نویدنو -  کتاب -   رحمان هاتفی  درباره ما -  آرشیو

از همین قلم

 
 
 
 

1396-06-31

نویدنو  30/06/1396 

 

 

 

چه باید کرد – بخش دوم

نویدنو

نمی توان منکر این واقعیت بود که در نتیجه مجموعه ای از مسائل از جمله فاصله گرفتن احزاب کمونیست از روشهای انقلابی لنینیسم و درافتادن به انواع مختلف رفورمیسم از جمله اروکومنیسم در دهه های پایانی قرن بیستم  و از ن مهم تر ضربات ایدئولوژیک ، سیاسی و روانی سنگین وارده به جنبش کمونیستی در سطح جهانی با فروپاشی اتحاد شوروی ، احزاب کمونیستی کمابیش از این ویژگیها فاصله  دارند. ضربات سنگین وارده به جنبش کمونیستی در ایران در پی سرکوب دهه 60 و بویژه با توجه به نسل کشی کمونیست ها درجریان فاجعه ملی در سال 1367 از سوی مرتجعین حاکم، نیز سبب گردید تا جامعه ما نیز نتواند از حزبی برخوردار باشد که حامل میزان مطلوبی از ویژگی های های ذکر شده باشد. اما چنین حزبی از آسمان هم نمی تواند بیاید. از بین مجموعه نیروهای چپ در ایران حزب توده ایران بیشترین انطباق با ویژگیهای فوق را بازتاب می دهد و علی رغم آرزوی دیرینه ارتجاع و تبلیغ برخی چپ های بریده مبنی بر اینکه چیزی به نام حزب توده ایران دیگر وجود ندارد، این حزب وجود دارد و جدی ترین و آماده ترین نیرو برای ایفای این نقش است. در راستای فراگیری، آموزش، ترویج بیشتر و نهادینه سازی ویژگی های یک حزب پیشانگ طبقه کارگر با تعریف لنینی آن، محورهای زیر از جمله موارد مهمی هستند که از نظر ما می تواند موضوع توجه و کار جدی قرار گیرد :

1-  حقیقت آن است که مطالعات اجتماعی در حوزه تئوری های رهبری نشان داده اند که ویژگی های شخصیتی و کاریزمای رهبران احزاب و جنبش های سیاسی عموماً از نقش بسیار مهم و تاثیر گذاری در قدرت بسیج گری آنها برخوردار بوده است. لنین را می توان از جمله برجسته ترین رهبر سیاسی از این دسته محسوب نمود. اهمیت ویژگی هایی چون نشان دادن انرژی، همدلی با پیروان، ایجاد چشم انداز در آنها، برخورداری از نفوذ شخصیتی، نشان دادن خلاقیت،  برخورداری از EQ بالا یعنی هوشمندی هیجانی، ارتباطی بالا و...و موارد دیگری از این ویژگی ها در بسیاری از مطالعات اجتماعی دهه های اخیر مورد تاکید قرار گرفته است. هنوز زمان زیادی از مرگ رفیق برجسته فیدل کاسترو نمی گذرد. اگر مانند برخی باورهای  ژورنالیستی بر آن نباشیم که فیدل کاسترو مربوط به عصر غول ها و انسان های برجسته بود که این عصر به سرآمده است، نمی توان نسبت به این یافته های علمی بی توجه بود. بورژوازی بخوبی آموخته است که این گونه یافته های علمی را در شرکت های خود به کار گیرد. آنها برای تصدی سمت های تعریف شده درساختار سازمانی خود شرایط احراز تعریف می کنند ومی کوشند تا مدیران و مسئولان هر سمتی را متناسب با شرایط مربوطه جذب و به کار بگماند.

حقیقت آن است که نقش کاریزمای شخصیت هایی چون زنده یاد احسان طبری و برخی دیگر از شخصیت های برجسته در رهبری حزب توده ایران در سال های اول انقلاب در افزایش نفوذ آن در جامعه بسیار تاثیر گذار بوده است. توان تئوریک متمایز رفیق احسان طبری و آمادگی سیاسی و حاضر جوابی رفیق کیانوری در پرسش و پاسخ های ادواری، نمونه ای از این کاریزما را بازتاب می داد. شخصیت های رهبران حزبی معرف نماد و الگویی برجسته از اندیشه و آرمان حزبند. آنها باید از میان افرادی با ویژگی های متمایز رهبری و دارای کاریزما انتخاب شوند که بتوانند از عهده ایفای  این نقش بهتر برآیند.

2-  رهبران، بزرگان و پیش کسوتان حزب انسان های بسیار ارزشمندی هستند که بقا و وضعیت کنونی حزب توده ایران محصول تلاش، مبارزه و پشتکار و هدایتگری آنهاست. جایگاه آنها در نظر اعضاء و هواداران حزب توده ایران بسیار برجسته و قابل احترام است. وجود این رفقای بزرگ همواره به عنوان ارزش های حزبی و مشاورانی برخوردار از تجربه ، برجسته و  هدایتگر در کنار رهبری اجرایی و هیات سیاسی حزب می تواند اثربخش باشد. اما رهبری حزب نیازمند انقلابیون حرفه ای پرکار و پر انرژی، خلاق و سخت کوش و در عین حال خردمند و بابرنامه ای است که بتواند خود در میان سایر نیروهای سیاسی بورژوایی و خرده بورژوایی اعتماد توده های کارگران و زحمتکشان و سایر نیروهای انقلابی و دموکراتیک را جلب نماید. وظایف سترگ پیش روی حزب های طبقه کارگر نیاز به روحی تازه  در رهبری حزب را بازتاب می دهد که بیش از پیش در جلب نظر مردم و فعالان اجتماعی و سیاسی موفق باشد.از تجربه احزاب فرانسه و ایتالیا و... و سایر احزابی که زمانی مقتدرترین سازمان سیاسی کشور خود بودند و امروز شرایطشان به هیچ وجه قابل مقایسه با آن سالها نیست، باید درس گرفت.

3-  خواه خوشمان بیاید یا نه مقولاتی چون پلیتیکال مارکتینگ ، برندینگ و...جای خود را در ادبیات سیاسی باز کرده اند. گزارش بی بی سی در ارتباط با یکصدمین سالگرد انقلاب اکتبر به نقل از یک افسر گارد سفید مطرح می نمود که اگر ماهم می توانستیم به اندازه لنین از ابزار تبلیغات استفاده کنیم، ممکن بود بتوانیم  برنده  جنگ باشیم. صرف نظر از صحت و سقم این ادعا ، نمی توان با حقیقت نهفته در آن مبنی بر اهمیت کار تبلیغ و برندسازی سیاسی مخالفت نمود. درست است که قدرت بورژوازی و امکانات آن در استفاده از این ابزار بسیار بیش از احزاب طبقه کارگر است ، اما باید از خود پرسید آیا در این احزاب اساساً اهمیت لازم به چنین امری داده می شود و درک درستی از آن وجود دارد یا متاثر از برخی باورهای سنتی هنوز اهمیت اینگونه اقدامات درک نشده است؟ برخی کمونیست ها در بعضی از نقاط آمریکا نسبت به طراحی و فروش بازی های کامپیوتری ضد سرمایه داری اقدام می کنند که البته نمی توان کار سیاسی را محدود به این گونه امور نمود اما عدم استفاده از این ابزارها نیز فاقد توجیه منطقی به نظر می رسد.

4-  برقراری ارتباط با اعضاء و هواداران خود و بویژه با کارگران و زحمتکشان ، زنان، جوانان و دانشجویان، اقلیت های ملی و مذهبی و...  از طریق یک برنامه هفتگی تلویزیونی ماهواره ای و اطلاع رسانی مواضع روشن ، به روز و بموقع  حزب به مخاطبان در راستای افزایش آگاهی طبقاتی و ضرورت اقدام سازمان یافته در جهت پیشبرد امر انقلاب ملی دموکراتیک یک ضرورت جدی به نظر می رسد. این برنامه می تواند امکان ارتباط دوطرفه و شنیدن صدای مخاطبان را نیز فراهم نموده  و زمینه تقویت ارتباط با مخاطبان را فراهم نموده و  پس از مدتی  نسبت به برند سازی حزب در راستای تقویت هژمونی آن عمل کند. چنین امکانی فرصت آن را فراهم می نماید تا از طریق معرفی برنامه حزب به کارگران و زحمتکشان و انتشار اخبار درست، صدایی در برابر بلندگوهای جریان اصلی که دائماً دروغ به خورد مردم می دهند، به مردم معرفی گردد. برخی جریانات فکری و شخصیت های چپ چون دکتر محیط سالهاست که چنین کاری را دنبال می کنند. بی شک چنین برنامه ای از سوی حزب طبقه کارگر و حزب کونیست  می تواند از برد و تاثیر تبلیغی و تاثیرگذاری بسیار بیشتری از اینگونه برنامه های شخصی برخوردار باشد.

5-  سرعت رویدادها در جهان کنونی بسیار بالاست . یکی از مهم ترین مسائل ، واکنش سریع در برابر رویدادهای  سیاسی و اجتماعی است. بورژوازی به این مسائل توجه داشته و برای "چابک سازی" سازمان های خود در برابر تحولات محیطی اهمیت زیادی قائل گردیده است. موضع گیری دیر هنگام در برابر رویدادها می تواند نشان از عدم آمادگی و انسجام نظری – تحلیلی و سیاسی - تشکیلاتی  در برابر رویدادها تلقی شود. و حزب پیشاهنگ طبقه کارگر نیازمند چابکی بسیار بالا همراه با تحلیل عمیق و منطقی و پرهیز از برخوردهای عکس العملی در برابر رویدادهاست. حتی فراتر از برخوردهای سریع واکنشی ، حزب طبقه کارگر باید از چنان آمادگی برخوردار باشد که در زمان هایی در راستای پیشبرد مبارزه دموکراتیک و طبقاتی دست به اقدامات کنشگرایانه معین نیز بزند.  با اینکه به نظر می رسد سرعت عمل در موضع گیری ممکن است  در تناقض با تجزیه و تحلیل عمیق و دقیق رویدادها باشد، اما در واقع برای رهبران حزب پیشاهنگ طبقه کارگر که در کوران مبارزه قرار داشته و شناحت درستی از روند رویدادهای سیاسی ، اقتصادی و اجتماعی دارند، این امر دقیقاً شدنی است. به نظر می رسد در این زمینه جای بررسی و بازنگری در میزان چابکی حزب در برخورد با رویدادها می تواند منشاء تاثیرات مثبت در عملکرد حزب گردد.

6-  یکی از مهم ترین دلایل و رموز بقای بورژوازی را علی رغم پیش بینی مارکس مبنی بر وقوع نخستین انقلاب های پرولتری در جوامع صنعتی  اروپا، باید در قدرت انعطاف پذیری  بورژوازی در برابر تغییرات محیطی بویژه با استفاده از دانش مدیریت مربوط دانست. در این میان از جمله پیشرفت های بسیار گسترده در حوزه دانش سازمان و ساختار متناسب با تغییرات محیط ، تغییرات تکنولوژی و...بدقت و وسیعاً توسط تئوریسین های بورژوازی مورد استفاده قرار گرفته است. پرسش اساسی این است که آیا احزاب کمونیستی و احزاب پیشاهنگ طبقه کارگر نیز توانسته اند متناسب با تغییرات محیطی از دانش ساختار بهره مند شده و از ساختارهای نوآورانه در این زمینه بهره بگیرند. شواهد حاکی از آن است که چنین اتفاقی نیافتاده است و احزاب کمونیستی عموماً در این حوزه  همچنان درگیر  ساختارهای سنتی باقی مانده اند. موضوع در این ارتباط  دارای ابعاد تخصصی است و در اینجا قابل جمع بندی نیست. به نظر می رسد که بازنگری در این زمینه و بهره گیری بیشتر از دستاوردهای دانش ساختار می تواند به چابک سازی حزب ، افزایش آمادگی آن و افزایش اثربخشی آن در جهت برقراری ارتباط بهتر با کارگران و زحمتکشان و همه نیروهای ترقی خواه و دموکراتیک یاری رساند.

7-  با اینکه استفاده از شبکه های اجتماعی و دنیای مجازی به صورتی گسترده در میان اعضا و هواداران حزب های کمونیست مشاهده می گردد، اما هنوز هم می توان افراد بسیاری از هواداران و اعضا این حزب ها  را یافت که نتوانسته اند خود را با ضرورت ارتباط با سایرین از طریق این امکانات هماهنگ نمایند.  احزاب کمونیست و از جمله حزب توده ایران نیاز به جستجوی روش های نوآورانه برای مبارزه و تبلیغ و ترویج دارند. با توجه به تغییرات مادی در وضعیت طبقه کارگر در نتیجه پیامدهای برنامه های نئولیبرالی چون برون سپاری، خصوصی سازی ، استفاده از فن آوری های پیشرفته و روبوتیزه کردن تولید و... که منجر به بیکاری گسترده و تاثیرات جدی بر ساختار نیروی کار گردیده است، مطالعه در این زمینه و جستجوی تدبیر برای برقراری، حفظ و تحکیم ارتباط با کارگران و زحمتکشان با استفاده از روش های نوآورانه ضروری به نظر می رسد. تغییرات مادی در شرایط طبقه کارگر و مناسبات اجتماعی نیاز به  بررسی جدی چگونگی  فعالیت و تبلیغات احزاب کمونیست را به منظور اثربخش تر نمودن آنها ضروری نموده است.

8-  نیاز به آن هست تا طی کار نظری مفصل به دلایل شکل گیری چپ نو، مرزبندی های آن با مارکسیسم لنینیسم، تاثیرات آن بر جنبش های کارگری و دموکراتیک در سطح جهانی پرداخته شود. در همین رابطه نقد جریان های سوسیال دموکراسی با توجه به کارنامه بسیار ناموفق آنها در اروپا که منجر به نابودی دولت های رفاه گردید،  بررسی های تحلیلی مفصل در مورد دلایل شکل گیری و شکست و گرفتار بحران شدن زودهنگام جریان های چپ نو و جریاناتی چون سیریزا و پودوموس و حتی چاویسم و...مجموعه اندیشه هایی که زمینه برخی گرایشات  به سوسیال دموکراسی و خط سوم و  سوسیالیسم قرن بیست و یکم و...را فراهم نموده است، بسیار ضروری  به نظر می رسد. حقیقت آن است که منابع نظری قابل توجهی در این زمینه ها به زبان فارسی وجود ندارد و کار چندانی در این مورد صورت نگرفته است. و اگر این نقد و بررسی ها در حزب پیشاهنگ طبقه کارگر از بعدی کنشگرانه و ترویجی صورت نگیرد، در کجا می تواند صورت گیرد؟  در همین ارتباط اینکه تجربه احزاب کمونیستی در کشورهای اروپایی و دلایل عدم موفقیت آنها در جلب نظر مردم و نیز راه های برون رفت از این وضعیت به صورت گسترده مورد بررسی قرار گیرد ضروری است . کسب هژمونی نظری در طیف نیروهای چپ و در جنبش ملی دموکراتیک ، اهمیت کار نظری برنامه ریزی شده در این زمینه را بیش از پیش کرده است. به نظر ما نیل به چنین چشم اندازی با توجه به تاریخ و بنیان های نیرومند نظری و پیشینه تاریخی در ایران تنها از سوی حزب توده ایران  امری شدنی است.

9-   لازم است به صورت جدی و با برنامه جهت جستجوی راهی برای نزدیکی نیروهای چپ و اتحاد عمل های موردی به منظور جلب توجه جامعه  به آلترناتیو چپ به عنوان هسته جبهه متحد ضد دیکتاتوری و انقلاب ملی دموکراتیک اقدام گردد. دستیابی به تفاهم بین نیروهای چپ درون جنبش کمونیستی  و ترقی خواه و دموکراتیک با همه اختلاف نظرها ، پیرامون مسائل مشخصی چون حمایت از اعتراضات و اعتصابات کارگری و  رضا شهابی ها، حمایت از زندانیان اعتصابی گوهردشت، افشای رانت خواری های گسترده، موضع گیری علیه برنامه های  ضدکارگری چون ارزان سازی نیروی کار،  و بسیاری مسائل دموکراتیک چون دفاع از حقوق اجتماعی زنان، اقلیت های ملی و مذهبی و...و نیز موضع گیری علیه مداخلات امپریالیستی در منطقه و جهان و....امکان پذیر است و باید امکانپذیر باشد. این امر نیازمند کار با برنامه و پیگیری جدی است که به نظر می رسد اهمیت کافی به آن داده نشده است ( یا حداقل اخبار اقدام های احتمالی انجام شده رسانه ای نشده است ). اهمیت موضوع در آن است که این گونه اقدامات می تواند در صورت تداوم و تکرار منجر به برآمد جدیدی از چپ در فضای سیاسی و اجتماعی کشور و بستر سازی برای شکل گیری یک جبهه فراگیر چپ و اعمال هژمونی چپ بر جنبش ملی و دموکراتیک گردد. امری که نیازی بسیار اساسی  برای آن احساس می گردد و درواقع در صورت عدم تحقق آن خطر مصادره جنبش از سوی نیروهای متمایل و وابسته به غرب را بسیار افزایش می دهد.

10-        همزمان می توان با راه اندازی کمپین هایی پیرامون مسائل دموکراتیک و عام جنبش ملی دموکراتیک مردم ایران به مناسبت های مختلف نسبت به کنشگری در فضای سیاسی کشور حول برنامه چپ اقدام نمود. میزان اثربخشی و موفقیت این کمپین ها و جریان سازی ها چندان ارتباطی با اعلام کلی آنها در قالب چارچوب هایی چون برنامه حداقلی محقق نمی شود بلکه دقیقاً نیازمند برنامه های دقیق و مشخص اجرایی است. بدیهی است که در اولین گام ها با موفقیت های چشمگیر همراه نباشد و نیز ممکن است  حتی با موانع و عدم استقبال روبرو شود اما با تکرار و تداوم این جهت گیری ، فرصت برآمد مجدد چپ و بویژه حزب توده ایران ایجاد خواهد گردید. طبیعی است که اینگونه تلاش ها فشار بر نیروهای دموکراتیک و انقلابی را افزایش خواهد داد و این فعالیت ها همچنین نیازمند اتخاذ تدابیری جهت تقویت امنیت فعالین چپ نیز خواهد بود. اما مگر مبارزه علیه دیکتاتوری ولایت فقیهی ممزوج با نئولیبرالیسم ضد بشری بدون هزینه هم ممکن است؟ هر گونه هزینه ای هم که در این راه داده شود، فرصت های تبلیغی جدیدی را برای چپ فراهم خواهد نمود و سبب افزایش اعتبار چپ در جامعه و روی آوردن نیروهای جدید به سمت آن خواهد گردید. نباید فراموش نمود که نقش فداکاری رفقای شهیدی چون خسرو روزبه چه تاثیر بزرگی بر جذب نیروهای جدید به صفوف حزب توده ایران داشته است. روانشناسی سیاسی مردم ایران موید این حقیقت است که مردم نسبت به مظاهر آشکار ظلم و قربانیان آن همدردی و همبستگی بیشتری نشان خواهند داد.

کمونیست ها به هیچ وجه درکی اراده گرایانه از سخن با اهمیت لنین در "چه باید کرد؟" مبنی بر اینکه »سازمانی از انقلابیون به ما بدهید تا روسیه را دگرگون سازیم! « ندارند ، بلکه آن را بیانگر اهمیت کار آگاهانه و ارادی ، هدفمند، برنامه ریزی شده و کنش انقلابی در ارتباط با دیالکتیک شرایط عینی و ذهنی تحولات اجتماعی و انقلاب می دانند .

به زعم ما ، انچه گفته شد ستون فقرات وظایف هر آن کسی را که خود را چپ کمونیست و مدافع منافع کارگران و زحمتکشان جامعه می داند تشکیل می دهد. باید با غلبه بر فرقه گرایی ها ، خود برتر بینی ها ، توسل به بهانه های کپک زده ، خون جدیدی از همگامی و هم کوشی را در راه اعتلای جنبش کارگری و تامین منافع زحمتکشان به جامعه و پیش از آن به جنبش چپ تزریق نمود . تاریخ ، فردا تک تک مارا مورد بازخواست و داوری قرار خواهد داد.

   25 شهریور 96

چه باید کرد؟ [1]- بخش نخست

 

Share

بازگشت به صفحه نخست

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin

نامه ها ومقالات خودرا به نشانی webmaster@rahman-hatefi.net  بقرستید

انتشار اخبار، مقالات و بیانیه ها در این صفحه الزاماً به معنای تایید آن‌ها نیست
 
    اشتراك در نویدنو

  

نشانی پست الکترونیک: