|
||
|
نویدنو:12/06/1387 صفحه قابل چاپ است |
||
|
سیامک طاهری اقتصاد در حالی که در ماه پیش ، وزیر تعاون، تعداد افراد زیر خط فقرشدید را فقط 700هزار نفر اعلام کرده بود، دراین ماه، آقای عیسی کلانتری دبیرکل خانه احزاب، اعلام کرد:"5/3میلیون نفر محتاج نان شب هستند."وی همچنین گفت" در حال حاضر وضعیت کشاورزان بسیار بد است وسال سختی در انتظارآنان است البته درآمد های نفتی دولت آنقدر بالا است که حتی چندین برابر قیمت نیاز های غذایی مردم را تامین می کند ؛اما دراین میان قربانیان اصلی خشکسالی ؛کشاورزانی هستند که فراموش شدهاند وکسی به فکر شان نیست.به عبارتی قربانی اول کشاورز وقربانی دوم درآمد های نفتی است که به هدر می رود."و" متاسفانه وزیر کشاورزی تا آخر اسففند ماه منکر خشکسالی شدند.در فروردین ماه نیز...این امر را شایعه دانست وهمچنان بر صدور گندم در سال جاری تاکید کرد نتیجه آن که؛ این آمار غلط وزارت بازرگانی راهم گمراه کرد وچیزی نمانده بود که وزیربازرگانی نخستین قربانی این آمار غلط شود...امسال دولت باید گندم گران را خریداری وروانه بازار کند...این موضوع در تمام محصولات کشاورزی صدق می کند اما متاسفانه همین عدم اطلاع 5/1میلیارد دلار دلار خسارت گران خریدن را درپی دارد.در حال حاضر بین 600تا700هزارخانوار کشاورز در ایران زندگی می کنند که فقط دیم کار هستند.یعنی با خشکسالی اخیر حداقل 3تا5/3 میلیون نفر محتاج نان شب هستند." و" از جمله ضررهای خشکسالی از بین رفتن ذخایر ژنتیکی وبرخی ارقام با اهمیت ژنتیکی است " بنا به گزارش برنا"درآمد های نفتی ایران در شش ماه اول سال جاری 54میلیارد دلار بوده است." از سوی دیگر بنا به گزارش "مجله تخصصی بانک مرکزی" جمعیت زیر خط فقر غذایی کشور که براساس جذب کالری تعریف می شود؛بایک درصد افزایش از18درصد به 19 درصد افزایش یافته است
بالایی ها درست در هنگامی که به نظر می رسید درگیری در میان بالایی ها رو به کاهش است، سخنان آقای مشایی ،مشاور رییس جمهور وپدرعروس آقای رییس جمهور، در مورد ملت های آمریکا واسراییل که درآن ؛ملت آمریکا رابزرگترین ملت دانسته بود وعدم دشمنی با ملت اسراییل را هم اعلام کرده بود بار دیگر همه چیز را آنچنان به هم ریخت تا نشان دهد جنگ قدرت در میان بالایی ها به این سادگی فروکش نخواهد کرد.این جملات بارش آتش توپخانه انتقاد یاران اصولگرای رئیس حمهور؛ براردوگاه آقای احمدی نژاد راباعث شد.روزنامه کیهان وسپاه یکی پس از دیگری به انتقاد ازاین "گفته ها" پرداختند، وسپس آقای لاریجانی درباره سخنان نامبرده درمورد اسراییل گفت:"سخن باید بنده انسان باشد نه انسان بنده سخن." پیش از آن رهبری به دولت آقای احمدی نژاد اجازه داده بود تاسه وزیر خودرا دیرتر به مجلس معرفی کند.بر سر "مدت زمان" این اجازه نیز بین مجلس ودولت اختلاف نظر بروز کرد. با معرفی سه وزیرهم جنجال های دیگری بروزکرد. پس از مخالفت "فراکسیون اصولگرایان فراگیر" با انتخاب آقای "کردان" به سمت وزیر کشور ونقل قول آقای احمدی نژاد از رهبری در تایید رهبری ازآقای کردان – که گفته می شود نه اولین بلکه سومین انتخاب آقای رییس جمهور واز نزدیکان آقای لاریجانی به حساب می آید - وپس از رای ضعیف مجلس به کردان ، جنجال بر سر نادرست بودن این نقل قول ، بار دیگر بالا گرفت، وباز هم روزنامه کیهان ، یکی از منتقدین بود. پس ازآنکه مقاله شریعتمداری، در روزنامه کیهان در باره تحریف سخنان رهبری توسط آقای احمدی نژاد در مجلس بازتاب یافت ، وبسیاری از اصولگرایان ونمایندگان مجلس ازدادن رای خود با استناد به نقل قول از رهبری ابراز پشیمانی کردند، یک "مفام آگاه " دفتر رهبری درتوضیحی در این باره از جمله چنین اعلام کرد : " دیدار های آقای رییس جمهور با رهبر معظم انقلاب اسلامی کاملا خصوصی است وطبعا مطالبی که دراین جلسات مورد گفت وگو قرار می گیرد تابع حکم مربوط به جلسات خصوصی است وهیچ کس نمی تواند ادعای نقل قول ویا تحریف مطالبی را داشته باشد که علی القاعده دسترسی به آنهاجز در شرایط خاص امکان پذیر نمی باشد" به عبارت دیگر هم آقای احمدی نژاد که آن نقل قول را کرده است وهم آقای شریعتمداری که این سخنان را تحریف شده دانسته است دچار خبط شده اند. رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام ، با اشاره به مهلت تعیین شده از سوی رهبری ،اعلام کرد که سه سال با دولت مدارا کردیم....موضوع حذف یارانه ها به مرحله جراحی رسیده است وباید مراقب بود که حذف بی برنامه وناگهانی آن موجب خونریزی نشود....قراربود واگذاری بخش دولتی به بخش خصوصی صورت گیرد نه به شبه دولتی. با حمله متقابل طرفداران دولت به آقای رفسنجانی مدیر مسوول روزنامه جمهوری اسلامی (مسیح مهاجری)، که امتیاز آن با رهبر است ،در یکی از سرمقاله های اش با اشاره به حملات حامیان دولت به آقای رفسنجانی نوشت : "نهایت بی انصافی است که یکی از مقامات در یک روزنامه دولتی بدون آنکه نام خود را پای مقاله اش بنویسد مدعی شود انتقاد آقای رفسنجانی به دولت موجب لطمه وارد شدن به جایگاه ریاست مجلس خبرگان رهبری میگردد. معنای این سخن عجیب این است که شرط ریاست برمجلس خبرگان رهبری تسلیم بودن در برابر دولت ودم فرو بستن از عیب ها ونقص ها وناروایی هااست . چنین تفسیری از مجلس خبرگان رهبری وریاست آن فقط از کسانی بر می آید که با تمام توان تلاش کردند آقای رفسنجانی رییس مجلس خبرگان نشود و...کسانی که معتقدند انتقادهای آقای هاشمی به دولت وارد نیست به جای پرخاش کردن و...نظر خود را ...به اثبات برسانند مثلا استدلال کنند....قیمت مرغ از کیلویی1400 به 3000 تومان نرسیده است قیمت گوشت ازکیلویی 5000به 10000تومان؛برنج1000تومانی 4000تومان نشده ؛قیمت مسکن در تهران تا8برابربالا نرفته ؛پودر شوینده از250تومان به 900تومان نرسیده ؛خاموشی نداریم .صف های طولانی بنزین وگاز نداریم و...بعضی از همکاران محترم مطبوعاتی حتی فرمایشات رهبرمعظم انقلاب رانیز تفسیر به رای می کنند وبر همان مبنای نادرست طبق دلخواه نتیجه می گیرند" شاید به دلیل همین مسائل وشایعات گوناگونی که حول آن رواج داشت بود که رهبر در دیدار اعضای هیئت دولت سخنانی گفت که حمایت از دولت تلقی شد هر چند که در همین دیدار ایشان انتقاد از دولت را مجاز به حساب آوردند. واما در بحث مربوط به آقای کردان-که در انتخاب شدن خود، ازحمایت آقای لاریجانی وفراکسیون اصلاح طلبان نیز سود برد تا بار دیگر اصلاح طلبان در کنار بزرگترین دشمنان سیاسی خود قرار بگیرند-ایشان از سوی مخالفین خود به فساد اخلاقی وجعل مدرک دکترا و....متهم شدند.با استعلام از دانشگاه آکسفورد این دانشگاه بطور صریح اعلام کرد که هیچ گونه مدرکی برای آقای کردان صادر نکرده است.بدنبال آن سایت الف متعلق به آقای توکلی اعلام کرد که مدرک آقای کردان دارای غلط های املایی وانشایی ؛تایپی وشکلی است .این اقدام سایت مزبور به فیلتر شدن آن سایت منجر شد، و به این ترتیب حکایت مدرک های بادآورده،که از دانشگاه آزاد وهاوانا شروع شده بود به دانشگاه آکسفورد نیز کشیده شد، وجبهه جدیدی در میان اصولگرایان گشود. سایت الف به دستور دادسرای کارکنان دولت ورسانه وبا شکایت معاونت حقوقی ریاست جمهوری فیلترشد.آقای توکلی دررابطه با فیلترشدن سایت خود از جمله چنین گفت :"این اقدام هم نشانه تنگ نظری دولت وهم نشان عاجز بودن از پاسخ گویی وهم نشانه حرکت غیر قانونی دادستان تهران است ." آقای توکلی دومین اصولگرایی است که ، پس از آقای زاکانی، در مقابل اقدامات آقای دادستان می ایستد. سخنان آقای مشایی در باره اسراییل وآمریکانیز دردسر تازه ای برای دولت ایجاد کرد.با وجود اعتراض مراکزمتفاوت قدرت درمجلس ، سپاه ، مراجع تقلید و...با توجه به حساسیت چنین گفتاری، آقای مشایی دستکم تا پایان مرداد ماه همچنان در قدرت ماند واین امر نشان از آن دارد که این سخنان را نباید سخنان یک فرد به حساب آورد. با توجه به مطالب بالا باید گفت تا پایان تیر ماه علی رغم پاره ای عقب نشینی ها، آقای احمدی نژاد دست بالا را در درکیری های درون حکومتی داشت. در روز های پایانی این ماه مساله مبارزه با خرافات نیزدرمیان مسولان مطرح شد . روزنامه ها به نقل ازرهبر نوشتند:"ادعای رویت ودستور گرفتن از حضرت واقتدای به آن حضرت در هنگام نماز حقیقتا شرم آوروپیرایه های باطلی است ...." این سخنان از سوی پاره ای از ناظران خطاب به آقای رییس جمهور تلقی شد . اما چندی نگذشت که حمایت رهبر از دولت بار دیگر بر ابهامات رابطه رهبر ورییس جمهور افزود.
پایینی ها تشکیل شورای ملی صلح که با حضور نیروهای گوناگون سیاسی ایران شکل گرفت، یک گام مهم ودستاورد کم نظیر مردم ایران بشمار می رود. پیش از آن نیز "کمیته تعیین انتخابات آزاد" و"کمیته پی گیری بازداشت های خودسرانه" با ترکیبی مشابه شکل گرفته بود. آقای آرمین در مصاحبه ای با روزنامه کارگزاران در رابطه با جنبش تحریمیان از جمله چنین می گویند: "در جبهه مخالف اقتدار گرایان ، یک بخش تحریمیون هستند .تحریمیون هم تکلیفشان روشن است. آن ها اساسا حضور در انتخابات را درست نمی دانندومعتقدند گروه های سیاسی نباید در انتخابات شرکت کنند تا مشارکت در انتخابات به حداقل برسد ، چون در شرایط فعلی وبا توجه به ساختار قدرت ، حضور در انتخابات ، وحتی پیروزی در انتخابات ، به هیچ وجه نتیجه مطلوبی نخواهد داشت وهیچ چیز تغییر نخواهد کرد ، وتنها اثر آن مشروعیت بخشیدن به ساختار قدرت موجود است ." وی با اشاره به این موضوع که تحریم کنندگان انتخابات دارای اکثریت هستند ادامه دادند که:" آنان به این دلیل با آمدن آقای خاتمی مخالف هستندکه گمان می کنند با کانیدا شدن ایشان ، تعداد شرکت کنندگان در انتخابات افزایش می یابد." ظاهرا آقای آرمین ، فراموش کرده اند که تا کنون هیچ کس از میان تحریمیان با آمدن آقای خاتمی مخالفت نکرده است ، زیرا اساسا آنان بر این اعتقا دند که کاندیدا شدن یا نشدن این یا آن فرد هیچ تغییری در اصل مطلب نمی دهد. زیرا هیچ تغییر جدی ای از طریق انتخابات ممکن نیست ودعوت به انتخابات تنها سر گرم کردن مردم ، به هرز بردن انرژی ها ودر نتیجه باعث عدم تلاش در راه یافتن راه حل مشکلات جامعه می شود. یکی از بزرگترین مضرات انتخابات، شرکت نکردن بخشی از نیروها در جنبش های مردمی از ترس رد صلاحیت شدن است .اساسا شرکت یا عدم شرکت در انتخابات یک روش سیاسی است که از هر کدام در شرایطی خاص می توان بهره گرفت. نه شرکت در انتخابات درهرشرایطی صحیح است ونه عدم شرکت در انتخابات می تواند همواره تاکتیک درستی باشد. هرگاه که چشم انداز تغییری به نفع مردم از طریق انتخابات ممکن باشد باید از این امکان سود جست وآنگاه که انتخابات هیچ ثمری به جز تزیین وتحکیم اقتدار طبقات سود جو ندارد نباید با فرا خواندن مردم به انجام امری محال به فریب آنان دست زد. دو دیدار به دعوت "کمیته پی گیری بازداشت شدگان خود سرانه" در منزل آقای باقی وکبود وند توجه ناظران سیاسی را به خود معطوف کرد.در این نشست ها طیف گسترده ای از نیروها وجریانات سیاسی شرکت کرده بودند.آقای محمد علی عمویی درنشست منزل کبود وند از جمله چنین گفتند:"این جلسات، حتی اگر تاثیر نیز نداشته باشد اعتراضات حقی است كه افراد این مملكت كه منتقد پاره‌ای از تصمیمات حكومتی هستند، دارند." ایشان از اینكه در این نشست‌ها صاحبان اندیشه‌های گوناگون حاضر می‌‌شوند، اظهار شادی كرد و گفت " بهره‌های زیادی از جمع بودن می‌بریم." در این ماه دو سمینار در باره 28 مرداد با شرکت صاحبان اندیشه های گونا گون بر گذار شد که در اولی آقای عمویی ودر دومی نگارنده این سطورشرکت داشتند.
| می توانید نظرات خودرا اینجا ابراز نمایید .
|
||
|
|
