|
||
نویدنو - سیاست - اقتصاد- کتاب - زنان -صلح - رحمان هاتفی - فرهنگ وادب - درباره ما - پیوندها - -دیدگاه نظری - ویژه نامه | ||
صلح و توسعه حق ماست | ||
نویدنو:15/10/1385 |
||
در همايش زنان و صلح اعلام شد: _سرمايه - صلح تنها به معني نبود جنگ نيست بلكه به معناي آرامشي است _كه در سايه حفظ حقوق و كرامت انساني بهدست ميآيد.» ايـن بخشي از پيام شيرين عبادي، حقوقدان و برنده جايزه صلح نوبل است كه به مناسبت برگزاري همايش زن و صلح كه بعد از ظهر سه شنبه با حضور فعالان جنبش زنان و علاقهمندان برگزار شد، اين پيام خوانده شد. او در اين پيام،درباره مفهوم صلح ميگويد:«تعريف صلح به معناي نبود جنگ مربوط به قرنهاي گذشته است و اكنون در قرن 21، صلح بايد به گونه ديگري تعريف شود. چرا كه اكنون دوميليون و 600 هزار نفر كودك زير 14 سال در جهان بر اثر ايدز جان خود را از دست ميدهند بدون آنكه جنگي در كشور آنها اتفاق بيفتد و در 50 كشور فقير جهان از جمله گينه، بيسائو، ليبريا، سومالي و افغانستان از هر شش كودك، يك كودك قبل از پنج سالگي به دليل عدم دسترسي به بهداشت، آب آشاميدني، سوءتغذيه و واكسينه نشدن فوت ميكند.»عبادي در اينجا تاكيد ميكند كه تعريف جديدي از صلح نياز است:«صلح به معناي آرامش است و انسان زماني در آرامش به سر ميبرد كه حقوق انساني او تضييع نشده و كرامت انسانياش حفظ شود. چرا كه انسان محروم از تحصيل به دليل فقر، انساني كه به خاطر بيان عقايد به زندان افتاده و مجازات و اعدام ميشود، انساني كه بدون سرپناه در خيابان زندگي ميكند، در آرامش و صلح زندگي نميكند.»عبادي دو شرط اساسي براي پايداري صلح در جامعه را دمـوكـراسـي و عدالت اجتماعي بيان ميكند:«اگر در جامعهاي به آرا و عقايد مردم احترام گذاشته نشود، مسلماً آن جامعه آرامش نخواهد داشت.» او تجديدنظر در معناي دموكراسي را لازم دانسته و ميگويد:«دموكراسي در معناي كلاسيك آن به معناي حكومت اكثريت است اما اكثريتي كه در يك انتخابات آزاد به قدرت ميرسد حق ندارد هر طور كه بخواهد حكومت كند. به طوري كه اكثريت به قدرت رسيده تنها در چارچوب ضوابط حقوق بشر ميتواند حكومت كند و حق تخطي از آن را ندارد.» او به عدالت اجتماعي به عنوان ركن ديگري براي برقراري صلح در جامعه اشاره ميكند:«در جامعهاي كه اختلاف طبقاتي در آن زياد باشد، آرامش برقرار نميشود. چگونه ميتوان به برقراري صلح بينالمللي اميدوار بود و حال آنكه بيش از 75 درصد ثروت جهان در دست يك درصد مردم دنيا ست و تجربه تاريخي نيز نشان داده در جامعهاي كه در آن فاصله اغنيا و فقرا زياد باشد، اين جامعه، جامعه آرامي نخواهد بود.» عبادي در ادامه ميگويد:«اكنون طبق آمارهاي دولتي بيش از 10 ميليون نفر در كشور زير خط فقر زندگي ميكنند. به عبارتي از هر هفت ايراني يك نفر با روزي كمتر از يك دلار زندگي ميكند و به عقيده من ميزان فقر در اجتماع از اين هم بيشتر است. در حالي كه در تهران برجهايي وجود دارند كه قيمت هر مترمربع آن، هفت ميليون تومان است و حال آنكه حداقل دستمزد يك كارگر يا كارمند 150 هزارتومان تعيين شده است.»