نویدنو
باردیگر خاتمی - 4
بخش دوم : مقالات
بازگشت به فضاي صدر انقلاب
عماد افروغ
اعلام كانديداتوري ميرحسين موسوي را به فال نيك ميگيرم و همانطور كه
پيشبيني كرده بودم اين حضور همراه با اعلام موضعي مبنيبر توجه به
ارزشهاي انقلاب اسلامي است. من پيشبيني ميكنم كه حضور او در انتخابات
فضاي رقابت را اخلاقيتر، ارزشيتر و انقلابيتر ميكند و يك بار ديگر ما
را به فضاي خوش دوران اول انقلاب اسلامي برميگرداند و گفتمان او كه
گفتمان انقلابي است و علاوهبر آن حافظه تاريخي كه مردم از ميرحسين و
دوران ارزشمند دهه اول انقلاب دارند باعث ميشود كه روي شعارهاي انتخاباتي
ساير كانديداها اثرگذار باشد و سلامت اخلاقي انتخابات، حضور پرشور و نشاط
مردم را تاحدي با اعلام اين موضع تضمين كند.
اميدواريم همانطور كه با حضور او قسمتي از نياز جامعه به كانديداهاي متكثر
برطرف شد كماكان شاهد حضور كانديداهاي ديگر در اردوگاههاي ديگر هم باشيم.
جامعه ما يك جامعه طيفي است و از سليقهها، جريانها و گروههاي مختلف
تشكيل شده است. اين سلايق و نيازهاي مختلف ميطلبد كه كانديداهاي متكثري
داشته باشيم تا اين كانديداها معرف سلايق و نيازها باشند.
نبايد فضا را به نوعي تصنعي و قطبي كرد، چرا كه فضا قطبي نيست. البته
علائمي دال بر تصنعي كردن فضاي انتخاباتي و بيتوجهي به شعور سياسي و
واقعيت طيفگونه جامعه مشهود است. جاي تعجب است كه در يكي از اردوگاهها
بهرغم وجود تفاوت سليقه و اختلاف آرا شاهد اعلام رسمي كانديداتوري افراد
مختلف نيستيم. اين يا به مصلحتانديشيهاي طبيعي برميگردد يا حكايت از
فضاي پرفشار و سنگين روحي و رواني براي اعلام رسمي كانديداتوري است. اگر
به مصلحتانديشي برگردد به نظر ميرسد كه ادله كافي براي اين
مصلحتانديشيها موجود نيست و اگر به فشارهاي سنگين و پرحجم رواني مستقيم و
غيرمستقيم برگردد بايد با اين فضاي كاذب مقابله كرد و اين پرده هژمونيك و
استيلايي را كنار زد. بايد معرف و نماينده واقعي طيفها و سلايق مختلف
بود تا بتوان حضور حداكثري و با نشاط را شاهد بود. حضور حداكثري در گرو
حضور كانديداهاي معرف، برنامههاي عملياتي و اطمينان از سلامت برگزاري
انتخابات است. اگر عدهاي بكوشند بنا به مصالح و منافعي فضا را قطبي كنند،
در واقع به شعور سياسي مردم و واقعيت طيفگونه جامعه توهين كردهاند. بايد
كوشيد تا شاهد تجلي وحدت در عين كثرت در درون اردوگاههاي مختلف سياسي
باشيم.
به هرحال اميدوارم اين روند تداوم يابد چراكه حضور كانديداهاي متكثر باعث
ميشود كه به روند برنامهاي و راهبردي بين كانديداهاي مختلف نزديكتر شويم
و مردم به جاي يك انتخاب احساسي مجبور خواهند بود تا به بررسي دقيق
برنامهها و راهبردهاي كانديداهاي به ظاهر مشابه بپردازند و اين يعني رشد
سياسي. يعني اينكه كانديداها مجبورند براي رأي آوردن و ارائه برنامه دقيق،
راهبردي و عملياتي بيشتري روي آورند در غير اين صورت حوادث دورههاي گذشته
ما تكرار خواهد شد و انتخابات بيش از آنكه بوي عقلانيت دهد بوي يك رفتار
سياسي و هيجاني ميدهد. اميدوارم با نامزد شدن ساير كانديداها از
اردوگاههاي مختلف شاهد سه امر مطلوب باشيم؛ 1- نبرد برنامهاي، 2- حضور
پرشور و حداكثري و 3- سلامت اخلاقي مبارزات انتخاباتي.
منبع: روزنامه اعتماد ملی،
فضاي تازه سياسي با ورود ميرحسين
سرمقاله مردم سالاری
حضور رسمي ميرحسين موسوي در انتخابات رياست جمهوري سال آينده، اگر چه قابل
پيش بيني بود، اما باز هم اتفاق بزرگي در صحنه سياست ايران است و مي توان
ادعا کرد که در واقع با اين اعلام حضور، فضاي انتخاباتي کشور تغيير قابل
توجهي کرده و بايد تحليل تازه اي از فضاي سياسي - انتخاباتي کشور ارائه
کرد.
1- طي ماه هاي اخير چهره هاي اصلاح طلب و در راس آنها، نامزدهاي انتخاباتي
متعلق به اين جناح بر لزوم وحدت و سعي در عدم تفرقه در آراي مردم و حضور
گسترده همه اقشار جامعه در انتخابات به کرات سخن گفته اند.
علاوه بر آن روند فعاليت هاي انتخاباتي به گونه اي است که علي رغم تصور
نامزدهاي اصلاح طلب، هماهنگي در اين جناح بيشتر از جناح مخالف اصلاحات به
چشم مي خورد.
اين موضوع که علي رغم آمادگي و فعاليت ستادي، گويا هيچ يک از کانديداهاي
جريان مقابل اصلاحات، قدرت اعلام حضور رسمي در انتخابات را ندارند و اين
امر بر گرفته از فقدان استراتژي آن جناح بالاخص پس از اعلام حضور سيدمحمد
خاتمي است. به ويژه اينکه بارها، رئيس جمهور سابق اعلام کرده که با مهندس
موسوي همراه است و در کنار هم رقابت نخواهند کرد. جالب اينجاست که با اين
وضعيت، اعلام کانديداتوري ميرحسين موسوي نه تنها جناح مقابل را از
بلاتکليفي خارج نمي کند، بلکه بر سردرگمي آنها مي افزايد.
در چنين وضعيتي، اگر چه دور از ذهن است، اما مطمئنا بعضي از تحليل گران
اصولگرا عدم حضور محمود احمدي نژاد را در انتخابات پيش رو پيشنهاد خواهند
داد و بايد منتظر تحليل هاي تازه بر اين مبنا در فضاي سياسي جامعه بود.
2- سابقه و کارنامه ميرحسين موسوي چنان درخشان است که توان تخريب از رسانه
هاي آماده به خدمت گرفته شده است. با اين حال بايد منتظر اظهارنظرهاي عجيب
و غريب و بهانه گيري هاي تازه بود.
چند ماه قبل، زماني که بحث «دولت وحدت ملي» در فضاي سياسي جامعه شکل گرفت،
شرايط به گونه اي پيش رفت که تنها گزينه اي که مي توانست مصداق رئيس چنين
دولتي قرار گيرد ميرحسين موسوي بود. اين موضوع از مهم ترين دلايل عدم
پيگيري اين موضوع از طرف بعضي از طرح کنندگان آن بود. با اين حال بايد گفت
که در حقيقت تنها فردي که ظرفيت و توان تشکيل چنين دولتي را دارد و مي
تواند جايگاه و قدرت علمي و اجرايي دولت را دوباره احيا کند ميرحسين موسوي
است.
از سوي ديگر بسياري از اصولگرايان واقعي مي دانند که راه برون رفت از
مشکلات فعلي، حضور چهره اي چون ميرحسين موسوي است. اين امر باعث شده بود که
در زمان طرح موضوع دولت وحدت ملي، بعضي از اصولگرايان آن را طرحي براي
رويارويي با محمود احمدي نژاد تحليل کردند. در واقع اين طرح اگر چه ذاتا
براي چنين مقابله اي طراحي نشده اما نتيجه اي جز اين نداشته وندارد!
با اين شرايط بايد منتظر بود و صف بندي اصولگرايان با اصولگرانمايان را
ديد. اين صف بندي مي تواند آينده اين جناح را هم نشان دهد، ضمن اينکه
مجموع اين اتفاقات فضاي سياست ايران را از تقسيم بندي اصولگرا- اصلاح طلب
به تقسيم بندي جديدي تغيير مي دهد که يک سوي آن را ميرحسين موسوي نمايندگي
مي کند و مي توان اميدوار بود که در چنين فضايي بسياري از انقلا بيون واقعي
بار ديگر به صحنه بازگردند.
هشت پرسش كليدي دانشجويان در نقد «گفتمان چپگرايانه و ضد غربي» بيپاسخ
ماند؛
سكوت ميرحسين در دانشگاه در برابر سركوب
دانشگاه
خرداد: همزمان با حضور ميرحسين موسوي، نخستوزير ساليان
دور ايران در دانشگاه تهران، انجمن اسلامی دانشجویان دموکراسیخواه اين
دانشگاه
پرسشهايي كليدي از موسوي را مطرح كردهاند اما اين پرسشها پاسخ چنداني
نيافت.
اين پرسشها بيشتر به سوابق چپگرايانهي مهندس موسوي در اقتصاد و گفتمان
ضد
غرب محور او باز ميگردد. دانشجويان از موسوي خواستار «سياست خارجي براساس
عقل و
منافع ملي» بودند اما موسوي ار مقابله با «قدرتهاي بزرگ» گفت و انجمن
اسلامي
دموكراسيخواه دانشگاه تهران موسوي را به سياست «اقتصادي آزاد، باز و
سرمايهپذير»
رهنون كرد اما نخستوزير دوران جنگ از «اقتصاد ديني» سخن راند.
دانشجويان در
پرسشهاي كليدي خود خواستار آن شدهاند تا نخستوزير ساليان دور، در
ديدگاههاي بيست
سال پيش بازنگري كند و عملكرد پيشين خويش را اصلاح كند.
نامهی سرگشادهي
انجمن اسلامي دموكراسيخواهان دانشگاه تهران اما با واكنشي از سوي نزديكان
ميرحسين
موسوي روبهرو نشده و او نيز در ديدار با دانشجويان به صراحت پاسخي به اين
پرسشهاي كليدي نداد.
ميرحسين موسوي كه با وجود كانديداتوري محمد خاتمي،
همچنان در عرصه فعال است و به تازگي نيز اعلام كرده كه به انتخابات
همچنان فكر
ميكند، قصد دارد تا پس از بيست سال دوري از سياست و سكوت در ارديبشهت ماه
كانديداتوري رسمي يا غير رسمي خود را اعلام كند. به نظر ميرسد كه اگر
موسوي قصد
كانديداتوري داشته باشد، براي آمدن و نيامدن خود را تا آخرين روز ثبتنام
ادامه
خواهد داد.
فعال شدن موسوي كه به زودي نيز روزنامهي «كلمه سبز» را منتشر
خواهد كرد، در اين دوره با دو واكنش روبهرو بوده، دستهاي از اين فعاليت
استقبال
كردهاند اما گروهي نيز به نقد گذشته و ديدگاههاي ابتداي انقلاب و
پرداختهاند،
بيآنكه پاسخي به اين نقدها داده شود.
در سخنان امروز موسوي در دانشگاه
تهران نيز حرف تازهاي ديده نشده است. او كه كوشيده با تاسي از فن بيان
محمد خاتمي،
دوپهلو و دوگانه صحبت كند، مداوم بر «رويكرد ديني، اسالمي، اخلاقي و
اصولگرايانهي خود» تاكيد كرد و به گزارش خبرگزاريها پارهاي در سخنان وي
چنين
بوده است:
«
جامعه دوست ندارد به مقدسات آنها توهين شود...
جامعه سر خم
كردن مقابل قدرتهاي بزرگ را رد كرده و قويا از داشتن تكنولوژي هستهاي
حمايت
ميكند...
جامعه موافق تبديل يك فضاي ارزشي به جامعه سوداگرانه كه همه چيز در
آن قابل خريد و فروش باشد، نيست
...
در جامعهاي كه تجارت با خداست، سوداگري و
حاكميت پول به حداقل خود تقليل مييابد...
مردم به روحانیت اعتماد دارند...»
ميرحسين موسوي توامان دفاعهايي نيز از آزادي مطبوعات و انتقادهايي از
اقتصاد گداپرور و روحانيت دولتي داشته اما دربارهي پرسشهاي اساسي
دانشجويان
دموكراسيخواه سخني نگفت.
موسوي همچنين دربارهي پروژهي دفن «شهيد» در
دانشگاه اميركبير و سركوب پس از آن و بازداشت دهها دانشجو حرفي نزد در
حالي كه اين
رخدادهاي تلخ در هفتهي گذشته با واكنش همه جانبهي دانشجويان روبهرو
بوده است.
ميرحسين موسوي در سخنان خود بارها از اقتصادي «مبتني بر دين» دفاع كرد و
اقتصاد باز براساس اصول سرمايهداري را زير سوال برد و اين سخنان در حالي
بيان
ميشد كه دانشجويان در يكي از پرسشهاي خود از وي درخواست تجديدنظر از
گفتمان
چپگرايانهي اقتصادي و بازگشت به اصول اقتصاد آزاد را ارايه كرده بودند.
