دکتر
بهادر بهمنی که از همان دوران نوجوانی، از اعضای فعال سازمان
جوانان فرقه دموکرات آذربایجان بود. تا آخرین لحظه زندگی اش، به
سوسیالیزم عشق می ورزید، به آرمان های فرقه دموکرات آذربایجان
وفادار ماند.
نوید نو
درگذشت نابهنگام دکتر بهادر بهمنی را صمیمانه به مادر گرانقدرش
رفیق عادله چرنیک بلند، همسر گرامیش، فرزندان و بقیه اعضاء خانواده او
تسلیت می گوید و خود را درغم آنان شریک می داند.
مبارزه برای مزد عادلانه خواست سراسری طبقه کارگر و زحمتکشان است.
تجربه نشان میدهد خواست دستیابی به دستمزد عادلانه مطابق نرخ
واقعی تورم و سبد معیشت را، باید با احیای حقوق سندیکایی درپیوند
دانست. تودههای کارگر و فعالان راستین سندیکایی بهتجربه
دریافتهاند که از علتهایی که شورای عالی کار در نشستهای نمایشی
هرسالهاش دستمزدها را برخلاف خواست زحمتکشان تعیین و تصویب
میکند، وجود و حضور نداشتن سندیکاهای مستقل کارگری در مقام
نمایندههای واقعی طبقه کارگر در مذاکرات مزدی است
اندیشهٔ دیالکتیک از سوی هگل، فیلسوف آلمانی، پی گرفته شد و پس از
آن از سوی مارکس و انگلس بیشتر بهشکل ماتریالیسم دیالکتیک بسط
داده شد. بخش “ماتریالیسم” آن مهم است. ماتریالیسم بر آن است که
جهان، کیهان، “طبیعت”، درواقع هستی دارند و همهٔ پدیدهها ازجمله
آگاهی درنهایت پیامد (و نه سادهشده) فرایندهای مادیاند.
به نظر من هر دو سناریوی آرمانشهری و کابوسشهری بر فرضهایی
نسبتاً مشابه مبتنیاند، فرضهایی که خودِ مارکس اوّل از همه زیر
علامت سؤال میبُرد. این سناریوها به طور کلی مبتنی بر ایدهٔ
«مجموع-صفر» شغلها هستند؛ اینکه تعداد شغلها در سراسر جهان ثابت
است [اگر یکجا کم میشود، جای دیگر اضافه میشود، ولی مجموع
تغییری نمیکند]. شالودهٔ هر دو سناریو بر این دیدگاه از اقتصاد
است که فقط کارهای مُزدی را میبیند؛ کارهایی که در حال حاضر در
اقتصاد پولی، در بازار، هستند و برای انجام آنها پول (مُزد) داده
میشود
این
جمع بست هفت بخشی، مقدمتاً نگاهی دارد به آن دسته از تحولات درخور
تاکید که شامل عملکرد جمهوری اسلامی در قبال «مسئله ملی» است و نیز
دربرگیرنده کنشگریهای جریانهای منطقهای و رویکردهای اپوزیسیون
سراسری که با این "مسئله" ربط پیدا میکنند. رخدادهایی که، یا
تداوم وضعیت پیشیناند ولی نیازمند بازخوانی در امروز خود، و یا
روآمدهای تازهای که درنگی ویژه را لازم دارند.
مبارزه برای الغای ستم ملّی وظیفهٔ همهٔ نیروهای مترقی
و آزادیخواه ایران است
خواستِ
مردم آذربایجان همیشه خودمختاری ملّی در درون ایران بوده است.
شادروان میرجعفر پیشهوری، صدر فرقۀ دموکرات آذربایجان، در
سخنرانیها و نوشتارهای پُرشمار خود همواره بر این نکته تأکید
میکرد که فکر جدایی از ایران یا دادن یک وجب از خاک ایران به
کشوری دیگر در میان نیست. او ضمن افشای توطئههای امپریالیستی، با
اشاره به گفتار رادیو آنکارا از جمله گفت: “ایران باید به یک کشور
تمام معنی دموکراتیک مبدّل گردد و این رژیم بدون جنگ و خونریزی در
سراسر ایران تحقق پذیرد.
فرقه
دمکرات آذربایجان در عمر هفتاد و پنج ساله اش همیشه خواهان همکاری
و اتحاد عمل همهٔ نیروهای آزادیخواه، ضداستبدادی وملی کشور بوده
است. ادامۀ سیاستهای فاجعهبار داخلی و خارجی رژیم، میهن ما را با
خطرها و بحرانیهای جدّی روبهرو کرده است. وظیفه
همه نیروهای آزادیخواه و میهن پرست که به این روند، خاتمه دهند.