نویدنو -  کتاب -   رحمان هاتفی  درباره ما -  آرشیو

از همین قلم

 
 
 
 

2018-10-19

نویدنو  27/07/1397 

 

 

  • تنها با برپایی چنین جنبش نیرومند مردمی است که می توان استبداد حاکم را به عقب نشینی وادار کرد و راه را برای استقرار حاکمیت مردم گشود. کشور ما در انتظار حوادث بزرگ و سرنوشت سازی است تنها با اتحاد عمل و تلاش همه ماست که می توان آینده کشور را از سقوط کامل،  گرفتار شدن به نوع دیگری از دیکتاتوری وابسته به دولت نژاد پرست و ضد مردمی آمریکا و متحدانش و یا آشوب و درگیری های خطرناک داخلی نجات داد.     

     

 

بن بست رژیم ولایت فقیه، رجزخوانی های رهبر، و ضرورت برپایی جنبش ضداستبدادی فراگیر و سازمان یافته!

 

تا زمانی که آقای خامنه‌ای و دستگاه ولایت فقیه که ستون اصلی خیمه استبداد در این سرزمین اند، حاکم بلامنازع سرنوشت مردم این آب و خاک باشند، درِ تدبیر ملک –چه در رویه‌های داخلی و چه در سیاست خارجی- بر همین پاشنه می‌چرخد و هرچه بیشتر مستبد امروز ایران بر سریر قدرت تکیه زند، استقلال، آزادی و کرامت انسانی و معیشت حداقلی مردمان آن نیز بیشتر به خطر می‌افتد...“ (ابوالفضل قدیانی)

علی خامنه ای در سخنانی که پنج‌شنبه، ۱۲ مهرماه، در استادیوم آزادی، در جمع پاسداران، بسیجیان و دیگر کارگزاران رژیم ایراد کرد ضمن اعتراف به وخامت شدید اوضاع کشور، در عین حال مدعی شد که رژیم در بن بست قرار ندارد. خامنه ای از جمله گفت: "ما البتّه مشکل داریم، بله، مشکل اقتصادی داریم. درست توجّه کنند جوانهای عزیز و مردم با انگیزه و مؤمن ما،‌ ما مشکل اقتصادی داریم، اقتصاد نفتی داریم که این خودش یک عیب بزرگ است، فرهنگ صرفه‌جویی نداریم، فرهنگ صرفه‌جویی در بین ما بسیار ضعیف است؛ این عیب است، اسراف عیب است؛ این عیوب را ما داریم، ولی عیب واقعی اینها نیست؛ عیب واقعی بن‌بست است که بحمدالله نداریم؛ ما بن‌بست نداریم. عیب واقعی این است که جوان کشور گمان کند که راه حلّی وجود ندارد جز پناه بردن به دشمن؛ این عیب است." اگر چه خامنه ای مدعی شد که سخنان او "رجز خوانی نیست" ولی بررسی مجموعه مطالبی که او در این همایش تبلیغاتی مطرح کرد در واقع نمود روشنی از رجزخوانی های بی محتوی و دور از واقعیات عینی جامعه و تأییدی است بر وضعیت بشدت بحرانی حاکم بر میهن ما. آقای خامنه ای روشن نکرد که چگونه ممکن است مشکلات اقتصادی کشور را برطرف کرد. مگر اینطور نیست که تمامی سیاست های کلان اقتصادی کشور، مناسبات خارجی، تعیین دولت ها، نظارت بر قوه قضائیه، و نیروهای سرکوبگر و انتظامی و دستگاه های تصمیم گیرنده و بشدت فاسد حکومتی در ایران زیر نظر مستقیم او و نزدیکان او اداره می شوند و در واقع وضعیت اسفبار کنونی بیش از هر امری نتیجه رهبری فاجعه بار خامنه ای و رژیم ولایت فقیه بر ایران است.

"مشکلات" و "مشکلات اقتصادی" که آقای خامنه ای به آنها اشاره می کند در واقع از هم پاشیدگی شیرازه امور اقتصادی، ورشکستگی بیش از پیش واحدهای تولیدی، تشدید بی سابقه فاصلۀ طبقاتی و گسترش فقر و محرومیت بی سابقه در جامعه، فساد فراگیر، زور گویی و تعرض خشن و گسترده نهادهای حکومتی به مردم، بی ارزش شدن پول ملی و ادامه خفقان شدید حکومت قرون وسطایی حاکم بر میهن ماست. این مجموعه فاجعه بار چیزی نیست جز بن بست کامل حاکمیت رژیم ولایت فقیه و پایگاه نظری "اسلام سیاسی" که معتقد به حاکمیت مطلق و ابدی "نماینده خدا بر روی زمین" است. رژیمی که تجربه ملموس  دهه های اخیر نشان داده است که نه استحاله پذیر است و نه اصلاح شدنی.

