نویدنو -  کتاب -   رحمان هاتفی  درباره ما -  آرشیو

از همین قلم

 
 
 
 

2016-09-13

نویدنو  23/06/1394 

 

 

توضیح : علاقمندان به نوشتار نگاهی به شاه ، برادت نامه امریکا را می توانند به صورت کتابی در فرمت PDF با کلیک روی عکس دریافت کنند .

نگاهی به شاه ، برائت نامه امریکا،

 نقدی بر کتاب عباس میلانی -بخش پایانی -5

کامران پور صفر 

5 - میلانی از اشتباهات استراتژیکی و تاکتیکی مصدق یاد می کند اما از هیچیک به وضوح نامی نمی برد . شاید گمان دارد که این اشتباهات از همان نوعی است که خود او مثلا در باره کوشش مصدق در جلب حمایت  های حزب توده و تکیه بر رادیکال تر های جبهه ملی کشف کرده است و شاید اشاره او به موضوع اختیارات فوق العاده برای اصلاح امور اجتماعی و اقتصادی  ایران است که با همه کاستی های وسیعش یکی ازارزنده ترین دستاوردهای دکتر مصدق بودویا سلب فرماندهی نیروهای نظامی و انتظامی ازشاه است که دوام مشروطیت و نظارت مردم برنیروهای نظامی تنها ازهمان طریق میسر بود و یا انحلال مجلس هفدهم واجرای رفراندوم را می گوید که اتفاقا با تاخیروتازه براساس اصلاحات ضد قانونی وضد ملی قانون اساسی بسال 1328 صورت گرفته بود . شاید مراد میلانی ازاشتباهات استراتژیک و تاکتیکی ، استقامت مصدق – اینان می گویند لجاجت – دربرابرامپریالیسم و زیاده خواهی های شرکت نفت سابق وتاکیدبرحقوق دولت مستقل ایران دربرابر دولت های بزرگ ومقاومت دربرابرمداخلات زیانبارکاشانی درامور دولت و یا کوشش برای بازداشت امثال مظفر بقائی و تعقیب قاتلان سرتیپ افشار طوس باشد . میلانی نمی تواند ازدیاد فاصله میان دولت مصدق و بلوک سوسیالیستی و بویژه دولت شوروی را از این گونه اشتباهات بداند و اگر دراین باره نظری داشته باشد ، بیشتر متوجه این است که چرا برافزایش این فاصله نکوشیده است . پس این اشتباهات را باید درجای دیگری جستجو کرد و به نظر می رسد که مراد او از چنین اشتباهاتی همان کشفیات مضحک او درباره جلب حمایت های حزب توده و اتکاء به رادیکالترهای جبهه ملی و همچنین ایستادگی در برابرامپریالیسم وکاستن ازقدرت ونفوذ شاه است  واگر چنین باشد ، باید میلانی را یکی ازبدخواه ترین نوتاریخ نگاران ایرانی در30 سال اخیر دانست .

6 - براستی اشتباهات دکتر مصدق در چه بود ؟ برای پی بردن به این اشتباهات ، باید نگاهی به کارکرد دولت او داشت و اعمالی  را که در2 سال انجام داده بر شمرد .

مصدق با استفاده ازاختیارات فوق العاده  ، 122 قانون معتدل سیاسی و اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی و قضائی را تصویب کرد  که مضمون همگی آنها جبران عقب ماندگی های جامعه ایران و تنظیم جریان ترقی عمومی و مشارکت آگاهانه مردم در معاشی متعلق به خود و انتقال به جامعه ای نوین و دوری از بلوک بندی های امپریالیستی و استقلال از نیروهای بین المللی بود. این قوانین ، برنامه ها و اهداف زیر را در نظر داشت : 

1 – اصلاح قانون انتخابات مجلس شورای ملی و شهرداری ها .

2 اصلاح امور مالی و تعدیل بودجه به وسیله تقلیل در مخارج و بر قراری مالیاتهای مستقیم و در صورت لزوم مالیات های غیر مستقیم .

3 – اصلاح اموراقتصادی بوسیله افزایش تولید و ایجاد کارواصلاح قوانین پولی ومالی .

4- بهره برداری ازمعادن نفت کشوربا رعایت قوانین 9 ماده ای اجرای قانون ملی شدن صنعت نفت .

5- اصلاح سازمان های اداری وقوانین استخدام کشوری و قضائی ولشکری .

6– ایجاد شوراهای محلی دردهات به منظوراصلاحات اجتماعی  به وسیله وضع عوارض .

7- اصلاح قوانین دادگستری .

8– اصلاح قانون مطبوعات .

9- اصلاح امور فرهنگی و بهداشتی و وسایل ارتباط جمعی .

10- تعدیل روابط ارباب و رعیتی ولغو بیگاری ودریافت 20% ازبهره های مالکانه اربابان و بازگردانیدن نیمی از آن به کشاورزان و اختصاص باقیمانده به خدمات روستائی .

دولت برای تضمین آزادی های فردی و جمعی ، حکومت نظامی تهران را لغو کرد اما شرارت هائی را که مزدوران انگلیس وامریکا درخیابان ها پدید آوردند – ودرسالهای اخیربا پژوهش هائی که درباره فتنه انگیزی پروکاتورهای گروه امریکائی بدامن صورت گرفته،آشکار شده است که این مزدوران چه کسانی بودند – دکترمصدق را به استقراردوباره حکومت نظامی سوق داد .  

طبق قانون اختیارات فوق العاده ،احتکارقند وشکرممنوع گردید و10% ازمال الاجاره بخشی ازمستغلات خصوصی دراختیاربانک ساختمان قرارگرفت تا درساخت مساکن ارزان قیمت برای مردم فقیربه کارآید . قانون جدیدی برای بیمه های اجتماعی کارگران تدوین شد که درزمان خود یک تحول اساسی درراه تامین بخشی ازحقوق کارگران بود. برنامه پنج ساله راه سازی ونگهداری جاده های موجود تصویب شد و قانون تشکیل شرکت ملی نفت ایران وقانون تشکیل هیئت های صنعتی تدوین گردید و صادرکنندگان کالا از پرداخت مالیات وعوارض معاف شدند . قوانین جدید وموثری برای آموزش و پرورش و آموزش عالی وبهداشت عمومی وموسسات طبی کشورنظیر بنگاه رازی و بنگاه کل داروئی کشورنوشته شد وبا تغییردرقانون استخدام قضات ولغو اختیارات وزارت دادگستری درانتقال قضات به نقاط دیگر، براستقلال قوه قضائیه افزوده شد . محاکم اختصاصی منحل گردید و تشکیلات قضائی تجدید سازمان یافت و دیوان کیفرودادسرای آن منحل شد وتکالیف آن به دادسراها و دادگاههای عمومی منتقل گردید و درهمان حال گروههائی ازقضات فاسد و روسای بدنام دادگستری اخراج گردیدند واداره نظارت دادگستری منحل و دادسرای انتظامی قضات جای آن را گرفت. برطبق یکی ازمصوبات دوره فوق العاده ، زنان ایران درتشکیل یکی ازنهادهای دموکراتیک – یعنی تشکیل شوراهای شهروروستا و عضویت درآن ها، صاحب رای شدند و به این ترتیب یکی ازنخستین مراحل اساسی آزادی زنان در تاریخ معاصر ایران ، صورت قانونی و حقوقی به خود گرفت و ازحمایت های عمومی دولتی برخوردار شد. براساس یکی از مصوبات دوره اختیارات فوق العاده ، عوارض مالکانه کاهش یافت و بیگاری دهقانان لغو شد . بدستور دولت ، مالکان موظف شدند که 20 % عوارض مالکانه را به دولت واگذار نمایند که نیمی از آن به دهقانان مسترد می گردید ونیمی دیگر صرف عمران و آبادی روستا مشتمل برتهیه آب آشامیدنی ودفع آفات نباتی و کمک به روستائیان ازکارافتاده واحداث وتعمیرمساجد وحمام های عمومی وخانه های ارزان قیمت ومدارس وکارخانه های برق می شد.دولت مصدق برای اولین باردرتاریخ ایران ، فرماندهی پادشاه برنیروهای نظامی وانتظامی را برانداخت و این نهادهای قدرتمند را تحت نظارت دولت ومجلس و به طورغیرمستقیم تحت نظرمردم قرارداد وبا استفاده ازاین قدرت قانونی گروه بزرگی ازافسران و امرای فاسد وبدنام ارتش وشهربانی و ژاندارمری را برکنارکرد اما شاه وزاهدی ، پس ازاستقراردولت کودتا،همگی اخراج شدگان فاسد نظامی وانتظامی واداری وقضائی را به مقاماتشان بازگردانیدند و مجلس فرمایشی هیجدهم نیزبه فرمان شاه و زاهدی ، تمامی مصوبات قانونی دوره اختیارات فوق العاده را به بهانه مغایرت آنها با اصول قانون اساسی ، باطل گردانید .

 

ح – کوشش آگاهانه برای دور دانستن دولت امریکا از جریان عمومی سلطنت و دولت محمدرضاپهلوی و تبرئه آن دولت از همدستی با رژیم شاه .

 

میلانی در هرجا از کتاب خود که مقدور بوده  از گرایش دولت امریکا به انتقاد از خطاها و اشتباهات رژیم شاه و حتی تنبیه شاه یاد کرده است و مواردی را بازگفته که بطور عمده حکایت از تضاد میان طرزحکومت شاه با مصالح درازمدت امریکا درمنطقه وایران دارد. البته بخشی ازاین تضادها ، واقعیت داشته وحتی منجربه برخی تحولات و تغییرات قابل توجه درعرصه های سیاسی و اقتصادی و اجتماعی ایران شده است اما برخلاف شیوه وطریقه استدلالی آقای میلانی آنچه که اهمیت دارد ، سرانجام این تعارضات و شیوه حل و فصل آنها وسیاست نهائی دولت امریکا در ایران و در باره رژیم شاه است و این سیاست همواره مشتمل برحمایت های وسیع و همه جانبه و دفاع ازاقتدارواعتبار داخلی و خارجی آن و اظهار همبستگی های سیاسی و اقتصادی  درازمدت و بطور خلاصه سیاست همکاری های دائم امریکا با آن رژیم و حمایت های پیوسته از آن بوده است .

1– میلانی برخلاف سنت تاریخ نویسی نیم قرن اخیر که تقریبا بلااستثنا درتوصیف کودتای 28 مرداد 1332، آن را کودتای امریکائی - انگلیسی نوشته اند ، ابتکار به خرج داده و آشکارا خلاف بدیهیات شناخته شده تاریخی وسنت های شناخته شده تاریخ نویسی ، این کودتا را برای اولین بار،کودتای انگلیسی - آمریکائی  می نویسند .

2- میلانی با طرح انتقادات امریکا از شاه و نمایش نمونه های متعددی از چنین انتقاداتی ، می کوشد که امریکا را ازتمامی جنایاتی که دردوران اتحاد آن دولت با رژیم شاه علیه مردم ایران صورت گرفته دورکند واعمال تبهکارانه ای  را که رژیم شاه با استظهاربه مناسبات خود با امریکا و با استحضار آن دولت انجام داده بود ازدایره مناسبات دولت امریکا با کشورو ملت ایران خارج نماید. او دریکی ازهمین مواردبه حکم یکی ازدادگاههای امریکا برای توقیف دارائی های نقدی شاه درامریکا برای بررسی اختلاس های احتمالی  او در وام های امریکا به ایران اشاره دارد و البته این را نیز می نویسد که مدیران بانک هائی که نقدینه های خانواده شاه در آن نگهداری می شد ، پیش از ابلاغ حکم دادگاه به بانک ها ؟ مهدی سمیعی نماینده شاه را ازآن آگاه کردند واونیزبسرعت این خطر را به شاه اطلاع داد وخانواده پهلوی نیز دراسرع وقت تمام پول هایشان را به بانک دیگری در اروپا منتقل کردند ( ص 320– 321). این جریان البته اندیشیده و برنامه ریزی شده بوده است چرا که اگردولت امریکا به واقع  موافق چنین مجازاتی بود ، ازلحظه صدورحکم دادگاه همه مسیرهای عملیات نقل وانتقال پولی را مسدود می کرد وشاه وخانواده پهلوی نمی توانستند درساعات پس ازآن ، چنان عملیات پولی سنگینی را انجام دهند .

