ.باقری/ک.تیموریفر/
د.جلیلی/م.ع.حقیقت سمنانی/س.درخشان/
ا.دهقان/
ه.رحمانی/
آ. زیس/
ن.صفایی/
ا.طبری/
م.عابدینی/
ه.عباسی
/ب.فراهانی/
مایاکوفسکی/
ع.مجتهدجابری/
م.مجلسی/
ب.مطلبزاده/
ش.موسویزاده/
ن.میر/ س.منتظری/
پ.ناتلخانلری/
نیمایوشیج/
هوشیمین
و دیگران...
سرسخن
ماههای پُرحادثه
در گذرِ پیاپی ساعتها و روزها و ماهها با سرعت برق و باد، خرداد، این
"ماهِ پُرحادثه" در تقویم ما ایرانیان هم از راه رسید. تراکم مناسبت
بسیاری از رویدادهای سیاسی، اجتماعی و حتی ورزشی در این آخرین ماه از
فصل بهار -به ویژه در دهههای اخیر-، به حدی است که توصیف و تحلیل و
گرامیداشت همه آنها از دشواریهای کار روزنامه نگاران و اصحاب
مطبوعات است. جدا از جنبش موسوم به 15خرداد در سالهای قبل از انقلاب؛
برگزاری انتخابات دوازده دورۀ ریاست جمهوری و یازدۀ دوره مجلس در دوران
پس از انقلاب در این ماه، و نیز روز فتح خرمشهر(3 خرداد1360)، ظهور
جنبش وسیع اجتماعی موسوم به اصلاحات(2 خرداد 76)، روز صعود تیم ملی
فوتبال به جام جهانی در بازی با کره جنوبی،... نمونه هایی از این
رویدادهاست. امّا اگر جلوتر بیاییم، میتوان از ماهِ پُرحادثۀ دیگری هم
یاد کرد: ماهِ دی! ماهی که برای مردم ما یادآور رویدادهای تلخ و
شیرینی، گاه در کنار هم است. از روزهای 8 و9 دی سال 1285(تصویب و امضای
قانون اساسی مشروطه) و فرارِ شاه (در26 دیماه 1356) گرفته تا سقوط
هواپیمای فرماندهان ارتش- ستاری و همراهان (15 دی73)، زلزلۀ بم (5 دی
82)، سقوط هواپیمای فرماندهان ارتش و سپاه -کاظمی و همراهان(19 دی84)،
سقوط هواپیمای پرواز277 ایران ایر(19 دی89)، روز توافق برجام(26 دی94)،
درگذشت هاشمی رفسنجانی(19 دی95)، آتش سوزی و فروریزی برج پلاسکو(30
دی95)، سرکوب و کشتار خونین معترضان (از 7 دی 96)، غرق شدن کشتی
سانچی(16 دی96)، ترور سردار قاسم سلیمانی(13 دی98)، و بالاخره
ساقطکردن هواپیمای پرواز 752 اوکراین توسط پدافند موشکی سپاه در 18دی
1398 با 176 قربانی که یکی از تلخ ترین جنایات تاریخ میهن ماست و جعبه
سیاهِ آن مانند کشتار بیرحمانۀ مردم معترض در دیماه 96 و آبان 98 روزی
گشوده خواهد شد. هدف از یادآوری این رویدادها، نه مقایسۀ کشور ایران با
جوامع آرامی مانند سوییس و سوئد و نروژ و غبطه و افسوس، که بیان این
واقعیت است که جنبشِ انقلابی مردمِ ما در چه شرایط دشوار و متلاطمی
باید ببالد و تعمیق یابد تا به گذر تاریخی از استبداد و سانسور و خفقان
سرمایه داری نئولیبرال و غارتگر حاکم و استقرار نظامی ملی، دمکراتیک و
خلقی در میهن فرا روید.
