نویدنو - سیاست - اقتصاد-  کتاب -  زنان -صلح  - رحمان هاتفی فرهنگ وادب - درباره ما - پیوندها -  -دیدگاه نظری - ویژه نامه

تجارت سكس در ميان جامعه آوارهء عراقى

نویدنو:01/11/1385

تجارت سكس در ميان جامعه آوارهء عراقى

ترجمه: بابك پاكزاد
سرمايه

هيو مك‌لود:ام‌احمد، دختران او را به اين نام مي‌شناسند; او همان كسى است كه خروج از بغداد به سوى مرز عراق و از آن‌جا به دمشق و يك زندگى جديد را برنامه‌ريزى مـي‌كند. مونا و سه دوست عراقى ديگرش لزومى نداشت نگران باشند.

شغلى در كارخانهء نساجى در حومهء پايتخت سوريه با دستمزدى معادل 300 دلار در ماه در انتظار آن‌ها بود; همه چيز بـراى سفر مهيا بود، محل اقامت دختران در سوريه نيز آماده بود و ورود آنان را انتظار مي‌كشيد. مهم‌تر از همه آن‌كه ام‌احمد حقوق يك ماه را پيشاپيش به پدر مونا پرداخت كرده بود.

بــراى دخـتـر 26 سـالـه‌اى كـه بزرگ‌ترين فرزند در ميان هشت فرزند ديـگـر بود و والدينش هر روز با آشوب‌هاى ناشى از بمب‌گذارى در اتومبيل‌ها و فقر در حومهء بغداد دست و پنجه نرم مي‌كنند اين پيشنهاد بسيار مطلوب و جذاب بود.

پس از گذشت يك هفته اقامت در دمشق، مونا - كه نامى مستعار براى پنهان كردن هويت واقعى اوست - توسط ام احمد با الكل از خود بي‌خود شد و به بهانهء‌رقص پيش ,دوستان مالك كارخانه, برده شد و در همان شب مورد تعرض قرار گرفت. او از ترس ايـن‌كه خانواده‌اش را بي‌آبرو كند، نـمي‌توانست پيش آن‌ها بازگردد. همزمان با فشارهاى فزاينده‌بر پرزيدنت جورج بوش براى اعلام تغييرات عمده در جهت‌گيري‌ها، پيرامون موضوع اشغال نظامى عراق كه فجايع بسيار تلخى را به همراه آورد، داستان مونا و بسيارى ديگر، يادآور تامل‌برانگيزى است بر تبعات عراقى ديگر كه مخلوق جنگ بوده است. جايى كه از بمباران‌ها و سر بريدن‌ها تا اندازه‌اى فاصله گرفته، اما همگان براى تداوم بقا نااميدانه تقلا مي‌كنند و كماكان جان جوانان را به كام خود مي‌كشد.

مونا يك قربانى ديگر تجارت سكس در ميان جامعه آوارهء عراقى در سوريه بود كه تشكل‌هاى غيردولتى (
NGO) بومى تعداد آن‌ها را هشت هزار نفر تخمين مي‌زنند و نهادهاى كمك‌رسانى مي‌گويند جامعهء جهانى در قبال آن‌ها چشمان خود را بسته است.

لورنز جوليز، نمايندهء كميسارياى عالى پـنـاهنـدگـان سـازمـان ملـل متحد (
UNHCR) در دمشق به گاردين گفت: ,منابع مالى اهدايى بين‌المللى براى سال 2007 به نهادهاى دست‌اندركار در برنامهء عراق، به شكل قابل توجهى كاهش يافته و به سختى به نصف بودجهء سال جارى اين اداره مي‌رسد كه گفته مي‌شود براى دستيابى به نتايج ملموس همين حالا نيز ناكافى است.,

جوليز گفت: ,كميسارياى عالى پناهندگان در دمشق براى بودجهء سال 2006، 3/1 ميليون دلار تقاضا كرده بود كه تنها 700 هزار دلار دريافت كرد. يعنى حدود كم‌تر از يك دلار به ازاى هر آوارهء عراقى در سال; البته اين در شرايطى است كه هزينه‌هاى عملياتى اين نهاد و پرداخت‌هايش به آوارگان غيرعراقى را در نظر نگيريم.,

جوليز اظهار كرد: ,وقتى عراقي‌ها اين‌جا مي‌آيند منابع مالى زيادى با خود به همراه دارند و بسيارى از آن‌ها نيازى به كمك ندارند، اما پس از گذشت دو سال، اوضاع تغيير كرده و بسيارى از پناهندگان ديگر نمي‌توانند از خود مراقبت كنند.,

,وضعيت در عراق بدتر شده و هيچ چشم‌اندازى براى بهبود آن وجود ندارد. بدون تامين منابع كافى براى كمك به دولت‌هاى ميزبان جمعيت آواره، ممكن است آوارگان دوباره جابه‌جا شده و به اروپا منتقل شوند. اگر قرار است اقدامى صورت بگيرد زمان آن اكنون است.,

براساس گزارشى كه اخيراً توسط
Unicef (صندوق كودكان سازمان ملل) منتشر شد، تخمين زده مي‌شود كه 450 هزار عراقى در سوريه ,با مشكلات حاد, در ارتباط با ,وضعيت حقوقى و قانونى مبهم و درآمد ناپايدارشان مواجهند.,

امـا با اين حال مقامات رسمى معتقدند كه تعداد واقعى اين افراد بسيار بالاتر است. بسيارى از عراقي‌هايى كه در حومهء دمشق ساكنند در شرايط وخيم زندگى مي‌كنند، از دادن كار به آن‌ها سر باز زده مي‌شود و اغلب از بيكارى رنج مي‌برند.

تعداد عراقي‌هاى ساكن در سوريه تا آوريل 2003، 100 هزار نفر تخمين زده شده بود. هفتهء گذشته، ران ردموند، سخنگوى كميسارياى عالى پناهندگان سازمان ملل گفت كه هر ماه 40 هزار عراقى به خاك سوريه وارد مي‌شوند; به خاك كشورى كه تنها 19 ميليون نفر جمعيت دارد.

براساس اين گزارش خودفروشى در ميان زنان و دختران جوان عراقى در سوريه كه سن برخى از آن‌ها تنها 12 سال است، ,از زمانى كه وضعيت اقتصادى خانواده‌هاى عراقى به شكل فزاينده‌اى رو به اضمحلال رفته به مشكلى بزرگ بدل شده است.,

براساس اين گزارش ما با شبكه‌هاى سازمان يافته تجارت سكس مواجهيم شواهدى وجود دارد مبنى بر اين كه زنان و دختران توسط شبكه‌هاى سازمان يافته يا اعضاى خانواده قاچاق مي‌شوند.

بـه طور كلي، كميسارياى عالى پناهندگان تخمين مي‌زند كه بيش از يك و نيم ميليون عراقى از مرزهاى عراق گذشته‌اند كه از اين ميزان 800 هزار نفر پيش از سال 2003 از خانه و كاشانه‌شان گريخته‌اند و 754 هزار نفر نيز از آن تاريخ به بعد آواره شده‌اند. بيش از يك مـيليون و 600 هزار عراقى نيز به كشورهاى همسايه و عمدتاً به سوريه و اردن گريخته‌اند.

باوجود تعداد فزايندهء عراقي‌هايى كه بـه علـت خشـونت‌ها و آشوب از كشورشان مي‌گريزند، سرمايهء اهدايى از سوى ايالات متحده، كشورهاى اتحاديهء اروپا، ژاپن و استراليا از زمان آغاز جنگ تـحـت فـرماندهى ايالات متحده، سيرنزولى داشته است.

بودجهء كميسارياى عالى پناهندگان براى برنامهء عراق از 150 ميليون دلار در سال 2003 به 29 ميليون دلار در سال 2006 كاهش يافته و فقط يك چهارم آن بـودجـه بـه كشورهاى همسايه اختصاص داده شده است.

اندرو هارپر، هماهنگ‌كنندهء واحد عراق در اين كميساريا در ژنو اظهار كرد: ,اين كاهش در ميزان تامين مالى به تعليق پروژه‌هاى در اولويت نظير شناسايى و كمك به آسيب‌پذيرترين قشر آوارگان عراقى از جمله زنان سرپرست خانوار و افراد مسن و بيمار منتهى شده است.,

,هم اكنون عراق بزرگ‌ترين و وسـيـع‌ترين آوارگى و جابه‌جايى جمعيت را در ميان پروژه‌هاى سازمان ملل در جهان به خود اختصاص داده است. اين در حالى است كه نيازهاى آنان افزايش مي‌يابد و تامين مالى براى كمك به آن‌ها كاهش، مثل اين كه اين بحران انسانى رشديابنده از حوزهء ديد بيش‌تر اهداكنندگان خارج است.,

اين كميساريا هم اكنون براى برنامهء عراق از كشورهاى اهداكننده بودجه‌اى معادل 25 ميليون دلار براى سال 2007 تقاضا كرده است. حتى اگر اين بودجه تامين شود شايد ديگر براى كمك به بازسازى زندگى برخى از عراقي‌هايى كه در سوريه زندگى مي‌كنند بسيار دير و نيز اندك باشد.

وقتى پليس سوريه خانهء فساد ام احمد را كشف كرد، زندگى مونا به شكل قابل‌توجهى تغيير كرد. او توانست شغلى در يك فروشگاه لباس پيدا كند و براى خود كار كند. با يك جوان سورى ازدواج كند و يك مادر سربلند باشد. اما زمانى كه به بغداد برگردد خانواده‌اش هرگز نخواهند دانست كه پولى كه او براى آن‌ها مي‌فرستاد چگونه تامين مي‌شده است.

اما براى دختر 17 سالهء ديگرى از يك شهر عراق، كار در يك بار در حومهء دمشق هنوز شرم‌آور و مايهء ننگ است. اما اين تنها محل درآمد خانوادهء اوست. او مي‌گويد: ,حتى اگر بدانند من چه مي‌كنم هيچ‌كس در خانواده‌ام نمي‌تواند بر سرم فرياد بكشد، چرا كه فقط من هستم كه كار مي‌كنم.,

ترجمه: بابك پاكزاد

منبع:
Guardian

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

بازگشت به صفحه نخست  


Free Web Counters & Statistics