خامنه ای و دیگر رهبران رژیم فاسد و ضد مردمی ولایت فقیه آنچنان از واقعیات جامعه و زندگی طاقت فرسایی که میلیون خانواده ایرانی از آن رنج می برند دورند که مدعی اند مشکل کشور زیاده خواهی مردم است و با "قناعت بیشتر" و لابد به گفته شخص مزدوری مانند ولایتی "با بستن لنگ و نان خشک خوردن"، می توان بر دشواری های اقتصادی-اجتماعی کنونی فایق آمد و این در حالی است که سرمایه داری کلان کشور زیر سایه حاکمیت رژیم ولایی صدها میلیارد دلار دارایی کشور را به غارت برده است و ده ها میلیون ایرانی از تأمین حداقل زندگی برای خود محروم کرده است.

احمد میدری معاون وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی در نشستی زیر عنوان "بودجه ۹۷ تشدید یا کاهش فقر؟" گفت که بر اساس برآوردهای داخلی و بین‌المللی بین ۲ تا ۴ درصد مردم ایران دچار فقر شدید هستند، به این معنا که قادر به سیر کردن شکم خود نیستند. از این وضعیت با عنوان "فقر خشن" نیز یاد می‌شود. احمد میدری چندی پیش تعداد "گرسنگان" در ایران را حدود دو میلیون نفر اعلام کرده بود. برخی از کارشناسان اقتصادی، از جمله حسین راغفر، معتقدند این آمار خوش‌بینانه است و تعداد افرادی که در فقر شدید به سر می‌برند به ۵ میلیون نفر می‌رسد.

ابوالقاسم فیروزآبادی، قائم‌مقام وزیر رفاه نیز مدعی شد که هیچ نقشه‌ای از فقر در ایران وجود ندارد اما ۱۲ میلیون نفر نیازمند هستند. حسین راغفر روز شنبه ۱۸ فروردین ۹۷، در مصاحبه با خبرگزاری ایسنا گفت که بر اساس محاسبات ”خط فقر مطلق“ برای مناطق محروم ۵٠ درصد مناطق شهری و حدود دو میلیون تومان است بر اساس آمار مطرح شده از سوی آقای راغفر، ۳۳ درصد جمعیت کشور یعنی حدود ۲۶ میلیون نفر دچار ”فقر مطلق“ هستند. محمد مخبر دزفولی، رئیس نهاد موسوم به ”ستاد اجرایی فرمان امام“، چندی پیش اعلام کرده بود که ۱۲ میلیون نفر در ایران زیر خط «فقر مطلق» قرار دارند و بین ۲۵ تا ۳۰ میلیون نفر نیز زیر خط ”فقر نسبی“ زندگی می‌کنند.

براین وضعیت بشدت وخیم فقر و محرومیت اقتصادی، باید بیکاری مزمن میلیون ها نفر، خصوصاً جوانان، تورم فزاینده، تأثیر جدی تحریم ها آمریکا بر قیمت ها، خصوصاً بر ارزاق عمومی، عدم دریافت طولانی مدت دستمزدها، کمبود آب، سوخت و غیره را نیز افزود تا شمای روشنی تری از "مشکلات اقتصادی" مورد اشاره آقای خامنه ای به دست آورد

خامنه ای پس از سخنانش با بسیجیان و پاسداران، "سران سه قوه" را فراخواند و به آن دستور داد تا مشکلات اقتصادی کشور را که او و مشاورانش ایجاد کرده اند حل کنند! بدیهی است که برگزاری نشست خامنه ای با سران سه قوه به خاطر ارزیابی و پیدا کردن راه حل برای نجات رژیم از بحران عمیق کنونی و پیدا کردن راهکارهای حفظ آن بوده است. آنچه روشن است این است که دستور العمل صادر شده از خامنه ای، در شرایط کنونی شعاری بیش نیست و نه تنها هیچ نشانه ای از تغییر سیاست های نو لیبرالی کلان رژیم دیده نمی شود بلکه تأکید سران رژیم بر ادامۀ همان سیاست های فاجعه بار، از جمله سیاست بی سر و ته و شکست خورده "اقتصاد مقاومتی" تجویز شده دفتر خامنه ای است.