آهسته و پیوسته، نه همچون نی
خیلی از ما گذارمان به نیزار یا نیستان افتاده و یا در دوران تحصیل
"قلم نی" داشته ایم و آنرا به صورت آلتِ موسیقی با نوایی محزون
دیدهایم. در فرهنگ عمید واژۀ "نی" چنین تعریف شده است: "گیاهی است
دارای شاخههای راست و بلند و در حین حال توخالی و بندبند که عموما در
زمینهای باتلاقی میروید..." گیاهِ نی ابتدا با رشدی نسبتا سریع ساقۀ
بلندی ایجاد میکند اما بلافاصله از رشد باز می ماند و گرههایی که در
ساقۀ آن می بینیم، نشانۀ توقفهای او در مراحلی از رشد و حرکت است. او
به جایی میرسد که پس از تندروی مقطعی، دیگر انگیزه و نیرویی برای
ادامۀ رشد ندارد، خسته می شود و کارش به اصطلاح "گره می خورد" و می شود
نی! تا آنکه بریده و مصرف شود، و یا آتشی در نیستان افتد و طعمۀ آتش
گردد. ما هم برای به سامان رساندن هر مبارزهای، باید "هنرِ رسیدن" را
بیاموزیم و همواره برعکسِ نی عمل کنیم. یعنی کارها و وظایفمان را با
تدبیر و به آرامی شروع کنیم و ضمن استمرار، نفس و نیروی خود را برای
ادامۀ مبارزه در مراحل پایانی ذخیره کنیم. مضمونِ این سخن در بیتِ
حکیمانهای به زیبایی بیان شده است:
رهرو آن نیست که گه تند وُ گهی خسته رَود
رهرو آن است که آهسته وُ پیوسته رَود *
مضمونِ حکمتآمیز این بیت، یعنی ضرورتِ درجا نزدن و پیوستگی درجریان
رشد و حرکت و عدم توقف و تاخیر در انجام امور و
وظایف فردی تا سطح مبارزۀ پُرمسئولیت اجتماعی را "سایه" نیز در غزل "هنرِ
گامِ زمان"
مورد تاکید قرار میدهد:
آبی که برآسود زمیناش بخورد زود/ دریا شود
آن روُد که پیوسته روان است.
همان دوگانۀ دیالکتیکی درنگ و شتاب که زنده یاد احسان طبری در "نثر
موزون با پچپچۀ پاییز" آنرا اینگونه تبیین میکند: "درنگ و شتاب هر
دو در سرشتِ آدمی است. درنگ را دوست دارد، ولی شتاب می ورزد. ماندن را
میخواهد، ولی رفتن را می بسیجد."
وقوع رویدادهای طبیعی مانند سیل و زلزله و شیوع بیماری کرونا با بیش از
150هزار مبتلا و 7500 قربانی، گرچه در ماههای اخیر گریبان جامعۀ ما را
نیز گرفته و روند مبارزات صنفی و سیاسی اقشار و طبقات را کند ساخته،
اکنون با عبور نسبی از اوج اپیدمی، صدای گامهای موزون جنبش
آزادیخواهانه و عدالتجویانۀ مردم ایران شنیده میشود. با حرکت تازۀ
کارگران رزمندۀ
هفت تپه
و
فولاد خوزستان
و
ذغالسنگ کرمان،
فولاد اصفهان...،
در اعتراضات آبی اهالی 80 روستای غیزانیه
خوزستان
و خروش اعتراضی مردم
چهارمحال و بختیاری،
اصفهان،
اراک، ذزفول، یزد، کرمان و...، جنبش انقلابی همچنان زنده و توفنده به
پیش میرود و هنرمندان و نویسندگان متعهد پابهپای مردم ایران و به
اتّکای تجربیات تلخ و شیرین ماهها و سالهای پُرحادثه و خونین گذشته،
بی تردید "دروازۀ شهرهای ناگشوده" را خواهند گشود و شاهد پیروزی را در
آغوش خواهند کشید؛ "در روزی معصوم، در روزی خرَدمند".
شورای دبیران ارژنگ
برای دریافت ارژنگ شماره
7 کلیک کنید
............................................................................................................................................................................
*
این بیت شعر در فضای آشفتۀ مجازی متاسفانه به نام شاعرانی چون سعدی! و
صائب! و... معرفی شده که نام اصلی سرایندهاش،
شمسالدین محمد کاتبی نیشابوری (یا ترشیزی)؛
(نیمه دوم قرن8 تا 839 ه.ق)، شاعر و خطّاط بزرگ نیمه نخست قرن نهم هجری
است که آثارش را زمینهساز ظهور سبکِ هندی در شعر می دانند، اُسلوبی
سرشار از مضمونپردازی و نازکخیالی و لطافتِ اندیشه (معروف به سبکِ
اصفهانی یا صفوی در برابر سبکِ عراقی) که در قرن یازده توسط
صائب تبریزی
تکامل یافت و سپس با نبوغ
بیدل دهلوی
متحول شد. از آثار کاتبی ترشیزی در ایران، گویا تنها دیوان ناقصی از
غزلیاتش در سال 1382 انتشار یافته و منظومه ها و قصائد و دیگر آثار
بدیع او نیز مانند بیدل ناشناخته مانده است.
|