5
برای آزادی ، دموکراسی ،صلح، استقلال و عدالت اجتماعی                         آزادی زندانیان سیاسی 
نویدنو -  کتاب - رحمان هاتفی  درباره ما -  بایگانی

2020-02-15

نویدنو 26/11/1398           Print Friendly, PDF & Email      چاپ مطلب

 

  • ولی باید با صراحت نکته ‌ای را مورد انتقاد قرار دهم که در ادامه ی مطلب رفیق فروهی وجود دارد. انتقاد طرح شده در مقاله ی ارج گذاری زبان، احترام اندیشه که وظیفه ی آن دفاع از زبان به مثابه یک مقوله ی زنده و در حال تغییر و تکامل در هستی انسان است، با نارسایی جدی مضمون روبروست!

     

 

 

 

 

 

 

زبان علمی مارکسیستی را ارج نهیم و حفظ کنیم!

در نقد "ارج گذاری زبان ، احترام اندیشه"

فرهاد عاصمی

 

توضیح های نظر گیرِ رفیق گرامی کسرا فروهی «در مقدمه کوتاه» ی درباره ی زبان که در خدمت «بیان تفکر و اندیشه» ی انسان است که در مقاله ی ارج گذاری زبان، احترام اندیشه، نگاشته شده است و در نوید نو (۲۱ بهمن ۱۳۹۸) انتشار یافته، نگارنده را آنچنان مجذوب نمود که از رفیق سیامک تمنا کردم اجازه دهد، نگارنده نیز در گفت و شنفت با رفیق گرامی فروهی شرکت داشته باشم.

 

نکته یی که رفیق گرامی فروهی در ارتباط با امکان تغییر زبان «در روند تاریخی» خاطرنشان می ‌سازد که «صیرورت پذیری» زبان را نشان می دهد، برای مبارزه ی نیروی نو نکته ی پر اهمیتی را تشکیل می ‌دهد که نیاز به توجه ویژه است. این اهمیت ناشی از ضرورت حفظ موضع جانبدارانه زبان برای زحمتکشان است.

همانجا این روند تاریخی به منظور تغییر شرایط را با هدف «به زیر آورند چرخ نیلوفری را»، رفیق گرامی با زبانی ادیبانه و شاعرانه برجسته می سازد: «و [زبان] چون رودی خروشان از جوی ها و جویبار های که آن‌ ها نیز به نوبه خود از ستیغ کوه‌ های دراز دامن سرچشمه می گیرند، در مسیر پر پیچ و خم، خود را از پلشتی ها و آلودگی ‌ها می پالاید تا مردمان و کشتزار های اندیشه پایین دست هر یک به وسع خود از آن سیراب گردند و درختان مردمان از آن بارور گردند و به زیر آورند چرخ نیلوفری را».

 

اشاره ی رفیق گرامی به «ادبیات فلسفی، سیاسی و اقتصادی» نیز از اهمیت ویژه برخودار است برای توده ‌ای ها. زیرا  زبان توده ای، زبانی جانبدار است. معنا و مضمون خاص کلمات در آن، اتفاقی نیست. توده‌ ای ها از «نبرد طبقاتی» صحبت می ‌کنند و نه از ٬٬مبارزه ی اجتماعی٬٬. بار علمی بیان نبرد طبقاتی، از مضمونی تاریخی برخوردار است که در علم ماتریالیسم تاریخی توضیح داده می شود. همچنین مضمون «صورت بندی اقتصادی- اجتماعی» که مضمون واژه ی فرماسیون را نزد مارکس- انگلس، لنین و دیگران تشکیل می دهد، بیان برداشت مارکسیستی است از جایگاه زیربنا و رو بنا در جامعه ی طبقاتی در طول تاریخ. براین پایه است که رفیق گرامی کسرا فروهی «احترام به اندیشه» را توسط توده ‌ای ها ضروری ارزیابی می ‌کند و آن را به معنای «ارج گذاری زبان» می داند.

 

شرکت فعال و خلاق در زنده نگاه داشتن زبان که رفیق فروهی نزد رفیق زنده یاد احسان طبری برجسته می سازد، واقعیت انکار ناپذیری است. زنده یاد طبری «طرح جسورانهء مسائل» را که رشد زبان یکی از آن هاست، در درآمد سخن برای یکی از آخرین آثارش درباره ی انسان و جامعهٔ انسانی - ضروری می داند، زیرا «می تواند حل و افاده ی دقیق و بی خدشهء آن را، طی زمان، زمینه سازی کند.»

زنده یاد طبری، ضمن تأیید بر این نکته که «البته هر چه صلاحیت پژوهنده بیشتر، بهتر، ولی پژوهنده ی عادی نیز حق دارد سخن خود را بگوید» [تکیه از ف ع]، راه اقدام های در ظاهر خام تر را نیز می گشاید.

لذا نگارنده انتقاد توفانی رفیق کسرا فروهی را به زبان به کار گرفته شده در مقاله ی رفیق سیامک  چنین درک می ‌کند که منظور منتقد در انتقاد غیر متناسب با موضوع مورد انتقاد، گوشزد این نکته است که باید برای نوسازی و انتقال واژه ‌های جدید با حرکتی محتاطانه تر و از نظر کمّی کم ‌تر سنگین عمل کرد که سودمند تر است. متأسفانه این مضمون سازنده که انتقادی دیالکتیکی را تشکیل می دهد، در انتقاد توفانی رفیق فروهی جان می بازد!

 

ولی باید با صراحت نکته ‌ای را مورد انتقاد قرار دهم که در ادامه ی مطلب رفیق فروهی وجود دارد. انتقاد طرح شده در مقاله ی ارج گذاری زبان، احترام اندیشه که وظیفه ی آن دفاع از زبان به مثابه یک مقوله ی زنده و در حال تغییر و تکامل در هستی انسان است، با نارسایی جدی مضمون روبروست!

رفیق گرامی کسرا فروهی نکته ‌ای را به عنوان «صیرورت پذیری» زبان مطرح می ‌سازد. نوآوری که باید  به سود جنبش ترقی خواهی که حزب توده ایران پرچمدار آن است، قرار داشته باشد. به سخنی دیگر، جنبه ی عمده ی جانبداری تاریخی را در اندیشه و کارکرد حزب توده ایران تقویت نماید.

در زیر خواهیم دید که  «صیرورت پذیری» زبان در نوشتار رفیق گرامی مفهومی دیگر داراست. در نظرات رفیق گرامی کسرا فروهی  «صیرورت پذیری» زبان به مفهوم استحاله زبان به کار برده می ‌شود که دیگر به معنای تغییر در شکل بیان با نوآوری واژه ها نیست که ضرورت آن توسط او در نوشتارش نشان داده شده است. مضمون اندیشه دچار «صیرورت پذیری»، دچار استحاله (تغییر شیء از حالتی به حالت دیگر- فرهنگ سخن) می شود.

 

زبان «شکل» بروز «اندیشه» است. دیالکتیک میان شکل و مضمون را در زبان تشکیل می دهد. راه تغییر مضمون از طریق پردایش جدید شکل، شیوه ای قدیمی است. ابن سینا، بیرونی و دیگران این شیوه را برای تغییر مضمون برداشت ‌های مذهب ارتجاعی به کار گرفته اند. ابن ‌سینا و دیگران هزار سال پیش از گذار اندیشه ی ایده آلیستی ذهن گرا به ایده آلیسم عین گرا که نهایتاً توسط هگل در تاریخ اروپایی به ثمر رسانده شد، این شیوه ٬٬عقل گرا٬٬ در منطق صوری را برای هدف تاریخی و ترقی خواهانه خود به کار برده اند. باید هشیار بود که تاریخ تکرار نگردد که اکنون معنای دیگر جز سخره ی اندیشه مارکسیستی ندارد.

 

آنجا که در ادامه این رفیق گرامی «علم ترمینولوژی یا دانش واژه ها» را مطرح و نقش آن را برای «زبان علمی دانش واژه ‌ها و واژه ‌ها و تکواژها و ..» برجسته می ‌سازد، و به درستی نقش پربار زنده یاد احسان طبری را در این کوشش خاطرنشان می کند، رفیق گرامی فروهی سه بار واژه ی «مارکسی» را به کار می برد.

جمله‌ ای که در آن واژه ی «مارکسی» به کار برده می شود، در ارتباط مستقیم قرار دارد با کارکرد زنده یاد احسان طبری در خلق واژه ها. خواننده می ‌تواند دچار این اشتباه شود که گویا واژه «مارکسی» را طبری خلق کرده است.

 

ببینیم این سوتفاهم چگونه در مقاله ی ارج گذاری زبان، احترام اندیشه بیان شده است: «علم ترمینولوژی یا دانش واژه ‌ها خود یکی از دانش هاست که ادیبان و دانشمندان زیادی روی آن‌ ها کار کرده و می‌ کنند و زنده یاد احسان طبری با توجه به تسلطی که بر چندین زبان زنده و باستانی داشته و همچنین چیرگی بر ادبیات مارکسی، نه تنها دانش واژه ‌هایی برای علوم بلکه برای ادبیات مارکسی ایجاد کرده که در درازنای زمان صیقل یافته و استوار در ساختار جمله ‌ها و ادبیات مارکسی نشسته است.»

 

بی تردید نمی‌توان حتی یک بار در چندین هزار صفحه آثار زنده یاد احسان طبری واژه ی «مارکسی» را برای بیان اندیشه ی مارکسیستی و توده‌ای یافت. در این نکته رفیق گرامی فروهی به هیچ وجه محق نیست.

زنده یاد طبری نمی ‌تواند حتی یک بار نیز این واژه را به کار برده باشد، زیرا واژه ی مارکسیسم، بیان یک سیستم همه جانبه ی علمی است که مبتنی است بر علم ماتریالیسم تاریخی و دیالکتیکی.

در این علم، تنها اندیشه ی سترگ کارل مارکس جای والای خود را ندارد. رفیق و همرزم او فردریش انگلس نیز در ایجاد شدن اندیشه مارکسیستی نقش انکارناپذیر داراست. انگلس متواضانه برای خود جایگاه «ویالون دوم» قایل است. ولی بی تردید بدون همزمانی زندگی و کار مشترک دو رفیق ثابت قدم و استوار که در بده و بستان نظری دایم بوده ‌اند که ازجمله در نامه ‌های آن ‌ها قابل شناخت است، علم مارکسیسم از جا و مقام کنونی برخوردار نمی بوده است.

 

واژه ی علمیِ مارکسیسم و اندیشه ی مارکسیستی به مثابه ی یک سیستم فلسفی- شناخت شناسی، دارای مضمونی دقیق و جانبدارانه برای تغییر شرایط است. واژه «مارکسی» این ویژگی انقلابی مارکسیسم را در پرده ی ابهام قرار می ‌دهد و آنجا که آگاهانه مطرح می شود، هدف، حذف موضع انقلابی مارکسیسم را دنبال می کند. آن طور که در ٬٬خوانش جدید مارکس٬٬ دنبال می ‌شود که موضعی ضد مارکسیستی است. می ‌خواهد از مارکس یک استاد دانشگاه ‌های بورژوایی ارایه دهد. می‌ کوشد این هدف را با بازگرداندن علم ماتریالیسم دیالکتیکی به سطح ماتریالیسم قدیمی تنزل دهد.

 

نگارنده در ارزیابی خود از به کار برده شدن واژه ی پرسش برانگیز «مارکسی» در انتقاد رفیق گرامی کسرا فروهی از مقاله ی رفیق سیامک از این موضع حرکت می ‌کند که یک اشتباه لفظی اتفاق افتاده است که رفیق گرامی آن را تصحیح خواهد کرد.

امیدوارم که این رفیق بر طرف ساختن این ابهام را آنچنان غیرضروری نداند که موضع گیری انتقادی درباره ی استدلال ‌ها در مقاله ی رفیق سیامک را با «لزومی ندارد» به پایان می رساند؟ او در توضیح نفی ضرورت بررسی خود می نویسد: وارد شدن به «بحث درستی یا نادرستی استدلال های گزاره های نویسنده [سیامک] بشوم که لزومی ندارد» [تکیه از ف ع].

 

چنین موضعی را نگارنده یک موضع مارکسیستی- توده ‌ای ارزیابی نمی کند. توضیح مواضع حزب توده ایران، و یا توضیح مواضعی که باید مواضع حزب توده ایران باشد تا حزب طبقه ی کارگر ایران بتواند در نبرد طبقاتی در جامعه وظایف خود را به بهترین وجه عملی سازد، انقلابی ترین شیوه ‌ها و تاکتیک ها را برای تغییر شرایط حاکم به کار گیرد، همیشه از مبرمیت خاص برخوردار است.

از این روست که مارکس- انگلس در مانیفست کمونیستی می گویند «کمونیست ها شرم دارند نظرات خود را از توده ها پنهان دارند»!

توده‌ ای ها و حزب توده ایران جز توضیح مواضع انقلابی خود و مستدل ساختن درستی و واقع ‌بینانه بودن آن ‌ها حربه ی دیگری برای تغییر شرایط در ایران ندارد.

 

از این رو، برداشت نگارنده از «لزومی ندارد» در سخن رفیق گرامی فروهی چنین است که او «بحث درستی یا نادرستی استدلال های گزاره های نویسند ..» را به فرصت دیگری سپرده است.

 

نگارنده همچنین امیدوار است که رفیق گرامی کسرا فروهی مخالفتی با انتشار این سطور در «نویدنو» نداشته باشد که همان‌ طور که در مقدمه ذکر می کند، «یکی از تریبون های قابل احترام در رسانه ‌های مجازی چپ و حزب توده ایران است ..».

نگارنده همچنین امیدوار است که در صورت انتشار این سطور در نوید نو، انتشار به اهرم «نوازش مهربان» مجدد این نشریه توسط این رفیق گرامی بدل نگردد.

 

 

از این قلم :

Share

Comments System WIDGET PACK

ادامه:

آرشیوماهانه

نقل مطالب نوید نو با ذکرمنبع آزاد است

 

نامه ها ومقالات خودرا به نشانی webmaster@rahman-hatefi.net  بقرستید

انتشار اخبار، مقالات و بیانیه ها در این صفحه الزاماً به معنای تایید آن‌ها نیست