برای آزادی ، دموکراسی ،صلح، استقلال و عدالت اجتماعی                         آزادی زندانیان سیاسی 
نویدنو -  کتاب - رحمان هاتفی  درباره ما -  بایگانی

2020-02-10

نویدنو 21/11/1398           Print Friendly, PDF & Email      چاپ مطلب

 

  • اقای سیامک در واکاوی طبقاتی خود از سه لایه بورژوازی در ایران نام برده بدون این که توجهی به اقتصاد سیاسی ایران کنونی داشته باشد. مشخص نیست در این واکاوی سرمایه‌داری تولیدی یا بورژوازی صنعتی کجای اقتصاد ایران ایستاده! آیا نویسنده محترم در واکاوی‌های موشکافانه خود ردی از این نوع بورژوازی در اقتصاد ایران نیافته اند یا اساسا آن را قابل ندانسته که در کنار سه لایه بورژوازی قرار دهد!

     

 

 

 

 

 

 

نویدنو : رفیق کسرا فروهی در چند جا نوید نو را هم از " نوازش مهربانی" خود بی نصیب نگذاشته اند. ما این سخن را به پاس اعتقاد به انتشار تنوع در اندیشه به جان و دل می خریم . اگر چه هماره قید کرده ایم که نظر نویسندگان نوشتارها الزاما نظر نوید نو نیست .

 

ارج گذاری زبان، احترامِ اندیشه،

 نقدی برنوشتار"رژیم ضد امپریالیستی یا ضد مردمی!"

 کسرا فروهی

چندی پیش نوشتاری با عنوان "رژیم ضدامپریالیستی یا ضدمردمی![i]"در سایت نویدنو به قلم "سیامک" نشر یافته که در نوع خود از لحاظ شیوه بررسی و استدلال نو و جدید است. من در این نوشتار بنا ندارم که وارد نتیجه گیری و راهکارهای نویسنده بشوم و اگر طرح بحثی تا این میزان دچار ابهام و خام دستانه در سایت نویدنو منتشر نمی‌شد به آسانی می‌شد از کنار آن گذشت و آن را فراموش کرد. ولی از آن جا که نویدنو یکی از تریبون‌های قابل احترام در رسانه‌های مجازی چپ وحزب توده ایران است خود را ناچار دیدم نگاهی بسیار کوتاه به صورت شکلی به بخش نخست این نوشتار بیندازم، بدون آن که وارد بحث درستی یا نادرستی استدلال‌های گزاره‌های نویسنده بشوم که لزومی ندارد.

اما بعد

زبان دستگاه پیچیده‌‌ای برای بیان تفکر و اندیشه است. درجا زدن زبان مرگ آن است از این رو زبان زایا و همواره در حال دگرگونی و تحول و تغییر است. زبان بیان‌گر شیوه اندیشگی و روابط فرد یا جامعه و محیط پیرامون اوست. در جامعه‌های پویا و گسترده زبان زنده و زایا و برعکس در جامعه‌های ایستا، مرده و رخوت آور و سرد و دایره واژگانی آن کوتاه و تنگ است. زبان در روند تاریخی خود صیرورت‌پذیر است و چون رودی خروشان از جوی‌ها و جویبارهایی که آن‌ها نیز به نوبه خود از ستیغ کوه‌های دراز دامن سرچشمه می‌گیرند، در مسیر پر پیچ و خم خود را از پلشتی‌ها و آلودگی‌ها می‌پالاید تا مردمان و کشتزارهای اندیشه پایین دست هر یک به وسع خود از آن سیراب گردند و درختان مردمان از آن بارور گردند و به زیر آورند چرخ نیلوفری را.