واقعیت این است که شرایط کنونی کشور در هیچ عرصه ای، با ادامه نظام سیاسی استبدادی کنونی نه تنها بهبود نخواهد یافت بلکه همان طور که تجربه سالهای اخیر نشان داده است رو به وخامت بیشتر خواهد رفت. حزب ما اکنون دهه هاست که بر این اصل تأکید کرده است که با ادامۀ رژیم ولایت فقیه نمی توان به آینده کشور و امکان تحولات اساسی، پایدار و دموکراتیک به سمت تحقق خواست های مردم امیدوار بود. نکته جالب این است که در ماه های اخیر ما شاهد رشد نظرات واقع بینانه و رادیکال تر در جنبش اصلاح طلبی کشور هستیم که باید آنرا مثبت و ارزشمند ارزیابی کرد. از این رو ما با این ارزیابی آقای ابوالفضل قدیانی که می گوید: "تا زمانی که آقای خامنه‌ای و دستگاه ولایت فقیه که ستون اصلی خیمه استبداد در این سرزمین اند، حاکم بلامنازع سرنوشت مردم این آب و خاک باشند، درِ تدبیر ملک –چه در رویه‌های داخلی و چه در سیاست خارجی- بر همین پاشنه می‌چرخد و هرچه بیشتر مستبد امروز ایران بر سریر قدرت تکیه زند، استقلال، آزادی و کرامت انسانی و معیشت حداقلی مردمان آن نیز بیشتر به خطر می‌افتد..." (نامۀ سرگشاده ابوالفضل قدیانی ۱۸ تیرماه ۱۳۹۷)‌،‌ موافقیم و معتقدیم که بدون حذف کامل رژیم ولایت فقیه از نظام و حاکمیت سیاسی کشور نمی توان به هیچ گشایشی به نفع حقوق مردم امیدوار بود. این ارزیابی نیز درست است که "جمهوری‌ اسلامی اکنون در غرقابه‌های بحران دست‌وپا می‌زند و ... بنای کج این ساختمان بحران ‌خیز از همان زمانی آغاز شد که مفهوم و واقعیت جمهوری تحریف و دچار آفت شد و میل به قاهریت سیاسی و استیلا، قانون ‌‌اساسی ابتدایی را تحت نام خبرگان به دست گروهی از روحانیان و غیر آن، چنان دگرگون کرد که اراده‌ی جمهور تحت‌الشعاع اراده‌ی فردی یا گروهی یک ”کاست ایدئولوژیک“  قرار گرفت. از آن زمان اراده‌ی عمومی مردم در پی انقلابی که با جانبازی زنان و مردان در کوچه‌ و خیابان و با آرزوی حکومت جمهور به پیروزی رسیده‌ بود، تحت انقیاد قرار گرفت، و قانون اساسی خبرگان بود که با گنجاندن اصل ولایت فقیه ـ که به‌طور بنیانی با جمهوریت ناهمخوان است به لطایف‌الحیل بر این انقیاد صحه گذاشت." (از نامۀ مشترک ابوالفضل قدیانی و علیرضا رجایی، سایت زیتون ۸ مهرماه ۱۳۹۷)

حزب تودۀ ایران رشد ارزیابی های واقع بینانه و رادیکال در جنبش اصلاحات را به فال نیک می گیرد و معتقد است که زمان آن فرا رسیده که با توجه به شرایط بسیار وخیم و بحرانی کشور، با کنار گذاشتن اختلاف ها و تمرکز بی حاصل بر بنیادهای نظری گوناگون نیروهای سیاسی-اجتماعی کشور، که امری اجتناب ناپذیر است و بجای آن با توجه به وظایف حساسی که پیش روی همه نیروهای معتقد به آزادی و سربلندی کشور و اسقرار حاکمیت مردم بر سرنوشت شان قرار دارد، راه را به سمت برقراری اتحاد بزرگ همه نیروهای ضد استبداد گشود. باید همه تلاش ها را به کار گرفت تا جنبش سراسری و نیرومندی از مردم جان به لب رسیده، از کارگران حقوق نگرفته و محروم، از زحمتکشانی که قادر به تأمین حداقل زندگی برای خود نیستند، از دهقانان ستمدیده، از زنان دلیری که سالهاست با زنجیرهای اندیشه های قرون وسطایی و زن ستیز حاکمیت در مبارزه اند، از معلمان کشور، از جوانان و دانشجویانی که چشم انداز روشنی پیش رو ندارند و محیط های آموزشی آنها به پادگان های نظامی مزدوران رژیم تبدیل شده است، برپا کرد.

تنها با برپایی چنین جنبش نیرومند مردمی است که می توان استبداد حاکم را به عقب نشینی وادار کرد و راه را برای استقرار حاکمیت مردم گشود. کشور ما در انتظار حوادث بزرگ و سرنوشت سازی است تنها با اتحاد عمل و تلاش همه ماست که می توان آینده کشور را از سقوط کامل،  گرفتار شدن به نوع دیگری از دیکتاتوری وابسته به دولت نژاد پرست و ضد مردمی آمریکا و متحدانش و یا آشوب و درگیری های خطرناک داخلی نجات داد.     

   به نقل از «نامۀ مردم»، شمارۀ ۱۰۶۲،‌ دوشنبه ۲۳ مهر ماه ۱۳۹۷  

 

 

Comments System WIDGET PACK

Share

بازگشت به صفحه نخست

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin

 

نامه ها ومقالات خودرا به نشانی webmaster@rahman-hatefi.net  بقرستید

انتشار اخبار، مقالات و بیانیه ها در این صفحه الزاماً به معنای تایید آن‌ها نیست
 
    اشتراك در نویدنو

  

نشانی پست الکترونیک: