نویدنو -  کتاب -   رحمان هاتفی  درباره ما -  آرشیو

از همین قلم

 
 
 
 

2018-08-23

نویدنو  01/06/1397 

 

 

  • آونری در ۱۹۹۳ جمعیت صلح‌دوست "گوش شالوم" (جبهه صلح) را در اسرائیل پایه‌گذاری کرد و به خاطر آن جایزه نوبل آلترناتیو را برنده شد. یوری آونری شهروندی افتخاری فلسطین را دریافت کرده بود و بارها با تحسین و ستایش فعالان و مبارزان فلسطینی روبرو شده بود.

 

 

گوش شالوم « جبهه صلح» : مخالفان او(یوری آونری) سرانجام باید ردپای او را دنبال کنند

هاتف رحمانی

گوش شالوم به خاطر در گذشت بنیانگذار آن ، یوری آونری 1923- 2018 عزادار است . او تا آخرین لحظه ، به راهی که در تمام طول عمر خود طی کرده بود ادامه داد .روز شنبه ، دو هفته قبل ، او زمانی که تصمیم داشت خانه را به سوی میدان رابین برای شرکت در تظاهراتی علیه "قانون کشور ملت" ترک کند ، چند ساعت بعد از آن که مقاله تندی علیه این قانون نوشته بود در خانه خود  زمین خورد .

آونری خود را کاملا وقف مبارزه برای دست بابی به صلح بین کشور اسرائیل و مردم فلسطین در کشور مستقل خودشان ، و نیز صلح بین اسرائیل و جهان عرب و اسلام کرد. او به انتهای جاده نرسید ،برای دیدن تحقق صلح زنده نماند. ما - اعضا گوش شالوم و نیز افراد بسیار دیگری که مستقیم یا غیر مستقیم تحت تاثیر او هستیم - ماموریت او را ادامه و خاطره او را گرامی خواهیم داشت .

روز درگذشت یوری آونری ، دست راستی ترین دولت درتاریخ اسرائیل درگیر مذاکره با حماس است . به صورت مسخره ای ، همان اتهامات فریبنده ای که در تمام طول عمر به او نسبت داده  می شد اکنون علیه آویگدور لیبرمن وزیر دفاع  ایراد می شود .

در تاریخ کشور اسرائیل ، یوری آونری بعنوان مرد دور اندیشی توصیف خواهد شد که راهی را نشان می داد که دیگران از دیدن آن عاجز بودند. این سرنوشت و آینده کشور اسرائیل برای دست یابی به صلح با همسایگان خود و ادغام از لحاظ جغرافیایی و سیاسی در منطقه ای است که در آن واقع شده است . بزرگترین مخالفان آونری سرانجام  باید رد پاهای او را دنبال کنند- چون کشور اسرائیل هیچ گزینه واقعی دیگری ندارد .    

 

زندگی یوری :

یوری آونری روزنامه نگار و فعال صلح آلمانی تبار اسرائیلی در سن 94 سالگی در گذشت.

یوری آونری از اوان جوانی در راه صلحی پایدار و شرافتمندانه در خاورمیانه مبارزه می‌کرد و به همین جهت نه تنها نزد صلح‌دوستان اسرائیلی، بلکه نزد اعراب فلسطینی نیز محبوبیت فراوان داشت؛ به همان اندازه راستگرایان افراطی و تندروهای یهودی از او بیزار بودند.

یوری آونری در ۱۰ سپتامبر ۱۹۲۳ با نام هلموت اوسترمان در بکوم زاده شد و در هانوفر پرورش یافت. او در ۱۹۳۳ با به قدرت رسیدن حزب ناسیونال سوسیالیسم به رهبری آدولف هیتلر در آلمان، همراه خانواده به سرزمین فلسطین مهاجرت کرد.

آونری در ۱۹۴۸ در اولین جنگ اعراب با اسرائیل به شدت زخمی شد.

او پس از جنگ شش روزه اعراب و اسرائیل در ژوئن ۱۹۶۷، به مدافع پرشور صلح با فلسطینی‌ها بدل شد، درحالیکه از همان زمان راستگرایان افراطی، اقدامات و فعالیت‌های او را "خیانت به آرمان صهیونیسم" می‌دانستند.

آونری مقالات و کتاب‌های تاثیرگذاری در حمایت از حقوق فلسطینی‌ها نوشت و از ۱۹۶۵ سه دوره به عنوان نماینده در پارلمان اسرائیل از ضرورت برقراری صلحی پایدار و عادلانه دفاع کرد

آونری در ۱۹۹۳ جمعیت صلح‌دوست "گوش شالوم" (جبهه صلح) را در اسرائیل پایه‌گذاری کرد و به خاطر آن جایزه نوبل آلترناتیو را برنده شد.

یوری آونری شهروندی افتخاری فلسطین را دریافت کرده بود و بارها با تحسین و ستایش فعالان و مبارزان فلسطینی روبرو شده بود.

او در سال‌های اخیر برای روزنامه لیبرال هاآرتص گزارش و تفسیر سیاسی می‌نوشت.

یوری آونری سحرگاه دوشنبه (۲۰ اوت / ۲۹ مرداد) در بیمارستانی در تل‌آویو در گذشت.

نویدنو آخرین نوشته او در باره قانون کشور یهود را با گرامی داشت یاد او تقدیم خوانندگان می کند.

 

در چه جهنمی هستیم؟

یوری آونری - برگردان : هاتف رحمانی

سال هاپیش گفتگویی دوستانه با اریل شارون داشتم .

بهش گفتم : " من اول اسرائیلیم . بعد یهودی"

او با حرارت جواب داد :" من اول یهودی ام و تنها بعد از آن یک اسرائیلی"

آن گفتگو ممکن است انتزاعی به نظر برسد . اما در واقعیت ، مسئله ای است که در قلب تمام مشکلات ما قرار دارد . مرکز بحرانی است که اکنون اسرائیل را از هم می گسلد.

سبب بلافصل این بحران قانونی است که هفته گذشته با عجله زیاد از سوی اکثریت راستگرای کنست (مجلس اسرائیل) تصویب شد. عنوان آن " قانون اساسی : اسرائیل کشور ملی مردم یهود" است .  

این یک قانون اساسی است . زمانی که اسرائیل در اثنای جنگ 1948 تاسیس شد ، قانون اساسی تصویب نکرد. مسائلی نسبت به جامعه مذهبی ارتدوکس وجود داشت ، که ارائه فرمول مورد قبولی را غیر ممکن می ساخت. داوید بن گوریون به جای قانون اساسی " بیانیه استقلال " را خواند که اعلام می داشت " ما کشور یهودی ، یعنی کشور اسرائیل را تاسیس می کنیم" .

بیانیه تبدیل به قانون نشد. دادگاه عالی اصول آن را بدون بنیان قانونی تصویب کرد . سند جدید ، اما ، یک قانون الزامی است . 

خوب در قانون جدید که در نگاه اول نسخه ای از بیانیه به نظر می رسد چه چیزی جدید است؟ این قانون دو حذف مهم در بر دارد: بیانیه از "دولت یهودی و دموکراتیک" سخن می گفت و برابری کامل بین تمام شهروندان را ، صرف نظر از مذهب ، قومیت یا جنس وعده می داد .

(در این قانون) همه این وعده ناپدید شده است . نه دموکراسی . نه برابری . کشور یهودی ها ، برای یهودی ها ، توسط یهودی ها. 

اولین فریاد کننده دروزی ها بودند

دروزی ها جامعه ای کوچک و اقلیتی هم بسته هستند.آن ها پسرانشان را برای خدمت به ارتش و پلیس اسرائیل می فرستند و خود را "برادران خونی" تلقی می کنند. روز یکشنبه تمام حقوق قانونی و احساس تعلق آن ها دزدیده شده بود .آیا آن ها عرب هستند یا نه ؟ مسلمان هستند یا نه ؟ بستگی دارد به آن که چه کسی کجا و برای چه (از آن ها)صحبت می کند. آن ها تهدید به اعتراض ، ترک ارتش و شورش عمومی کرده اند. بنیامین ناتانیاهو تلاش می کند به آن ها رشوه دهد ، اما آن ها جامعه پر افتخاری هستند..

هر چند ، هدف اصلی دروز ها نیستند. قانون جدید به طور کامل 1.8 میلیون عرب را که شهروند اسرائیلی هستند نا دیده می گیرد .از جمله بدوی ها و مسیحی ها را (هیچ کس نگران صد ها هزار مسیحی اروپایی که با همسران یهودی و دیگر منسوبین خود ، اساسا از روسیه به اسرائیل مهاجرت کرده اند نیست.)

زبان عربی با تمام لهجه های ان ، که تا هم اکنون یکی از دو زبان رسمی بود ، به یک " وضعیت خاص" صرف نظر از معنی آن تنزل رتبه یافته است .    

( همه این به تناسب برای اسرائیل، نه برای 5 میلیون یا بیشتر عرب های ساحل غربی و نوار غزه اشغالی ، که اصلا حقی ندارند اعمال می شود.)

ناتانیاهو مانند شیری در برابرانتقاد از داخل از این قانون دفاع می کند. او آشکارا اعلام کرده است که تمام منتقدان یهودی قانون چپ گرا ها و خائنانی هستند " که فراموش کرده اند یهودی بودن چگونه است"

و هدف واقعی این است

سال ها قبل من و دوستم از دادگاه عالی خواستار تغییر "ملیت" ثبت شده در شناسنامه ما از "یهودی" به " اسرائیلی " شدیم . دادگاه با اعلام آن که ملت اسرائیلی وجود ندارد از تغییر آن خود داری کرد . ثبت رسمی تقریبا یک صد ملت را به رسمیت می شناسد اما هیچ ملت اسرائیلی را به رسمیت نمی شناسد .

این وضعیت غیر معمول با تولد صهیونیسم در اواخر قرن نوزده آغاز شد . صهیونیسم جنبشی یهودی بود، که برای حل مسئله یهود طراحی شد. مهاجران فلسطین یهودی بودند. کل پروژه کاملا به سنت یهودی وابسته بود .

اما زمانی که نسل دوم مهاجران رشد کردند ، نسبت به تنها یهودی بودن ، مانند یهودی ها در برکلین یا کراکو احساس ناراحتی کردند . آن ها احساس می کردند که چیزی جدید ، متفاوت ، ویژه  هستند. 

تندروترینشان گروه کوچکی از شاعران و هنرمندان جوان بودند ، که در سال 1941 سازمانی را با اسم مستعار"کنعانی ها" تشکیل دادند که ادعا می کرد ما ملتی جدید ، ملت عبری هستیم . ان ها در شور وشوق خود ، با اعلام ان که ما کاری به یهودیان خارج نداریم ، و ان که ملت عربی وجود ندارد - عرب ها صرفا عبری هایی بودند که مسلمان شده بودند- افراط کردند.

بعد اخبار هولوکاست آمد، کنعانی ها فراموش شدند و همه سوپر یهودی های پشیمان شدند. 

اما نه واقعا . بدون یک توافق جمعی ، زبان محبوب نسل من تفاوت روشنی را تایید می کرد : مهاجرت یهودی و کشاورزی عبری ، تاریخ یهود و گردان های عبری ، مذهب یهود و زبان عبری .

زمانی که انگلیسی ها اینجا بودند، در در ده ها تظاهرات با فریاد "آزادی مهاجرت ! کشور عبری!" شرکت کردم . یادم نمی آید در تظاهراتی کسی فریاد " کشور یهود" سر داده باشد !

خوب چرا بیانیه استقلال از "کشور یهود" صحبت می کند؟ ساده است :آن اعلام ذکر غیر مستقیم بیانیه سازمان ملل بود که فرمان تقسیم فلسطین به یک کشور عربی ویک کشور یهودی بود. بنیان گذاران به راحتی اعلام کردند که ما اکنون در حال بنای این کشور یهودی هستیم .     

ولادیمیر جابوتینسکی پدربزرگ افسانه ای لیکود ، ترانه ای در توصیف " یک عبری فرزند شاهزاده است " نوشت .

عملا این روندی طبیعی است . یک ملت یک واحد سرزمینی است .آن ملت با چشم انداز ، آب وهوا ، تاریخ ، و همسایگان مشروط می شود .