در این درازنای روند تاریخی، اجتماعی شدن است که به ویژه در زبان علمی دانش‌واژه‌ها و واژه‌ها و تکواژها و واج‌ها هر یک معنی و کارکرد ویژه‌ای می‌یابند که اگرچه خود آفریده شده در سازه‌های زبانی هستند اما به آسانی قابل تغییر و به طور دل بخواهی جا به جا نمی‌شوند. در کارزار بحث‌ها و مجادله‌های ساختاری و علمی موضوع پیچیده تر و وسواس‌ها بیش از پیش خواهد شد. اگرچه نویسندگان و شاعران و ادیبان بیش از هر قشر و گروهی از مردم جامعه بار سنگین پیراستن و پالودن زبان را بردوش دارند، اما به همین نسبت دانشمندان و پژوهشگران نیز در زایایی و زیایی زبان جایگاه ارزنده‌ای دارند. در ادبیات فلسفی، سیاسی و اقتصادی از آن جا که واژه‌ها، اصطلاح‌ها و دانشواژه‌ها کارکرد تاریخی خود ویژه ای دارند چه بسا کاربرد نادرست یا جا به جایی آن‌ها مایه گمراهی و بی زاری خواننده بشود. علم ترمینولوژی یا دانش‌واژه‌ها خود یکی از دانش‌هاست که ادیبان و دانشمندان زیادی روی آن‌ها کار کرده و می‌کنند و زنده یاد احسان طبری با توجه به تسلطی که برچندین زبان زنده و باستانی داشته و همچنین چیرگی بر ادبیات مارکسی نه تنها دانش واژه‌هایی برای علوم بلکه برای ادبیات مارکسی ایجاد کرده که در درازنای زمان صیقل یافته و استوار در ساختار جمله‌ها و ادبیات مارکسی نشسته است. این مقدمه کوتاه را گفتم تا به اصل موضوع یعنی نوشتار آقای سیامک بپردازیم.

نیم نگاهی به واکاوی طبقاتی آقای سیامک

ایشان پس از نوشتن مقدمه‌ی  کوتاهی (یا به اصطلاح لید مطلب) نوشتار خود را با عنوان "واکاوی طبقاتی" آغاز می‌کنند که با این آشنازدایی که توضیح خواهم داد خواننده را از فضای یک بحث با ادبیات مارکسی خارج می‌کند. چرا؟ زیرا واژه واکاوی در معنای فارسی مصطلح آن یعنی: کاوش، جستجو، پژوهش و تفحص؛ ولی در زیر عنوان واکاوی طبقاتی هیچ نشان و اثری از معنی‌های بالا دیده نمی‌شود، بلکه به نظر می‌رسد منظور نویسنده از واکاوی شاید «تحلیل طبقاتی» باشد که برای زیبایی و سره‌نویسی «واکاوی» به جای «تحلیل» نشسته. هم چنین است «داشتاری» به جای «مالکیت»، «بورژوازی بازرگانی» به جای «بورژواز تجاری» و «بورژوازی دیوان سالاری» به جای «بورژوازی بوروکراتیک» که به خاطر رعایت نکردن ترم‌شناسی واژه‌ها و اصطلاح‌ها زبان اثر دچار هرج و مرج شده و خواننده را دچار آشفتگی می‌کند که من در این جا تنها به چند نمونه اشاره کردم. البته این سره نویسی نیز به صورت روشمند در کل اثر دیده نمی‌شود.

جای‌گزینی خام‌دستانه واژه‌ها و دانش‌واژه‌ها که توسط نویسنده به کار برده شده گاهی کاملا گمراه کننده است. مثلا:

 «هر سه لایه می‌کوشند تا پرسش بنیانی درباره داشتاری در نظام سرمایه‌داری را به سود خود حل کنند. »(تاکید از من)

-        چه پرسشی؟ پرسش بنیانی در باره داشتاری در نظام سرمایه‌داری چیست؟ در این جا به نظر می‌رسد نویسنده سهل انگارانه پرسش را به جای مساله نهاده است. لابد منظور این بوده: هر سه لایه می‌کوشند تا مساله اصلی مالکیت در نظام .... ! اگر قرار باشد پرسش به جای مساله به کار برده شود عنوان کتاب «درباره مساله یهود» می‌شود درباره پرسش یهود! و یا عنوان «هفت مقاله درباره مساله ارضی و جنبش دهقانی» اثر لنین باید بشود: هفت مقاله در باره پرسش ارضی، یا عنوان کتاب انگلس به نام: « مساله مسکن» بشود پرسش مسکن و ... و ده‌ها مورد دیگر. نویسنده توجه نداشته که دراین جا «مساله» به معنی مبحث و چالش است نه سوال یا پرسش. مانند مساله ارضی،مساله زنان، مساله ملی و غیره که مارکسیست‌ها تلاش کرده و می‌کنند تا برای آن‌ها راه حل و پاسخی بیابند.

اقای سیامک در واکاوی طبقاتی خود از سه لایه بورژوازی در ایران نام برده بدون این که توجهی به اقتصاد سیاسی ایران کنونی داشته باشد. مشخص نیست در این واکاوی سرمایه‌داری تولیدی یا بورژوازی صنعتی کجای اقتصاد ایران ایستاده! آیا نویسنده محترم در واکاوی‌های موشکافانه خود ردی از این نوع بورژوازی در اقتصاد ایران نیافته اند یا اساسا آن را قابل ندانسته که در کنار سه لایه بورژوازی قرار دهد! سرمایه‌داری صنعتی اگرچه بنا به شواهد موجود در سه دهه اخیر در اثر سیاست‌های اقتصادی حکومت ضعیف شده اما سهم تولید صنعتی در ارزش افزوده هنوز بالای 20 درصد است. سهم صنعت (اگرچه بخشی از آن دولتی است) در تولید ناخالص داخلی در سال 97 هنوز و علیرغم همه سیاست‌های ضد تولیدی حکومت 16% است. البته ما قبول داریم که به ویژه از دولت احمدی نژاد یورش بنیه تولیدی تضعیف شده اما این ضعف گذشته از پیامدهای تورم عمدتا ناشی از حرکت بورژوازی مالی برای ایجاد سلطه بر سایر بخش‌های اقتصادی کشور از جمله بورژوازی تولیدی هم بوده. اتفاقا چالش آن بخش از بورژوازی که به کار تولیدی اشتغال دارد با سایر بخش‌های اقتصادی در این دوره شدت و حدت بیشتری نیز یافته (که برای آشنایی با چند و چون آن می‌توان سری به سایت اتاق بازرگانی و برخی روزنامه‌ها از جمله تعادل، شرق و اعتماد زد.) از همین رو نمی‌توانیم به عمد یا سهو سهم بورژوازی مولد در ساختار حاکمیت را نادیده بگیریم. این در حالی است که بورژوازی صنعتی یا تکنوکرات نمایندگان شناخته شده ای در عرصه سیاسی دارند که عمدتا در سازمان‌های سیاسی اصلاح طلبان به ویژه کارگزاران سازندگی حامیان فراوانی نیز دارند و در ساختار سیاسی حاکمیت نقش دارند.

در همان پارگراف نخست نویسنده اعلام می‌کند: «همگرایی و همگامی این سه لایه بورژوازی در سرکوب مردم برای نگه داشتن (حفظ!) برتری طبقاتی خود است. هر سه لایه در گام گذاشتن به سوی اقتصاد نولیبرالی  با هم هم گام و هم اندیشه  هستند و برای زنده ماندن خود را نیازمند پیوند با سرمایه جهانی می‌بینند.  هر سه لایه می‌کوشند تا پرسش بنیانی درباره ی داشتاری (مالکیت) در نظام سرمایه‌داری را به سود خود حل کنند.» در این جا چند پرسش مطرح می‌شود:

-         سرمایه جهانی چیست؟

-         چرا هر سه لایه بورژوازی زنده ماندن خود را در گرو پیوند با سرمایه جهانی می‌بینند؟

-         کدام لایه‌های سرمایه جهانی از زنده ماندن آن‌ها سود می‌برد؟

-         مراد نویسنده از زنده ماندن چیست؟ مگر چه چیزی زندگی آنان را تهدید می‌کند!

-         آیا سرمایه‌داری صنعتی مخالف پیوند با سرمایه جهانی است؟ با توجه به رشد فناوری و دیجیتالی شدن اقتصاد و صنعت و کاربرد گسترده دانش در اقتصاد صنعتی که منجر به ایجاد رشته پررونقی به نام اقتصاددانش بنیان شده و همچنین سیاست‌های نوین پولی و مالی جهانی، آن‌ها نیاز به پیوند با سرمایه جهانی را حس نمی‌کند؟ یا دوست دارد هنوز با مهندسی معکوس به تولید خودروهای برقی مدرن و صنایع نانو و بایو و غیره بپردازند!

نویسنده سپس می‌نویسد:

«بورژوازی دیوان سالاری و بورژوازی مالی می‌خواهند که با گام گذاشتن هر چه بیشتر در بازارهای سرمایه جهانی، پیوند با جهان سرمایه را تنگ تر کنند و به پیاده‌سازی سیاست‌های هر چه بیشتر نئولیبرالی بپردازند. برنامه‌های این دو لایه انگلی بسیار روشن است، آن‌ها می‌خواهند که با این پیوند برخی از لایه‌های میانی کشور را خشنود کنند و با پیاده کردن یک گونه از دموکراسی آبکی همچون ترکیه برخی از زنان و دانش جویان را هم به دنبال خود بکشانند. بگذارید برای آسانی کار، این دو لایه بورژوازی را بورژوازی نئولیبرال بنامیم."

همان گونه که اشاره شد نویسنده به ویژه در یک بحث که علمی بودن را یدک می‌کشد باید  ارزش هر واژه و اصطلاح را بداند و هر یک را در جای خود به کار ببرد. حتی هر علامت نگارشی حائز جایگاه خود در یک نوشتار جدی است. بایستی از شلختگی و کاربرد سلیقه‌ای آن‌ها دوری کرد.

-         نولیبرالیسم اگرچه در ایران مثل هر مفهوم و اصطلاح دیگری دچار کژفهمی‌هایی شده اما هنوز هم در این بلبشو، نولیبرال‌شناسان وطنی همگی بر این نظر هستند که نولیبرالیسم عبارت از برنامه‌ها و سیاست‌هایی است که توسط دولت‌ها یا سازمان‌های سیاسی حاکم به بهانه کوچک کردن حجم دولت‌ها و به طور کلی عقب نشینی دولت‌های رفاه از دستاوردهای دهه‌های پس از جنگ و در کنفرانس برتون وودز طبق آموزه‌های کینز اجرا می‌شود. این سیاست‌ها را دولت‌ها اجرا می‌کنند زیرا آن‌ها قدرت و دستگاه اجرایی کشورها هستند نه بورژوازی. نویسنده به دل‌خواه نام این دولایه را بورژوازی نولیبرال گذاشته ولی این نام گذاری دل‌بخواهی در بخش‌های بعدی یادداشت ایشان را بدجوری به لافن بافی می‌اندازد!

-         طبعا لایه‌های بالایی دارندگان سرمایه مالی، تجاری وبوروکراتیک بایستی از اجرای برنامه‌های دو لایه انگلی خشنود باشند ( مگر این که نویسنده خوش ذوق چیزی از این برنامه‌ها می‌داند و به ما نمی‌گوید تا رازناکی نوشته را حفظ کرده باشد) چه برنامه‌هایی این دو لایه در سر دارند که برخی از زنان و دانشجویان را به دنبال خود بکشند!!! جل الخالق مگردر این واکاوی طبقاتی برخی از زنان و دانشجویان چه جایگاهی دارند؟ برخی از زنان سرمایه داران بزرگ؟ فرزندان سران و مقامات که دانشجو هستند؟ نکند برخی از زنان را می‌خواهند گول بزنند و به کازینوهای دبی ببرند!

"برای انجام این کار بورژوازی نئولیبرال باید با برنامه ایدئولوژیک شیعه سازی خاورمیانه بجنگند و یا دست کم آن را رام کنند. شیعه سازی کشورهای پیرامون از همان آغاز از برنامه‌های بنیانی بورژوازی بازرگانی  بوده است."

-         برنامه ایدئولوژیک شیعه سازی خاورمیانه هم از کشف‌های آقای سیامک است که قرعه انتشار آن به نام نویدنو افتاده!

-         طبق کدام مستندات و دلیل‌ها بورژوازی تجاری دنبال شیعه سازی خاورمیانه بوده؟ (نویسنده خوش ذوق ما تا این جای کار دست کم یک اشاره هم نمی‌کند تا من کند ذهن آن قدر برای یافتن این مستندات سطرهای نوشته را بالا و پایین نروم)

-         برنامه ایدئولوژیک شیعه سازی خاورمیانه چیست؟ یعنی مردم خاورمیانه را مثل زمان صفویه به ضرب شمشیر شیعه کنند؟ یا با کوچ جمعیت به مناطق غیر شیعه نشین آنان را شیعه کنند! کاش نویسنده خواننده را قابل می‌دانست و روش‌های آن را با خواننده در میان می‌گذاشت.

-         مراد از ایدئولوژی شیعه سازی چیست؟ برای آن ایدئولوژی‌های نظیر هم داریم. مثلا ایدئولوژی سلفی سازی، ایدئولوژی وهابی سازی، ایدئولوژی سنی تندرو سازی، ایدئولوژی سنی کندرورسازی، ایدئولوژی طالبانی سازی، ایدئولوژی سلفی چچنی سازی. آیا این ایدئولوژی ویژه سرزمین‌های مسلمان است یا برای بودایی‌ها و تبتی‌ها و کنفوسیوسی‌ها و ارتدوکس‌ها هم کاربرد دارد؟

-         برنامه ایدئولوژیک شیعه سازی ... از کدام آغاز برنامه بورژوازی تجاری بوده؟ از زمان کوروش کبیر؟ از زمان صفویان؟ از زمان حیات جنتی؟ از انقلاب مشروطه به این سو؟ از زمان انقلاب 57 ؟

-         چرا بورژوازی نولیبرال باید با برنامه ایدئولوژیک شیعه سازی خاورمیانه بجنگد؟ یعنی احمدی نژاد در زمان ریاست جمهوری، رحیم مشایی، روحانی و محمد شریعتمداری چه دشمنی با ایدئولوژی شیعه سازی دارند؟

"بورژوازی بازرگانی ساختار تئوکراتیک و نظامی ایران را در دست خود دارد. خامنه ای سخنگو و نماینده این بورژوازی است که بزرگترین و برجسته ترین نهادهای فرمانروایی یعنی  ولایت فقیه، شورای نگهبان، سپاه و بسیج را در دست خود دارد."

-         جل الخالق! برای این ادعا مسلما رفقای گرداننده نویدنو اطلاعات سری دارند که من خواننده و احیانا شما نداریم وگرنه درج چنین کشفیاتی از عقل سالم دور است.

-         به همین قیاس بورژوازی مالی و بوروکراتیک و احیانا بورژوازی صنعتی خارج از حیطه قدرت خامنه ای هستند.

"خامنه ای و بورژوازی بازرگانی پیاده کردن اقتصاد نئولیبرالی را به این شرط پذیرفتند که  بورژوازی نئولیبرالی با پیوندهای جهانی و زبان سیاسی و ریخت نوین خود برنامه شیعه سازی خاورمیانه را به پیش ببرد."

-         نویسنده ظاهرا فراموش کرده که جند سطر بالاتر با علم لدونی خودش ادعا کرده بود که " برای انجام این کار بورژوازی نئولیبرال باید با برنامه ایدئولوژیک شیعه سازی خاورمیانه بجنگند" شاید جنگ بین این دو تمام شد و جای آن را آشتی گرفته. عوام می‌گویند دعوای بین سران حکومت جنگ زرگری است ما باورمان نمی‌شد!

-         احتمالا در نشستی که بورژوازی تجاری و خامنه ای در یک سر کرسی نشسته و بورژوازی بوروکراتیک و مالی هم در سر دیگر گفتگوهایی شده و قول و قرارهایی گذاشتند که یک جوری اطلاعات آن به آقای سیامک درز پیدا کرده وگرنه این گونه غیب گویی‌ها در واکاوی‌های طبقاتی که هیچ در قوطی هیچ عطاری هم یافت می‌نشود!

در این جا که خواننده زیر بمباران اطلاعاتی و استدلال‌های عالمانه میخ‌کوب شده ناگهان نویسنده با کشف جدیدی همه را لال می‌کند. او چیزی از کلاهش درمی‌آورد که از سیاه بازها هم برنمی‌آید:

"به سخنی دیگر بورژوازی بازرگانی با در دست داشتن نهادهای کلیدی اقتصاد همچون نفت و اقتصاد نظامی که سپاه پاسداران در دست دارد، سیاست‌های برون مرزی را دربست برنامه ریزی و پیاده می‌کند."

-         این بورژوازی بازرگانی ناقلا همان بیژن زنگنه است که به عنوان نفوذی در بورژوازی دیوانسالار نفوذ کرده و کلید چاه‌های نفت را از وزارت نفت کش رفته.

-         ایشان البته چند تا کلید اقتصادی دیگر غیر از نفت از جمله اقتصاد نظامی را هم از توی کلاه شعبده بازی خود درآورده که حالا برای مبهوت کردن خواننده یا برای رهایی از لافنی که خود بافته آن‌ها را سر هم می‌کند.

-         ای کاش نویسنده یک بار اشاره می‌کرد چه کسی یا کسانی در داخل و خارج با برنامه ایدئولوژیک شیعه سازی خاورمیانه مخالف هستند؟ زیرا بورژوازی تجاری به گفته نویسنده همچنان درحال امتیازدادن به سرمایه جهانی است، بورژوازی دیوانسالار و مالی هم که متحد سرمایه جهانی هستند. پس چه کسانی مخالف برنامه ایدئولوژیک شیعه سازی هستند؟

داوری درباره راهکارها و تعیین خطوط مبارزه طبقاتی چپ که در نوشتار اقای سیامک ارائه شده را به خواننده محترم واگذار می‌کنم.

 

 

 

 

از این قلم :

تحریم‌های ترامپ ، پیشروی «دولت تفنگ به دست »

پوست‌اندازی حاکمیت در خدمت تمدن اسلامی

مارش تاچریست های اسلامی برای سرکوب دانشجویان

نگاهی به یادداشت "بحران فزایندۀ اقتصادی و تهدیدهای راهبردی بر ضد مصالح ملی"

Share

Comments System WIDGET PACK

ادامه:

آرشیوماهانه

نقل مطالب نوید نو با ذکرمنبع آزاد است

 

نامه ها ومقالات خودرا به نشانی webmaster@rahman-hatefi.net  بقرستید

انتشار اخبار، مقالات و بیانیه ها در این صفحه الزاماً به معنای تایید آن‌ها نیست