او مهمترين علت فرار مغزها را درصد بالاي بيكاري و عدم تناسب دستمزدها و مخارج زندگي ميداند. طبق آمار يونسكو، ايران بالاترين درصد فرار مغزها را دارد و در اين شرايط نميتوان ادعا كرد كه صلح به معناي واقعي آن در جامعه وجود دارد. به ويژه اينكه نقض حقوق بشر به طور مستمر اتفاق ميافتد. با اين حال اين حرفها همه از سر دلسوزي است و دوبارهسازي وطن كار تكتك ماست. محمدرضا حبيبي، عضو هيات علمي دانشگاه مفيد قم، از سخنرانان ديگر اين همايش به بررسي تاثير جنگها و منازعات بر زنان و سپس به تحليل قطعنامه 1325 شوراي امنيت در خصوص زنان، صلح و امنيت كه در 31 اكتبر سال 2000 به تصويب رسيد، پرداخت. او با اشاره به اينكه بيشتر آوارگان و پناهجويان جهان در منازعات بينالمللي و بـيـشتـرين اشخاص بيخانمان در درگيريهاي داخل را زنان و كودكان تشكيل ميدهند، گفت: «زنان در جنگها با همه اشكال خشونت، به ويژه خشونت و بهرهكشي جنسي، شكنجه، تجاوز به عنف، حاملگي اجـبـاري، بيگـاري و بردگي جنسي، روسپيگري اجباري و قاچاق روبهرو ميشوند و گاه به عنوان سلاحي براي هجوم به فرهنگ و عزت يك ملت و تخريب غرور آنها، مورد آزار و سوءاستفاده قرار ميگيرند.» به عقيده او،«زنان تنها قرباني منازعات نـيستنـد بلكـه گاه مجبور ميشوند در مخاصمات، در قالب رزمندگان شركت فعال داشته باشند. او اين موارد را بخشي از تاثيرات منازعات مسلحانه به زنان ميداند كه جامعه بينالمللي را برآن داشته تا رويكرد جنسيت محور به صلح و امنيت بينالمللي داشته باشد.» حبيبي ميگويد:«با اينكه در كنوانسيون منع تبعيض عليه زنان و اعلاميه 1995 پكن به مساله ارتباط زنان با صلح اشاره شده اما قطعنامه 1325 شوراي امنيت اولين سند بينالمللي است كه به صورت قطعنامه هر چند در قالبي غيرالزامي مستقيما به مساله زنان و صلح و امنيت بينالمللي اختصاص پيدا ميكند. اين قطعنامه در جهت ارتقاي نقشآفريني زنان در پيشگيري از منازعات و مديريت و تصميمسازي در فرآيند صلح و توجه به زنان و مشاركت آنان در مذاكرات صلح پس از منازعه است.»او در ادامه ميگويد: «فرهنگهايي كه دسترسي زنان به منابع اقتصادي، سياسي، اجتماعي و قدرت تصميمگيري آنها را محدود ميكند، زنان را فروتر ازمردان دانسته و خشونت خانگي را هنجار ميشمارند، بيشتر در معرض منازعه و درگيريهاي خشونتبار هستند.» او به دو نكته اين قطعنامه اشاره كرده و ميگويد:«صلح علاوه بر نبود جنگ معناي ديگري هم دارد كه آن شامل انواع همكاريها براي ايجاد مشاركت و ايجاد جامعهاي مبتني بر كرامت انساني است كه در آن افراد زندگي سرافرازانه داشته باشند.» نكته ديگر اينكه حقوق بشر تنها شامل حقوق مدني و سياسي نيست بلكه شامل حقوق اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي هم هست. اما شوراي امنيت به اين بخش دوم اهميت كافي نداده است در حالي كه دسترسي برابر زنان و مردان به آموزش، اشتغال، بهداشت و تامين اجتماعي و مشاركت در حيات فرهنگي از نكات مهمي است كه موردتوجه شوراي امنيت قرار نگرفته است. و تصميمي كه در يك كشور در حال توسعه منجر به يك حركت قهقرايي در جريان رفاه عمومي كه منجر به بيكاري تعداد زيادي از افراد ميشود، موردتوجه شوراي امنيت و سازمانهاي فعال در زمينه حقوق بشر نيست. منير همايوني، مديرعامل كانون توسعه فرهنگي كودكان دو مفهوم صلح و زن را از لحاظ ماهيت مشابه هم خواند و گفت: «زنان به دليل توانايي زايش و قابليت مادر شدن به طور طبيعي در جستوجوي صلح هستند. چرا كه آنها به دنبال مسكن امن، سلامتي، تغذيهء رشد آفرين، آموزش آيندهساز و خوشبختي فرزندان كه تنها در صلح امكانپذير است، هستند.»او معتقد است: «با سركوبي انرژي سازندهء زنان، نهال علم و تكنولوژي صرفاً مرد سالارانه كاشته شد و پيامد آن اكنون نابودي روزافزون حيات و محيطزيست است.» او مـيگـويد: «تصادفي نيست كه حفاظت از محيطزيست و احترام به حقوق زنان پابهپاي هم در باور عمومي جهاني در حال شكلگيري است.»همايوني استقرار فرهنگ صلح در جامعه را ناشي از استقرار فرهنگ احترام به حقوق انسانها و به ويژه زنان ميداند و ميگويد: «تبعيض نژادي، عدم گسترش امكانات عمومي، معيشتي، فرهنگي و بهداشتي سبب بروز خشونت در جامعه و ايجاد كينه و ناآرامي است كه اثرات مخرب آن از جنگ آشكار هم بدخيمتر است.» در ادامه مرضيه مرتاضي لنگرودي، كارشناس علوم اجتماعي و از فعالان امور زنان از ديدگاه جامعهشناسي به مفهوم صلح پرداخت و با اين سوال آغاز كرد كه: «چرا صلح در جهان پايدار نميماند و زندگي افراد دايماً دچار ناامني ميشود.»او به اين سوال چنين پاسخ ميدهد: «چون هنوز نقشهاي كليشهاي جنسيتي در سراسر جهان و ايران حاكميت خودش را حفظ كرده و مانع جدي گسترش صلح در رابطه با انسان، با ديگران و با ساير انسانهاست.» او ميگويد: «اكنون 50 ميليون آواره از جنگها در دنيا به جا مانده كه 40 ميليون نفر آنها را زنان و كودكان تشكيل ميدهند و بيش از 80 درصد آنها زن هستند.» او ميگويد: «بر اثر جنگ جهاني دوم چهار ميليون كشته و معلول و بر اثر جنگ ايران و عراق يك ميليون كشته و معلول بر جاي ماند و تازه پس از تمام شدن جنگ كار زنان آغاز ميشود و آنها بايد به فكر بازسازي و ترميم خانهها باشند و از همسران و فرزندان معلولشان مراقبت كنند.»او مـعتقــد اســت كــه زنــان حـتــي در توسعهيافتهترين جوامع هنوز از شهروندان درجهء دو هستند چرا كه در اين كشورها هنوز مردان در اتاقهاي جنگ پشت ميز مينشينند و تصميم ميگيرند.او ميگويد: «تا وقتي كشتن و كشته شدن عملي قهرمانانه تلقي ميشود و قهرمانان جنگ به خاطر كشتار مدال ميگيرند، جنگ وجود خواهد داشت.» مرتاضي ميپرسد: «چرا قبل و بعد از جنگ، زنان بر سر ميزهاي مذاكره نمينشينند در حالي كه آنها، قدرت شگفتآميزي در ايجاد صلح دارند.» او به تجمع مادران سربازان آمريكايي مقابل كاخ سفيد براي مخالفت با اعزام پسرانشان به اين جنگ اشاره ميكند و ميگويد: «زنان اسراييلي نيز در مخالفت با جنگ نابرابري كهامنيت را به مخاطره انداخته و فرهنگ عرب و اسراييل را مورد تهاجم قرار داده تظاهرات ميكنند اما اين اخبار در جايي منعكس نميشود و در مورد آن هم بحثي نميشود.» مرتاضي دربارهءنقش موثر زنان در برقراري صلح ميان كاتوليكها و پروتستانها در ايرلند ميگويد: «سالها اين دو گروه در جنگ بودند و نه اعتصاب غذايي، نه شكنجه و نه بمبگذاري; هيچكدام موثر نبود. در نهايت راهپيماييهاي طولاني زنان و تعاملاتي كه با ارتش انگليس و ارتش ايرلند داشتند، صلح ميان كاتوليكها و پروتستانها را در ايرلند محقق كرد.» در ادامه، ناهيد توسلي، مديرمسوول مجلهء «نافه» نيز ريشهء اولين كشتار در جهان(كشتن هابيل توسط قابيل)را حاكم شدن فرهنگ پدرسالارانه و كسب قدرت و ثروت دانسته و ميگويد: «ريشهء جنگها در جهان به خاطر به دست آوردن قدرت و سرمايه است.» ليلي فرهادپور، روزنامهنگار و نويسنده در ادامهء اين همايش از راهاندازي سايت زنان صلح خبر داد و گفت: «اين تنها سايتي است كه در زمينهء خلع سلاح جهاني به فارسي راهاندازي شده و متاسفانه تاكنون هيچ سايت فارسياي دربارهءاين موضوع مطلبي ننوشته است.» او به وضعيت عراق و افغانستان و نابسامانيهايي كه بر اثر جنگ در اين دو كشور به وجود آمده اشاره ميكند و ميگويد: «بهتر است دربارهءاين موضوعات صحبت شود. چرا كه صلح و توسعه حق ماست.»
|
||
Free Web Counters & Statistics |