پرسشهاي بنيادين دانشجويان دموكراسيخواه دانشگاه تهران كه بدون پاسخ ماند
را در ادامه بخوانيد.
1-
موضع گیری متناسب با خواسته ها و نیاز های روز:
آقای میر حسین ، منتقدان شما ، شما را به نا آشنایی با امور و مشکلات جاری
به
دلیل فاصله ی بیست ساله از عرصه ی اجرایی متهم می کنند . موضع گیری های شما
نیز تا
به امروز همه بر محور دفاع از سیاست های دوران گذشته ی نخست وزیری تان است
که تا
حدی طبیعی است اما زمانی که همه ی موضع گیری ها به همین مساله اختصاص می
یابد پرسش
برانگیز می شود . صحبت های دائمی شما از زمان جنگ ما را به این نتیجه می
رساند که
شما همچنان در فضای نوستالژیک جنگ که کاملا با فضای امروز جامعه ی ایران
متفاوت است
می اندیشید . آقای میر حسین درخواست ما از شما این است که به امروز بیاید و
متناسب
با نیاز ها و خواسته های نسل جوان امروز سخن بگویید . صحبت از جنگ و مسائل
آن دوران
نه تنها چیز جدیدی از شما به ما نمی شناساند بلکه دیدگاه هایتان در باره ی
مسائل
امروز را هم همچنان در هاله ای از ابهام نگه می دارد
.
2-
دوری از پوپولیسم
، مهیا کردن بستر مناسب و غیر سرکوبگر برای توسعه و تقویت جامعه ی مدنی و
حفظ حریم
خصوصی افراد
:
از فحوای کلام شما در صحبت های اخیرتان بر می آید که برای حریم
خصوصی انسانها حرمت قائلید و معتقدید « مردم خوششان نمی آید که حکومت در
امور شخصی
آنها دخالت کند و یا آزادی های قانونی را محدود کند » . فارغ از این که این
جمله با
عملکرد دولت شما در در دوران جنگ – بر اساس شنیده های ما – متفاوت است ،
امیدواریم
ناشی از رویکردی پوپولستی برای انتخابات نباشد . در هر حال ابراز چنین
جملاتی گواه
بر اصلاح طلب بودن شما نیست . سوال این است : آیا شما که متعلق به جناح چپ
سنتی
جمهوری اسلامی هستید واقعا اصلاح طلب شده اید ؟ در موضع گیری های اخیرتان
خودتان
رایک اصلاح طلب اصول گرا معرفی کرده اید و مردم هم را چنین دانسته اید .
گفته اید
مردم می توانند هر دو گرایش را باهم داشته باشند و شما هم مانند مردم می
اندیشید
.
آقای میر حسین یک سیاستمدار مدرن هیچ گاه از طرف مردم و به جای مردم سخن
نمی گوید
.
تنها پوپولیسم است که اینگونه اقتضا می کند . مردم واژه ی گنگی است که هیچ
گاه یک
کل یک دست را تشکیل نمی دهد . مردم یعنی انبوهی از اقلیت ها با منافع و
دیدگاه های
متفاوت و گاه متضاد که در برخی شرایط بر سر هدفی مشترک به هم می پیوندند .
همین
شکاف های موجود در بین مردم یک جامعه است که بستر شکل گیری جامعه ی مدنی را
فراهم
می آورد . جامعه ی مدنی قوی و توسعه یافته که حد واسط میان مردم و دولت است
و ضامن
انسجام و بقای یک نظام اجتماعی ، با مداخله ی دولت شکل نمی گیرد بلکه از
بطن جامعه
و از دل شکاف های موجود در جامعه بر می آید و این یکی از اصلاحات عمده ای
است که
جامعه ی امروز ایران نیازمند آن است . پوپولیسم راه نجات امروز نیست
.
3-
تعریف دقیق از اصلاحات ، ایمان به لزوم اصلاحات و داشتن برنامه برای پیشبرد
آن:
اطرافیانتان شما را فردی با شخصیتی محکم معرفی می کنند . اگر چنین باشد شما
می
توانید بر عکس آقای خاتمی ، در مقام رئیس جمهور ، یک تدارکاتچی نباشید .
ولی پیشبرد
اصلاحات علاوه بر شخصیت محکم و قوی رئیس جمهور به به ایمان عمیق وی و
کابینه اش به
به اصلاحات ، تعریف دقیق از اهداف اصلاح طلبانه و داشتن برنامه نیازمند است
. اگرچه
ترکیب کابینه ی شما در دوران نخست وزیری شما را فردی مورد وثوق برای دو
جناح حاکمیت
معرفی می کند و این ویژگی از شما گزینه ای مناسب برای تشکیل « دولت وحدت
ملی » می
سازد اما شما و کابینه ی احتمالی تان را اصلاح محور معرفی نمی کند . شما
اصلاحات را
چنین تعریف کرده اید : « اصلاح طلبی یعنی برگشت به اصول و حفظ حریم های
اسلامی و
انسانی و پرداختن به عدالت ، آزادی ، ، استقلال و توسعه در کنار نگاهی نو و
امروزی
به جهان و مسائل کشور و دفاع و حمایت بی دریغ از قشر های مستضعف » . قضاوت
در باره
ی این تعریف از اصلاحات را به مخاطبین وا می گذاریم ولی از شما می پرسیم
آیا واقعا
تعریف شما از اصلاحات همین جملات گنگ ، مبهم و متناقض است ؟ حتی اگر چنین
است چگونه
می خواهید به آن دست یابید ؟ می گویند عمل گرایی بتدریج تناقضات موچود در
شعارها و
سخنان را حل می کند ولی تا حد امکان می توان پیش از عمل با مطالعه و بررسی
تجربیات
دیگران تناقضات را کم کرد
.
4-
دانشگاه دانشگاه است:
آقای موسوی یکی از
سایت های حامی شما از شما در خواست کرده بود تا برای ابراز وفاداری به ارزش
ها به
زیارت مزار شهدای گمنام دفن شده در دانشگاه ها بروید و بدین وسیله اعلام
برائت کنید
از دانشجویانی که مخالف دفن شهدا در دانشگاه هستند . آقای موسوی ما ضمن
احترام به
شهدا دانشگاه را یک مکان آکادمیک در معنای واقعی آن می خواهیم . شما چطور
؟هفته ی
پش در دانشگاه امیر کبیر به بهانه ی تدفین شهدا ، در حالیکه بیش از سه هزار
نیروی
شبه نظامی وارد دانشگاه شده بود، مانع ورود دانشجوان منتقد به دانشگاه شدند
و با
دانشجویان معترض داخل دانشگاه هم با پاره آجر ، چاقو ، نانجیکو و پنجه بوکس
معامله
شد . شب هنگام هم با همکاری مسئولان دانشگاه ، بیش از ۷۰ دانشجو را دستگیر
کردند
.
آقای موسوی شما از کدامیک اعلام برائت می کنید ؟ از ترانه بر لبان به خاک و
خون
کشیده شده یا سودجویان خون شهدا که دیروز چماق داران بودند وامروز قمه به
دستان ؟
شنیده ایم وضعیت امروز دانشگاه بیشترین شباهت را به وضعیت دانشگاه در زمان
شما دارد
!
آیا چنین است ؟ آقای موسوی ما حق تحصیل را برا ی همه می خواهیم و معتقدیم
تنها
معیار گزینش برای تحصیل باید صلاحیت علمی باشد . ما می گوییم دانشگاه باید
بستری
آزاد برای حضور همه ی اندیشه ها و گرایش ها باشد تا بتواند جامعه ی مدنی را
در مسیر
توسعه و بالندگی یاری رساند . نظر شما چیست ؟
5-
اداره ایالتی کشور و رفع
تبعیض ها:
آقای موسوی ؛ ما تاکنون کمتر شاهد موضع گیری های حقوق بشری از شما
بوده ایم . کل موضع گیری های شما در این خصوص به حفظ حریم خصوصی و توقیف
نشدن
روزنامه ها محدود شده است . سایت های حامی شما نیز به شما پیشنهاد داده اند
تا در
دفاع از ارزش ها ، سرکوب دانشجویان منتقد را پاس دارید. آقای میر حسین ،
عدم رعایت
موازین حقوق بشری در ایران چنان گسترده است که تنها نوشتن فهرست وار آن ،
صفحات
بسیاری را پر می کند . این موارد تنها به سرکوب منتقدین ، نقض حریم خصوصی و
بستن
روزنامه ها محدود نمی شود . وضعیت حق تحصیل ، وضعیت زنان و اقوام نیز موارد
دیگریست
که از وجود تبعیض گسترده در جامعه حکایت می کند. نظر شما در این موارد
چیست؟ ما
معتقدیم تنها راه حل رفع تبعیض ، اصلاح بسیاری از قوانین موجود و حرکت کشور
به سمت
اداره ایالتی و غیر متمرکز است تا به این شیوه جامعه از بحران های فعلی به
سلامت
عبور کند و ابعاد دیگری از توسعه همه جانبه و متوازن محقق شود . راه حل
مورد نظر
شما چیست؟
6-
تحقق سندیکالیسم برای احقاق حق فرودستان و تمرکززدایی از
قانونی گذاری:
آقای موسوی ، شما تاکید بسیاری بر حمایت از اقشار مستضعف دارید.
اما مستضعف واژه گنگی است ، مستضعف کیست ؟ آیا مستضعف کسی است که در زاغه
زندگی می
کند؟ آیا کسی است که زیر خط فقر است؟ ما معتقدیم فرودست واژه ی مناسب تری
است
.
فرودست یعنی کسی که به تنهایی فاقد قدرت است . افراد خاموشی که در یک جامعه
ی مدنی
تضعیف شده دستاویزی برای مطرح کردن خواسته ها و مطالباتشان ندارند و هر
سیاست مدار
پوپولیست به خود اجازه می دهد خود را صدای آنان قلمداد کند. ما معتقدیم
سندیکالیسم
راه حل مناسبی برای شنیده شدن صدای فرودستان و احقاق حق آنان است. سندیکا
قدرتی است
که به فرودستان داده می شود ، از فساد در سیستم و تمرکز قدرت جلوگیری می
کند و
نمایندگان اقشار فرودست با رای آنان در آن حضور می یابند. سندیکا و اتحادیه
ساخته
دولت نیست و باید از پایین شکل بگیرد و اصولا اتحادیه دولتی وفرمایشی نمی
تواند در
جهت هدف واقعی خود یعنی حضور در لابی قدرت و اعمال فشار بر آن در جهت احقاق
حق صنف
خود عمل کند. در کشور های مدرن بسیاری از ابعاد قانون گذاری بر عهده دولت و
مجلس
نیست ، دولت تنها نقش نظارتی و مشورتی دارد و یا اینکه دولت و مجلس تنها
یکی از
مشارکت کنندگان در قانون گذاری هستند و سندیکاها بعنوان حافظ منافع اصناف
خود یکی
از تصمیم گیرندگان اصلی در بحث قانون گذاری در امور صنف خود می باشند. آقای
موسوی ،
برنامه شما برای احقاق حق فرودستان چیست؟ آیا در صورتی که مطالبات آنها
برآورده
نشده باشد حق اعتراض را برای آنان به رسمیت می شناسید؟ آیا در جهت اصلاح
قوانین
موجود می کوشید؟
7-
سیاست خارجی بر اساس منافع ملی:
آقای میر حسین
، این جمله ی شما که « باید نگاه واقع بینانه ای نسبت به جهان داشته باشیم
» توجه
ما را به نظرات شما در حیطه ی سیاست خارجی جلب کرد. همانگونه که در نامه ای
که به
آقای خاتمی نوشتیم تاکید کرده ایم معتقدیم که افزایش قدرت و توان چانه زنی
در عرصه
ی بین المللی وابسته به اصلاح چهره ایران و تنش زدایی از روابط خارجی است.
سیاستی
که صد البته با ماهیت سیاست خارجی در زمان جنگ تفاوت دارد. سیاست خارجی شما
تاکنون
با این عبارات تعریف شده است : « باید با دنیا ارتباط برقرار کرد تا در
مقابل اجماع
غرب قرار نگیریم » ، « باید حضور خردمندانه در اسلام آباد ، آنکارا ، باکو
، دوشنبه
، ایروان و کابل داشته باشیم بجای نیویورک و پاریس ؛ ابزار چانه زنی ما
مزیت نسبی
ما در جهان اسلام و منطقه است » ، « مردم نمی پسندند که هیچ سیاست مداری در
تکنولوژی هسته ای کوتاه بیاید » آقای میرحسین ، برداشت ما از جملات شما این
است که
شما به تئوری توطئه قائلید و جهانی شدن را آمریکایی شدن می دانید و بجای
مهیا کردن
بستر برای سرمایه گذاران داخلی و خارجی معتقدید که « سرمایه گذار خارجی
دیوانه نیست
که در این شرایط کشور سرمایه گذاری کند ، اگر هم سرمایه گذاری کند برای
غارت است تا
در مدت کمی غارت کند و برود » . ما نیز هم چون شما معتقدیم که باید نگاه
واقع
بینانه به جهان داشت و روند های دیپلماتیک را بر اساس منافع ملی تعریف کرد
و پیش
برد. سوال ما این است تعریف واقع بینانه شما از جهان چیست؟ مصادیق منافع
ملی مورد
نظر شما چیست؟ آیا برداشت ما از دیدگاه شما درست است؟
8-
اقتصد بازار ،
دولت کوچک ، تقویت بخش خصوصی ، کاهش ریسک سرمایه گذاری ، مهیا سازی بستر
برای
سرمایه گذاری در زمینه های مختلف اقتصادی و خروج از اقتصاد واسطه ای و
دلالی:
می گویند اداره اقتصاد بصورت دولتی اقتضای زمان جنگ بود و نگاه میر حسین
امروز
به اقتصاد نگاه متفاوتی مبتنی بر خصوصی سازی است. البته میرحسین همچنان بر
اعتقاد
خود به عدالت اجتماعی پابرجاست و در این مسیر بجای تسلط بر بازار به هدایت
بازار می
اندیشد. آقای میرحسین ، از نظر شما میزان دخالت دولت در اقتصاد چقدر است؟ و
میزان
بلند پروازی بخش خصوصی در اقتصاد به چه میزانی می تواند باشد؟ نظر شما
درباره روند
خصوصی سازی کنونی چیست؟ راه حل شما برای کوتاه کردن مسیر بوروکراسی و رفع
موانع
موجود بر سر راه سرمایه گذاری چیست؟ آقای میرحسین ، ما معتقدیم وظیفه ی
دولت در
اقتصاد تنها به ۳ بعد محدود می شود : یک – سیاستگذار کلان عرصه ی اقتصادی .
دو-
مصرف کننده ی تولیدات بخش خصوصی سه – سرمایه گذاری در بخش هایی که بخش
خصوصی بدلیل
کم بودن سود یا سودآوری دراز مدت و یا ریسک بالای سرمایه گذاری، تمایلی به
سرمایه
گذاری در آنها ندارد . نظر شما چیست ؟ نظر شما در مورد میزان مالیات ،
ترکیب مالیات
دهندگان و طریقه ی مصرف مالیات های دریافت شده چیست؟
تلاش
دوباره اصولگرايان براي ايجاد اختلاف بين اصلاح طلبان ناکام ماند؛ خاتمي
فعال
است
نويسنده : حامد طبيبي
اعتماد: اعلام رسمي کانديداتوري نخست وزير دوران جنگ براي انتخابات رياست
جمهوري دهم - همان طور که از سوي تحليلگران اصلاح طلب پيش بيني مي شد - سبب
تکاپوي قابل تامل جناح مقابل اصلاحات، رسانه ها و محافل وابسته به آنها جهت
گسترده نشان دادن اختلافات در اين جناح سياسي شد. اگر چه طي چند ماه اخير و
بعد از رسميت يافتن نامزدي مهدي کروبي و سيدمحمد خاتمي، تلاش گسترده يي در
ميان رقباي اصلاح طلبان جهت پررنگ نشان دادن اختلاف نظرهاي طبيعي ميان
گرايش هاي مختلف اصلاح طلب صورت گرفت اما از سه شنبه شب و بعد از انتشار
بيانيه انتخاباتي مهندس موسوي و تشريح مواضع او، خبرگزاري ها و سايت هاي
پرشمار نزديک به دولت نهم اخباري را منتشر کردند که بلافاصله با تکذيب
نزديکان خاتمي مواجه شد.
روز گذشته نيز زنجيره روزنامه هاي حامي دولت با استناد به همان اخبار که از
سوي فعالان سياسي اصلاح طلب به عنوان خبرسازي لقب گرفته، جنگ رواني گسترده
يي را عليه خاتمي تدارک ديدند؛ اينکه با حضور ميرحسين، رئيس جمهور پيشين
اصلاح طلب ايران از عرصه رقابت ها کناره گيري مي کند چرا که پيش از اعلام
کانديداتوري و در دوره يي که موج دعوت ها از خاتمي به اوج رسيده بود، حضور
يک نفر از ميان خود و ميرحسين را قطعي دانست. صرف نظر از واکنش سيدمحمد
خاتمي که در ايام سفر به شيراز، بوشهر و کهکيلويه و در پاسخ به استقبال
باشکوه مردم از عزم جزم خود براي پيروزي در انتخابات با کمک مردم سخن گفت،
مهدي کروبي نيز بارها بر حضور جدي در انتخابات در ضمن رفاقت و احترام به
خاتمي و ميرحسين تاکيد کرده است. ناظران سياسي معتقدند جناح مقابل به دليل
گستردگي شکاف ميان خود و نااميدي از تداوم حضور در قوه مجريه با
کانديداتوري احمدي نژاد، در پي زايش فضاي اختلاف ميان اصلاح طلبان هستند تا
ضعف هاي خود را به مدد آن بپوشانند. گفته مي شود آنها نيک مي دانند اکنون
با حضور چهره هاي شاخص اصلاحات در ميدان رقابت ها و اجماع روي راي آور ترين
گزينه، براي اولين بار ناگزيرند تنها پس از يک دوره چهارساله از دستگاه
اجرايي خداحافظي کنند. اينچنين است که بنگاه هاي خبرسازي آنها به شدت فعال
شده اند تا با بهره گيري از شارژ رسانه عمومي، التهاب را به اردوگاه اصلاح
طلبان تزريق کنند.
در 72 ساعت گذشته در حالي روند انتشار اخبار ضد و نقيض درباره خاتمي به شکل
کاملاً محسوس سير صعودي به خود گرفته که ستادهاي انتخاباتي رئيس جمهور
دوران اصلاحات و رئيس مجلس ششم طي ماه هاي اخير به شدت فعال بوده و حاميان
آنها تاکيد مي کنند به هيچ عنوان قصد کناره گيري از انتخابات را ندارند. در
همين حال خبرگزاري فارس که به دليل انتشار اخبار جهت دار عليه اصلاح طلبان،
همواره با اعتراض فعالان اين جناح سياسي مواجه مي شود در خبري اعلام کرد
يکي از مشاوران سيدمحمد خاتمي با اشاره به جلسه دوشنبه شب رئيس جمهور سابق
کشورمان با مشاوران، معاونان، وزرا و استانداران دولت اصلاحات و اعضاي ستاد
انتخاباتي اش در بنياد باران اظهار داشته در جلسه سه شنبه شب خاتمي رسماً
اعلام کرد به نفع «جناب ميرحسين موسوي» کنار خواهد رفت. اين در حالي است که
پس از اين اخبار و تلاش سايت اصلي حامي دولت، يک مقام مسوول در ستاد
انتخاباتي خاتمي اين خبر را کاملاً تکذيب کرد. وي در گفت وگو با ياري تاکيد
کرد خبرهاي منتشر شده در اين خصوص کاملاً بي پايه و اساس است.
مباحث فروکش مي کند
روز گذشته نيز اين موضوع، بخش اصلي اخبار خبرگزاري حامي دولت را به خود
اختصاص داد و در مقابل، حاميان خاتمي بر تداوم حضور او صحه گذاشتند. در عين
حال اصلاح طلبان معتقدند با دورانديشي صورت گرفته، جناح مقابل از اين «تک»
سياسي خود نتيجه يي نگرفته و به مرور حجم اخبار خود را کاهش خواهند داد. در
عين حال فاضل ميبدي و علي تاجرنيا با ياري گفت وگو کردند و نکاتي را در اين
زمينه يادآور شدند. عضو شوراي مرکزي مجمع محققين و مدرسين حوزه علميه قم
کنار کشيدن خاتمي از صحنه انتخابات در شرايط فعلي را به نفع جرياني دانست
که به دنبال حذف اصلاحات هستند. فاضل ميبدي حضور ميرحسين موسوي در انتخابات
و برخي اخبار مبني بر احتمال کنار کشيدن خاتمي را دستمايه تحليل خود قرار
داد؛«خاتمي پيماني با مردم بسته و قولي به آنها داده است و اصلاً درست نيست
حال که اقبال عمومي به او در جامعه بيش از ديگران است از انتخابات کنار
برود. مردم از خاتمي انتظار دارند در صحنه بماند.»
موضوع اظهارنظر خاتمي درباره حضور او يا ميرحسين، اين روزها بيش از پيش به
مستمسک جريانات مقابل اصلاحات بدل شده است. نماينده مجلس ششم اما تحليل خود
را دارد؛ «خاتمي علاقه مند به حضور در انتخابات نبود و فشار افکار عمومي
روي خاتمي بسيار زياد بود و از آنجا که مهندس موسوي هم هنوز براي حضور در
انتخابات اطمينان نيافته بود خاتمي وارد عرصه شد و اکنون بايد ديد چه چيزي
تغيير کرده که خاتمي بخواهد نظرش را عوض کند و از عرصه رقابت کنار بکشد.»
در تحولي ديگر در نشست روساي کميته هاي ستاد خاتمي بنا شد کميته تلفيق
برنامه ستاد خاتمي به رياست محمدعلي نجفي طي يک ماه آينده برنامه جامع و
نهايي ستاد را ارائه کند.
مصاحبه عبدالله شهبازی
وداع با احمدی نژاد،استقبال
از میرحسین موسوی
آنچه می خوانید خلاصه مصاحبه مشروحی است از عبدالله شهبازی. از این مصاحبه
بخش های مربوط به حضور میرحسین موسوی در انتخابات آینده ریاست جمهوری و
ارزیابی های شهبازی از بحران سرمایه داری جهانی و خطر جنگ را انتخاب کرده
ایم. در صورتی که خواهان مطالعه مشروح این مصاحبه باشید می توانید به صفحه
پیوندهای پیک نت ستون سیاست و اجتماع مراجعه کنید. لینک سایت عبدالله
شهبازی دراین ستون است.
عبدالله شهبازی دراین مصاحبه می گوید:
در سفیر اخیر به تهران، طبق رویه دیرین، ملاقاتی با مهندس میرحسین موسوی
انجام دادم و در بازگشت به شیراز یادداشتی در تجلیل از مهندس در وبگاه شخصی
خود منتشر کردم. این یادداشت بازتاب گسترده داشت.
مهندس، از سالهایی که نخستوزیر بود (تا سال 1368) دورادور، و پس از آن که
مشاور عالی رؤسای جمهور وقت بود، از نزدیک به من لطف داشت.
در میان مقامات بلندپایه ایران دو تن نوشتههای مرا با علاقه پیگیری
میکردند و به این دلیل به من ابراز لطف مینمودند: یکی مقام معظم رهبری
است دیگری مهندس موسوی.
من در انتخابات نهمین دوره ریاستجمهوری برای اوّلین بار با صدور اطلاعیه
در وبگاهم از یک نامزد ریاستجمهوری، یعنی آقای احمدینژاد، حمایت کردم ولی
پس از آن، اگر به آرشیو سایت من مراجعه کنید، صریحترین و جدّیترین
انتقادها را در معرفی کابینه ایشان کردم. درستی انتقادهای من از برخی اعضای
کابینه امروزه به اثبات رسیده است.
با این تعبیر که «میرحسین هندوانه سربسته است» موافقید؟
شهبازی: با این تعبیر، اگر بدان معنا تلقی شود که مهندس موسوی دارای
دیدگاههای روشن و منطبق با زمانه نیست، موافق نیستم. کسانی که تعبیر فوق
را به کار میبرند این منظور را در نظر دارند. تا آنجا که مهندس را
شناختهام وی هم دارای دیدگاههای روشن و منطبق با زمانه در حوزههای
مختلفی است که رئیسجمهور باید با آن آشنا باشد و هم از توان مدیریت بالا
برخوردار است. این شناخت ناشی از دیدارهایی است که با ایشان داشتهام.
بهعلاوه، مهندس موسوی حضور رسانهای داشتهاند، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام
و مشاور عالی رؤسای جمهور وقت بودهاند. مناصب و ارتباطات روشنفکری گسترده
داشتهاند. بخشی از صورتجلسات شورای مشاورین ریاستجمهوری را در زمان آقای
خاتمی خواندهام و بعضاً یادداشتبرداری کردهام. مهمترین و جدیترین
حرفها و تحلیلها و نظرات به مهندس موسوی تعلق دارد. دیگران بهطرزی
چشمگیر با او فاصله عمیق دارند.
نمیدانم چرا عدهای مصرند که مهندس را در طول سالهای گذشته «غایب» جلوه
دهند. میرحسین موسوی هیچگاه «خاموش» یا «غایب» نبود ولی داعیهای نداشت و
لذا حساسیت کسی را جلب نمیکرد. این بار، چون احساس میشود نامزد
ریاستجمهوری خواهد شد، حضور او حساسیتبرانگیز شده است.
بسیاری معتقدند حضور مهندس موسوی در انتخابات باعث بر هم خوردن جغرافیای
مرسوم سیاسی در ایران می گردد.
شهبازی: قطعاً چنین است. مهندس موسوی در چارچوب قطببندی سیاسی کنونی ایران
نمیگنجد. طیفی از اصولگرایان او را میپسندند بویژه کسانی که دوران صدارت
او را درک کردهاند و شیوه مدیریت وی در سالهای 1360- 1368 را دیدهاند.
طیفی از اصلاحطلبان نیز به مهندس موسوی گرایش دارند زیرا وی را مدیری
توانمندتر از آقای خاتمی میدانند. توده مردم نیز به میرحسین موسوی گرایش
قابل توجه دارند. بهعلاوه، به نکته مهمی باید توجه کرد و آن بحران کنونی
مالی جهان است. اکنون جهان، و به تبع آن ایران، وارد دورانی بسیار دشوار
میشود که «دومین رکود بزرگ»
Great Depression
نام گرفته. اوّلین رکود بزرگ در دهه 1930 بود که به جنگ جهانی دوّم
انجامید. وضع مالی جهان فاجعهآمیز است و این پیامد عملکرد نئوکانها و
شرکای انگلیسی و صهیونیست آنهاست.
توجه کنید که دولت اوباما بحران اقتصادی، نه تروریسم، را به عنوان تهدید
اول یا بزرگترین تهدید برای آمریکا معرفی کرد. توجه کنید که کمپانی عظیمی
چون جنرال موتورز برای دریافت شش میلیارد دلار وام دست تکدی به سوی
اروپائیان دراز کرده است. و مقایسه کنید این وضع را با آوریل 2001 که دولت
بوش، با نخوت و اسراف تمام، برای تولید هواپیماهای جنگنده جدید اف. 35 با
کمپانی لاکهید مارتین، و شرکای انگلیسی آن، قرارداد دویست میلیارد دلاری
منعقد نمود. در آن زمان این قرارداد را «بزرگترین قرارداد تسلیحاتی تاریخ»
خواندند. ایران برکنار از این بحران بزرگ مالی نیست. هنوز بسیار کسان ژرفای
این بحران را درنیافتهاند و تصور میکنند مسئله در حد رکود معمول در
معاملات زمین و مسکن و غیره است. این بحران، علاوه بر تأثیرات بزرگ اقتصادی
بر ایران، میتواند پیامدهای مخرب سیاسی و حتی نظامی داشته باشد. در این
مقطع بسیار حساس به مدیریتی منسجمتر، کارآمدتر و عقلاییتر از پیش
نیازمندیم. این مدیریت باید مورد قبول اکثر جناحهای متنفذ سیاسی کشور
باشد.
بنابراین تردیدی وجود ندارد و همه قرائن بر حضور مهندس موسوی در انتخابات
دهمین دوره ریاستجمهوری دلالت دارد. بهنظر من، مهندس موسوی حساسیت وضع
کنونی را میشناسد و بر اساس احساس تکلیف وارد صحنه خواهد شد.
چند نکته درباره اعلام حضور مهندس موسوی
نويسنده : کریم ارغنده پور
نمای آینده:1- روز گذشته مهندس موسوی -نخست وزیر سال های دشوار جنگ- رسما
نامزدی خود را در انتخابات آتی ریاست جمهوری اعلام کرد. این اعلام حضور به
معنای پایان دوران سکوت طولانی ایشان تلقی می شود. از این جهت اتمام یک
انزوای 20 ساله و ورود یک پتانسیل جدید به مجموعه سیاسی کشور موجب استقبال
است.
2- هر نامزد ریاست جمهوری در معرض پرسش های گوناگون است. این پرسش گری
درباره مهندس موسوی که مدت زیادی از پاسخ به پرسش ها پرهیز داشته نمایان تر
خواهد بود. پرسش گری اگر چنان که باید قدر دانسته شود یک مکانیسم تقویت
شونده را ایجاد می کند به این نحو که هم تصویر بهتری از جامعه و کیفیت شاخص
های ارتباطی با آن نزد نامزد ایجاد می کند و هم از سوی دیگر موقعیت نامزد
را نزد افکار عمومی ارتقا می دهد. از این منظر هموار نمودن مسیر پرسش گری
توسط هر نامزدی یک ضروروت انکارناپذیر است. متاسفانه گاهی مشااهده می شود
برخی از ما در برابر پاسخ گیری برای پرسش هایمان به اندازه لازم شکیبایی
نداریم و به همین دلیل گاهی پاره ای نکاتی که درباره افراد گفته می شود بیش
از آنکه از حقیقت بهره برده باشد حاصل نوعی ذهن خوانی است که باید نسبت به
آن هم هشیار بود. خوشبختانه با مجوز انتشار روزنامه مهندس موسوی موافقت شده
و روزنامه می تواند سهم خوبی از پاسخ دهی به پرسش های به جای جامعه را
برعهده گیرد. از این زاویه جا دارد که برنامه ریزی برای انتشار سریع تر این
روزنامه اولویت پیدا کند.
3- اعلام نامزدی مهندس موسوی یا هر عزیز دیگر مادمی که در ذیل جریان اصلاح
طلبی صورت گیرد موجبی برای نگرانی نیست. امروز البته جریان اصلاح طلبی در
برابر یک آزمون مهم است. اصلاح طلبی به هیچ وجه مساله ای شخصی نیست بلکه
رویکردی عقلانی برای رسیدن جامعه به شرایطی است که در آن رای و خواست مردم
تعیین کننده جهت گیری امور است و خرد جمعی ملاک تصمیم گیری ها هست. بر این
اساس رسیدن به یک فرمول کارساز و نهایی در پایان برای تعیین نحوه ادامه راه
کاملا ممکن است. فضای گفتگو و تفاهم می تواند این مسیر را هموار سازد.
4- سفرهای اخیر آقای خاتمی به 3 استان چنان پر شور بود که فضای سیاسی کل
کشور را تحت تاثیر خود قرار داد و امیدهای بسیاری را مجددا زنده کرد. اینک
نیز ورود آقای موسوی توجهات زیادی را به خود معطوف ساخته است. ضمن آنکه این
روند طبیعی است ولی همه اینها نباید سبب شود که افکار عمومی و نیز تمرکز
اصلی جریان اصلاح طلب از تحرکات و خیزهای طیف مقابل غافل شود. این نکته
مهمی است که باید بیش از پیش مورد توجه قرار گیرد.
5- با اعلام حضور مهندس موسوی پاره ای این شبهه را پراکنده اند که گویی
دیگر نیازی به تداوم نامزدی آقای خاتمی نیست. این یک مغلطه است. اگر به
اصلاحات می اندیشیم پس ضروری است حضور و عدم حضور هر یک از عزیزان را منافع
عمومی، مصلحت کشور و خواست و اراده جامعه رقم بزند نه خوشایند این و آن. از
این زاویه بدون آنکه نیازی به بزرگ نمایی چنین شائبه هایی باشد برآنم که
خاتمی خواهد ماند و انشاءالله با گذشت زمان، جریان عمومی جامعه راه ها را
خواهد گشود. در این باره باز هم خواهم نوشت.
درباره آمدن آقای مهندس موسوی
سیدمحمدعلی ابطحی
وبنوشت:از چند هفته پیش مسئله ی کاندیداتوری آقای میرحسین موسوی توسط علاقه
مندان ایشان مورد تأکید و بیش از همه از سوی رسانه های محافظه کار به دلیل
اینکه علاقهمند به دامن زدن تفرقه در جبهه ی اصلاحات هستند مورد توجه قرار
گرفت. امروز هم بیانیه ی رسمی اعلام کاندیداتوری ایشان منتشر شد. متن آن را
اینجا بخوانید. به آقای موسوی برای حضورشان در این صحنه ی سیاسی تبریک
میگویم. هم زمان کسانی هم تلاش کردند که اعلام کنند آمدن آقای موسوی به
معنای انصراف آقای خاتمی از کاندیداتوری است. طبعاً کاندیداتوری حق همه ی
کسانی است که گمان میکنند میتوانند در مقام ریاست جمهوری قرار بگیرند.
آقای مهندس موسوی با خدمات بینظیری که در دوران دفاع مقدس داشتند در رأس
این صاحبان حق کاندیداتوری هستند. به همین دلیل در دوره های قبلی و به خصوص
در انتخابات نهم که احساس خطر برای ایران در ذهن اصلاح طلبان جدی بود، از
سوی جبهه ی اصلاح طلبی از آقای موسوی برای کاندیداتوری ریاست جمهوری دعوت
شد و البته در چهار سال پیش مورد پذیرش ایشان قرار نگرفت. کسی نمیتواند این
حق آقای موسوی را از ایشان سلب کند. این ابهام و گلایه که ایشان با اینکه
گفته بودند با آقای خاتمی رقابت نمی کنند و اکنون که بعد از مذاکرات صورت
گرفته با ایشان، آقای خاتمی که یقیناً شناخته شده تر هستند و امکان رأی
آوری بیشتری دارند و سفر تاریخی به شیراز و یاسوج و بوشهر هم در عمل این
واقعیت را نشان داد، چرا کاندیدا شدند مسئله ای است که لابد ایشان دلایلی
دارند که توضیح می دهند و خواهند گفت در این چند هفته چه اتفاق جدیدی
افتاده که با حضور آقای خاتمی تصمیم گرفته اند کاندیدا شوند. در هر حال
حضور آقای موسوی مثل حضور قبلی آقای کروبی میتواند باعث طرح صداهای گوناگون
در جامعه باشد. آشنا شدن بیشتر مردم با نظرات آقای موسوی هم که بیست سالی
است سکوت کرده اند، یک ضرورت است. اما اینکه بعضی دوستان آقای موسوی شایع
کرده اند که با آمدن ایشان احتمال انصراف آقای خاتمی قوت گرفته است، از
اتفاقات غیراخلاقی است که ساحت آقای موسوی که به اخلاق مداری شهره بوده است
و در بیانیه ی خود به رعایت اخلاق توصیه کرده اند از این رفتارها بری است و
دوستانشان هم باید به این توصیه عمل کنند. به عقیده ی من بعد از آن توافقها
و اعلام رسمی آقای خاتمی مبنی بر حضور در انتخابات، انصراف آقای خاتمی بی
معناتر از همیشه خواهد بود و تنها راه را برای ادامه ی کار آقای احمدی نژاد
در پست ریاست جمهوری دوره ی آینده هموار میکند. آقایان خاتمی، کروبی و
موسوی میتوانند نقطه نظرات خود را با مردم در میان بگذارند و اگر قصد،
پیروزی در انتخابات است و نجات کشور از شرایط فعلی مقصود است، وقتی با هر
مکانیزمی معلوم شد که کدامیک امکان این تغییر را دارند، به نفع دیگری
انصراف دهند. این توقع تاریخی ملت از رهبران اصلاح طلب است تا معلوم شود که
کارگردان این صحنه سیاسی در خارج از حوزه ی اصلاح طلبی قرار ندارد. این
حرفی است که دوستان مختلف آقای خاتمی هم به ایشان گفته اند.
تاثیر نامزدی موسوی بر نامزدی خاتمی
از رسانه ها - روزنامه
اعتماد ملی روزپنجشنبه تیتریک خود را به تحلیل فضای انتخاباتی و تاثیر حضور
مهندس موسوی بر نامزدی خاتمی اختصاص داد.
به گزارش پایگاه خبری قلم، در مطلب روزنامه اعتماد ملی آمده است: یا من یا
میرحسین. خاتمی به سختی میتواند این جمله را به آن دسته از حامیانش که
میگویند یا تو یا هیچکس دیگر بقبولاند. اگر خاتمی این جمله را نگفته
بود، خود را بدهکار نمیکرد تا پس از اعلام کاندیداتوری میرحسین موسوی
سوال این باشد که حال خاتمی چه میکند. شاید برای خاتمی هم به مانند بسیاری
از تحلیلگران و مردم سخت بود بپذیرد مهندس قصد دارد خاطرههای خوش مردم از
او را یک بار دیگر به آزمون بگذارد. به هر تقدیر با حضور میرحسین حداقل
عدهای از حامیان او به خاتمی خواهند گفت الوعده وفا. چک خاتمی به حامیان
میرحسین آیا نقد خواهد شد یا نه. پاسخ به این سوال حاشیههایی را سبب شده
است. حاشیه اول را طرفداران سیدمحمد خاتمی ساختند که حتی خبر اعلام
کاندیداتوری او را باور نداشتند و حاشیه دوم را طیفی دیگر از اصلاحطلبان
و اصولگرایان که از ماهها پیش حضور میرحسن موسوی را قطعی میدانستند و بر
این باورند که حضور او نهتنها موجب رقابتی گستردهتر بلکه باعث شکلگیری
اجماعی در میان اصلاحطلبان میشود. سومین حاشیه را هم سایتهایی ساختند
که از انصراف سیدمحمد خاتمی خبر دادند یا آن را محتمل دانستند. برخی از
سایتها تیتر یک خود را به حرفهای پیشین خاتمی اختصاص داده بودند؛ سخنانی
که او در 11 بهمن ماه در جمع خانواده شهدا مطرح کرده بود. خاتمی گفته بود:
به دلایل مختلف ترجیح میدادم و میدهم آقای مهندس موسوی بیاید. احساس
میکنم تنگنظریها و مشکلاتی که وجود دارد در مقابل بنده زیادتر خواهد
بود و میترسم با آمدن من هزینه مردم افزایش یابد. در مقابل این سایتها
اما برخی حامیان خاتمی به میدان آمدند تا اطمینان دهند خاتمی همچنان در
میدان است. ستاد خاتمی هم یک روز بعد از اعلام کاندیداتوری میرحسین موسوی
یک خبر چندخطی برای رسانهها فرستاد تا تلویحا اعلام کند ستاد همچنان
پابرجا است. خبر این بود که نشست برنامههای ستاد انتخاباتی سیدمحمد خاتمی
به ریاست محمدرضا عارف و با حضور روسای کارگروههای اقتصاد، جامعه، سیاست
داخلی، سیاست خارجی، امنیت ملی، جوانان، زنان، فرهنگ عمومی، علوم و
آموزش عالی، آموزش و پرورش و نظام اداری برگزار و در این نشست مقرر شد
کمیته تلفیق برنامه به ریاست محمدعلی نجفی طی مدت یک ماه برنامه جامع و
نهایی ستاد را ارائه کند. البته شاید حامیان خاتمی را استدلال این است که
میرحسین اگر بنای حضور داشته باید پیشتر به دیگر کاندیداها قصد خود را
اعلام میکرده است. پاسخ حامیان میرحسین به این استدلال نیز شاید این
باشد که استنباط خاتمی از سخنان میرحسین صحیح نبوده است. با وجود همه
گزینهها وضعیت نهایی کاندیداهای جبهه اصلاحات سوال همگانی شده است. آنان
که نگاهی خوشبینانه دارند این سوال را اینگونه پاسخ میدهند که کاندیداتوری
هر سه کاندیدا با هماهنگی بوده و اصلاحطلبان با آخرین برآوردها بهترین
تصمیم را خواهند گرفت. آنان که تا این حد خوشبین نیستند اما ممکن است
گزینههای دیگری را به ذهن خطور دهند. آیا برآورد خاتمی از حضور میرحسین
اشتباه بود و اگر اینگونه بود خاتمی احتیاط بیشتری میکرد؛ توصیه دیرهنگامی
که اینک برخی مطرح میکنند، ازجمله علی تاجرنیا عضو شورای مرکزی حزب
مشارکت. او به سایت یاری گفت: <خاتمی در آن مقطع باید با ملاحظه بیشتری
موضوع یا من میآیم یا موسوی را مطرح میکرد.> وی در حالی این سخنان را
مطرح کرد که به مانند برخی از سایتها از فشارهایی که روی خاتمی برای
اعلام کاندیداتوریاش بود خبر داد. وی گفت: <خاتمی خود برای حضور در
انتخابات تمایلی نداشت و ترجیح میداد فعالیتهای تئوریک خود را ادامه دهد
و میرحسین موسوی وارد عرصه انتخابات شود.> اما در برابر این اظهارات
واکنشهای چهرههای حزبی طرفدار خاتمی در مشارکت و سازمان مجاهدین در قبال
کاندیداتوری میرحسین نیز ظاهرا موید این مطلب است که خاتمی قصد کنارهگیری
ندارد. در همین راستا تاجرنیا نیز تاکید کرده: <فشار افکار عمومی روی خاتمی
بسیار زیاد بود و از آنجا که مهندس موسوی هم هنوز برای حضور در انتخابات
اطمینان نیافته بود، خاتمی وارد عرصه شد و اکنون باید دید که چه چیزی تغییر
کرده که خاتمی بخواهد نظرش را عوض کند و از عرصه رقابت کنار بکشد.>
در همین راستا سعید شریعتی یکی از اعضای شورای مرکزی حزب مشارکت در
گفتوگویی تاکید کرده: <همان عوامل گسترده اجتماعی که سبب شد خاتمی بر
تردیدهایش غلبه کند و با جدیت برای حضور در انتخابات اعلام آمادگی کند،
کنار رفتن او را غیرممکن میکند.> وی با اشاره به طرح شائبه کنارهگیری
خاتمی پس از اعلام حضور مهندس موسوی اظهار داشت: <خاتمی نشان داده است که
در امری که به صلاح و فلاح جامعه بازمیگردد با هیچ کس حتی نزدیکترین و
مقبولترین افراد پیرامون خویش تعارف و رودربایستی ندارد و ضمن پایبندی به
تفکر و تصمیمسازی و تصمیمگیری جمعی در نهایت بهترین تصمیم ممکن را
میگیرد و از این جهت میان همه سیاستمداران ایران کمنظیر بلکه بینظیر
است.> در همین ارتباط محمدرضا جلاییپور سخنگوی پویش حمایت از خاتمی در
یادداشتی که به دلایل ضرورت ماندن خاتمی تاکید کرده، نوشته است: <پس از
نامزدی میرحسین موسوی، نظر پویشگران (کمپینرهای< )پویش حمایت از خاتمی(
>موج سوم) را در ارتباط با کنارهگیری فرضی سیدمحمد خاتمی جویا شدیم. از
میان پویشگرانی که به پرسش و نظرخواهی ما پاسخ دادند، 94 درصد <به شدت
مخالف>، 4 درصد <مخالف> و 2 درصد <موافق> کنارهگیری خاتمی به نفع میرحسین
بودند و تنها 9 درصد پویشگران اعلام آمادگی کردند که در صورت کنارهگیری
خاتمی و حمایتش از موسوی، برای پیروزی موسوی در انتخابات فعالیت کنند. وجه
مشترک نظرسنجیهای معتبری که تاکنون در سطح کشور انجام شده هم این است که
خاتمی حداقل دو برابر موسوی رأی دارد. ماندن سیدمحمد خاتمی در عرصه
انتخابات از نظر پویشگران چنان ضروری است که تعدادی از آنها حتی پیشنهاد
کردهاند در صورت کنارهگیری خاتمی، <موج سوم> به <پویش دعوت مجدد از
خاتمی> تبدیل شود و برای اعلام حضور دوباره وی به کوششهای خود ادامه
دهد.>
محسن آرمین سخنگوی سازمان مجاهدین انقلاب نیز گفت: <درخواست از آقای خاتمی
برای حضور در عرصه رقابتهای انتخاباتی و اعلام حمایت از کاندیداتوری
ایشان بر اساس تحلیل مشخصی از شرایط موجود و ماهیت انتخابات ریاستجمهوری
آینده صورت گرفته است و خاتمی مناسبترین کاندیدا در جمع اصلاحطلبان
است.>البته آرمین در حالی که حمایت مجدد تشکل متبوع خود از کاندیداتوری
خاتمی را اعلام کرد با اطمینان از اجماع اصلاحطلبان و حضور آنها با یک
کاندیدا در انتخابات ریاستجمهوری دهم خبر داد.
اما به نظر میرسد که با اعلام حضور میرحسین موسوی، جلسات فوقالعاده
بسیاری نهتنها در اردوگاه اصلاحطلبان بلکه در جمع اصولگرایان تشکیل شده
است. یکی از این جلسات مربوط به ستاد حامیان جوان خاتمی است. هیات اجرایی
ستاد ملی جوانان حامی خاتمی تشکیل جلسه داده و در پایان این جلسه
فوقالعاده با صدور بیانیهای اعلام کرد: <ستاد ملی جوانان حامی خاتمی
همچنان با قوت به کار خود ادامه داده و اعضای ستاد انتظار دارند محمد خاتمی
هم تا آخر در عرصه بماند.> البته در این بیانیه با اشاره به اینکه مطمئنیم
در نهایت روی یک کاندیدا اجماع صورت میگیرد آمده است: <میزان استقبال از
سفرهای استانی و محبوبیت از جمله ویژگیهای تعیین کاندیدای نهایی است و
انتظار میرود طرفداران همه کاندیداها با پذیرش واقعیات روز و مقتضیات
جامعه برای دستیابی به اجماع تلاش کنند.>
به دنبال انتشار چنین گمانههایی، ساعتی پس از اعلام رسمی کاندیداتوری
میرحسین موسوی سایت عصر ایران نیز به نقل از یکی از مشاوران خاتمی از
جلسهای که رئیسجمهور سابق کشورمان با مشاوران، معاونان، وزرا و
استانداران دولت اصلاحات و اعضای ستاد انتخاباتیاش در بنیاد باران داشته
خبر داد. وی گفت: خاتمی رسما اعلام کرد که به نفع <جناب میرحسین موسوی>
کنار خواهد رفت. وی به نقل از خاتمی گفته که <در این جلسه از مشاوران و
حامیانش خواسته است در صورت کاندیداتوری میرحسین و انصراف خودش از
کاندیداتوری همه آنان تلاشهای خود را برای پیروزی میرحسین موسوی به کار
گیرند.> دقایقی پس از انتشار این خبر یک مقام مسوول در ستاد انتخاباتی
خاتمی در گفتوگو با سایت یاری، کنارهگیری خاتمی را تکذیب کرد.
اما گمانهزنیها درباره انصراف سیدمحمد خاتمی از عرصه رقابت در انتخابات
ریاستجمهوری دهم و اصرار حامیانش بر تکذیب اخباری مبنی بر انصراف او در
حالی در صدر اخبار سایتها و خبرگزاریها قرار گرفته که حامیان میرحسین
موسوی تاکید دارند که خاتمی با اشاره به عهد پیشین خود به نفع میرحسین
موسوی کنارهگیری خواهد کرد. بنابراین است که فعالیت رسمی ستاد میرحسین
موسوی آغاز شده است و پایگاه اطلاعرسانی میرحسین موسوی اعلام کرد که
<شنبهشب هفته آینده در حسینیه حجت نازیآباد تهران پس از نماز مغرب و عشا
سخنرانی میکند.> البته نه تنها اخباری رسمی در استقبال از حضور موسوی
منتشر میشود بلکه حتی شنیده شده که یکی از اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام که
عضو مجلس خبرگان رهبری نیز هست در جلسه رسمی اخیر مجمع و البته در غیاب
حضور میرحسین موسوی در این جلسه تلویحا از کاندیداتوری میرحسین موسوی حمایت
کرده است. این عضو مجمع که از شخصیتهای برجسته اصولگرا هم به شمار میآید
پس از طرح موضوع کاندیداتوری میرحسین از تعامل نزدیک وی با رهبری سخن گفته
و اذعان کرده است که مهندس موسوی چه در زمان امام(ره) و چه در مقطع کنونی
همواره پیرو ولایت فقیه بوده است.
در ادامه واکنشها به حضور میرحسین موسوی در انتخابات، دیروز سازمان جوانان
و دانشجویان مجمع خط نیروهای امام(ره) نیز با صدور بیانیهای اعلام کرد:
<حضور عزتآفرین شما را به عرصه انتخابات به فال نیک میگیریم و تمام توان
خویش را برای یاریتان به کار خواهیم بست.> در بخشی از این بیانیه آمده:
<او وجود خویش را از همان روزهای سخت انقلاب و لحظات مبارزه و در دوران
پیروزی در کنار امام و مدیریت <دولت خدمتگزار> و در ایام غربت و بیست سال
سکوت و در عین حال فعالیت در حد توان خویش، وقف خدمت به مردمی کرده بود که
متعهدانه و دینباورانه برای آزادی خویش بر جور زمانه پیروز شوند و در
روزهای شیرین بعد از پیروزی نیز بدون ذرهای گلایه، آنچه برایشان باقی
مانده بود را در راه دفاع از میهن اسلامی خویش در جنگ هشت ساله هدیه کرده
بودند.>
حمید قزوینی عضو مجمع نیروهای خط امام(ره) هم معتقد است که با توجه به صحبت
خاتمی در خصوص اینکه یا من یا موسوی در صحنه باقی میماند، احتمال
کنارهگیری خاتمی به نفع میرحسین زیاد است.
حزب اعتماد ملی نیز از حضور میرحسین موسوی استقبال کرد. در اینباره رسول
منتجبنیا قائممقام حزب اعتمادملی گفت: <ورود میرحسین موسوی به عرصه
انتخابات را مبارک و به نفع نظام میدانیم.>
دیروز خبرگزاری ایلنا در گفتوگویی با فعالان کارگری، استقبال آنها از
حضور میرحسین موسوی را تیتر خود قرار داد. حسن صادقی معاون دبیرکل خانه
کارگر اعلام کرد: <استقبال کارگران بازنشسته و پیشکسوت از حضور مهندس
موسوی بسیار پرشکوه است، حمایت ایشان از تشکیلات کارگری به منظور
راهاندازی و ادامه راه فراموشنشدنی است به همین علت جامعه کارگری به نوعی
احساس دین و تکلیف به ایشان دارند.> وی تاکید کرد: <بیشک در نتیجه
ریاستجمهوری ایشان عزت به جامعه کارگری باز خواهد گشت، زیرا سیر تحول
فعالیتهای میرحسین موسوی در دوران نخست وزیری بیانگر این نکته است که وی
با وجود جنگ تحمیلی با تدابیر سنجیده قادر به نجات اقتصاد کشور بوده است.>
عبدالرحمان تاجالدین نماینده مردم اصفهان در مجلس ششم که از منتخبین
کارگران بوده نیز گفت: <خوشبختانه جامعه کارگری خاطره خوشی از ایشان دارند
و استنباط کارگران رویکرد عدالتمحور فارغ از شعار بلکه در حوزه اجرایی
است. تشکلات کارگری در دوران ایشان معنا پیدا کرده است و مقدمات قانون کار
و تنظیم پیشنویس آن، بن کارگری و... از دستاوردهایی است که ایشان را
پررنگتر جلوه میدهد. موسوی حامی مردم در دوران جنگ بود.>
موسوی، کروبی و خاتمی اجماع کنند
در میان جدال حامیان خاتمی و موسوی درباره حضور و انصراف یکی از این
کاندیداها طیفی از اصلاحطلبان بر اجماع تاکید کردند. شورای هماهنگی جبهه
اصلاحات بیانیهای صادر کرد که ضمن استقبال از حضور خاتمی، کروبی و موسوی
در عرصه انتخابات در آن بر اجماع تاکید داشت. در این بیانیه آمده است: <ما
حضور این چهرههای خدوم و شناخته شده را که نشانه روشنی بر شکلگیری عزم
ملی در جهت اصلاح نابسامانیها است به فال نیک میگیریم و از آن استقبال
میکنیم. اما بر این باوریم که حصول مقصود تنها در سایه وحدت و اجماع نهایی
این شخصیتهای ارجمند متصور است و اطمینان داریم این بزرگواران در نهایت
مسیر همدلی، اجماع و همکاری را در پیشبرد اهداف مشترک تعقیب خواهند کرد.>
محمدرضا تابش دبیر فراکسیون اقلیت مجلس نیز دیروز ابراز امیدواری کرد که
اصلاحطلبان به اجماع برسند و گفت: <انشاءالله یک نفر کاندیدا خواهد شد.>
وی افزود: <معلوم نیست چه کسانی در انتخابات بمانند و چه کسانی کنار
بروند. من در این زمینه چیزی نمیدانم ولی اجماع را خیلی محتمل میدانم.
اما نمیدانم بر روی چه کسی اجماع شود.>
حسین کاشفی سخنگوی جبهه مشارکت ایران اسلامی اظهار داشت که این حزب نیز از
حضور مهندس موسوی استقبال میکند. البته وی از آرزوی اصلاحطلبان برای
اجماع سخن گفت و افزود: <ضمن آنکه از حضور آقای مهندس موسوی استقبال
میکنیم چنانکه در ماههای گذشته در کنگره نامزدی آقای خاتمی را مطرح کردیم
امیدوارم حضرات با ارتباط خوبی که با هم دارند بتوانند تعیین کنند در این
زمینه کدامیک خواهند ماند. آرزوی ما این است که اصلاحطلبان در مراحل
نهایی با یک نامزد وارد عرصهانتخابات شوند که به نظر من این اتفاق رخ
خواهد داد.>
تندروها مصادره نکنند
واکنش راست به نامزدي موسوي - پنجشنبه 22 اسفند 1387
شيرين کريمي
در
شرايطي که برخي از چهره هاي جناح راست خواستار حمايت جريان هاي راست از
کانديداتوري محمود احمدي نژاد شده اند، در عين حال يک نماينده اين جناح در
مجلس
پيرامون حضور موسوي گفته است رقابت او با احمدي نژاد بازي برد- برد براي
اصولگرايان است. اين در حالي است که در چند روز گذشته رسانه ها و چهره هاي
وابسته
به
جناح راست حملات خود عليه اصلاح طلبان را افزايش داده اند.
کيهان
ضمن معرفي موسوي به عنوان "پديده اي منحصربفرد" از تلاش
او براي حفظ "تمايز"
خود
با اصلاح طلبان دوم خردادي نوشته و تصريح کرده است که او "به همين دليل تا
امروز از هرگونه توافقي با مضمون «يا من يا شما» با خاتمي ابا کرده است".
اشاره کيهان به اظهارات محمد خاتمي پيش از اعلام رسمي کانديداتوري اش است
که طي
آن
گفته بود از ميان او و ميرحسين موسوي تنها يک نفر در انتخابات رياست
جمهوري
اعلام نامزدي خواهد کرد.
رجانيوز
اما در مطلبي در همين خصوص پيش بيني کرده است که در
دقيقه 90 يکي از آنان
(خاتمي
يا موسوي) کنار خواهد رفت و در عين حال موسوي را به "تقليد" از مدل
تبليغاتي احمدي نژاد در انتخابات 84 متهم کرده است. اشاره اصلي اين سايت
حامي دولت
به
آن بخش از بيانيه اعلام کانديداتوري ميرحسين موسوي است که مي نويسد:
"در
جريان فعاليتهاي انتخاباتي، ستاد اينجانب حق چاپ و تكثير عكس مرا نخواهد
داشت."
در
همين ارتباط عماد افروغ، نماينده مجلس هفتم حضور موسوي در انتخابات را نشان
دهنده اين موضوع دانسته که خاتمي و موسوي تفاوت هايي دارند و بر اختلاف
ديدگاه
پافشاري مي کنند.
افروغ که از منتقدين راست گراي محمود احمدي نژاد است، کانديداتوري موسوي را
به
"فال
نيک" گرفته و او را چهره اي "ارزشي" و "اصولگرا" معرفي کرده است. وي با
در
گفت
و گو با
فارس
از
توصيه هميشگي خود به گروه هاي دوم خردادي مبني بر کتمان نکردن "اختلافات"
بر
اساس "منافع" گفته و خاطرنشان کرده:
"در
حال حاضر نيز اين نگراني را در
ميان جريان اصولگرا مشاهده ميكنم."
از
سوي ديگر يک عضو شوراي مرکزي فراکسيون اکثريت مجلس ضمن آنکه حضور موسوي و
انصراف خاتمي در عرصه رقابت را "بازي برد- برد" براي جناح راست توصيف
کرده، در عين
حال
افزوده است: "با اين قدام آرزوهاي افراطيون كه به دنبال اهداف و اغراض
سياسي
خود
بودند نقش بر آب خواهد شد". ولي اسماعيلي با تاکيد بر اينکه هيچ
"دغدغهاي"
در
اردوگاه اصولگرايان وجود ندارد پيرامون حمايت اصلاح طلبان از کانديداتوري
موسوي
هم
گفته است:
"به
افراد تندرو و اصلاحطلب اجازه نخواهيم داد تا ميرحسين موسوي
را
مصادره كنند."
پشت
سر احمدي نژاد
اما
کاظم انبارلويي از اعضاي شاخص حزب موتلفه
در
روزنامه
رسالت
ضمن
آنکه محمود احمدي نژاد را "نامزد
واحد اصولگرايان" معرفي کرده در عين حال از "عدم تمايل" جريان اصولگرا به
حمايت از
مهندس ميرحسين موسوي خبر داده است.
اما
بادامچيان، قائم مقام موتلفه نيز وظيفه جريان متبوع خود را ممانعت از
"انشعاب
و تفرقه" در ميان اصولگرايان
توصيف
و
در عين حال ابراز اميدواري کرده: "اصولگرايان با يک کانديدا وارد انتخابات
شوند."
در
همين راستا به گزارش
فارس
دبير کل حزب "عدالت خواه " از احزاب حامي دولت نيز همزمان با متهم کردن
اصلاح
طلبان به "تخريب" دولت نهم، از هم قطاران راست گراي خود خواسته است با
"وحدت کامل"
پشت
سر محمود احمدي نژاد قرار گيرند.
درخواست نقي زاده براي حمايت از رئيس دولت نهم در حالي مطرح مي شود که
همزمان
سخنگوي "جبهه پيروان خط امام" از "اعلام احتمالي" کانديداي جبهه
اصولگرايان در
اواخر ماه جاري و يا اوايل اسفند
خبر
داده است. کمال الدين سجادي همچنين از "بلند شدن فرياد عقلاي دوم خرداد به
خاطر افراط گري ها " سخن گفته و در همان حال تصريح کرده است:" اين عقلا
معتقدند
يكي
از دلايل شكست اصلاحات رفتار افراد راديكال در اين جريان بوده است."
استراتژي
اصلاح طلبان : مظلوم نمايي
محمد نبي حبيبي دبير کل موتلفه نيز ضمن آنکه استراتژي اصلاح طلبان در
انتخابات
را
"مظلوم نمايي"
توصيف
کرده،خواستار آن شده است که "افرادي از روي جهل يا غفلت ابزار مظلوم نمايي
آقايان"
را
فراهم نکنند. مقصود دبير کل موتلفه از مظلوم نمايي احتمالا معطوف به
انتقادات
جريان هاي اصلاح طلب نسبت به گزارش کيهان در مورد احتمال ترور خاتمي،
اجازه ندادن
به
کانديداهاي دوم خردادي براي برگزاري نشست در دانشگاه ها و همچنين برقرار
نبودن
توازن رسانه اي ميان جريان راست و اصلاح طلبان است. براي نمونه محمد خاتمي
چندي
پيش
از اينکه يک کانديداي رياست جمهوري نمي تواند يک روزنامه داشته باشد ابراز
شگفتي کرده بود.
در
همين حال مجتبي هاشمي ثمره گفتگو با سايت
رجانيوز
با
متهم کردن اصلاح طلبان به اينکه با اظهارات" کذب" خود سعي در کمرنگ کردن
حمايت مردم از دولت فعلي دارند خاطرنشان کرد:"مردم با حضور مكرر خود پاسخ
اين افراد
را
ميدهند".
استقبال
از تعدد کانديداها
اما
در
خبري
ديگر مشاور رسانه اي احمدي نژاد از حضور چند کانديدا در اردوگاه راست
استقبال
کرده و آن را نشاندهنده ظرفيتهاي بالاي
اصولگرايان
دانسته است.
مهدي
کلهر
که
سعي مي کند چهره اي نوگرا و متفاوت از خود نشان دهد همچنين شيوههاي برخي
جريانها براي انتقاد از دولت را "شيوههاي اسلامي" توصيف کرد.
من يا ميرحسين
مرتضي كاظميان
mortezakazemian@yahoo.com -]
هر روز كه ميگذرد،
انتخابات رياست جمهوري دهم، بيش از پيش پيچيده و مهم
مينمايد. اين توصيف
شايد ناظر به وضع سياست در ايران امروز باشد؛ وضعي كه تحليل
آن را، حتي براي
مطلعترين افراد و حاضران در بلوك قدرت نيز، دشوارتر از قبل ساخته
است. تحليل روند
انتخابات رياستجمهوري88 -بهويژه در طيف اصلاحطلبان- با اعلام
رسمي نامزدي
ميرحسين موسوي، پيچيدهتر از روزهاي قبل مينمايد.
درحالي كه اصلاحطلبان
نزديك به سيدمحمد خاتمي، متاثر از استقبال معنادار و
قابل توجه و پرشور
مردم استانهاي فارس، كهكيلويه و بويراحمد، و بوشهر به طراحي
روند انتخابات
پيشرو در خرداد آتي ميانديشيدند، ميرحسين موسوي با اعلام نامزدي
رسمي خود، پارامتر
جديدي را به وضع پيچيدهي پيشين اضافه كرد. ورود ميرحسين، هنگامي
كه در كنار گفتهي
مشهور خاتمي قرار گيرد (يا من يا ميرحسين)، معنادارتر مينمايد.
ظاهراً وضع براي
انصراف خاتمي از نامزدي، آماده شده است؛ اما آيا آن كه آمدنش نه
فقط به خواست خود،
كه نيز با خواستي عمومي همراه شده، و تاكيد كرده است كه "با
جديت و تدبير، و
بدون ترديد" نامزد رقابت شده است، ميتواند بهخاطر ورود تمام قد
ميرحسين، كنار كشد؟
پاسخ به اين پرسش، چندان آسان نيست. مولفههاي متعددي در برابر
تصميمگيرندهي
نهايي (خاتمي) صف كشيدهاند؛ مولفههايي كه بي تعيين تكليف در مورد
يكيك آنها، هر
تصميم جديدي غيرقابل توجيه خواهد بود، و به شدت مورد نقد و مواخذه و
ملامت قرار خواهد
گرفت.
- از آن سخن و نوشتار
مشهور مصطفي ملكيان (در مورد وظيفهي اخلاقي خاتمي براي
نامزدي)، تا اين
استقبال و درخواست غريب مردم استانهاي جنوبي از خاتمي؛
- از شور و نشاط و اميد به
تغييري كه خاتمي در ميان نسل سوميها و جوانان و
دانشجويان و
روشنفكران و طبقه متوسط و... ايجاد كرده، تا كوششهاي حاميان سياسي وي
در مهمترين احزاب
اصلاحطلب؛
- از نياز جريان
"اصلاحطلبي" به يك نامزد تمام و كمال براي معرفي و تببين
"اصلاحات"، تا
كارويژهها و خصوصيات كاملا" متفاوت و متمايز شخص خاتمي (چون صداقت،
نجابت، آراء و نظرات
وي در مورد مقولههايي چون حقوق بشر، دموكراسي، حقوق شهروندي،
جامعه مدني و...،
جان دوبارهاي كه به "عرصه عمومي" و "جنبشهاي اجتماعي" در ايران
ميدهد، مقام و
جايگاه ممتاز بينالمللي او، مدارا و سعه صدر و بردباري وي،
فروتني،
"ايران"خواهي و "انسان" دوستي او، و...)؛
- از شانس بالاي پيروزي
خاتمي در خرداد88 نسبت به ديگر نامزدهاي مطرح و محتمل
گرفته، تا هراس و
وحشتي كه حضور مجدد و اعلام نامزدي او در جريان اقتدارگرا ايجاد
كرده است (وضعي كه
بيترديد، يكي از مهمترين و جديترين دلايل در توضيح ضرورت
حضور او در رقابت
سخت و نفسگير 88 و اهميت حمايت از وي، محسوب ميشود؛ وضعي كه
توضيح دهندهي نگاه
اقتدارگرايان به لزوم تداوم حكومت يكدست و يكپارچه، و كوشش آنان
براي جلوگيري از
بروز شكاف در قدرت است. نيمنگاهي به رفتار رسانههاي ديداري و
شنيداري و مكتوب
اقتدارگرايان، در قبال خاتمي، كافي است كه ناظر معمولي و شهروند
مردد، دريابد و مصمم
شود كه بايد در كدام سمت بايستد)؛ و...
اين همه، مولفههايي هستند
كه هر انصرافي را در اين روزها، منتفي و بلاموضوع
ميسازند.
"من يا ميرحسين"؛
حتي اگر با اين نظر همراي باشيم كه "كاش خاتمي
اين سخن را به زبان
نياورده بود"، باز هم بيان اين سخن چيزي را -به شكل زيربنايي-
عوض نميكند؛ "من يا
ميرحسين" را خاتمي به زبان آورد؛ اين گفته، محتمل، تنها به اين
معناست كه از منظر
خاتمي، با ورود ميرحسين به صحنهي انتخابات 88، ديگر وظيفهاي
بر دوش جان او
نخواهد بود. البته، ميرحسين، خود براي خويش تصميم ميگيرد؛ چنان كه
با وجود نامزدي
خاتمي و استقبال پرشور جامعه از وي (در تهران و شهرستانها)، باز
هم نامزد انتخابات
رياست جمهوري شد.
حضور خاتمي در عرصهي
تلاشهاي مرتبط با انتخابات88 تا مقطع ثبتنام نامزدها و
حتي زمان رسمي
تبليغات، هيچ تضادي با اين سخن (من يا ميرحسين) ندارد. خاتمي تا آن
هنگام ميتواند به
شيوههاي گوناگون، نظر حاميان خود را در لايههاي اجتماعي
مختلف، براي
كنارهگيري از انتخابات جويا شود؛ اين، در صورتي است كه تا آن هنگام،
ميرحسين حاضر به
انصراف از رقابت، به نفع خاتمي، نشده باشد.
"من يا ميرحسين"؛ اين، سخن
خاتمي است؛ اما مگر خاتمي، اينك تنها متعلق به
خويشتن خويش است؟ آن
چند هزار نفري كه در سفر اخير خاتمي، او را "خاتمهي ماتم"
خود خواندند؛ آن چند
صد موتور سوار و رانندگان متعلق به لايههاي پايين جامعه، كه
در همين سفر، سهميه
اندك بنزين خود را تقديم "حضور"ش در آستانهي شهرستان خويش
كردندو چندين
كيلومتر به استقبال و بدرغهاش رفتند؛ آن چند ده هزار جواني كه كمپين
دعوت و حمايت از
خاتمي را سامان داده و موثر داشتهاند؛ آن گروه از روشنفكران و
كنشگران سياسياي
كه به حمايت از او برخاستهاند؛ آن نوجوان و جواني كه اميدش به
آينده را با حضور
او گره زده است؛ و... اين جمله، و بسياري ديگر، اينك بخشهايي
از خود خاتمياند؛ و
خاتمي بيشتر از هر شخص ديگري بر اين ادعا واقف است.
تا همينجاي كار هم، تمامي
علاقهمندان و حاميان خاتمي، نيك ميدانند كه او
"ايثار" كرده است؛
پس ماندن او در اين رقابت سخت و نفسگير، هرگزا به معناي ترجيح
منافع فردي بر منافع
ملي، ارزيابي نخواهد شد. برعكس، ادامهي حضور خاتمي، عمق
"جديت"، "تعهد" و
"عزم" دوباره و "تدبير" جديد او را در "خدمت به ايران و
ايرانيان"، و نيز
تكريم "اخلاق" را بهتصوير خواهد كشيد. بگذار آن جماعت اندك، يا
صاحبان رسانههاي
اقتدارگرا -كه كارشان به تعبير دقيق و عميق عبدالكريم سروش، جز
"تحريف حقيقت و
تقديس خشونت" نيست- هرچه ميخواهند بگويند و "جيغ بنفش" سر دهند.
ملالي نيست؛ كيست
كه در صداقت خاتمي و عمق باور و دلبستگياش به آيندهي ايران و
زندگي ايرانيان،
ترديدي روا دارد؟...
نگارنده بس اميدوار است كه
در اوج انتخابات، نه فقط ميرحسين، كه شيخ مهدي كروبي
نيز، براي منافعي بس
گرانسنگتر، اقبال معنادار به خاتمي و جايگاه و كارويژههاي
او را پاس دارند و
اقدامي ماندگار در تاريخ تحولات سياسي ايران معاصر، بهجاي
نهند.
واکنش گروه های مختلف سياسي به اعلام نامزدی مهندس موسوی
مهندس
هنرمند و
سياستمداري كه در روزگاري نهچندان آرام سكان هدايت كشتي وزراي ايران را
برعهده
داشت، پس از رحلت امام(ره) در سال 68 بهطور رسمي از دنياي سياست كناره
گرفت و
ترجيح داد سكوت سياسي اختيار كند؛
هرچند كه به واسطه روحيه
هنري و انجام
فعاليتهاي دانشگاهي
و علمي همچنان گهگاه ردي از او در تريبونهاي خبري ديده ميشد.
اما هيچگاه حضور او
به اندازه چند ماه گذشته پررنگ و خبرساز نشده بود.
ميرحسين از زماني كه
كانديداهاي احتمالي براي انتخابات رياستجمهوري دهم زير سنگ
محك احزاب و
گروههاي سياسي قرار گرفتند، با اتخاذ سياست
<ميآيم، نميآيم>
آناني را كه افق
عرصه سياست را لحظه به لحظه رصد ميكردند، چشمانتظار گذاشت. البته
بسياري از آناني كه
تمايل به حضور ميرحسين در عرصه داشتند به اين انتظار عادت
كردهاند زيرا
پيشترها و در جريان انتخابات رياستجمهوري پيشين نيز از او براي
حضور دعوت شده بود
كه در نهايت مورد قبول مهندس سياستمدار واقع نشد.
اما
اينبار اوضاع از
ابتدا كمي فرق داشت؛ چه، ميرحسين تقريبا هيچگاه از نيامدن بهطور
قطعي سخن نگفت و
علاوهبر آن گسترش فعاليتهاي رسانهاي او بر اين تفاوت اوضاع صحه
ميگذاشت.به هرحال
ميرحسين موسوي پس از 20 سال از فضاي سكوت و انزوا كناره گرفت و
پا به عرصهاي گذاشت
كه هياهويش اذهان بسياري را درگير ميكند.
ميرحسين موسوي
چهارمين و آخرين
نخستوزير جمهوري اسلامي ايران بود كه از سال 60 تا 68 به مدت 8
سال زمام امور و
رياست هيات دولت را برعهده داشت. او پس از محمدرضا مهدويكني كه در
پي شهادت رجايي و
باهنر به سمت نخستوزيري منصوب شده بود، به نخستوزيري انتخاب شد
و در دوران جنگ،
نخستوزير ايران بود. او متولد 1320 در خامنه تبريز است و در سال
1348 از دانشگاه ملي
آن زمان (شهيد بهشتي كنوني) در رشته معماري كارشناسي ارشد
دريافت داشته است و
از سال 1358 تاكنون عضو شوراي انقلاب فرهنگي است. مهندس
ميرحسين موسوي در
طول سالهاي حضور خود در عرصه سياست بهعنوان نخستوزير، وزير
امور خارجه،عضو
شوراي مركزي حزب جمهوري اسلامي ايران، سردبير روزنامه جمهوري
اسلامي، عضو مجمع
تشخيص مصلحت نظام و... به فعاليت پرداخت اما از سال 1377 با
برعهده گرفتن رياست
فرهنگستان هنر صرفا به فعاليت در اين حوزه مشغول شد.
حضور
موسوي كه در دوران
رياستجمهوري سيدمحمد خاتمي رياست فرهنگستان هنر را برعهده داشت
و اين روزها نيز
بهعنوان عضوي از اعضاي مجمع تشخيص مصلحت نظام بر كرسيهاي اين
مجمع تكيه ميزند،
يقينا ميتواند معادلاتي را كه تاكنون در فرمول انتخاباتي دو
جناح اصولگرا و
اصلاحطلب لحاظ شده بود تغيير دهد و البته كه اين تغيير دامن طيف
اصولگرا را بيشتر
خواهد گرفت؛ چه، بخش بزرگي از اصلاحطلبان و هم اصولگرايان ميرحسين
را از آن جناح خود
ميدانند و معتقدند تفكرات او به آنچه آنان از اصولگرايي تعريف
ميكنند بسيار نزديك
است، بنابراين ميتواند نامزد مورد وثوق آنان باشد. در عين حال
حس نوستالژيك نسل
انقلاب و جنگ ميتواند نوك پيكان آرا را به سمت ميرحسيني كه در
اوج مقبوليت از
سياست كناره گرفت، نشانه بگيرد و اين پتانسيل هماني است كه
اصلاحطلبان بيش از
اصولگرايان از آن بهره خواهند برد.
واكنش احزاب
سلطانيفر: باعث تقويت اصلاحات ميشود
محمد سلطانيفر عضو
شوراي مركزي
حزب اعتماد ملي
معتقد است كه حضور كانديداهاي متعدد در جبهه اصلاحات به نفع اين
مجموعه و باعث تقويت
آن ميشود چرا كه هركدام از كانديداها ميتوانند طيفي از
سياستمداران،
دانشگاهيان و مديران را به صحنه آورند. از سوي ديگر تعدد كانديداها
ميتواند آراي خاموش
را نيز پاي صندوق بياورد و اين باعث ميشود كه تعداد بيشتري از
مردم در انتخابات
حاضر شوند. در چنين شرايطي است كه ميتوان شاهد توسعه مشاركت مردم
و تقويت پايههاي
امنيت نظام بود، اين درحالي است كه بهنظر ميآيد در مراحل نهايي
انتخابات با توجه به
تبادل نظرها و بررسيها يك نوع همگرايي ميان كانديداها به وجود
آيد.
محسن آرمين:
اتفاق مثبتي است
محسن آرمين سخنگوي
سازمان مجاهدين
انقلاب اسلامي
نيز با بيان اينكه ما از حضور ميرحسن موسوي در عرصه انتخابات
استقبال ميكنيم،
گفت: تكثر و تنوع در سطح كانديداهاي اصلاحطلب و مستقل در شرايط
فعلي نبايد بهعنوان
يك عمل منفي تلقي شود بلكه اتفاق مثبتي است چرا كه وضعيت موجود
از نظرها و
ديدگاههاي مختلف ميتواند مورد نقد قرار گيرد و افكار عمومي جامعه هرچه
بيشتر و عميقتر و
همهجانبهتر با وضعيت كنوني آشنا شوند و از اوضاع نامساعد و
شرايط ناگوار كنوني
آگاه گردند. البته ما همانطور كه اعلام كردهايم كانديداي
سازمان مجاهدين
انقلاب اسلامي آقاي خاتمي است ولي اين را بهعنوان نكته پاياني
نيز بگويم كه حضور
اصلاحطلبان با كانديداهاي متعدد در عرصه تبليغات لزوما به
معناي رقابت همه اين
كانديداها در عرصه انتخابات نيست.
محمد هاشمي: باعث
اتحاد شود خوب است
محمد هاشمي عضو
شوراي مركزي كارگزاران سازندگي گفت: اگر به
لحاظ جبهه اصلاحات
در نظر بگيريم تعدد كانديداها باعث تجزيه آرا ميشود و طبعا به
نفع رقيب تمام
ميشود اما اگر حضور آقاي موسوي باعث شود كه كانديداهاي اصلاحات
كنار يكديگر بنشينند
و بنابر ميزان راي و پايگاه نفوذي كه هركدام از كانديداها
دارند به وحدت روي
يك كانديدا برسند، حضور ايشان بسيار خوب است. وي افزود: از يك
زاويه درباره حضور
مهندس موسوي ميتوان گفت كه حضور ايشان باعث تعديل فضاي سياسي در
آستانه انتخابات
ميشود زيرا اكنون جناح راست حساسيت زيادي روي خاتمي دارد و حتي
روزنامه كيهان نوشته
بود كه آقاي خاتمي ممكن است ترور شود و اين درحالي است كه روي
آقاي موسوي حساسيت
كمتري وجود دارد و حضور ايشان مقداري فضا را تعديل ميكند و از
سوي ديگر رقابت را
بالا ميبرد البته اگر همه كانديداهاي اصلاحطلب تا پايان
بمانند و در جريان
اصلاحات به وحدت نرسند، اين به نفع جبهه اصلاحات نيست.
محمدعلي
ابطحي: بگويند چرا بعد از خاتمي آمدهاند
محمدعلي ابطحي عضو
مجمع
روحانيون مبارز گفت:
به آقاي موسوي براي حضورشان در اين صحنه سياسي تبريك ميگويم.
آقاي مهندس موسوي با
خدمات بينظيري كه در دوران دفاع مقدس داشتند در راس صاحبان حق
كانديداتوري هستند.
به همين دليل در دورههاي قبلي و بهخصوص در انتخابات نهم كه
احساس خطر براي
ايران در ذهن اصلاحطلبان جدي بود، از سوي همه جبهه اصلاحطلبي از
آقاي موسوي براي
كانديداتوري رياستجمهوري دعوت شد و البته در چهار سال پيش مورد
پذيرش ايشان قرار
نگرفت. كسي نميتواند اين حق آقاي موسوي را از ايشان سلب
كند.
اين ابهام و گلايه
كه ايشان با اينكه گفته بودند با آقاي خاتمي رقابت
نميكنند و اكنون كه
بعد از مذاكرات صورتگرفته با ايشان، آقاي خاتمي كه يقينا
شناختهشدهتر هستند
و امكان رايآوري بيشتري دارند و سفر تاريخي به شيراز و ياسوج
و بوشهر هم در عمل
اين واقعيت را نشان داد، چرا كانديدا شدند مسالهاي است كه لابد
ايشان دلايلي دارند
كه توضيح ميدهند و خواهند گفت در اين چند هفته چه اتفاق جديدي
افتاده كه با حضور
آقاي خاتمي تصميم گرفتهاند كانديدا شوند. در هر حال حضور آقاي
موسوي مثل حضور قبلي
آقاي كروبي ميتواند باعث طرح صداهاي گوناگون در جامعه باشد.
آشنا شدن بيشتر مردم
با نظرات آقاي موسوي هم كه بيست سالي است سكوت كردهاند، يك
ضرورت است. آقايان
خاتمي، كروبي و موسوي ميتوانند نقطهنظرات خود را با مردم در
ميان بگذارند و اگر
قصد، پيروزي در انتخابات و نجات كشور از شرايط فعلي است، وقتي
با هر مكانيسمي
معلوم شد كه كداميك امكان اين تغيير را دارند، به نفع ديگري انصراف
دهند. اين توقع
تاريخي ملت از رهبران اصلاحطلب است تا معلوم شود كه كارگردان اين
صحنه سياسي در خارج
از حوزه اصلاحطلبي قرار ندارد.
الهه كولايي:
بايد يك
كانديدا داشته باشيم
الهه كولايي، عضو
شوراي مركزي جبهه مشاركت ايران
اسلامي نيز چنين
اظهارنظر كرد: من اين حضور را مبارك ميبينم اما در روند
فعاليتهاي
انتخاباتي نه در مرحله نهايي آن. به اعتقاد من حضور آقاي موسوي به
ارتقاي سطح تحركات
انتخاباتي كمك ميكند اما معتقد نيستم كه وضعيت موجود براي مرحله
نهايي انتخابات
وضعيت مناسبي باشد زيرا بايد براي ورود به اين عرصه به يك كانديدا
بسنده كنيم. وي
تاكيد كرد: من نيز مانند همه ايرانياني كه اصلاحطلبي را راه خروج
از وضعيت موجود كشور
ميدانند منتظر به وحدت رسيدن كانديداها هستم.
حاميان
ميرحسين موسوي:
زمينه را براي مشاركت فراهم مي كنيم
سيدعليرضا رضابهشتي
دبير
جمعيت توليد و
تعاون:اميدوارم اين حضور براي ملت خوشيمن و مبارك باشد و زمينه را
براي مشاركت هرچه
پرشورتر همه كساني كه با توجه به شرايط خطير كنوني كشور خواهان
ايجاد تحول هستند،
فراهم كند. دقت در نكاتي كه ايشان در بيانيه اعلام كانديداتوري
خود بيان كردند،
شرايط را براي هرگونه اختلاف و تفرقه و رقابتهاي غيراخلاقي
ميبندد. حضور مهندس
ميرحسين موسوي به معناي بازگشت به گفتماني است كه مردم به خاطر
آن گفتمان انقلاب
كردند؛ گفتماني كه در آن آزادي و عدالت توامان را جستوجو
ميكنند.
سرحديزاده :
اقدامي مبارك است
ابوالقاسم
سرحديزاده عضو شوراي
مركزي حزب اسلامي
كار كانديداتوري ميرحسين موسوي را اقدام مباركي توصيف كرد و گفت:
مدتها بود كه
انتظار حضور مهندس موسوي در صحنه سياسي و انتخابات رياستجمهوري مطرح
بود، چنانكه در
دورههاي پيشين انتخابات نيز بارها كانديداتوري وي مطرح شده بود اما
پيش از اين نشاني از
حضور ايشان ديده نميشد؛ حال اين اعلام حضور ميتواند
نشاندهنده وجود
شرايطي كاملا متفاوت با دورههاي پيشين باشد. مهندس موسوي با
روحيه و نشاط
تازهاي وارد صحنه شده و گويا نسبت به اوضاع و احوال كنوني در
عرصههاي مختلف
سياسي، اقتصادي و بينالمللي اعلام خطر ميكند. به گفته وزير كار و
امور اجتماعي دولت
موسوي، اگر اوضاع كنوني مساعد بود موسوي ضرورتي براي حضور در
صحنه انتخابات
نميديد اما اين شرايط و درخواست فعالان سياسي و نخبگان جامعه از وي
موجب شده ايشان
اعلام نامزدي كند. سرحديزاده حضور شخصيتهاي مورد قبول جامعه در
عرصه انتخابات را به
نفع نظام و انقلاب و موجب برگزاري پرشورتر انتخابات دانست و
هرگونه تضعيف و
تخريب آنها را عامل مخدوش شدن اعتبار كشور و نظام در موقعيت كنوني
ارزيابي كرد.
يدالله اسلامي:
پذيرش نقد داشته باشيم
يدالله اسلامي
دبيركل
مجمع نمايندگان
ادوار مجلس نيز درخصوص اعلام حضور رسمي ميرحسين موسوي درانتخابات
دهم رياستجمهوري
معتقد است هركس در خود توانايي ميبيند بايد اين امكان را داشته
باشد كه تواناييها
را در معرض قضاوت مردم قرار دهد و با موافقت افكار عمومي بتواند
در جايگاه قدرت قرار
گيرد اما هركس وارد ميدان شد به يكسري مسائل بايد توجه داشته
باشد. ازجمله اينكه
بايد آمادگي كامل براي نقد داشته باشد ضمن اينكه پذيرش نقد جدي
برنامهها و طرحها
و ايدههاي خود را نيز داشته باشد. وي افزود: ميرحسين موسوي هم
بايد به صحنه بيايد
و خود را در معرض نقد قرار دهد و به انتقادها توجه كند.
واكنش ساير
گروههاي اصلاحطلب
حسين
موسويتبريزي دبيركل مجمع محققين و
مدرسين حوزه علميه
قم حضور ميرحسين موسوي در عرصه انتخابات دهمين دوره
رياستجمهوري را
مثبت دانست و گفت ميرحسين موسوي در اين شرايط نسبت به مردم احساس
مسووليت كرده،
بنابراين در عرصه حاضر شده است. حضور اين كانديداها به نفع مردم و
اصلاحات است اين
افراد در نهايت نسبت به مصالح مردم از خود تعهد نشان ميدهند و به
يك راهحل مشخص
ميرسند. محمدعلي حاضري دبيركل انجمن اسلامي مدرسين دانشگاهها
نيز حضور ميرحسين
موسوي در عرصه انتخابات را نشانگر درك وضعيت خطير كشور از سوي
بزرگان و دلسوزان
نظام دانست و گفت: حضور ايشان نشاندهنده درك اين وضعيت خطير كشور
است و به ميدان آمدن
شخصيتها نشاندهنده يك عزم ملي براي اصلاح و بهبود شرايط
كشور است و بنابراين
بايد گفت كه حضور ايشان از هرسو ميمون و مبارك است.
اصولگرايان
سنتي:حضور ميرحسن مفيد است
سيدرضا اكرمي
عضو شوراي مركزي
جامعه روحانيت
مبارز: ميرحسين موسوي يك فرد شناختهشده در كشور و جمهوري اسلامي
است. او سالهاي اول
انقلاب يعني دوران دفاع مقدس نخستوزير بوده و فردي كاملا
شناختهشده است كه
سادهزيست نيز ميباشد بنابراين حضور او كه فردي لايق است در
دهمين دوره انتخابات
رياستجمهوري مفيد و كارساز است. حضور افراد شناختهشده
ميتواند در
رقابتهاي انتخاباتي موثر واقع شود. كمال سجادي دبيركل جامعه اسلامي
كارمندان نيز با
اشاره به حضور ميرحسين موسوي در عرصه انتخابات رياستجمهوري دهم
تاكيد كرد كه اگر او
به عنوان كانديداي اصلاحطلبان وارد عرصه انتخابات شود
اصولگرايان به رقابت
با او خواهند پرداخت. حضور آقاي موسوي بسيار مثبت است و ايشان
با حضور خودشان بخشي
از مردم را وارد صحنه انتخابات ميكنند و نرخ مشاركت بالا
ميرود.
حاميان محمود
احمدينژاد
مرتضي آقاتهراني
نماينده مجلس و از
حاميان محمود
احمدينژاد: هر چند كه حضور آقاي ميرحسين موسوي در فضاي انتخابات
ممكن است تاثيرگذار
از جهات مثبت و منفي باشد و ايشان بخشي از آراي آقاي احمدينژاد
را با توجه به
شعارهايي كه درباره عدالت و بازگشت به آرمانهاي اوليه انقلاب مطرح
كردهاند كسب كنند
اما با اين وجود باز هم فكر ميكنم كه آقاي احمدينژاد راي
بالايي را كسب
خواهند كرد و رئيسجمهور خواهند شد. آقاي ميرحسين بايد همچنين خط
خود را با
اصلاحطلبان مشخص كند.
ساير گروههاي سياسي
امير محبيان موسس
حزب نوانديشان ايران
اسلامي كانديداتوري ميرحسين موسوي را به عنوان يك تغيير جهت
در استراتژي در صورت
وحدت بر او در رويكرد جريان اصلاحات از نئوليبرالسيم به
گرايشهاي
عدالتگرايانه دانست. وي البته معتقد است در صورت عدم توافق وحدت روي
ميرحسين موسوي دو
حالت شكل خواهد گرفت و توضيح داد: اصلاحطلبان يا با سه كانديدا
وارد عرصه انتخابات
خواهند شد و يا اينكه آقاي خاتمي در آخرين لحظات به نفع ميرحسين
موسوي بر حسب قول
پيشين كنار ميرود اما اگر هر سه كانديدا با هم وارد عرصه
انتخابات شوند اين
نشاندهنده نوعي بحران در جريان اصلاحات است و اگر خاتمي
كنارهگيري كند آقاي
احمدينژاد با رقيبي قدرتمند مواجه خواهد شد. وي افزود: البته
در صورتي كه مهندس
موسوي به عنوان چهرهاي مستقل و فراجناحي و بدون اعلام تعلق به
جبهه دوم خرداد در
صحنه انتخابات حاضر شود ميتواند به جمعآوري آراي طيفهايي از
اصولگرايان نيز
بپردازد. وي تاكيد كرد: در هر حال برداشت من اين است كه مشاركت اين
چهرهها در عرصه
انتخابات ميتواند موجب افزايش مشاركت شود و نشانگر مردمسالاري
ديني و افزايشدهنده
عمق و ضريب امنيت ملي بهدليل مشاركت خواهد بود.
سيدرضا
طلايينيك، دبيركل
حزب توسعه و عدالت ايران اسلامي نيز با استقبال از
كانديداتوري ميرحسين
موسوي گفت: قطعيشدن نامزدي آقاي مهندس موسوي موجب افزايش
ابهامات و
پيچيدگيها در آرايش انتخابات خواهد شد. البته توانمندي و تجارب مديريتي
و ويژگيهاي شخصيتي
ايشان، بهرغم پيچيدهتر شدن فضاي انتخابات به افزايش زمينههاي
مشاركت و گسترش
دايره انتخاب مردم كمك ميكند. وي افزود: انتخابات با دو گزينه
اصلي، پاسخگوي نياز
ملي و مطالبات مردم و ارتقاي شاخصهاي كيفي نيست؛ بنابراين بايد
براي ساختار چند
قطبي، از هر دو اردوگاه اصولگرا و اصلاحطلب دستكم دو نامزد اصلي
انتخاب و تلاشها و
حمايتهاي موثر از آنان انجام شود؛ زيرا انحصار نامزدهاي اصلي
انتخابات به دو فرد
به شاخصهاي كمي و كيفي انتخابات آسيب جدي ميزند. اعلام حضور
قطعي مهندس موسوي
گامي به جلو در كنترل افراطيگريهاي سياسي و توسعه آرايش
انتخابات به الگوي
چندقطبي است.
حبيبالله
پيمان: استقبال مي كنيم
دكتر
حبيبالله پيمان
دبيركل جنبش مسلمانان مبارز با استقبال از اعلام كانديداتوري
ميرحسين موسوي پس از
مدتها سكوت گفت: فردي كه سالها مديريت جامعه در شرايط دشوار
را برعهده داشته
نميتواند از قبول مسووليت و كنش در عرصه عمومي در جهت تحقق به
اهداف و آرمانهايي
كه به آن پايبند است خودداري كند. هنوز مشخص نيست معذوريتهاي
قبلي مهندس موسوي
براي نامزدي رفع شده كه وي به عرصه انتخابات آمده يا وخيمتر شدن
اوضاع سياسي،
اقتصادي، اجتماعي و بينالمللي كشور او را ناگزير از ايفاي نقش تاريخي
در اين برهه حساس
كرده است. پيمان افزود: بزرگواراني كه در جبهه اصلاحات براي حضور
در عرصه انتخابات
اعلام آمادگي كردهاند بهرغم برخي تفاوتها در پيشزمينههاي
ذهني و ديدگاهها در
دغدغهها مشتركند؛ انتظار اين است كه هر سه اين بزرگواران با
هماهنگي و گفتوگوي
خردورزانه و معطوف به خير عموم و مصالح ملي برنامه كلان مشتركي
تدوين كنند تا فارغ
از اينكه كداميك از آنان نامزد نهايي يا پيروز انتخابات ميشود
در راستاي تحقق اين
برنامه تلاش كنند و كانديداي منتخب را در اجراي آن ياري كنند.
اين برنامه ميتواند
مشتمل بر چهار محور باشد كه دربرگيرنده انتظار عمومي است: 1-
ايجاد سلسله اقدامات
اصلاحي براي بهبود شرايط اقتصادي، 2- تامين حداقلهايي از
آزاديهاي بنيادين
جامعه، 3- از بين بردن درگيريها و برقراري روابطي آرام و
مبتنيبر اخلاق
مدني و 4-رفع تبعيضهاي موجود
بخش اول : موضع گیری افراددر نامزدی میر
حسین موسوی
باردیگر خاتمی -3
باردیگر خاتمی -2
خاتمی از نگاه نزدیک
|