نویدنو -  کتاب -   رحمان هاتفی  درباره ما -  آرشیو

از همین قلم

 
 
 
 

2018-12-19

نویدنو  28/09/1397 

 

 

  • در هر برهه از فراز و نشیب نبرد طبقاتی شاهد اوج گرفتن تبلیغات در اطراف یکی از رهبران کارگری می شویم. تبلیغاتی که به گونه ای سازمان دهی می گردد که با کمی دقت می توان چهره پلید سرمایه را در آن روند مشاهده کرد. واقعیت مبارزات جنبش کارگری در ایران و جهان مبارزه ای جمعی است، نه مبارزه فردی یک کارگر.

     

     

ترفند های فریبنده سرمایه داری در نبرد طبقاتی

کانون متحد کارگری

امروز در مبارزات طبقاتی کارگران ایران شاهد روندی هستیم که در عمل با واقعیت مبارزات جنبش کارگری فاصله بعیدی دارد و بیشتر فرم و شکلی از ایدیولوژیِ دشمن طبقاتی کارگران را به خود گرفته است. در هر برهه از فراز و نشیب نبرد طبقاتی شاهد اوج گرفتن تبلیغات در اطراف یکی از رهبران کارگری می شویم. تبلیغاتی که به گونه ای سازمان دهی می گردد که با کمی دقت می توان چهره پلید سرمایه را در آن روند مشاهده کرد. واقعیت مبارزات جنبش کارگری در ایران و جهان مبارزه ای جمعی است، نه مبارزه فردی یک کارگر. بدون انکار شخصیت های مبارز و اثر گذار جنبش کارگری باید به این واقعیت توجه داشت که فرد بدون جمع، بدون تشکل سازمان یافته کارگران، ارزش هایش به سرعت به وسیله سیستم سرمایه خنثی می شود و به گونه ای فیزیکی از دور مبارزات ترد می گردد. متاسفانه برخی تبلیغات که در اطراف برخی از فعالان و یا نمایندگان کارگران صورت می گیرد دارای محتوای فرد گرایی است، که الگوی باورهای سرمایه داری است. درون مایه ای که به جای برجسته کردن نقش کلیدی مبارزات سندیکایی روی فرد متمرکز می شود و از او یک " مراد" می سازد که با نگرش قرون وسطی مبارزان مساوات طلب دوران فیودالیسم هم خوانی دارد. الگویی که یک کارگر مبارز باید بدان باور داشته باشد، تشکل جمعی کارگران است نه یک فرد.

پس از انقلاب مردمی 22 بهمن سرمایه داری مافیایی آن چنان درمیان روحانیون نفوذ و گسترش یافت که به یک باره برخی از آنان سر از صندوق بین المللی پول ( نهاد مالی امپریالیستی – آمریکایی) در آوردند و درجریان مافیایی سرمایه و با آن، به تجارت بین المللی پیوستند. بورس و مسایل مالی به جای کتابهای آسمانی، اخلاق و انسانیت معیار ارزش های آنها شد. این جماعت با پذیرفتن مناسبات نو لیبرالی تعدیل ساختاری و خصوصی سازی در ایران، بنیادی را بنا گذاشتند که در جهت مخالف اصول اقتصادی قانون اساسی ایران بود، پس از آن بدون توضیح درون مایه این مناسبات به مردم، شرایط کاربردی کردن این مناسبات را فراهم نمودند.این روند اقتصادی به وسیله آقایان مدافع پنهان سرمایه داری، به رهبری " رفسنجانی" کاربردی شد، این جماعت برای عملی نمودن این نوع از مناسبات اقتصادی، می باید قانون اساسی و قانون کار را حذف می کردند که این کار به یک باره امکان پذیر نبود. لذابه گونه ای خزنده و پشت درهای بسته و با کمک مشاوران اقتصادی سر سپرده اقتصاد آمریکایی نولیبرالی، گام های پنهان برای عملی شدن را برداشتند. روندی که دستان فراماسیونرهای مافیای سرمایه داری جهانی با عنوان های استادان اقتصاد دانشگاه ها را در این سوی آب و آن سوی آب باز گذاشت تا رسانه های متعددی را برای تبلیغات در میان دانشجویان، جوانان و مردم ایران به کار اندازند، وارونه کردن اهداف انقلاب 22 بهمن را توجیه کنند ومناسبات تعدیل ساختاری و خصوصی سازی را تنها راه رهایی کشور قلمداد نمایند. از سوی دیگر برای پنهان نگه داشتن سرشت این روند ضد قانونی - ضد مردمی، اقدام به ایجاد مناطق آزاد تجاری – صنعتی در مناطق مرزی نمودند و در کنار آن به ساخت تاسیسات و اسکله های واردات کالاها بدون نیاز به نظارت نهاد دولتی گمرک پرداختند، عملیاتی که هم زمان در آن مناظق به اصطلاح " آزاد" کاربردی گردید. با این تغیردر مناسبات موجود کشور، دو مناسبات متضاد در کنار هم فعال شدند که در مناسبات جدید همه کارگران فنی که از نظر منطق سرمایه داری صنعتی جهان نیز، ثروت های یک ملت هستند، چون سازنده صنایع مادرند، از شمول قانون اساسی و قانون کار کنار گذاشته شدند. پس از آن با هجوم دد منشانه به حقوق قانونی زحمت کشان سر تاسر ایران، کارگاه های زیر ده نفر را از شمول قانون کار خارج کردند که در عمل کارگران این کارگاه ها از اصول قانون اساسی ( اصل 44) و حداقل حقوق قانون کار، محروم شدند. آن هم توسط رهبر به اصطلاح اصلاح طلب ها " خاتمی" ، که با لبخند مردم فریب، چهره ای متفاوت از خود ترسیم نموده بود. ( در واقع این عمل کرد خاتمی بازگشت به نظام شاهنشاهی بود، زیرا در آن زمان هم قانون کار شامل حال کارگران کارگاه های کوچک نمی شد).

 خارج شدن از شمول قانون کار و اصل 44 قانون اساسی ضربه سنگینی به بخش بزرگی از کارگران ایران زد، و بدین گونه میلیون ها کارگر کارگاه های کوچک و خانواده های آنها درسراسر ایران از شمول قوانین، خدمات درمانی، حداقل حقوق، سنوات و بازنشستگی محروم شدند. از طرف دیگر روند گسترش مناطق به اصطلاح " آزاد" هم به مناطق مرکزی ایران توسعه یافت. این روند، شمال، جنوب، شرق،غرب و مناطق مرکزی ایران را فرا گرفت، تا اکثریت کارگران ایران و به خصوص کارگران قرارداد موقت را از زیر چتر کم خاصیت قانون اساسی و قانون کار خارج و به جای قضاوت هیات های حل اختلاف بین کارگران و کارفرما، مراجع شرعی با احکام شلاق و زندان کارگران درمانده از بی قانونی را به بردگی اسلامی بکشانند، به گونه ای که سرمایه داران این را حق خود می دانند که ماه ها حقوق توافق شده کارگران را پرداخت نکنند. بر اساس این قانون نولیبرالی و مناسبات ضد کارگری که حاکمیت به اجرا گذاشته است؛ اعتراض کارگران برای چندر غاز حقوق توافق شده، امنیت ملی را به خطر می اندازد و تبلیغ علیه نظام و . . . است!!!! و جزو جرم ها و جنایات محسوب می گردد.

 از سوی دیگر برای کاربردی نمودن اصول تعدیل ساختاری و خصوصی سازی از پشت پرده های استتار بیرون آمدند و چشم در چشم کارگران و کلیه حقوق بگیران با شوک درمانی و بازی با نرخ ارز، برای دوختن سرو ته فساد مالی شان، قدرت خرید همه حقوق بگیران را ، بدون این که نیازی به از میان برداشتن حداقل حقوق داشته باشند، به شدت کاهش دادند. پس از شوک درمانی نرخ ارز را 50 درصد کاهش دادند ( از 19 هزار تومان به زیر 10 هزار تومان رساندند) تا دلالان حاشیه نشین نظام شان باز هم بتوانند از جیب خالی کارگران و حقوق بگیران کسب درآمد کنند و ساکت بشوند. ولی ترخ کالاهای ضروری و روز مره کارگران هم چنان روند صعودی را در پیش گرفته است، به گونه ای که نرخ تورم واقعی نه ( شعبده بازی دولتی) بیش از صد در صد بالا رفته است ولی آقایان خودشان اعتراف می کنند نرخ تورم نقطه به نقطه 40 در صد شده است ولی نوید می دهند در سال آینده حقوق 20 درصد رشد خواهد کرد!!! معنای دیگر این ادعا که امیدی به عملی شدن آن نیست، یعنی با قبول تورم نقطه به نقطه ایشان، قدرت خرید کارگران در سال آینده باز هم 20 درصد سقوط می کند. (با توجه به این واقعیت که 90 درصد کارگران قرارداد موقت و دانش اموختگان دانشگاه ها بیکارند این رشد نرخ 20 در صدی حقوق یک شوخی زشت است.) تازه آن هم مشروط است به این فرض، که آقایان قصد بازی مجدد با نرخ ارز را نداشته باشند.

در حالی که در سال پیش در همین زمان نرخ مرغ ارزان ترین مواد پروتیینی که مردم قادر به خرید آن بودند از 6هزار تومان به 11 هزار و 950 تومان امروز رسیده است و 900 سی سی شیر به 2 هزار و600 تومان آن هم با طعم آب و وزنی کمتر و . . و . . نان که وضع فاجعه باری دارد، نان با نرخ آزاد باز هم گرانتر شده و 1300 تومان نان سنگک به 1500 تومان رسیده و وزنش یک چهارم کم شده ولی دیگر سبوس دار هم، نیست. تا بیماری قند، پوکی استخوان، سوء تغذیه و بیماری های دیگر بر سر حقوق بگیران سر ریز شود

در این شرایط نا هنجار که دولت به تظاهرات پراکنده مردم و اعتراضات آنها به این روند سرمایه داری دلالی اعتنایی نمی کند و به صندلی نظامی خود لمیده و با ریشخند به راه ضد قانونی و ضد مردمی ( نولیبرالی) خود می رود، شاهد پراکندگی شعار ها و راه حل هایی هستیم که به وسیله عوامل سرمایه در میان جنبش کارگری راه باز نموده است. اعتصاب هفت تپه بدون آزاد شدن برخی از نمایندگان شکسته می شود، در حالی که عده ای هم چنان با پیگیری به مبارزه ادامه می دهند. اگر چه شعار نفی خصوصی سازی مطرح می شود ولی با کمال تاسف شعارهای مبارزه برخی از فعالان و سندیکا ها حول معلول ها می چرخد و علت اصلی که مناسبات تعدیل ساختاری و خصوصی سازی ( نولیبرالی) حاکمیت است نادیده گرفته می شود. باید توجه داشت که مبارزه با مناسبات نو لیبرالی جدای از مبارزات صنفی کارگران نیست. زیرا علت کاستی های موجود،علاوه بر مناسبات تعدیل ساختاری و خصوصی سازی ، نارسایی ها و کاستی هایی است که در قانون اساسی وجود دارد. این موانع و کاستی های قانون اساسی است که این امکان را فراهم نموده تا دولت ها بدون توجه به نظر مردم به تغیر قانون اساسی و مناسبات اقتصادی آن بپردازند. تغییراتی که بیش از چندین دهه است که اقتصاد ایران را به سراشیبی سقوط غلطانده است. ولی حاکمیت با تکیه بر این نارسایی های قانونی بر روند ضد مردمی نولیبرالی پای می فشارد. در این میان نگرشی که از این ناآگاهی خطرناک تر است، فرد گرایی است که برخی آگاهانه به آن دامن می زنند و برخی دیگر ندانسته به دام آن افتاده اند. در مبارزات ایدیولوژیک سرمایه داری، مبارزات جمع نفی می شود و بار مبارزه و پیروزی را به فرد منصوب می کنند. حتی جنایات تاریخی نظام سرمایه داری را به افراد یا یک واقعه نسبت می دهند تا علت واقعی که ساختار بیمار سرمایه داری است از زیر نقد خارج گردد. کارگران ایران نباید به این گونه دام ها گرفتار شوند . اگر کارگری می تواند به صورت یک قهرمان، زندان، اعتصاب، اعتصاب غذا و شلاق را به پیروزی بدل کند، به دلیل پشتیبانی جمعی است که میدان مبارزه را ترک نکرده اند و با پیگیری به مبارزه ادامه می دهند. ولی فرد بدون مبارزه ی جمعی همه کارگران، در زیر چرخ دندانه های سبستم سرکوبگر نولیبرالی متلاشی می شود. در مبارزه طبقاتی در جبهه کار، قهرمان جمع کارگران متشکل در سندیکا است که با پیگیری و ادامه مبارزه، نیروی افراد سندیکا را پاسداری می کنند. کارگران می باید نگرش های ماکیاولیستی سرمایه داری را به خوبی بشناسند و از ترفند های ریاکارانه آن اطلاع داشته باشند. شاید ضروری باشد نمونه ای تاریخی از این چهره های سرمایه داری در زیر پوشش چپ را نشان بدهیم.

شکست در جبهه کار جهانی

بحران از درون چنبش کارگری اتحاد جماهیر شوروی سر بازکرد، با شروع یک بحران اقتصادی – اجتماعی که ناشی از ساختار سوسیالیسم نبوده و به وسیله امپریالیسم با جنگ ستارگان و دخالت غیر ضروری شوروی در افغانستان ایجاد شده بود روند فروپاشی مناسبات سوسیالیستی کلید خورد. با شکست جنبش جهانی کار، به یک باره شاهد ظهور ریاست جمهوری های مادام العمر و سرمایه داری مافیایی، در جایی که کسی انتظار آن را نداشت، در کمیته مرکزی حزب کمونیست شدیم!!!. آن هم درسرزمینی که کارگران و مردمش تا چندین دهه با همه وجود با ارتش های امپریالیستی مبارزه کرده و در جنگ بزرگ میهنی که همه کشور های قدرتمند استعماری در آن شرکت کرده بودند و در جنگ دوم جهانی آنها را شکست داده بودند، فاشیسم، نازیسم و مناسبات استعماری را به ذباله دان تاریخ ریختند. ولی سرمایه داری که خود را در پشت ماسک چپ پنهان نموده بود در درون کمیته مرکزی نفوذ و رشد کرد. رشدی که ناشی از عوارض دیکتاتوری فردی و قدرت فوق العاده دبیر اول حزب و عواقب عدم گسترش عملی حزب کمونیست به سوی مشارکت دادن مردم در اداره نهادهای اجتماعی و سپردن تدریجی قدرت به کارگران بوده است. مبارزه طبقاتی تنها به یک حزب منحصر شد و از مردم فاصله گرفت. پروسه ای که شرایط عفب ماندگی بیشتر کشور های جهان و نفوذ عوامل امپریالیستی، جنگ سرد و ستارگان، محاصره اقتصادی و نظامی کشور های سرمایه داری به نظام سوسیالیستی تحمیل نموده بود. حزب کمونیست اتحاد شوروی با آن پشتوانه بزرگ مبارزاتی را به بی راهه دوری از مردم کشاند. روندی که لنین با نگرانی به آن پرداخته بود.. لنین ، مجموعه آثار جلد 44 رویه 348

" یکی از بزرگترین و مهیب ترین خطر ها برای حزب حاکم که گذار به سوسیالیسم را انجام می دهد خطر گسستن از توده هاست."

دیدیم زمانی که بخشی از ارتش برای خنثی کردن کودتای عوامل امپریالیسم ( گورباچف و باندش) به خیابان ها آمدند مردم در سکوت تنها مشاهده گر این روند فروپاشی شدند.

بدون توده ها هیچ حاکمیتی پایدار نمی ماند حتی اگر صادقانه به خلق خدمت نموده باشد. در ایران نه فقط به خلق و به خصوص کارگران و حقوق بگیران خدمتی نشده بلکه به مرور قانون کاری را که در زمان شاه آن نوکر امپریالیسم هم شامل حال بخشی از کارگران می شد از آنها گرفته است و هر روز ترفند جدیدی برای خارج کردن اقلیتی از حقوق بگیران که هنوز از آن قانون سر و دم بریده بهره می برند تدارک می بینند.

امروزه کارگران باید در مبارزه برای عدالت اجتماعی شعاری را فریاد بزنند که حاکمیت فردی را نفی می کند و مناسبات تعدیل ساختاری و خصوصی سازی را باید به گور بسپارد، و از سوی دیگر مانع از رشد نگرش و اندیشه های فرد گرایی و قهرمان پروری در میان خود باشند. فرد بدون حمع نه قهرمان است و نه توانایی مبارزه را دارد. فرد گرایی و برجسته کردن آن یک نگرش کهنه سرمایه داری است که می تواند جنبش کارگری ایران را فلج کند. در اعتصاب کارگران هفت تپه دیدیم اگر چه افرادی را دستگیر کردند ولی ادامه اعتصاب به وسیله دیگر کارگران سردمداران سرمایه را به خصوص وقتی دیگر اقشار اجتماعی مانند، کارگران دیگر ، فرهنگیان، دانشجویان و وکلا و . . . دست به اعتراض زدند وادار به عقب نشینی نمود.  برای پیش گیری از روند فرد گرایی هر سندیکا باید یک هییت اجرایی داشته باشد که به وسیله کارگران انتخاب شده باشد، این هییت با مشاوره جمعی وبا احترام به نظر اکثریت افراد و اساسنامه و برنامه تدوین شده سندیکا، سندیکا را هدایت می کند، نه یک فرد خاص و مبارز. حتی اگر به دلیل مشکلات موجود در مناسبات حاکمیت، حرکت کارگران به صورت خود به خودی هم صورت گرفته باشد، می باید در همان اجتماع خود به خودی یک هییت چند نفره برای اداره حرکت جمع انتخاب گردد، تا با شیوه شورایی جمع کارگران را هدایت کند. این هییت در واقع نمایندگان کارگران هستند. فرد به وسیله نظام سرمایه داری به سرعت حذف فیزیکی می شود ولی جمع هم چنان با قدرت باقی خواهد ماند. با شناخت بیشتر می توانیم مشکلات را پشت سر بگذاریم وبه حقوق قانونی و انسانی خود برسیم.
اتحادیه نیروی کار پروژه ای ایران

سخنگو ناصر آقاجری

26 آذر ماه 97

بر گرفته از فیسبوک

 

 

 

Comments System WIDGET PACK

Share

بازگشت به صفحه نخست

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin

 

نامه ها ومقالات خودرا به نشانی webmaster@rahman-hatefi.net  بقرستید

انتشار اخبار، مقالات و بیانیه ها در این صفحه الزاماً به معنای تایید آن‌ها نیست
 
    اشتراك در نویدنو

  

نشانی پست الکترونیک: