نویدنو -  کتاب -   رحمان هاتفی  درباره ما -  آرشیو

از همین قلم

 
 
 
 

2018-04-20

نویدنو  30/01/1397 

 

 

  • طومار طراحی  واجرای کودتاهای خونین ضد مردمی  آمریکایی-انگلیسی همچنین فشارهای سیاسی، اقتصادی و دیپلماتیک برای تغییر سیاستهای ملی ومردمی و برنامه های مستقل کشورهای جهان سوم و به قدرت رساندن عمله و اکره خویش در این کشورها نیز بسیار طولانی و زیاد است که  در این یادداشت نمیگنجد

     

 

رشد گرایش‌های جنایت کارانه، تجاوز گرانه و فاشیستی در سیاست‌های آمریکا!

م. علی رجایی

جیمی کارتر رئیس جمهور اسبق آمریکا چند سال قبل در مصاحبه ای در پاسخ به خبرنگار مجله تایم که میپرسد: "شما هفته گذشته گفتید آمریکا بزرگترین کشور جنگ افروز جهان است."  جیمی کارتر میگوید: "بله، من این حرف را گفته ام.  آمریکا جنگ افروزترین کشور جهان است. شما به سوابق آمریکا توجه کنید. از زمانی که سازمان ملل متحد پس از جنگ جهانی دوم شکل گرفت، آمریکا به طور مداوم در جایی در حال جنگ بوده است. آمریکا مسئول آغاز درگیری های مسلحانه در حدود 30 کشور جهان بوده است." 
لیست  تجاوزهای جنایت کارانه  امپریالیسم آمریکا  از اوایل قرن بیستم تا کنون چنین است. فیلیپین، چین، نیکاراگوئه، هائیتی، مکزیک، دومنیکن  در پایان جنگ جهانی دوم بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی و پس از آن تجاوز و حمله به کره و تجزیه آن، ویتنام، کوبا، حمایت همه جانبه از دولت صهیونیستی-فاشیستی و متجاوز اسرائیل در حمله فلسطین ،  حمایت از پاکستان در جنگ کشمیر،  حمایت گسترده و تجهیز همه جانبه اسلام گراهای تندرو، همچنین وهابی -سلفی القاعده و طالبان در جنگ افغانستان، حمایت از عراق در تجاوز به ایران، جنگ و تجزیه کشور بزرگ یوگسلاوی، دو نوبت حمله و تجاوز به کشور عراق توام با ویرانیها ی فراوان و غارتهای گسترده، حمله و تجاوز با کمک دیگر امپریالیست ها و متحدانشان به لیبی، تشکیل و تجهیز انواع مختلف گروه های مسلح تروریستی مانند داعش و انداختن آنها به جان ملت های خاورمیانه برای کنترل و مهار و تجزیه این کشورها، حمایت و تجهیز مخالفان اسلام گرای تندرو سلفی- وهابی القاعده، جبهه النصره، داعش یا میانه روی ارتش آزاد و اخوان المسلمین در سوریه همراه با حمله و تجاوزهای نظامی به سوریه که همچنان ادامه دارد.

طومار طراحی  واجرای کودتاهای خونین ضد مردمی  آمریکایی-انگلیسی همچنین فشارهای سیاسی، اقتصادی و دیپلماتیک برای تغییر سیاستهای ملی ومردمی و برنامه های مستقل کشورهای جهان سوم و به قدرت رساندن عمله و اکره خویش در این کشورها نیز بسیار طولانی و زیاد است که  در این یادداشت نمیگنجد.  کوبا، ایران، گواتمالا، اندونزی، شیلی، کنگو، نیکاراگوئه ، پاکستان، افغانستان، ونزوئلا مصادیقی از دخالت های کودتاگرانه علاوه بر لشگرکشی علنی و تجاوزهای نظامی آمریکا برای تغییر رژیم سیاسی کشورهای ناهماهنگ و غیر مطیع است.

بعد از جنگ جهانی دوم گرایشات فاشیستی در هیئت حاکمه امریکا زمینه بسیار مساعدی یافت. با جذب تئوری‌ها، امکانات و نیروهای بازمانده نازی و فاشیست  بویژه در ساختار سیاسی-نظامی -امنیتی پراگماتیک آمریکا، سیاست‌های این کشور دچار نوعی دگردیسی یا موتاسیون فاشیستی گردید. نکته ای که بسیاری ندیده اند و بسیاری دیگر  مانند فون هایک، نومحافظه کاران و پیروانشان در ایران نمی‌خواهند ببینند. تا بتوانند سوسیالیسم و فاشیسم را در یک ردیف قرار دهند. این تغییر و گردش در انگلستان و فرانسه بواسطه تسلط فلسفه فایده گرایان و لیبرال‌های اولیه، خیلی موثر نبود و آنچنان آسیبی وارد نکرد. سیاست و رسالت ضد شوروی و ضدکمونیستی هیتلر و فاشیستها، تحت عنوان دیپلماتیک و ظریف ترِ «سیاست بازدارندگی و دکترین ترومن» به منظور جلوگیری از گسترش و نفوذ سوسیالیسم یا سیاست‌های  ملی، دموکراتیک ومردمی با سرکوبی فعالین و هواداران این اندیشه‌ها در آمریکا( مک کارتیسم)، اروپا، آسیا  بویژه در یونان، ایران تنظیم و اجرا شد

ترومن، «برنامه وفاداری كارمند فدرال» یعنی برنامه تفتیش عقیده، تصفیه و گزینش را بنیان نهاد. که با اجرای آن تعداد زیادی از کارکنان فدرال اخراج شدند. در سال 1947، كمیسیون مجلس در امور فعالیت‌های غیرآمریكایی، شروع به رسیدگی و تحقیق در صنعت سینما كرد تا مشخص شود آیا احساسات كمونیستی در فیلم‌های مردم پسند، بازتاب یافته است یا خیر. تعدای از نویسندگان و هنرمندانی که به نفع این ادعاها شهادت ندادند  به زندان فرستاده شدند. دادستان كل، «جی. هوارد مك گرث» اعلام كرد آمریكایی‌های کمونیست زیادی وجود دارند که هر كدام حامل "میكرب مرگ برای جامعه" هستند.  اظهارات این مقام قضایی آمریکا با حذف کلمه یهودیان دقیقا همان سخن معرف هیتلر است که گفت:"یهودیان و ماركسیسم مانند دو طاعون كشنده ای هستند كه یكی قلب و دیگری مغز انسان را مسموم و بیمار میسازد." (آدولف هیتلر) شرم آورتر از همه، پروژه سناتور جوزف مك كارتی  به عنوان رییس یکی از کمیسیون‌های سنا، با کمک گسترده مطبوعاتی و تلویزیونی، براین طبل کوبید و به جستجوی خود جهت یافتن كمونیست‌های فرضی و عاملین خیانتکار در میان كارمندان عادی دولت  ادامه داد.

اگر با دقت به سیاست‌ها ایالات متحده پس از جنگ جهانی دوم دقت کنیم بیشتر عناصر مربوط به گرایش‌های فاشیستی را  در سیاست‌های ایالات متحده امریکا می‌بینیم  - همان طوری که فرانکلین روزولت رئیس جمهور دموکرات آمریکا در سیاست‌های آینده «ایالات متحده آمریکا» دیده و پیش بینی کرده بود- بسیاری از این عناصر در پوشش و تحت عناوین گوناگون هراس(فوبیا) از کمونیسم، هراس از استقلال کشورها همراه با تلاش برای تجزیه کشورهای بزرگ مستقل، هراس از توسعه اقتصاد ملی و غیر وابسته، هراس از محورهایی مختلف شرارت، هراس ازمسلمانان، هراس از اقلیت‌های گوناگون، با سیاست‌های غیر دموکراتیک داخلی و خارجی،  واز همه مهم تر و شاخص تر تکیه ویژه بر میلیتاریسم افسارگسیخته، جنگ افروزی -همراه با تشدید مسابقه تسلیحاتی- تهدید به تجاوز و تجاوز به کشورهای مستقل وغیر وابسته برای گسترش دامنه اقتدار وسلطه برجهان با عوامفریبی گسترش دموکراسی و آزادی، سال‌هاست کم و بیش محور سیاست‌های ایالات متحده آمریکا بوده است.

تغییر و تحولی یا دگردیسی که پیش درآمدهای آن به خوبی توسط فرانکلین روزولت دیده شده بود او در این زمینه می‌گوید: "طبیعی است اگر کار بدین صورت پیش برود...باید به سالهای جنگ برگردیم چنین کاری موجب می‌شود ما که دشمنان خود را در میدان‌ها ی جنگ شکست داده ایم در کشور خودمان زیر نگین فاشیست‌ها قرار بگیریم." (خیانت بزرگ، آلبرکان ص50 ، نقل از گفتگو با تاریخ) "من می‌خواهم به صراحت بگویم که اگر دموکراسی آمریکا به جلو حرکت نکند و شبانه روز به طریق مسالمت آمیز در تلاش برای بهتر کردن سرنوشت شهروندانمان نباشد فاشیسم در سرزمینمان قوت خواهد گرفت." (اومبرتو اکو، فاشیسم ایدئولوژی جاودان مجله نگاه نو ش28؛ نقل از همان جا)

جنگ‌ها،حمله‌ها و اقدامات نظامی ایالات متحده آمریکا،علیه کشور‌‌های مختلف جهان به عنوان  اقداماتی  بشر دوستانه و در دفاع از مردم این کشور‌ها معرفی و قلمداد میشود. این ایده که سربازان آمریکایی سفیران آزادی وپیشبرندگان دموکراسی در جهان هستند، بتدریج و تکرار بیش از حد به ادبیات ثابت رسانه‌‌های آمریکایی تبدیل  شده است. در مقابل مخالفان این حمله‌‌های نظامی را گامی دیگر از سیاست خارجی و نظامی همیشه توسعه طلبانه‌ ایالات متحده آمریکا می‌دانند. ایالات متحده در سال 2013 با مبلغ 682 میلیارد دلار بودجه و هزینه نظامی یعنی 39 درصد از مجموع 14640میلیارد دلار بودجه نظامی تمام 170 کشور جهان با فاصله بسیار زیاد رتبه اول، بودجه و هزینه نظامیگری، تجاوز و میلیتاریسم در جهان را در اختیار دارد.

 
این رقم درسطح بی‌سابقه‌ای بالاست به‌طوریکه هزینه های نظامی آمریکا همچنان از هزینه های نظامی این کشور در طول جنگ سرد و همینطور از سال 2001 میلادی یعنی درست پیش از حادثه 11 سپتامبر، بسیار بیشتر است. مسلما این بودجه‌ها و هزینه‌های سرسام آور برای اقدامات بشر دوستانه یا برای آزادی و دموکراسی نیست. در اینجا فقط برای یادآوری و نه بررسی موضوع به طور مختصر و فهرست وار موارد شاخص جنگ‌‌ها و تجاوزهای علنی آمریکا با هزینه و نیرو‌های نظامی خود که نه برای دفاع، نه برای آزادی و دموکراسی بلکه برای اهداف سلطه جویانه سیاسی و اقتصادی می‌پردازیم. لیست  تجاوزهای جنایت کارانه  امپریالیسم آمریکا و متحدان هم پیمانش از اوایل قرن بیستم تا کنون چنین است. فیلیپین، چین، نیکاراگوئه، هائیتی، مکزیک، دومنیکن  در پایان جنگ جهانی دوم بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی و پس از آن تجاوز و حمله به کره و تجزیه آن، ویتنام، کوبا، حمایت همه جانبه از دولت صهیونیستی-فاشیستی و متجاوز اسرائیل در حمله فلسطین، حمایت از پاکستان در جنگ کشمیر، حمایت گسترده و تجهیز همه جانبه القاعده و طالبان در جنگ افغانستان، حمایت از عراق در تجاوز به ایران، جنگ و تجزیه کشور بزرگ یوگسلاوی، دو نوبت حمله و تجاوز به کشور عراق توام با ویرانیهای فراوان و غارتهای گسترده، حمله و تجاوز با کمک دیگر امپریالیست ها و متحدانشان به عراق و لیبی، حمله و تجاوز به یمن و سوریه که همچنان ادامه دارد.

در طول سالیان گذشته، هرسال هزاران بمب و میلیون ها تن ماده منفجره که حاوی مقدار زیادی فلزات سنگین مانند جیوه، سرب و کادمیوم هستند، بر سر مردم بی دفاع این کشورها ریخته شده است.در خاورمیانه مخصوصا در عراق و سوریه در این بمبها از آلاینده های اتمی مانند اورانیوم فرسوده در مقیاس دو هزار تن در سال استفاده شده که در مجموع منجر به رشد فوق العاده سرطانها و معلولیت های مختلف،سقط جنین، ناهنجاریهای قبل از تولد و ناقص الخلقه شدن کودک تازه متولد، شده است. فاجعه ای که سلامتی نسل های آینده را در خاورمیانه در خطر جدی قرار داده است، نظیر آنچه پس از حمله اتمی آمریکا به هیروشیما و ناکازاکی اتفاق افتاد....

کارل مارکس در بخش سی و یکم  جلد اول کتاب کاپیتال در نقد اقتصاد سیاسی و نظام سرمایه داری، به درستی  مینویسد: "اگربه قول اوژیه  «پول با لکه های خون مردگی بر چهره اش به دنیا آمده است.» سرمایه در حالی متولد می شود که از سر تا  پا و از تمام مساماتش، خون، گند و کثافت بیرون می زند."(کاپیتال، ص 538)



 

این یادداشت کوتاه برگرفته وخلاصه ای از سه مقاله بلند زیر است.

1-شما ازکدام آمریکا دفاع میکنید؟ http://maliradjaee.blogfa.com/post-60.aspx

2-شما ازکدام آمریکا دفاع می‌کنید؟ (قسمت دوم)http://maliradjaee.blogfa.com/post-90.aspx

3-جنگ ها، حمله ها واقدامات نظامی ایالات متحده آمریکا،علیه کشور های مختلف جهانhttp://maliradjaee.blogfa.com/post-41.aspx

برگرفته از :در فلسفه و فرهنگ

 

 

Comments System WIDGET PACK

Share

بازگشت به صفحه نخست

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin

نامه ها ومقالات خودرا به نشانی webmaster@rahman-hatefi.net  بقرستید

انتشار اخبار، مقالات و بیانیه ها در این صفحه الزاماً به معنای تایید آن‌ها نیست
 
    اشتراك در نویدنو

  

نشانی پست الکترونیک: