نویدنو: جمهوری
آذربایجان را باید چشم انتظار تحولاتی ارزیابی کرد که میتواند در
تاریخ آن بیسابقه باشد. کاربست کامل نئولیبرالیسم اقتصادی درکشوری
صادرکننده موادخام، با جاه طلبیهای بزرگ برای پیوستن به جامعه اروپایی
و پیوندهای گسترده با انحصارات نفتی جهان. حکومتی تمامیت خواه تحت
رهبری خانواده ای به غایت رانت جو، با تمام فرآیندهایی که دامنگیر
کشورهای پسا سوسیالیسم است یعنی فساد نهادینه، سرکوب هرگونه سیاست ورزی
رادیکال وتوسعه طلبی در روابط خارجی .
ما
برای آشنایی خوانندگان با اندیشه دو گروه از چپ آذربایجان یک سخنرانی و
یک مصاحبه را به فارسی برگردانده ایم که امیدواریم درآشنایی با جو حاکم
براین کشور مفیدباشد.
****
Source: Worker’s
Voice Collective
سردبیران لفت ایست درماه سپتامبر سال 2022 درکنفرانس چندملیتی
اعتصابهای اجتماعی لوفم با رفقای آذربایجانی دیدار کردند. چون ما
تقریبا چیزی از چپ آن کشور نمیدانستیم، ازآنها خواهش کردیم مصاحبهای
با آنها ترتیب دهیم و آنها با نظربلندی آن را پذیرفتند.
***
لفت ایست: ممکنه خودتان را معرفی کنید: کی هستید و برای چه هدفی مبارزه
میکنید؟
ما مجمع صدای کارگر( ایشچینین سسی)هستیم. صدای کارگر یک رسانه
سوسیالیستی است که درهم شکستن انحصار بورژوازی بر رسانهها در
آذربایجان را هدف گرفته است. انتشار رسانهها در کشورما به صورت عمده
از دومنبع ، یا ازسوی مقامات، یا از سوی صندوقهای غربی تامین مالی
میشوند. در نتیجه، رسانه تنها افکار الیت حاکم و لیبرالها را بیان
میکند. این وضعیتی است که تغییر آن را هدف گرفتهایم. ما اخبارو
مقالاتی درباره کاردر کشورخود، اعتراضهای کارگری، اعتصابها، کارگران
کشته و زخمی شده درمحلهای کار، درباره رخ دادهای اقتصادی، سیاسی و
اجتماعی درآذربایجان وقفقازجنوبی، درباره تحولات انقلابی و برنامههای
اجتماعی در حوزه بینالمللی را منتشر میکنیم.
لفت ایست: اجازه دهید با مشکلترین پرسش، که از زمان آخرین حملهی
آذربایجان به ارمنستان اجتناب ناپذیر شده است آغازکنیم. رابطهی میان
جنگ با ارمنستان و جنبش کارگری/ چپ در آذربایجان چگونه است؟
جنگ با ارمنستان بیانگرچندین تناقض طبقاتی درآذربایجان است. اولا،
جوانان طبقات کارگر و کشاورز بزرگترین بخش سربازان خدمت وظیفه سربازی
را تشکیل میدهند. خدمت نظام وظیفه در آذربایجان یکی از فاسدترین
ساختارها را دارد. منطقه مرزی با ارمنستان برای خدمات نظام وظیفه ارتش
یکی از این محلها است که افرادی از فقیرترین بخش جمعیت، چون
نمیتوانند رشوه قابل توجهی به اداره ثبت نام ارتش بپردازند تا به
جاهایی دوراز مرزاعزام شوند به آنجا اعزام میشوند. وقتی درماه
سپتامبر 2022 جنگ آغازشد سربازانی که خدمت خود را دراین منطقه به پایان
رسانده بودند اولین سربازانی بودند که دعوت به بسیج نظامی شدند.
دولت آذربایجان رژیمی تمامیتخواه است. درحالیکه مشارکت سیاسی به مدت
حداقل دو دهه عملا ممنوع بوده است، اما مسئله ناگورنو –قره باغ تنها
موضوع باقی مانده است که مردم درآن آزادی بیان دیدگاههای(ملی
گرایانه)خود را دارند ، که تاحدزیادی بر موضع رسمی دولت علی اف منطبق
است. ازاین رو درست قبل ازآغاز جنگ، زمانی که رئیس جمهور الهام علی اف
فراخوان ثبت نام بسیج داوطلبانه را صادرکرد، هزاران جوان در برابر
دفاتر ثبت نام ارتش صف آرایی کردند. این "حلقه زدن به گرد رئیس جمهور"
نتیجه سالها تبلیغات بود.
بهعلاوه، همانطور که بعدا آشکارشد، درست قبل ازآغازجنگ، دولت
آذربایجان دیدارهای محرمانهای با شرکتهای معادن و سفارتخانههای
کشورهایی مانند بریتانیا برای تقسیم معادن طلا و دیگر منابع طبیعی
درمیدانهای ناگورنو-قره باغ ومناطق اطراف آن برگزارکرده بود. قبل
ازجنگ، اساسا شرکتهای سوئیسی و فرانسوی این میدان ها را با موافقت
ارمنستان و مقامات قره باغ اداره میکردند. زمانی که جنگ خاتمه یافت،
روی این میدانها به روی بهره برداری بیشتر شرکتهای بریتانیایی،
امریکایی و ترکی بازشده است، که اغلب اعضا خانواده علی اف را بهعنوان
سهامدار درترکیب خود دارند. درنتیجه به نظر میرسد که هزاران ارمنی
برای محافظت از مالکیت یک گروه از سرمایه امپریالیستی کشته شدند،
درحالی که هزاران نفر آذربایجانی برای محافظت از مالکیت گروه دیگری از
سرمایه امپریالیستی کشته شدند. تعلیق، بازتقسیم وآغاز بهرهبرداری
ازمعادن طلا و دیگر میدانهای پرمایه اساسا تنها فرایندهای بناشده
دراین مناطق بود، که از سوی آذربایجان در جنگ 44 روزه در سال 2020 کسب
شده بود.
لفت ایست: بسیارخوب، اجازه دهید به همان آغازبازگردیم. آذربایجان
درخارج از کشوراز هرهمسایه خود در قفقاز کمتر شناخته شدهترین کشوراست،
از این روبرای توضیح مقداری از تاریخ اخیر کارگری (آذربایجان) بسیار
سپاسگذار خواهیم بود. در طی سی سال گذشته حقوق کارگری و شرایط
کارچگونه بوده است؟ آیا این حقوق درمیان بخشهای مختلف ( دولتی،
دربرابرخصوصی، نفت، دربرابرتولیدات مربوط به (صنایع)غیرانرژی، مالکیت
خارجی دربرابر مالکیت داخلی) متفاوت است؟ درحوزه کارگری کدام ارثیه
شوروی هنوزمسلط است؟
پس از فروپاشی اتحادشوروی، دراثر ضربههای سنگین به بخش صنعت
درآذربایجان( تعطیلی، انهدام، فروش کارخانهها) و به موازات آن، کاهش
سطح اشتغال دراین بخش، روابط جدیدی بین کارفرمایان و کارگران و چشم
اندازکارگران ازاتحادیه کارگری اتحادیههای کارگری موجود را تغییرداد.
به ویژه از دهه 1990، پیروزی نئولیبرالیسم در قفقاز و تغییراتی که
دربازارکار منطقه ایجادکرد، تاثیرشدیدی روی اتحادیههای کارگری داشت.
با ظهورسرمایهداری مشکلات کارگران تغییرکرد و درنتیجه، تغییر شیوه عمل
اتحادیه هاضروری بوده است.
طبق اعلام فدراسیون اتحادیههای کارگری آذربایجان(CTU)،
درحال حاضردرکشور27 اتحادیه کارگری درهزاران محلهای کار مربوطه وجود
دارد. اگر چه از لحاظ تعداد مهم به نظر میرسد، اما فعالیت این اتحادیههای
کارگری برای هیچکس شناخته شده نیست. کارگران وجود این اتحادیهها را
زمانی احساس میکنند که 2 درصد از دستمزدهایشان کاسته میشود. ظاهرا
زمانی که واحدهای دولتی خصوصی میشدند، اتحادیههای کارگری هم خصوصی
شدهاند. ازاین رو، درواحدهای تولیدی بسیاری، رئیس اتحادیه کارگری یا
نماینده مدیرشرکت یا وفادارترین کارمند به اواست.
درسالهای اخیر، استخدامهای ثبت نشده درآذربایجان به چنان سطحی رسیده
است که درهیچ جایی جز شرکتهای دولتی قراردادهای استخدام بسته نمیشد.
درحال حاضر، روند"قانونی سازی" از طریق تغییرات در حقوقها یا ساعات
کارکارگران عملی میشود.
مشکل دیگری که حوزه نفوذ اتحادیههای کارگری را محدود میکند گسترش بخش
خدمات و فقدان سازمان درآن بخش است. یکی از اشکال کسب وکاری که
درسالهای اخیر محبوبیت کسب کرده است بستن قرارداد فرعی است. درحالی که
بردگی در بسیاری از بخشهای کسب و کار به اجرا در میآید، این امر،
درسالهای اخیر بیشترین تاثیر را روی کارگران شاغل دربخشهای تاکسی
رانی وپیک (حمل بار) داشته است. این واقعیت که آنها به عنوان کارگر
ثبت نمیشوند، اخراج کارگران اعتصابی را برای شرکتها راحتتر میسازد،
همانطور که یافتن کارگران جدید از میان ارتش عظیم بیکاران را هم باز
برای آنها آسان میکند.
چون دربخش دولتی کارگران بیشتری از بخش خصوصی وجود دارد، دربخش دولتی
اتحادیههای کارگری بیشتری وجود دارد. درحالیکه این وضعیت میتواند
انگیزهای برای کارگران بخش خصوصی باشد که اتحادیهها را تشکیل دهند،
اما، "سندیکالیسم زرد" قطعا تاثیر منفی روی درک ازاتحادیهها دارد.
ازاین رو، اتحادیههای کارگری در نگاه کارگران به سازوکارغیر قابل
اعتمادی تبدیل شده اند و از جلب اعتمادآنها باز میمانند.
علاوه براین، دلایل تعداد پایین کارگران سازمان یافته دراتحادیههای
کارگری فقدان دانش درباره اتحادیههای کارگری دربین کارگران ، ترس
ازبیکاری و دشواری سازمان دادن کارگران جدید است. صرف نظر ازآنکه
اتحادیههای کارگری چقدر بی اعتبار هستند، صرف نظر ازآن که سازماندهی
کارگران چقدردشواراست، بورژوازی دیر یا زود آنچه را میکارد درو خواهد
کرد. بنابراین، بورژوازی و نمایندگان سیاسی آن، با وجود تمام
ممنوعیتها،سامانههای مدیریت اقتدارگرا، و تبلیغات قادر به درهم
شکستن اراده جمعی طبقه کارگرنیست. کارگران چیزی برای از دست دادن
ندارند وسرانجام ضرورت سندیکایی شدن و اقدام به عمل را درک خواهند کرد.
درسالهای اخیر، کارگران شرکت نفت دولتی، خشم آلود از عدم پرداخت مکرر
دستمزدها، با درخواست شرایط کاربهترواعلام مطالبات دیگر اعتراضهایی را
به راه انداختهاند. بهعلاوه، اجازه دهید یادآوری کنم که ما شاهد قتل
عام کارگران درطی کاربازسازی در قره باغ بودیم. کارگران شاغل در مناطقی
که مینهای آنجا پاکسازی نشده بود اغلب با سقوط روی مینها می مردند
یا به شدت مجروح میشدند.
با این وجود، سال 2022 به خاطر بزرگترین اعتراضهای طبقه کارگر در
تاریخ آذربایجان دریادها خواهد ماند. کارگران پیکی که برای شرکتهای
مختلفی کارمیکنند بارها اعتصابهایی را بدون هیچ حمایت بیرونی، با
درخواست دستمزدهای بیشترو شرایط کاربهتر سازماندهی کردند.اگرچه
مطالبات آنها برآورده نشد، اما نمونه خوبی را برای کارگران دیگر ایجاد
کرد. پس از اعتصابهای کارگران پیک ما شاهد اعتراضهایی از سوی کارگران
ساختمانی، آموزگاران و دیگرکارگران در بخشهای مختلف کشور بودهایم.
لفت ایست: اتحادیههای کارگری در آذربایجان چه شکلی هستند؟ آیا هیچ
سازمان مبارزاصیلی وجود دارد؟ آیا ناآرامی کارگری جدی وجود داشته است؟
اگر وجود داشته، آنها درچه بخشهایی ازاقتصاد به ناآرامی گرایش دارند؟
چه نوع جماعتی در خط مقدم آن قرار دارند؟
درآذربایجان تنها "سندیکالیسم زرد" وجود دارد. در مجموع، 27 اتحادیه
کارگری وجود دارد، اما همه این اتحادیهها ساختاری نماینده دولت وار،
ابزارهای دولت برای حفظ کنترل بیشتر برطبقه کارگر را دارند. این دقیقا
دلیلی است که چرا اتحادیههای کارگری خارج از جنبشهای اعتراضی کارگران
میایستند و تمام اشکال ناآرامی کارگری اختصاصا از سوی خود کارگران بی
هیچ حمایتی از سوی اتحادیههای کارگری سازماندهی میشوند. در سه دههی
گذشته فقرههای بسیاری از ناآرامی کارگری وجود داشته است، اماتقریبا
تمام آنها ناموفق بودهاند، از سوی پلیس سرکوب شدند و به هیج پیشرفتی
در سازمان دادن کارگران دست نیافتند. درسالهای اخیرکارگران ساختمانی و
کارگران شرکتهای مقاطعه کارفرعی درصنعت نفت در خط مقدم اعتراضات
کارگری قرارداشتهاند. کارگران پیک شرکتهای توزیع غذا نیزبه
خاطراعتصابهایشان به تبدیل شدن به مرکز توجه افکارعمومی حرکت
کردهاند. پیشرفتهای زیادی دراین بخش وجود داشته است، که درآن پیکها
از لحاظ قانونی حتی نه کارگربلکه افراد مالکان (شرکتها) به حساب می
آیند. اما با وجود یک چنین مشکلات قانونی، کارگران پیک ظرفیت قابل
توجهی را در مطالبهی حق خود و سازمان یابی دراطراف آن از خود نشان
دادهاند.
لفت ایست: آیا احزاب، نهادهای رسمی، یا ان جی او(NGO)
هایی که در دفاع از کارگران مفید بوده اند وجود دارد؟
آیا متحدان دیگری ( ازجنبشهای اجتماعی، گروهها) برای کارگران و چپ
آذربایجان وجود دارد؟
حقوق کارگران یکی از عبارتهایی نیست که احزاب سیاسی یا ان جی او ها
بتوانند به کارببرند. تنها استثنا براین قاعده میتواند سازمان دفاع
ازحقوق کارگران نفت(OWRPO)
باشد، چون روی گروهی از کارگران متمرکز است. بخش نفت و گار 90 درصد از
صادرات آذربایجان را تشکیل میهد در حالیکه این بخش کمتر از1 درصد
کارگران را در استخدام دارد. با موافقتنامههای سهم تولید امضا شده با
شرکتهای نفت خارجی تشکیل اتحادیه در بخش نفت ممنوع است. سازمان دفاع
ازحقوق کارگران نفت مشکلات مربوط به کارگران نفت، فساد در شرکت نفت
دولتی جمهوری آذربایجان، وآلودگی دردریای خزر را مستند وبه اطلاع
میرساند.
درمقابل، وضعیت بزرگترین بخش نیروی کار کشورنامستند است. به ندرت
اعتراضات کارگران مورد حمایت سیاستمداران یا رهبران ان جی او ها قرار
میگیرد. به این خاطرکه به اصطلاح جامعه مدنی آذربایجان به شدت لیبرال
و محافظه کاراست و منافع اندکی درارتقا حقوق کارگران دارد. ضعف چپ
گرایان، عدم حضورنزدیک به غیبت چپ کارگران را بدون هیچ متحد سیاسی
واقعی باقی میگذارد.
لفت ایست: وضعیت چپ معاصرآذربایجانی (درگستردهترین وسخاوت مندانهترین
درک) چگونه است؟ آیا همانند دیگر کشورهای پساسوسیالیست، فاصله زیادی
بین چپ و طبقه کارگر و مبارزات آنها وجود دارد ؟
چپ معاصرآذربایجان متفرقتر ازهمیشه است. چپگرایان در موقعیتهای
زیادی، انواع مختلفی از مجمعها را سازمان دادند، اما هیچ یک ازآنها
تاکنون دوام نیاورده است. به نظر میرسد چپ آذربایجان متشکل ازافراد
چپی است که به صورت جمعینمیتوانند بر مشکل سازماندهی غلبه کنند. چون
نمیتوانند درمیان خودشان سازماندهی کنند، هیچ نفوذی روی طبقه کارگر
ندارند. چپ در آذربایجان هنوز نمیتوان خودش را به مثابه نیرویی متحد
توصیف نماید، ودرسایه اپوزیسیون لیبرال باقی میماند. هیچ مرکز سیاسی
چپگرای مهمی وجود ندارد که بتواند سازمان کارگران را به عنوان گروه
اجتماعی مستقل ایجاد وبا موضوع های نظری در رابطه با مشکلات اقتصادی،
سیاسی و اجتماعی طبقه کارگردرآذربایجان برخورد کند. چپ و طبقه
کارگرآذربایجان در میان کم سازمان یافته ترین نیروها در فضای پسا
سوسیالیسم هستند.
لفت ایست: اوایل قرن بیستم باکو مرکز معروف کارگران و سوسیالیستهای
رزمنده بود. آیا آن تاریخ درکارعملی شما اهمیتی دارد؟
آری، ما برای معرفی تاریخ جنبش رزمنده کارگران درباکوتلاش میکنیم.
آذربایجان درسراسر قرن بیستم تغییرات رادیکالی را از سرگذراند. در
پایان قرن نوزدهم چهره باکو با توسعه عظیم نفت، که با جریان
سرمایهگذاریها در حوزههای نفتی و تشکیل طبقهی پرجمعیت سازمان
یافتهی کارگران نفت مشخص میشود تغییریافته بود. باکو در روسیه تزاری
به اولین شهری تبدیل شد که اعتراضات کارگران درسال 1904 شرکتها را به
امضا قراردادهای جمعی مجبورکرد، که به نظام نامه نفت مشهوراست. ما
روندهای تاریخی در حول این رخ داد معروف را گرامی میداریم. گرایشهای
انقلابی در میان توده های کارگر درباکومحبوبیت داشت، که در مشارکت فعال
درانقلاب اکتبر به اوج رسید. بلشویکها از اکتبر1917 در دولتِ شهر،
باکوی شوروی حضورداشتند. آنها از آوریل تا جولای 1918، یعنی زمانی که
برای اولین بار درتاریخ یک صنعت نفت ملی شده بود باتمام توان کوشیدند
تا دردولت کمون باکوباشند. بلشویکها کنترل باکو را به دست گرفتند
وآذربایجان در طی انقلاب آوریل در سال 1920 از دولت مساوات پشتیبانی
کرد. این روزهای تاریخی از تاریخ طبقه کارگر و سوسیالیسم از سوی
چپگرایان در کشورگرامی داشته میشود ودردستورکارما هم ظاهر میشود.
لفت ایست: آیا شیوههایی از کار سیاسی ( از تاریخ خود آذربایجان یا از
خارج) وجود دارد که ممکن است برای شما مفید باشد؟
ما فکر میکنیم که خطای اصلی دراقدامات قبلی چپگرایان درکشورما آن بود
که آنها به طبقه کارگر متوسل نمیشدند. چون هیچ نمونهای برای آموختن
از آن وجود ندارد، ما باید این مشکل را هم به لحاظ نظری و هم به لحاظ
عملی خودمان حل کنیم. ما درباره مشکلات و شرایط کارگران درکشورمان می
نویسیم، به آنها بهعنوان طبقهای جدا، که در رسانههای آذری قطعا
غیرمعمول است متوسل میشویم. عملا، تاکنون بهترین کاری که توانستیم
انجام دهیم دادن حمایت رسانهای به کارگران پیک وولت و بولت
(Wolt
and Bolt)
با مطرح کردن اخبار اعتصابهای آنها در تبلیغات کانالهای رسانههای
اجتماعی و گسترش اخباراعتصاب آنها بود. یک روز قبل ازاعلام اعتصاب از
سوی کارگران پیک، بیش از 1000 نفر از کارگران دریک پالایشگاه با 1300
کارگربه خاطر تاخیردر پرداخت دستمزدهایشان اعتراض کردند، اما اقدام
آنها توجهی جلب نکرد. رسانهها پی آمدهای این مناقشه را دنبال نکردند،
ازاین رو ما حتی نمیدانیم (این اعتراض ها) به کجا ختم شد. چون تعداد
ما اندک است، و روزنامهنگاران شایسته ای نداریم، تنها با دادههای
برخط (آنلاین) کار میکنیم. ما درباکو تنها چند کادرداریم، ازاین رو ما
شیوههای بالقوهای را برای افزایش اعضا خود در آنجا جستجو میکنیم.
ما نمونههایی از کارسازمان یافته با کارگران در ترکیه را بررسی
میکنیم. ما میخواهیم با آموختن از کشورهای نمونه ای که فرهنگ مشابه
ما دارند مهارت سازمانی خود را گسترش دهیم. نمونه گرجستان نیز در
آموختن از آن برای ما بسیار مهم بود.
راهبرد(استراتژی) کوتاه و بلند مدت شما چیست؟
ما میخواهیم سازمان کوچکی از کادرهای خوب ایجاد کنیم که بتوانند هم
درکار نظری و هم در کارسازمانی درگیر شوند، این کاری است که ما درحال
حاضر برای عملی کردن آن تلاش میکنیم. ما برای فراهم آوردن و عمومی
کردن تحلیل سیاسی مناسب از کشور خود آنرا کاری اساسی تلقی میکنیم. به
علاوه، در حال حاضر، هدف ما پیشرفت در داخل سازمانی سیاسی متشکل از
کادرهایی است که بتوانند هم مقاله بنویسند و هم کارگران را سازمان
دهند. ما میخواهیم مجلهای راه اندازی کنیم که بتوانیم درآن مجله
مقالات تحلیلی موضوعهای مربوط به طبقه کارگردرآذربایجان را بنویسیم.
مجله میتواند راه خوبی برای سازمان دادن و عمومی کردن هدف مانیز باشد
و ما میخواهیم افرادی را که به سازماندهی کارگران علاقهمند هستند
دورهم جمع کنیم. میخواهیم مهارتهای خود را برای ایجاد اتحادیه در
میان کارگران بالا ببریم که در حال حاضر(دراین باره) تحقیق میکنیم.
لفت ایست: و سرانجام، ما برای کمک به شما چه می توانیم بکنیم؟
هرشکلی ازکمک مورد قدردانی مااست. ما به ارتقا مهارتهای رسانه ای،
مهارتهای نوشتن، و مهارتهای سازماندهی نیازداریم. ما با حمایت صفر
ازخارج، کاملا داوطلبانه کارمیکنیم،. ما ازهرکمکی که بتوانید به ما
ارائه کنید خوشحال خواهیم شد.
https://lefteast.org/labor-left-azerbaijan/
|