3- میلانی به موارد دیگری از احتیاط های و تاملات دولت امریکا درباره مفاسد مالی شاه و خانواده او پرداخته و از اعتراضات امریکائی ها به شاه در باره رشوه خواری ها و حق و حساب گیری های مهبد واسطه شاه در معاملات تجاری و تصرفات بنگاه تجارتی ماه – متعلق به شاه – در معاملات تجاری دولت می گوید ( ص 294 – 296 ) و به هشدار های سفیر امریکا در ایران در باره رشد نارضائی میان مردم  اشاره می کند ( ص 466 ) و از نگرانی های دولت امریکا نسبت به  افزایش فاصله میان شاه و روحانیت می گوید ( ص 467 ). هشدارهای هلمز و آنتونی پارسونز را در باره تضاد میان رشد اقتصادی و دوام استبداد تذکرمیدهد ( ص 467 و 469 و 470 ) و هشدار های سیا در باره خطرات استبداد رو به افزایش شاه را بازمی گوید ( ص 470 ) و خلاصه اینکه هرجا نشانی از انحطاط و تباهی رژیم هست ، نشانی از واکنش هشدار دهنده دولت امریکا نیز دیده می شود و آیا نمی توان تمام این فرایند را تنها به معنای دور کردن امریکا از تباهی هائی دانست که خود یکی از موثر ترین سازندگان آن بوده است ؟.

انتقادات امریکا از شاه بخشی از روال طبیعی مناسبات میان بزرگتران و کوچکتران خانواده  – اگر نگوئیم میان ارباب و نوکر – بوده است و اگر گهگاه شکل جدی تری به خود می گیرد ، نیاز به تنبیهی است که می تواند دوست خطاکار ویا شاگرد و مرید گناهکار را به راه بیاورد . بنا براین ، انتقاداتی را که آقای میلانی آنها را جانپناه خیانت های دولت امریکا نسبت به ملت ایران قرار داده است ، بیشتر معطوف به سالم سازی مناسبات خود با دشمن مردم ایران بوده وهیچ عنایتی به سرگذشت غم انگیز مردم ایران نداشته است .

 

ط – نگاهی به ترجمه فارسی کتاب .

 

متاسفانه ترجمه فارسی کتاب نگاهی به شاه ، حاوی  معایب ادبی بسیاری است و حکایت از آن دارد که این کتاب – اگر استحقاق لازم را برای ترجمه داشته باشد – توسط کسی به فارسی ترجمه شده  که وقوف لازم را به زبان و ادب فارسی و احکام دستور زبان فارسی و تاریخ سیاسی معاصر ایران نداشته است. ترجمه آقای میلانی از کتاب خود ، لنگش هائی دارد که بیش از هر چیز دیگری  صلاحیت مترجم در فارسی سازی کتاب خودشان را اندک می نمایاند . به مواردی از این لنگش ها توجه کنید:

1- ایشان بارها  علامت مفعول بی واسطه را در جائی دیگر و نا متناسب با مدلول آن بکار برده اند  . نظیر این که در باره پرون نوشته اند : ...کار نظارت بر باغ های هتلی که متعلق به رضاشاه بود را به او سپردند ( ص 67 ) و این بی دقتی و رفتار محاوره ای در کلام رسمی بارها در مواضع گوناگون کتاب و از جمله در همین صفحه تکرار شده است .

2 - آقای میلانی بارها کلمه مستحضر را به جای کلمه مستظهر به کار برده اند . مثلا در صفحه 16 کتاب نوشته اند که مجله کاوه : ... چند سالی به کمک آلمان مستحضر بود و در صفحه 504 در باره بختیار نوشته اند که : .... به حمایت ارتش مستحضر نبود . و همین اشتباه را در صفحات دیگر نظیر 113 و 119و 411 و 470 تکرار کرده اند .

3 - ایشان در باره یکی از مباحث بسیار دلخواه خود که همانا خیالات طمع کارانه بلشویک ها در باره تصاحب مناطق هم جوار با شوروی است ، چنان تعجیلی در اثبات این خیالات نشان دادند که دو عبارت دندان طمع تیز کردن و چشم طمع دوختن را با هم ترکیب نمودند و این عبارت درخشان را از میان آنها بیرون کشیدند که :  بلشویک های تازه به قدرت رسیده شوروی ظاهرا برای دیگر ایالات  ایران که هم مرز شوروی بود  نیز دندان طمع دوخته بودند ( ص 17 )

4 - آقای میلانی دریکی از واژه سازی های خود که خوشبختانه پیگیری نشده است  ، کلمه جعلی و عوامانه تقاطی  را به معنی مخلوط شده و درهم فرورفته به کار برده اند و بنیاد آن نیز در ظاهر چنین است که گویا آقای میلانی واژه ترکی قات را که در فارسی به صورت قاتی  ( قاطی ) در آمده است ، کلمه ای عربی فرض کرده اندو آنرا به باب تفاعل برده و مصدر تقاطی را از آن ساخته اند و در سخن از ادعاهای اردشیر زاهدی راجع به توازی فعالیت های مخالفان مصدق با عملیات کودتائی امریکا و انگلستان علیه دکتر مصدق ، اظهار داشته اند که : ....گاه تلاش های این دو جریان در روایت او تقاطی و همسوئی پیدا می کردند ( ص 213 ) . خوانندگان محترم کتاب البته این دقت را معمول می دارند که شاید مراد آقای میلانی ، کلمه تقاطع بوده است که احتمالادر حروف چینی و چاپ به صورت تقاطی در آمده است اما سیاق عبارتشان  آشکارا از همسوئی و اختلاط  دو جریان سخن می گوید و نمی تواند واژه تقاطع را در نظر داشته باشند زیرا که کلمه تقاطع فقط به معنای  برخوردکردن ، یکدیگر را قطع کردن ، از هم گسستن ، از یکدیگر جدا شدن و قطع کردن دوخط یکدیگر را در یک نقطه است و چنین مفهومی با مقصود آقای میلانی فاصله عمیقی دارد زیرا ایشان بالصراحه از توازی فعالیت های سرلشکر زاهدی و طرفداران شاه و منتقدان مصدق با طرح کودتای انگلیسی – امریکائی سخن گفته اند ( همان ) و همه می دانند که خطوط متوازی هیچگاه یکدیگر را قطع نمی کنند . پس مراد آقای میلانی همان تقاطی است واگرغیر ازاین باشد آنگاه داستان عذربدترازگناه به میان می آید . چرا که باید توضیح دهند که خطوط متوازی یا موازی چگونه می توانند یکدیگررا قطع کنند . 

5 - ایشان در راستای  واژه سازی های خود ، ساخت ظاهری برخی ازکلمات را که معنایشان پیوسته به  همان ساخت  سابق است چنان تغییر داده اند که حاوی معنای دیگری شده است اما با وجود چنین عملی ، ایشان هنوز همان معنای سابق را از آن مستفاد می کنند . برای نمونه نگاه کنید به صفحه 490 که واژه هراسناک را به جای کلمه هراسان به کار برده اند  : .... در آستانه 28 مرداد ، شاه از حمایت ارتش ، بخش مهمی از طبقه متوسط و بازاریانی که از نفوذ کمونیست ها هراسناک شده بودند برخوردار بود. همه می دانند که واژه هراسناک به معنی ترس آور وهراس انگیز به کار می رود حال آنکه مراد ایشان از این واژه ، ترسیده و بیمناک است .

6 - آقای میلانی در استفاده از برخی کلمات ، جهات معنائی آنها را تغییر داده و بدور از فصاحت لازم یک نوشتار پژوهشی ، آنها را به دلخواه خود به کار برده اند .ایشان در یکی از این موارد کلمه رجحان را اینگونه بکار برده اند : در واقع در بیش و کم همه موارد تکیه گاه اصلی انگلستان برای طرح های خود ، ایرانیان بودند که منافع شخصی خویش را بر منافع ملی رجحان می گذاشتند ( ص 17 ) و کیست نداند که واژه رجحان بطور عمده با مصادری همچون بخشیدن و دادن و نهادن  همراه است .

 

ی – سرانجام

 

کتاب نگاهی به شاه نمونه واضحی از انحطاط در تاریخ نویسی  است و به اغلب آن مسائل و مباحثی که در هر تاریخ نویسی علمی و اجتماعی مورد توجه مورخان است ، اعتنائی ندارد . این کتاب یک شرح حال نویسی ماجرائی و شبه سینمائی و بدور از تاثیرات عینی طبقات اجتماعی و گروه های سیاسی و نیروهای متعلق به گذشته در اوضاع و احوال جدید و فاقد هرگونه ارزیابی انتقادی از تاثیرات استعمار و ارتجاع و امپریالیسم در اوضاع و احوال ایران است و بسیاری از مشکلات ایران را به نیرو های ضد امپریالیست جهان منتسب می کند . این کتاب تنها راه توسعه و ترقی ایران را در همراهی با غرب و به زبان دیگر در پیروی از غرب امپریالیست می داند و با وجود دخالت های آشکار آن در توطئه های فراوان علیه ایران مستقل ، غرب امپریالیست را متحد و دوست ایران و حامی استقلال کشور می شناسد و در ارزیابی از انقلاب ایران همان مباحث و مطالب دولت های امریکا و انگلیس را تعقیب می کند و مطالباتی همانند آنان دارد . او با تقبیح اصلاح طلب شرافتمندی  همچون جیرولامو ساوونارولا و تطبیق او با مسائل انقلاب ایران ، در حقیقت انقلاب ایران را تقبیح می کند . کتاب میلانی در عین حال ، انتقاد ازشاه و استقبال ازسرگذشت او نیزهست اما چرا ؟ او چرا باید د ر سرزمینی که مسکن صدهاهزارنفر ازسلطنت طلبان فراری است ، براین مرده  پرسرو صدا چنین بی پروا لگد زند و بسیاری ازاتهاماتی را که متوجه او بوده است ، تائید کند ؟ شاید پاسخ این سئوال درسرانجام سلطنت فرو ریخته پهلوی باشد که دیگرتحت هیچ شرایطی جنبشی ندارد. او جانورمرده را به قربانگاه برده است تا امریکا را ازکانون اعتراضات و انتقادات ایرانیان وطنخواه وآزاده و عدالت طلب خارج کند. او ایران را به سفره ای  دعوت می کند که قریب 40سال پیش ازکنارآن برخاسته است . سفره ای که تنها لایق آرایشگران امپریالیسم و استبداد سرمایه است . ایران می تواند بدون دوری گزینی  ازبقیه جهان و بدون تبدیل گذشته به موانع آینده و با پرهیزازهرگونه ستیزه جوئی های بی دلیل ویا اظهار خصومت های مدام نسبت به دشمنان آشکار و نهان ، براستقلال خودازامپریالیسم ومطامع آن پایداربماند و برروی داعیان و دوستداران نظم دلخواه امریکا  این ابیات آموزنده و درخشان ازمنظومه عقاب ، سروده پرویزناتل خانلری را بخواند که :                            

سال ها باش و بدین عیــش بناز  

تــو و مــردار تو و عمــردراز   

 من نیم در خوراین مهمــــــــانی  

گند و مردار ترا ارزانـــــی

 

 

نقدی بر کتاب عباس میلانی - 1

نگاهی به شاه ؛ برائت نامه امریکا,

 نقدی بر کتاب عباس میلانی - 2

نگاهی به شاه ، برائت نامه امریکا،

 نقدی بر کتاب عباس میلانی -3

 نقدی بر کتاب عباس میلانی -4

 

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin مطلب را به آزادگی بفرستید:Azadegi  

     بازگشت به صفحه نخست

نامه ها ومقالات خودرا به نشانی webmaster@rahman-hatefi.net  بقرستید

انتشار اخبار، مقالات و بیانیه ها در این صفحه الزاماً به معنای تایید آن‌ها نیست
 
    اشتراك در نویدنو

  

نشانی پست الکترونیک: