نویدنو:08/06/1387                                                                     صفحه قابل چاپ است

بار دیگر خاتمی

خاتمی از نگاه نزدیک

 

نویدنو در نوشتاری از احمد سپیداری مطرح کرده بود که :"مصاحبه های متعدد نمایندگان اصولگرا و استراتژیست های پشت پرده ی "رایحه ی خوش خدمت" با ویژه نامه های غیر دیجیتال روزنامه های یومیه، از رویارویی های تازه، و آشکار و رسانه ای شدن صریح صف بندی های تند و بی پروایی خبر می دهد که ممکن است در هفته ها و ماه های منتهی به انتخابات آتی ریاست جمهوری شاهدش باشیم. " وافزوده بود که :"باید متوجه بود که یکی از دعواهای اصلی موجود بر سر سکانداری انتخابات است. " ونیز اعلام کرده بود که :"معضل دیگر معرفی کاندیدا از طرف گروهبندی ها و جناح های حاضر در مجلس برای انتخابات ریاست جمهوری ست. "وپیش بینی کرده بود که :"توصیه ی طرفداران زیر جناح احمدی نژاد به رادیکال شدنش برای این دوره را باید جدی گرفت. او می تواند یک شبه انقلابی شود و با یک بناپارتیزم حیرت آور همه ی تدابیر اتخاذ شده در جبهه ی رقیب را به هم ریزد." وافزوده بود که :"درست است که یک ائتلاف بزرگ اعلام نشده از روحانیت، کارگزاران و اصلاح طلبان در مقابل احمدی نژاد و پشتیبانانش در حال شکل گیری است. اما او نیز روحانیت "ویژه" ی خود - از جمله آیت الله مصباح - و حوزه ی علمیه ی پشتیبان خود - مدرسه ی حقانی- و نظر مثبت رهبری و از همه مهم تر حمایت ارگان های اصلی قدرت سیاسی نظامی را دارد."وبه صراحت نوشته بود که :"مردم زحمتکش، نیروهای کار و مجموعه ی عظیمی از اقشار میانه که بحران اقتصادی کمر آن را ها شکسته و می شکند از خود می پرسند، اگر انتخابات هدایت شده ی مجلس به راهکاری برای خروج از بحران نینجامد، چه دلیلی وجود دارد که انتخابات ریاست جمهوری به چنین راهکاری بینجامد، بویژه که کاندیداهای امتحان پس داده ای را رو در روی هم قرار می دهد که هیچ برنامه ی مردمی در چنته ندارند و همه در مهمترین ضربه ی کاری به مردم یعنی خصوصی سازی افسار گسیخته دیکته شده از طرف بانک جهانی متفق القول اند." وسرانجام نتیجه گرفته بود که :"اگر شکاف بزرگ از راس تا ذیل مجموعه ی حاکمیت را در کنار بحران اقتصادی عملا رها شده ی موجود و تنازعات جدی در سیاست خارجی کشور بگذاریم که تقریبا برای هیچکدام راه حلی منطقی جز تکرار حرف های گذشته، در کنار تقسیم کامل اموال عمومی ارائه نمی شود، و اگر متوجه باشیم عدم کنترل بحران و شدت بخشیدن به ابعاد آن با این اقدامات بسیار مخرب، چه بلایی بر سر مردم می آورد، شاید تنها به یک نتیجه برسیم و آن اینکه ممکن است به زودی به دورانی وارد شویم که بالایی ها نمی توانند و پائینی ها نمی خواهند به روش قبل زندگی را ادامه دهند. آیا بالایی ها چشمشان برای دیدن تکرار وضعیت تاریخی، به یک کم سویی مزمن دچار شده است؟ این را سیر رویدادهای آینده مشخص خواهد کرد." آیا به راستی به چنین اوضاعی نزدیک نشده ایم ؟ توجه به سخنان خاتمی واطرافیانش تا حدی پاسخ این سوال را در خود دارد .

برای مطالعه متن کامل مقاله به این آدرس مراجعه کنید:انتخابات- 5 

********

 سید محمد خاتمی:گاه مطالبی گفته می شود که جفا به ملت و گذشتگان است

۰۶ شهريور ۱۳۸۷

 

رییس جمهور سابق کشورمان گفت: اگر مطالبی که خلاف واقع است به عنوان دستاورد مطرح شود، اثر بسیار منفی در جامعه دارد.

 

به گزارش روابط عمومی بنیاد باران؛حجت الاسلام والمسلمین سید محمد خاتمی طی سخنانی دردیدار با جمعی از نمایندگان اصناف و حوزه اجتماعی گفت:انتخابات مجرا و مسیر صحیحی است که مردم باید از آن طریق حاکمیت بر سرنوشت شان را رقم بزنند و باید به آن از جهات مختلف اهتمام کنیم به شرط اینکه همه زمینه ها و اسباب برگزاری انتخابات درست که رای مردم تاثیر گذار باشد و از آن حفاظت شود، بروز پیدا کند.
 
وی در ادامه اظهار داشت:اگر نیمی از مردم کشور در انتخابات شرکت نمی کنند باید علت عدم شرکت مردم در انتخابات جستجو شود زیرا انتخابات گسترده نشانه تقویت حاکمیت مردم است و نظام در سایه آن مستحکم تر و جامعه مطلوب تر اداره میشود .
خاتمی تاکید کرد:هر چه مشارکت  بیشتر باشد ، برآینده خواست مردم قابل اعتمادتر و کارآمد تر خواهد بود. انتخابات بسیار مهم است ولی در عین حال باید این انتظار را داشت که انتخابات درست در مسیر خود باشد تا مردم هم با اشتیاق شرکت کنند .
سید محمد خاتمی با شاره به انتخابات آینده ریاست جمهوری گفت:معتقدم پیش از اینکه بگوئیم چه کسی بیاید؛ باید از آن صحبت کرد که چگونه باید آمد؟ طبیعی است باید برنامه ای باشد که مشخص کند چه کارباید انجام شودو این برنامه باید منطبق بر شرایط موجود داخلی، منطقه ای، جهانی باشد ؛ما که در خلاء زندگی نمی کنیم ! با شعار هم نمی شود پیش رفت.
رییس بنیاد باران تاکید کرد:برنامه باید بر خواسته های جدی مردم منطبق باشد ؛نه اینکه بگوئیم مردم این را  می خواهند، ولی مردم چیز  دیگری بخواهندو نیز مسائل باید با معیارهای علمی، دقیق تبیین  شده باشد.
خاتمی اظهار داشت:فکر می کنیم اصلاح طلبان واقعی امرمبهمی ندارند که اگر در عرصه سیاسی، اقتصادی، بین المللی بیایند چه کار خواهند کرد؛به خیلی چیزها معتقدیم و سعی کرده ایم اینها بصورت برنامه باشد؛ از جمله برنامه چهارم که آن جور که باید و شاید پیگیری نشد.
رییس جمهور سابق اشاره به اینکه معتقداست برنامه چهارم علمی ترین برنامه ای بودکه در جهت چشم انداز قرار داشت ؛گفت:چشم اندازی که پس از بحث در مجمع و تایید مقام رهبری، تصویب شد.این برنامه  نسخه ای بود که اگر در مسیر خود پیش می رفت بسیاری از دردها ی کشور را درمان می کرد برای ما که باید در سال 1404 برترین قدرت منطقه ای باشیم.متاسفانه نه تنها برنامه اجرا نشد بلکه در جهت چشم انداز هم حرکت نکردیم.
خاتمی افزود:معلوم است در عرصه سیاست، روابط بین الملل، داخلی، فرهنگی، علمی و دانشگاهی، اقتصادی چه کارهایی میشود کرد و چه کارهایی باید کرد. البته به تناسب زمان و شرایط ممکن است بعضی محورها پررنگ تر باشد بعضی ها کمرنگ تر شود.
وی تصریح کرد:مهم این است که چقدر می توان امیدوار بود آن برنامه ها پیاده شود. دولت در یک مجموعه کار می کند دولت که فعال مایشاء نیست که هر کاری می خواهد انجام دهد اگر برنامه ای داده شود ومردم امیدوار شوند و رای هم بدهند ولی مجموعه ناسازگاری کند حتی به صورت مانع دربعضی موارد دربیایداین فایده ندارد! باید فکر کنیم چه کار باید کرد؟ برنامه صحیح باشدومجموعه نظام هم در ا ین زمینه کمک کند تا مردم دلسرد نشوند.
خاتمی با اشاره به اینکه اگر مانع وجود دارد باید به موانع اندیشید خاطرنشان کرد:حتی می توان روی افرادبه این صورت فکر کرد که چه کسانی اگر بیایند آن موانع ساختاری کمتر روبروی آن خواهد بود ؟ولو اینکه آن فرد مطلوبیت ایده آل که اکثریت می خواهند نداشته باشند و بتواند در مسیر درست کار کند.
رییس بنیاد باران در ادامه گفت: برای اینکه مملکت در مسیر آرمانهای انقلاب نظام و مردم باشد ودر جهت مصالح کشورصورت گیرد؛باید همه جهات را دید.
سید محمد خاتمی تاکید کرد:بارزترین مشخصه نظام ما بعنوان ایرانی و کسی که انقلابمان رنگ و بوی دینی داشته و مردم به آن  و به قانون اساسی رای داده اند.مبنای این نظام باید راستی و صداقت باشدزیرا یکی از خصوصیات ایرانی صداقت ؛راستی ،حق خواهی و حق پرستی است و اینکه مهمترین تکیه ادیان روی حق و صدق  بوده است ؛اسلام هم بطور خاص روی راستی و درست عمل کردن تکیه کرده است.
وی افزود:کشور ما از نظر فنی، اقتصادی و تکنولوژی عقب افتادگی های بزرگی داشته که باید به سرعت آنها راحل کنیم. انچه که ما امروز می توانیم عرضه کنیم که با نظامهای دیگر متفاوت باشیم، این است که باید راست بگوییم و با مردم درست رفتار کنیم.
 
خاتمی در ادامه گفت:در مورد دورغ یک جنبه  واقعیت دروغ است و جنبه دیگر جنبه حقوقی و قانونی دروغ است.دروغ بیانی است که مطابق با واقع نباشد؛ مثل اینکه وقتی روز است بگوئیم شب است. البته از نظر حقوقی مساله این است کسی آگاهانه بیانی داشته باشد که مطابق با واقع نیست و خلاف واقع را بیان کند که از نظر قانونی و حقوقی و اخلاقی کار ناپسندیده ای را انجام داده است.
رییس موسسه بین المللی گفتگوی فرهنگها و تمدنها افزود:اگر مطالب  گفته شده مطابق واقعیت نبود ولو با حسن نیت و در اثر بی اطلاعی آن دورغ اثر وضعی خود را خواهد داشت؛ شاید آن کسی که دروغ گفته مورد مواخذه قرار نگیرد؛ اما اگر مسئولان کشور مطالبی گفتند که خلاف واقع بود و این موضوع را مردم با تمام وجود فهمیدند که خلاف واقع است ؛‌جامعه و نظام متهم شد که راست نمی گوید ،این بزرگترین ضربه ای است که روحیه ملت ، اصل نظام و انقلاب لطمه وارد می شود.
 
سید محمد خاتمی تاکید کرد:بدتر از این ، آن است که  اگر آنچه با واقعیت منطبق نیست؛ گفته شود و ا نجام شود و اینطور القا یا تلقی شود که اینها شعارهای انقلاب و اسلام است؛ آیا این قضاوت ایجاد نمی شود که انقلاب و اسلام هم با مطالب خلاف واقع سازگار است؟ آیا این خدمت به انقلاب است ؟
رییس جمهور سابق کشورمان با اشاره به اینکه اگر مطالبی که خلاف واقع است به عنوان دستاورد مطرح شود، اثر بسیار منفی در جامعه دارد خاطر نشان کرد: شاید همین باشد که مردم احساس ناامیدی کنند. متاسفانه گاه مطالبی گفته می شود که با واقعیت منطبق نیست و به ملت  گذشتگان جفا می شود .
وی در ادامه گفت:بنده درآستانه انتخابات سال 76 در حسینیه ارشاد ،در جمع عظیم  صنوف و تولیدکنندگان و بازرگانان گفتم موتور محرکه جامعه در همه بخشها بخصوص اقتصاد بخش خصوصی است .
خاتمی خاطر نشان کرد:در کشور ما بخش خصوصی بسیار مظلوم است. دیدگاهی وجود داردکه با بخش خصوصی بد است . دوم اینکه اصلاً بخش خصوصی نداریم؛ همه بکوشیم بخش خصوصی در این کشور ایجاد شود کار کند، تضمین ها و ضوابطی باشد که بخش خصوصی در آن ضوابط با اطمینان و امنیت خاطر کارش را انجام دهد و بستر سازی شود که بتواند راه برود. این اموردر این کشور باید توسط دولت و نظام تامین شود.
سید محمد خاتمی در ادامه گفت:باید برای ایجاد و تداوم بخش خصوصی زمینه سازی کنیم؛حساب ذخیره ارزی، وجوه اداره شده، لایحه سرمایه گذاری خارجی، اصلاح سیستم مالیاتی و تامین اجتماعی از کارهای بزرگی بود که در دولت اصلاحات برای کمک به بخش خصوصی و رونق اقتصادی انجام گرفت. آیا امروز هم در همین جهت ها پیش می رویم یا خیر؟
رییس جمهور سابق کشورمان با اشاره به اینکه ایران کشور بسیار عظیم و بزرگی است .امکانات بزرگی دارد،خاطر نشان کرد:ایران می تواند در عرصه جهانی جایگاه بالاتری داشته باشد ؛زیرا نیروی خوبی دارد، بخصوص نیروی تولید کننده که باهوش و قدرت مدیریت بالا کار میکند. باید زمینه ای  فراهم کرد که به سرعت مملکت به جلو رانده شود.
خاتمی افزود:دنیا دارد جلو می رود اگر می خواهیم در سال1404 جزء برترین کشورهای منطقه باشیم با ید دیددر همین چند سال آنها چه کرده اند و ما چه کرده ایم؟ باید به ملت اعتماد کنیم؛ علم و تحقیق را مورد حمایت قرار دهیم.
رییس بنیاد باران در ادامه گفت:عدالت اجتماعی بسیار مهم است ولی  اشتباه است اگر تصور شود که عدالت اجتماعی در عدالت اقتصادی و عدالت اقتصادی در اقتصاد صدقه ای خلاصه شود.
 
سید محمد خاتمی با اشاره به اینکه اگر عدالت دادن حق به ذی حق است ؛از جمله مهمترین حقی که خدا به مردم  داده و در قانون اساسی آمده است حق حاکمیت مردم بر سرنوشت شان است تصریح کرد:اینکه خود مردم تصمیم بگیرند و ما بعنوان نظام از آنها حفاظت کنیم. این عدالت است؛ عدالت اقتصادی هم در جای خود مهم است که با فعال شدن بخش اقتصاد؛ زمینه سازی برای اشتغال و تولید و البته توزیع مناسب فراهم می شود که و در این عرصه فعالیت بخش خصوصی بسیار مهم است.

 

سید محمد خاتمی:می دانم برآیند خواست اکثریت مردم چیست

۰۴ شهريور ۱۳۸۷

 

رییس جمهور سابق کشورمان با اشاره به انتخابات سال آینده ریاست جمهوری گفت: معتقدم پیش از اینکه صحبت کنیم، چه کسی و چه کسانی باید در عرصه بیایند؛ باید میزان امکان حضور،اینکه چه می خواهیم و چه می توانیم انجام دهیم را مشخص کنیم.

 

به گزارش روابط عمومی بنیاد باران،حجت الاسلام والمسلمین سید محمد خاتمی طی سخنانی دیدار با جمعی از نخبگان و فعالان سیاسی همدان خاتمی با اشاره به اینکه درآستانه انتخابات ریاست جمهوری هستیم گفت: معتقدم پیش از اینکه صحبت کنیم، چه کسی و چه کسانی باید در عرصه بیایند باید مشخص کنیم چه چیزهایی مورد توجه است و براساس آن حرکت کنیم و به جلو برویم برای انتخابات سه مساله را باید مشخص کنیم، نه تنها برای انتخابات بلکه برای اینکه بدانیم کجا هستیم و چه کار می خواهیم بکنیم و در چه وضعیتی هستیم.
خاتمی ازانتخابات به عنوان مهمترین دست آوردهای اجتماعی نام برد که بعداز انقلاب نصیب ما شده است و افزود: انتخابات باید آزاد و گسترده باشد تا جمهوریت نظام تحقق پیدا کند  و مبنا و محور رای مردم باشد. اول باید ببینیم چقدر امکان حضور در انتخابات وجود دارد.
رییس بنیاد باران تاکید کرد: امکان حضور هم  دوپایه دارد؛ یکی سازوکارهایی است که برای انتخابات انجام می گیرد، آیا این سازوکارها ،سازو کارهایی است که بیشتر توجه به رای آزاد و حضور مردم دارد یا سازو کارهایی است که نقض ها و عیب ها در آن هست که آنطور که باید و شاید همه جانبه نمی تواند رای مردم و حضور آنها را تامین کند .حتماً اشکالاتی در این زمینه داریم .
خاتمی در ادامه گفت:دومین امکان حضور، حضور مردم است؛ آیا مردم آن رغبت لازم برای انتخابات را دارند. یعنی اکثریت قاطع مردم ما می خواهند در انتخابات شرکت کنند ومی توانند شرکت کنند؟ . این مساله مهمتر است یعنی برای انتخابات سالم هم سازو کارها برای انتخابات خوب و سالم و  آزاد رقابتی  مهم است و اینکه نظام و دستگاه های نظام مجری و بستر بروز و ظهور رای مردم باشند، نه اینکه در بعضی جاها مانع شوند از اینکه گزینه های مختلف حضور داشته باشند . مردم باید بتوانند آزادانه رای بدهند اگر اشکالاتی هم است مرتفع کنند.
وی افزود: اگر مردم رغبت برای حضور داشته باشند که متاسفانه بعضی وقت ها میزان حضور مردم در عرصه بسیار نگران کننده است چرا امکان حضور فراهم نشده ، چرا مردم نیامده اند؟. بخشی به خود مردم بر می گردد که نباید بی تفاوت باشند، باید به هر صورتی بیایند و در عرصه حضور پیدا کنند یکی هم بر می گردد به قسمت های دیگری که ذهن مردم اینطور است که اگر بیایند و نیایند خیلی فرق نمی کند ؛این خیلی خطرناک است.
 
سید محمد خاتمی خاطر نشان کرد:باید همه از مسئولان، روشنفکران کشور گرفته تا کسانیکه دلشان برای ایران و اسلام، انقلاب می سوزد بیایند ببینند چرا امکان حضورکمرنگ است. چه به لحاظ ساختار در روند انتخابات و چه به صورت حضور مردم در عرصه. اگر سازوکارها درست باشد و شوق و ذوق مردم برای حضور زیاد باشد انتخابات خوبی داریم و هیچ نگران نیستم. اگر اینطور باشد می دانم برآیند خواست اکثریت مردم چیست و حاصل کار چه خواهد شد؛ انتخابات متناسب باشان جمهوری اسلامی، شان اسلام و ایران به آن صورتی که مورد توجه ما بوده و هست و حق مردم را ادا می کند.
هر کس از ظن خود یار اصلاحات شده
رییس جمهور سابق کشورمان تصریح کرد:دومین مساله این است که مشخص کنیم چه می خواهیم؟ باید مشخص کنیم اصلاحات چیست؟ چه کار می خواهد بکند؟ و فکر می کنم این کار شده است و انشاء الله در آینده در معرض افکار عمومی قرار خواهد گرفت؛ باید اصلاحات را تعریف کنیم، به اسلام چگونه نگاه می کنیم؟ به مردم سالاری چگونه می نگریم؟ نسبت میان اسلام و مردم سالاری را چگونه می بینیم؟ نسبت ما با پیشرفت و توسعه جامعه چیست؟ نسبت آن با حق و آزادی مردم با حرمت، عزت، اعتلاء کشور، ملت و  مردم چیست؟ اینها را مشخص کنیم پیرامون این اصول و معیارها بیشتر جمع شویم البته روی آنها صحبت کنیم، نقد کنیم و آنها را اصلاح کنیم اشکال ندارد، ولی از یک نوع آشفتگی که پیدا شده و هر کس از ظن خود یار اصلاحات شده نجات پیدا کنیم.
خاتمی افزود:سوم اینکه چه می توانیم انجام دهیم؟ آیا آنچه می خواهیم قابل تحقق است؟شاید بعضی وقت ها ما  چیزهایی می خواستیم و زمینه های تحقق آن در کوتاه مدت فراهم نبود و در نتیجه وقتی به آن نرسید یم، نوعی دلسردی در جامعه ایجاد شد ناتوانی یا نقض در برنامه ها یا در اجرا یا در مدیریت ها بوده؟ولی مهمتر از آنها موانع و مشکلات تاریخی، ساختاری و رفتاری است که در مقابل این تحقق خواست ها وجود دارد.
خاتمی تاکید کرد:یکصد سال است مردم ما با همه وجود مردم سالاری را فریاد می زنند، مردم ما 100 سال است آزادی می خواهند از استبداد زده شده اند ،استقلال می خواهند از وابستگی رنج برده اند، پیشرفت می خواهند ازعقب افتادگی رنج می برند آزادی ، استقلال، پیشرفت ،  خواست تاریخی جامعه است که در انقلاب اسلامی اوج آن را می بینیم این خواستهای تاریخی بر مبنای هویت تاریخ جامعه ما که هویت دینی است بیان  می شود.
وی افزود:مردم از موضع دین خواستار استقلال ، آزادی، پیشرفت می شوند  حاصل کار آن هم جمهوری اسلامی است و اینکه امام مطرح می کنند و مردم هم به آن رای می دهند جمهوری اسلامی است  تحقق این خواست تاریخی و همسو شدن آن با هویت تاریخی، هویت فرهنگی ودینی جامعه امر ممتازی است. اما آیا واقعاً یک شبه یک جامعه می تواند به جمهوریت و مردم سالاری کامل برسد؟ آیا ذهنیت عملی و شرایط تاریخی جامعه آمادگی این را دارد که این مساله را تحقق بخشد و هزینه آن را بپردازد؟
خاتمی با اشاره به اینکه در مردم سالاری حزب و تحزب امری ضروری است گفت:چقدر جامعه مادلش می خواهد آزاد باشد؟ مردم سالاری حاکم باشد؟ چقدر در متن جامعه ما ضرورت این اصل نه فقط در میان نخبگان جا افتاده است و چقدر ملت حاضر است  هزینه تحزب را بپردازد؟ نمی شود مردم سالاری را بخواهیم و همراهی نکنیم.  باید ببینیم از نظر تاریخی درچه مقطع تاریخی قرار داریم و مشکلات تاریخی ساختاری و رفتاری تحقق خواست ما چیست. در نظام ما که این همه هزینه و خون داده ایم آیا تمام ساختارها به گونه ای است که خواست های واقعی که آرمانهای مردم در انقلاب بود و در قانون اساسی هم آمده است آیا ساختارها متناسب است یا نه و اگر نیست عیب در کجاست؟
سید محمد خاتمی تصریح کرد:اساساً یکی از محورهای اصلاحات آماده کردن مردم برای اینکه موانع تاریخی را رفع کنند وساختارها متناسب شود. باید موانع تاریخی، ساختاری، رفتاری مشخص شود تا خواستها و برنامه ها واقع بینانه باشد، وعده های ناجور که قابل تحقق نباشد ارائه نشود .باید بگوئیم داریم به آن سو می رویم، نه اینکه فردا به آنجا میرسیم! از جمله در مورد پیشرفت، توسعه کشور؛ آیا واقعاً به سمت توسعه و پیشرفت کشور پیش می رویم؟ آیا به سمت عدالت پیش می رویم؟ درست است یک شبه نمی توان در کشوری که به خاطر استیلای  رژیم فاسد و دخالت های بیگانه دچار عقب ماندگی مزمن است از هر نظر پیشرفت کرد تولید، علم، تکنولوژی، یک شبه فراهم نمی شود اما باید به آن سو حرکت کنیم.
رییس بنیاد باران یادآور شد:نمی توان انتظار داشت که در کوتاه مدت هیچ مشکلی در هیچ بخشی از جامعه وجود نداشته باشد و همه احساس رضایت کنند ولی حتماً باید به آن سو حرکت کنیم.
خاتمی گفت:اگر شعارهای تندو تیز در این زمینه بدهیم ولی در عمل خلاف آن دربیاید، بزرگترین مشکل روحی در جامعه ایجاد می شود و بزرگترین ضربه به همین نظام و جامعه زده میشود.
وی تاکید کرد:باید لحظه به لحظه به مردم گزارش صحیح و درست داد؛  اگر هم از طریق رسانه ملی نشد، باید راه دیگری پیدا کرد که با مردم صحبت کرد.

بارها گفته ام ، گناه ما این است که از آزادی دم  می زنیم
به گزارش روابط عمومی بنیاد باران،خاتمی با اشاره به اینکه  ما نمی خواهیم دل عده ای را بدست آوریم که قدرت در دستشان است بلکه می خواهیم دل مردم را بدست آوریم. گفت:بارها گفته ام بازهم می گویم، گناه ما این است که از آزادی دم  می زنیم و افتخار می کنیم که از آزادی دم می زنیم. آزادی انسان را در اعمال حق حاکمیت انسان بر سرنوشت خودش می دانیم. از جمله اینکه بتواند بدون لکنت زبان و بدون اینکه هزینه ای برایش داشته باشد از بالاترین مقامات قدرت و حکومت انتقاد کند.
خاتمی افزود:آزادی ما را ولنگاری توصیف می کردند، نه خیر! ولنگاری الان است که بزرگترین معیارهای بدیهی اسلامی و انسانی زیر پا گذاشته می شود.  اگر از بین رفتن مبانی اخلاقی در جامعه اسلامی، حساس نباشیم بسیار جای نگرانی دارد. از اهداف بزرگ اصلاح طلبی واقعی بالابردن حرمت ملت در عرصه جهانی و دفع خطرات و تهدیدات از کشور و نظام و مردم است.
رییس جمهور سابق کشورمان خاطر نشان کرد:اگر بنا باشد امکان حضور باشد باید خواستها را مشخص کرد تا منطبق با خواستهای ملت باشد، سپس برنامه را مشخص کرد و اینکه چه می توان انجام داد و باید دید در شرایط فعلی امکان تحقق این خواستها و پاسخ دادن به نیاز واقعی کشور و ملت هست یا نه؟
سید محمد خاتمی تصریح کرد:اگر بخواهیم جمهوری اسلامی داشته باشیم باید هرکسی با هر قوم، مذهب و گرایش که در این نظام زندگی می کند احساس رضایت کند اسلامی که ما مورد نظرمان است، اسلامی است که نه تنها مسلمان در آن نظام احساس حرمت وآزادی و عزت کند  بلکه غیر مسلمان نیز همانند مسلمان حقوق، حضور، حرمت زمینه امکانات برای تامین زندگی آبرومند داشته باشد.
هگمتانه جایگاه بلندی  در تاریخ بشری داشته است
 وی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به اینکه همدان یا هگمتانه قبل از اسلام ، جایگاه بلندی را در تاریخ بشری داشته است و دارد بعد از اسلام نیز به عنوان یکی از کانون های بزرگ تمدن اسلامی همواره موقعیت ممتازی داشته و دارد. واقعاً ایران و اسلام تا حد زیادی مرهون تلاشهای ارزنده ای است که همدان بزرگ و سرفراز انجام داده است گفت: امروز نیز جایگاه همدان جایگاه ویژه و ممتازی است .
وی در ادامه افزود: معتقدم استان همدان هم مثل بسیاری استانهای ما به لحاظ ظاهری ، شایستگی پیشرفت های بیشتری دارد.و علیرغم خدمات خوبی که بعد از انقلاب و سالهای گذشته برای استان انجام گرفته ولی انصاف این است که آنچه همدان به آن رسیده است، کمتراز آن چیزی که باید به آن  می رسید!البته این گفته می تواند در مورد بقیه استانها نیز صادق باشد.
خاتمی با اشاره به اینکه همه ما آماده ورود به ماه مبارک رمضان می شویم، گفت: ا میدوارم خداوند همه ما را موفق بدارد که با آمادگی وارد  ماه خدا  وانسان شویم  همه افراد و جامعه از برکات ماه رمضان برخوردار شوند .
وی خاطر نشان کرد:در فرهنگ اسلامی رمضان شهر الله است ولی از شگفتیها این است که این شهر الله از هر جهت شهر انسان وماه انسان است. این در واقع پیوندی است که خدا با انسان در دیدگاه اسلامی دارد. هدف از روزه، تقوا ذکر شده است. تقواً که گاهی خیلی سطحی مورد توجه قرار می گیرد، معنای عمیقی دارد. تقوا تجلی و ظهور انسانیت انسان است.
سید محمد خاتمی افزود:تقوا نشانه تسلط جنبه انسانی وجود بر جنبه حیوانی وجود آدمی است، تقوا هنگامی تحقق می یابد که جنبه حیوانی که کشش های خیلی فراوانی دارد (البته طبیعی هم هست، اسلام هم نگفته آن را سرکوب کنید) در خدمت جنبه ملکوتی و والا و انسانی وجود آدمی قرار گیرد، این تقواً است البته آثار و نتایج و لوازمش این است دروغ نگوید، خیانت نکند، فحشا نداشته باشد ظلم به دیگران نکند و...
رییس موسسه بین المللی گفتگوی فرهنگها و تمدنها  گفت:ماه مبارک رمضان ماه تقواست. رمضان ماه انسان است و ماه بلوغ انسان، این حق و تکلیف که از آن صحبت میشود و هر دو آن هم درست است دو امر متضایف هستند حق مستلزم تکلیف است و تکلیف  مستلزم حق، به لحاظ وجودی حق مقدم بر تکلیف است واگر انسان را بلحاظ فلسفی بررسی کنیم می بینیم که هر انسان با حق بدنیا می آید اما تکلیف بعداً  وقتی بالغ می شود پیدا می کند تکلیف نتیجه بلوغ است ولی تکلیف حق را از بین نمی برد، حق سرجای خودش هست.
خاتمی تاکید کرد: معتقدیم بزرگترین حقی که انسان از آن برخوردار است و منشاء آن  که نامش اختیار و آزادی آدمی است ؛ حق حاکمیت بر سرنوشت است که در دنیای امروز این حقوق را حق طبیعی می دانند و این حق نشانه بلوغ انسان است. انسان بالغ انسانی است که نه تنها بر نفس خودش که بر سرنوشت خودش هم حاکم است و در جامعه وقتی تجلی پیدا می کند که حکومت متکی بر خواست واراده مردم باشد. مساله ای است که در دنیای امروز مطرح شده ولی ما در جستجوی ریشه های کار در فرهنگ قرآنی و اسلامی نیز این مساله را می بینیم.
وی با اشاره به اینکه بارها گفته است بازهم تکرار می کند یکی از طلائی ترین اصول قانون اساسی  اصل 56 است که می گوید حق حاکمیت مطلق بر انسان و  جهان از آن خداست و او انسان را بر سرنوشت اجتماعی خود حاکم گردانیده است، گفت: این اصل، فوق العاده است که حاصل انقلاب ما است. سید محمد خاتمی خاطر نشان کرد: باید بررسی کنیم  که انقلاب ما چه خصوصیت هایی داشت که  از بسیاری از انقلابها  ممتاز می شود؛ گرچه ممکن است ما دلمان ی خواست که نتایج کار بهتر از آن باشد که هست. من معتقدم حاصل انقلاب ما که جمهوری اسلامی ایران بود و انسان بالغ یعنی انسان حاکم بر سرنوشت خودش را به رسمیت شناخت که این از افتخارات کار ماست .
وی در پایان سخنانش گفت:خداوند انشاءالله همه ما را در مسیری که مورد رضایت اوست هدایت و حمایت نماید تا بتوانیم رضایت خداو خلق خدا را جلب کنیم.

گفت وگو با محسن آرمین /سید محمد خاتمی می‌تواند پیروز انتخابات آتی ریاست جمهوری باشد،

۰۱ شهريور ۱۳۸۷

باران:محسن آرمین که سید محمد خاتمی را تنها گزینه‌ای می‌داند که می‌تواند به رغم عدم سلامت و ناعادلانه بودن انتخابات پیروز انتخابات آتی ریاست جمهوری باشد، با اشاره به شرایط حاکم بر اردوگاه محافظه‌کاران که آنها در اعتراض به اقدامات سه سال اخیر دولت، ائتلاف با اصلاح‌طلبان در انتخابات آتی را با قصد تحمیل کاندیدای خود به اصلاح‌طلبان جهت استفاده از پتانسیل‌های آنها و پیروزی بر جناح‌حاکم دنبال می‌کنند یادآور شد که محافظه کاران هنوز استعداد و ظرفیت لازم را برای ورود به ائتلافی علیه مدیریت افراطی و ناکارآمد کنونی با اصلاح طلبان را ندارند.وی در عین حال پیشنهاد داد که راهبرد عمل هماهنگ میان اصلاح طلبان و محافظه‌کاران برای پایان دادن به مدیریت ناکارآمد فعلی به کار گرفته شود ، زیرابه اعتقاد وی می‌تواند راه حل خوبی متناسب با این مرحله باشد.گفت وگوی سایت باران با محسن آرمین را با هم می خوانیم :

***

به نظر جنابعالی آیا اصل ائتلاف لازم است و چه موضوعیتی دارد؟
ائتلاف میان نیروهای سیاسی برای دستیابی به هدف مشترک امری عقلایی و لازمه عمل سیاسی است. هیچ نیروی سیاسی آگاه و با تجربه‌ای اصل ائتلاف را نفی نمی‌کند. ممکن است درباره تحلیل شرایط و تشخیص نیروهای مؤتلف میان فعالان سیاسی اختلاف نظر پدید بیاید که این امر هم التبه طبیعی است. عرصه فعالیت سیاسی همواره شاهد ائتلاف‌ها و اتحادهای مختلف میان نیروهایی است که دارای اهداف مشترک مرحله‌ای هستند. و هر یک قدرت خود را برای دستیابی به هدف و یا تحقق کامل آن کافی ارزیابی نمی‌کنند.
ائتلاف‌ها همواره حول اهداف و محورهای مشترک صورت میگیرد. نیروهای مؤتلاف لزوماً دارای ماهیت مشترک نیستند. آنها ممکن است اختلاف‌های فکری وسیاسی قابل توجهی با یکدیگر داشته باشند. از این رو معمولاً ائتلاف‌ها براساس حداقل‌های مشترک صورت میگیرد. به عبارت دیگر وقتی دستیابی به یک هدف مشترک برای طرف‌های مشترک از چنان اهمیت و مطلوبیتی برخوردار باشد که احساس کنند موارد اختلافی را دستکم بطور موقت و تا حصول و تثبیت هدف مشترک می‌توان تحت الشعاع آن قرارداد، مسائل را اصلی فرعی کرده و اقدام به ائتلاف می‌کنند. به عنوان مثال در اسپانیا نیروهای چپ سوسیالیست و کمونیست و نیروهای لیبرال و طرفدار اقتصاد آزاد و نیروهای آنارشیست همگی به رغم ماهیت‌های مختلف علیه دیکتاتوری فرانکو دست به ائتلاف زدند. به هر حال ائتلاف‌ها و اتحادها اموری ثابت و لایتغیر نیستند و نباید هم باشند. پایان یافتن عمر ائتلاف‌ها و شکل گیری صف‌بندی‌های جدید و تغییر آرایش نیروها و جبهه‌ها در عرصه سیاست امری متداول است  و امر مذمومی هم نیست، زیرا عرصه سیاست عرصه متغیرات است.

چارچوب و ویژگی های ائتلاف در ساختار کشور هایی مثل کشور ما چگونه تعریف می‌شود؟
در کشورهای توسعه‌یافته سیاسی که از فرهنگ سیاسی قابل قبول و نظام حزبی قدرتمندی برخوردارند، ائتلاف میان نیروهای سیاسی امری رایج و معمول است. اما در کشورهایی مانند ما که گامهای نخستین را در توسعه سیاسی بر می‌دارند و از نظام و تجربه فعالیت حزبی قابل قبولی برخوردار نیستند، ائتلاف میان نیروهای سیاسی همواره با موانع جدی روبروست. مشکل تنها نازل بودن سطح آگاهی‌های سیاسی و فقدان تجربه عمل سیاسی و ضعف نظام حزبی نیست. مشکل اصلی‌تر آن است که در این جوامع که دموکراسی نهادینه نشده دولت و حاکمیت به عنوان یک عامل بازدارنده در برابر رشد و ارتقای عمل سیاسی و قدرت‌گرفتن نظام حزبی عمل می‌کند. حاکمیت در این جوامع  به عنوان یک طرف ذینفع در عرصه رقابت سیاسی به نفع یک تفکر و جریان سیاسی و علیه احزاب و گروه‌های سیاسی دیگر نقش آفرینی می‌کند. امکانات گسترده مالی، لجستیکی و تبلیغاتی و نظامی و اطلاعاتی خود را که بسیار تعیین کننده و تأثیرگذار هم هستند در این عرصه به کار می‌گیرد. به علت این که تقویت نظام حزبی ونهادهای مدنی را به ضرر خود می‌بیند همواره در برابر این نهادها جهت‌گیری خصمانه‌ای اتخاذ می کند. در سطح فرهنگی از رشد ارتقاء فرهنگ سیاسی و حزبی جلوگیری می‌کند. با هر تحرک و اقدامی از جمله ائتلاف که موجب تقویت نیروهای منتقد شود به شدت مخالفت کرده شکست آن می‌کوشد . با استفاده از اهرم‌های در اختیار مانع شکل گیری ساختارهای حقوقی مناسب برای رشد نظام حزبی می‌شود. با تصویب قوانین مناسب برای احزاب و انتخابات که روند شکل گیری نظام حزبی را تسهیل می‌کند به شدت مخالفت می‌ورزد. با استفاده از امکانات تبلیغاتی رسمی و غیر رسمی گسترده، خود ائتلاف و اتحاد میان نیروهای سیاسی را امری مذموم وضد ارزش تبلیغ می‌کند و آن را به عنوان عدم پایبندی احزاب و گروهها به اصول و مبانی فکری – سیاسی  و نوعی اصول فروشی و قدرت‌طلبی تبلیغ می‌کند.
نکته دیگر تفاوت شکل و ماهیت ائتلاف در کشورهایی مانند کشورما با شکل و ماهیت ائتلاف در کشورهای توسعه یافته سیاسی است.
کشورهای درحال توسعه معمولاً ار نظام حزبی قدرتمند و شکل گرفته‌ای برخوردار نبوده و عرصه رقابت سیاسی از جمله انتخابات از دخالت دولت در امان نیست و قانون انتخابات و احزاب به گونه‌ای تنظیم شده‌اند که مانع نقش‌آفرینی و تأثیرگذاری تعیین کنند احزاب بر عرصه مدیریت و قدرت شوند. در این کشورها از آنجا که اصلی‌ترین مشکل دموکراسی و مردمسالاری است، ائتلاف‌ها معمولاً پیش از انتخابات و با هدف شکست موانعی شکل میگیرد که دولت بر سر راه حضور نیروهای منتقد در حاکمیت قرار داده است. برخلاف کشورهای توسعه یافته سیاسی که انتخابات آزاد، سالم و عادلانه برگزار شده و در واقع نوعی وزن کشی اجتماعی برای احزاب به شمار می‌رود و هرگونه ائتلافی میان احزاب پس از انتخابات و روشن شدن سهم احزاب صورت می‌گیرد. زیرا در این کشورها مشکل حضور در قدرت نیست بلکه چگونگی قدرت و توانایی اداره کشور پس از پیروزی مسئله است برخلاف کشورهای فاقد دموکراسی پایدار که مسئله و مشکل اصلی فراروی احزاب حضور در قدرت و توانایی پیروزی در انتخابات ناعادلانه و ناسالم است.

مشکلات ائتلاف در ایران چه مواردی را در بر می‌گیرد و چرا ائتلاف و یک جبهه شدن چه دربین اصلاح طلبان چه دربین اصولگرایان شکل نمی گیرد؟
مشکلاتی که  پیش از این به آن اشاره کردم مشکلات عامی بود که بر سر راه ائتلاف در کشورهای فاقد دموکراسی پایدار از جمله در ایران وجود دارد. آن مشکلات، مشکلات و موانعی است که نیروهای سیاسی منتقد خواهان ائتلاف صرفنظر از این که چه ماهیتی داشته باشند با آن مواجهند. در ایران و در صحنه عمل نیروهای سیاسی برای ائتلاف علاوه بر آن مشکلات، طبعاً موانع و مشکلات خاص به خود نیز دارند. این مشکلات و موانع البته بسته به این که میان کدام نیروهای سیاسی قرار است شکل بگیرد متفاوت است.
در باره ائتلاف میان نیروهای اصلاح طلب و محافظه کار باید عرض کنم که به رغم نشانه‌های امیدوار کننده‌ای که در میان بخش‌هایی از نیروهای محافظه‌کار پدید آمده، زمینه چنین ائتلافی فعلاً وجود ندارد. این که گفتم نشانه‌های امید بخش به این دلیل است که عملکرد افراطیون حاکم چنان برای کشورزیانبار و فاجعه آفرین بوده است که محافظه‌کاران متحد با ایشان نیز قادر به کتمان اعتراض خود نیستند. پس از گذشت سه سال از روی‌کار آمدن دولت کنونی اوضاع کشور در حوزه‌های اقتصادی، داخلی و خارجی به مرحله خطرناکی رسیده است که اکنون مهم‌ترین مسئله تغییر مدیریت ناکارآمد و خسارت آفرین کنونی و نجات کشور از وضعیت وخیم و خطرناکی است که به علت سیاست‌های سوء و برنامه‌های غلط پدید آمده است. این که محافظه‌کاران متحد با افراطیون حاکم نمی‌توانند در برابر این وضعیت سکوت پیشه کنند یا از وضعیت کنونی دفاع کنند، البته نکته امیدوار کننده ای است. اما جریان محافظه کار هنوز فاقد ظرفیت و توانایی لازم برای مرزبندی روشن با اقتدارگرایان حاکم و پیوستن به یک ائتلاف جدی و مؤثر در برابر مدیریت کنونی است. این جریان به دلیل وابستگی و رودربایستی که با قدرت دارد قادر نیست بند ناف خود را از آن قطع و تکلیف خود را با حاکمیت اقتدارگرای کنونی روشن کند. مشکل اساسی آنها این است که علی‌رغم این که عمق فاجعه را به خوبی دریافته اند، به دلیل این وابستگی و رودربایستی قدرت و یا اجازه انتقاد اصولی و پایان دادن به اتحاد با جریان حاکم را ندارند. و نگران آن هستند در صورت اتخاذ چنین موضعی از سوی قدرت متهم به همراهی و یا همسویی با اصلاح طلبان شوند. شما در اختلافات و اعتراضات اخیر در مجلس علیه سخنان آقای مشائی و وزیر کشور جدید ملاحظه کردید که معترضان وابسته به جریان محافظه کار برای این که انتقاد خود را مطرح کنند، ابتدا خود را ناگزیر می‌دیدند با چند فحش و ناسزا به اصلاح طلبان شهادتین خود را بگویند و سپس انتقاد خود را بیان کنند تا متهم نشوند که با اصلاح طلبان در یک جبهه قرار گرفته‌اند. حتی بعضی از از ایشان مشکلشان این نبود که چرا فردی که دروغ گفته و یا مدرک جعل کرده و یا سابقه مثبتی ندارد به عنوان وزیر معرفی شده و یا مشاور رئیس دولت به نحو غیر مستقیم کیان صهیونیستی را به رسمیت شناخته است، بلکه مشکل آنها این بود که این گونه عملکرد به نفع اصلاح طلبان تمام می شود. و به صراحت در مجلس خطاب به رئیس دولت نهم می‌گفتند با این رفتار کشور را به اصلاح طلبان تحویل خواهیم داد.
از دیگر نمونه‌های جالب توجهی که نشان می‌دهد جریان محافظه کار تا چه حد با قدرت رودربایستی دارد، این که اخیراً  برخی از رهبران محافطه‌‌کار نیز بطور غیر علنی پیغام داده بود و از اصلاح طلبان خواسته بود از دولت انتقاد نکنند و گفته بود مخالفت و انتقاد اصلاح طلبان به عملکرد دولت نهم ما را مجبور به دفاع از دولت می‌کند.
این حقایق به روشنی حاکی از آن است که محافظه کاران هنوز استعداد و ظرفیت لازم را برای ورود به ائتلافی علیه مدیریت افراطی و ناکارآمد کنونی با اصلاح طلبان را ندارند. یعنی صرفنظر از این که اصلاح طلبان با چنین ائتلافی موافق یا مخالفند و شرط و شروطی برای چنین ائتلافی دارند یا ندارند، آنها خود آمادگی ورود به چنین ائتلافی را ندارند. آنچه که برخی از رهبران محافظه‌کار در باره ائتلاف با اصلاح طلبان گفته‌اند در واقع ائتلاف نیست. پیشنهاد آنها این است که اصلاح طلبان از معرفی کاندیدا در انتخابات ریاست جمهوری آینده خودداری کنند تا ما بتوانیم در برابر احمدی‌نژاد کاندیدا معرفی کنیم و اصلاح طلبان از کاندیدای ما حمایت کنند. معنای این پیشنهاد ائتلاف با اصلاح طلبان نیست، بلکه دعوت از اصلاح طلبان به تبعیت و پیروی است. به نظر من محافظه‌کاران به لحاظ قدرت سیاسی در حال حاضر در شرایطی نیستند که چنین پیشنهادهایی را مطرح کنند. آنها خود به خوبی می‌دانند که به خاطر حمایت بی قید وشرط از افراطیون حاکم طی سه سال گذشته لطمه بزرگی به پایگاه اجتماعی خود وارد ساخته‌اند. آنها حتی اگر اصلاح طلبان در انتخابات آینده کاندیدا معرفی نکنند،  از پایگاه اجتماعی گسترده‌ای برخوردار نیستند که به کمک آن بتوانند به پیروزی کاندیدای خود در انتخاباتی مهندسی شده امیدوار باشند. این حقیقت را برخی از عقلای محافظه‌کار به خوبی دریافته‌اند و معترفند که تنها کسی که می‌تواند به رغم عدم سلامت و ناعادلانه بودن انتخابات پیروز میدان باشد خاتمی است.

شما برای یکپارچه شدن ائتلاف چه پیشنهادی دارید آیا می توان به جای ائتلاف مکانیزم دیگری سنجید
بله راهکارهای جایگزینی می‌توان تصور کرد. حال که محافظه‌کاران در شرایطی نیستند که بتوانند در یک ائتلاف علنی و آشکار با اصلاح طلبان وارد شوند، می‌توان به راه حلی اندیشید که برای ایشان به لحاظ سیاسی کم هزینه‌تر باشد. این راه حل می‌تواند عمل هماهنگ باشد. به عبارت ساده تر به نظر بنده راهبرد عمل هماهنگ میان اصلاح طلبان و محافظه‌کاران برای پایان دادن به مدیریت ناکارآمد می‌تواند راه حل خوبی متناسب با این مرحله باشد. این پیشنهاد البته کلی است و می‌توان در باره جزئیات آن به بحث و گفت‌وگو نشست. در عین حال برخی خطوط کلی آن از هم اکنون روشن است. از جمله اینکه چنان که گفتیم محافظه کاران نیز فی الجمله می‌دانند که تنها کسی که حضورش در انتخابات می‌تواند، نیروهای اجتماعی را به حضور در انتخابا ت تشویق کرده و به کمک آنها  به این روند فاجعه بار خاتمه و کشور را نجات دهد، شخص خاتمی است. اصلاح طلبان نیز متقابلاً با توجه به تجربه گذشته دریافته‌اند که باید اهداف خود را متناسب‌با قدرت و ظرفیت‌های موجود تعریف کنند و از دامن زدن به توقعات و انتظاراتی که به هر دلیل در کوتاه مدت عملی نیست خودداری کنند. بدنه اجتماعی اصلاح طلبان نیز با توجه به وضعیت کشور در چهارسال اخیر به این واقع‌بینی رسیده است که در پی حال کردن و نقد کردن تمام مطالبات خود نباشد. در اعتدال و میانه روی خاتمی نیز هیچ‌کس تردیدی ندارد، بنابراین محافظه‌کاران با خیالی آسوده می‌توانند به عملی هماهنگ در جهت پیروزی خاتمی بیندیشند و مطمئن باشند در صورت تحقق این هدف وضعیت کشور با شرایط کنونی قابل مقایسه نخواهد بود.

عبدالله ناصري خبرداد؛ اجماع شوراي هماهنگي اصلاحات بر خاتمي

مردم‌سالاري به نقل از عبدالله ناصري عضو شوراي مرکزي سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي نوشت: تا اين لحظه شوراي هماهنگي جبهه اصلاحات فقط در مورد شخص آقاي خاتمي براي انتخابات دهم رياست جمهوري به اجماع رسيده است... بر همين اساس طبيعتا بحث در مورد گزينه بعد از آقاي خاتمي در دستور کار قرار نگرفته است.
جمع بندي احزاب عضو شوراي هماهنگي جبهه اصلاحات اين است که هيچ کس جز آقاي خاتمي نمي تواند نمايندگي احزاب درون جبهه اصلاحات را به صورت يکپارچه برعهده گيرد و خوشبختانه هرچه جلوتر مي رويم زمينه هاي حضور آقاي خاتمي و جمع بندي همگان در شوراي هماهنگي جبهه اصلاحات به حضور وي جدي تر مي شود.

  | می توانید نظرات خودرا اینجا ابراز نمایید .

 

بازگشت به صفحه نخست         

                            

Free Web Counters & Statistics