زمانی که انگلیسی ها به امریکا مهاجرت کردند، ان ها پس از مدتی احساس کردند که از بریتانیایی که در جزیزه خود پشت سر گذاشته بوند متفاوتند. آن ها امریکایی شدند. بریتانیا محکومین را به شرق دور می فرستاد که استرالیایی شدند . در دو جنگ جهانی، استرالیایی ها برای نجات بریتانیا عجله می کردند، اما آن ها بریتانیایی نیستند. آن ها یک ملت جدید با افتخار هستند. همین طورند کانادایی هاو آرژانتینی ها . و ما نیز چنین هستیم .  

اگر ایدئولوژی رسمی اجازه می داد ما نیز می توانسیم چنین باشیم. چه اتفاقی افتاده است؟ اول از همه ، مهاجرت عظیمی از جهان عرب و اروپای شرقی در اوایل دهه 1950 وجود داشت - به ازای هریک عبری دو، سه ، چهار مهاجرجدید وجود داشت که خودشان را یهودی تلقی می کردند.

بعد به پول و حمایت سیاسی از یهودیان خارجی ، به ویژه یهودیان امریکا نیاز وجود داشت. این ها، در عین حالی که خود را کاملا و حقیقتا امریکایی تلقی می کنند (امتحان کن و بگو امریکایی نیستند، تا ضد سامی خونی شمرده شوی) به داشتن یک کشور یهودی در جایی افتخار می کنند. 

و بعد یک سیاست دولتی دقیق یهودی کردن همه چیز وجود داشت ( و وجود دارد!) دولت حاضر به اوج جدیدی رسیده است. اقدامات فعال - حتی از کوره در رفته - دولت برای یهودی کردن آموزش وپرورش ، فرهنگ ، حتی ورزش تلاش می کند.یهودی های ارتدوکس ، اقلیتی کوچک در اسرائیل ، نفوذ عظیمی اعمال می کنند . رای آن ها در کنست برای دولت ناتانیاهو حیاتی است .

زمانی که کشور اسرائیل تاسیس شد ، عبارت عبری به عبارت اسرائیل تغییر یافت . عبری اکنون فقط یک زبان است .

پس آیا ملت اسرائیلی وجود دارد ؟ البته که وجود دارد. آیا ملت یهودی وجود دارد ؟ البته که وجود ندارد .

یهودی ها عضوی از مردمی قومی - مدهبی ، پراکنده در سراسر جهان هستند و به ملت های مختلف ، با احساس میل شدید نسبت به اسرائیل تعلق دارند. ما در این کشور، به ملت اسرائیل تعلق داریم، که اعضا عبری آن بخشی از مردم یهود هستند.

بسیار مهم است که ما این را به رسمیت بشناسیم. این شناخت چشم انداز ما را تعیین می کند. به معنی واقعی کلمه . آیا ما به سمت مراکز یهودی مانند نیویورک ، لندن، پاریس و برلین ، یا به سوی همسایگان ، دمشق، بیروت و قاهره نگاه می کنیم ؟ آیا بخشی از منطقه ای با ساکنان عرب هستیم ؟ آیا درک می کنیم که صلح با اعراب ، و به ویژه با فلسطینی ها، وظیفه اصلی این نسل است ؟

ما ساکنان موقت این کشور ، در هر لحظه آماده رفتن و پیوستن به خواهران و برادران یهود خود در سراسر جهان نیستیم. ما به این کشور تعلق داریم و می خواهیم نسل های آینده بسیاری در اینجا زندگی کنیم ، و بنا براین ما باید همسایگان صلح طلبی در این منطقه ، که من 75 سال پیش آن را "منطقه سامی" خواندم باشیم.

قانون کشور جدید ، با ماهیت شبه فاشیستی خود ، به ما نشان می دهد این گفتگو چقدر فوری است. ما باید تصمیم بگیریم کیستیم ، چه می خواهیم ، به کجا تعلق داریم . در غیر این صورت ما محکوم به یک کشور ناپایدار دائمی خواهیم شد .

 

Comments System WIDGET PACK

Share

بازگشت به صفحه نخست

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin

 

نامه ها ومقالات خودرا به نشانی webmaster@rahman-hatefi.net  بقرستید

انتشار اخبار، مقالات و بیانیه ها در این صفحه الزاماً به معنای تایید آن‌ها نیست
 
    اشتراك در نویدنو

  

نشانی پست الکترونیک: