نویدنو -  کتاب -   رحمان هاتفی  درباره ما -  آرشیو

از همین قلم

 
 
 
 

2017-12-15

نویدنو  24/09/1396 

 

 

 

کارگران هفت تپه در نبرد علیه پیامدهای نئولیبرالیسم 

مسعود امیدی


این گزارش بسیار خواندنی و در عین حال تاسف بار و دردناک، تصویری از شرایط واقعی وضعیت کارگران نیشکر هفت تپه و اعتراضات آنها را توسط روزنامه نگاری بازتاب می دهد که بسیار پر معنا و بیانگر چشم انداز تغیر و تحولات اجتماعی و سیاسی پیش روی جامعه ماست
من با این منطقه در طی سال های کارم از نزدیک آشنا شده ام. فقر و محرومیت، میهمان دوستی ، غرور و عصبیت و صیانت نفس و چالشگری و روحیات اعتراضی و مبارزاتی آنها را از نزدیک دیده ام. به هیچ وجه نتوانستم جلوی بغض و اشکم را در زمان خواندن این گزارش حتی برای باردوم بگیرم
لازم نیست برای آشنایی با پیامدهای ویرانگر نئولیبرالیسم (و در واقع سرمایه داری) تنها به مطالعه وضعیت کشورهای آمریکای لاتین چون هندوراس و...، کشورهای آفریقایی چون نیجریه و...، آسیا چون هند و بنگلادش و...و یا به یونان و ایتالیا و...در اروپا و... بپردازیم، کافی است چشمان خود را بازکنیم و به هفت تپه و کارگران نیشکر و شهرک "حر" در استان خوزستان به عنوان مشتی نمونه خروار نگاهی بیاندازیم
اگر درست است که بر اساس تجارب متعدد جهانی ، نئولیبرالیسم به فقر و خانه خرابی کارگران و توده های زحمتکش مردم و افزایش فقر و فاصله طبقاتی و...می انجامد، این نیز درست است که نئولیبرالیسم به برخاستن صدای اعتراض کارگران و اتحاد و یکپارچگی آنها در برابر این روند ضد کارگری، ضد اجتماعی و ضد انسانی می انجامد
اگر درست است که پس از این باید بیش از گذشته شاهد پیامدهای وخامت بار نئولیبرالیسم در ایران مانند سایر کشورهایی که این رویکرد ضد کارگری و ضد اجتماعی را دنبال کرده اند، باشیم ، بی تردید باید شاهد شکل گیری و توسعه بیشتر اعتراضات کارگری و اجتماعی و انسجام واتحاد بیشتر آنها علیه این روند نیز باشیم
و این وظیفه سنگینی را در مقابل فعالان اجتماعی و سیاسی طرفدار عدالت اجتماعی ، طبقه کارگر و زحمتکشان برای هدایت این اعتراضات قرار داده است. امری که بیش از هر زمان دیگر ضرورت همگرایی و همسویی و اقدامات مشترک بین آنها را فارغ از گرایشات سیاسی و ایدئولوژیک و تعلقات تشکیلاتی و ...نشان می دهد .در چنین شرایطی خیلی راحت می توان فهمید که چرا سکتاریسم ضد کارگری است. اگر کارگران لر و عرب و فارس و...بر اساس تجربه و ضرورت به این درجه از آگاهی می رسند که این گونه تمایزات و خط کشی های غیر طبقاتی به زیان آنها و به نفع دشمنان آنهاست و در بین جریاناتی که خو را مدافع طبقه کارگر می دانند هنوز چنین درکی از ضرورت عبور از فرقه گرایی و سکتاریسم ایجاد نشده است، بدون تردید باید در اصل موضوع یعنی تعلق آنها به طبقه کارگر تردید کرد
این صدای اعتراض کارگران را در رسانه های رسمی دولت مدافع "منشور حقوق شهروندی" ، در رسانه ملی صدا و سیما، در سخنان و نوشته های مدافعان نئولیبرال آنها در محافل آکادمیک و دانشگاهی، در نهادهای مذهبی ، در کرسی های نماز جمعه ، در نطق های پیش از دستور نمایندگان در مجلس، و...نمی توان شنید. گرچه بخش های قابل توجهی از بودجه سالانه کشور تحت عناوین مختلف به این ها تخصیص داده می شود و...
دولت نئولیبرال و مدافعان آن نمی توانند گناه این وضعیت را به گردن دولت قبل و...بیاندازند. آنها اکنون پنج سال است که خود عهده دار مدیریت اجرایی کشور هستند و این وضعیت نتیجه جهت گیری های اقتصادی و مدیریتی آنها در تداوم رویکرد نئولیبرالی چند دهه اخیر کشور نیز هست
بخشی از چپ نیز که در هنگام انتخابات با استدلال بد و بدتر و گاه حتی بیشرمانه با ادعای "دفاع تمام قد" از کارنامه دولت روحانی برای دفاع از دولت نئولیبرال در برابر جریان اصول گرا به میان می آید و به ایجاد توهم در بخشی از مردم کمک می کند، نیز به سهم خود مسئول این وضعیت هستند. البته افراد صادق این بخش از چپ رفورمیست خط و مرز خود را بعد از انتخابات و با روی کار آمدن دولت نئولیبرال با نقد های جدی بر کارنامه و اقدامات دولت از سایرین جدا کرده اند و بعید است که در انتخابات های آتی استدلالی را که با آن می کوشیدند، دیگران را برای ترساندن از بدتر به رای دادن به بد تشویق کنند، خودشان را نیز قانع کند. همه این ها زمینه اجتماعی شکل گیری و تقویت یک جریان مستقل و مردمی اجتماعی و مالاً سیاسی در جامعه خواهد شد که دموکراسی، آزادی، عدالت اجتماعی و صلح و استقلال را بر بنیان واقعی اجتماعی و خارج از امید بستن به جناح های حاکمیت دنبال کند. یک جریان اجتماعی واقعی که در حال شکل گیری است و آرام آرام وزن اجتماعی آن به نقطه ای می رسد که ساختار سیاسی حاکم را مجاب و مجبور کند تا هویت و موجودیت سیاسی آن را به عنوان یک واقعیت ناخوشایند به رسمیت بشناسد.
پیشبرد برنامه های نئولیبرالی در همه جای جهان با گسترش فساد و محدود کردن حقوق دموکراتیک و آزادی های سیاسی مردم نیز همراه بوده است. حتی در کشورهای پیشرفته اروپا و آمریکا نیز که باصطلاح دموکراسی و آزادی فعالیت های مدنی به امری نهادینه شده تبدیل شده بود، با در پیش گرفتن رویکرد نئولیبرالی ، شاهد ایجاد بی ثباتی و محدودیت برای حقوق مدنی و آزادی های سیاسی و حتی رشد گرایشات فاشیستی در این جوامع هستیم . داستان جوامعی مانند ما با ساختار غیر دموکراتیک حاکم بر آنها که اساسا در این مورد قابل بحث نیست. از این رو مبارزه برای حقوق دموکراتیک و آزادی های سیاسی و مدنی نمی تواند بدون مبارزه در برابر برنامه های ضد اجتماعی و ضد کارگری نئولیبرالیسم از اثربخشی برخوردار باشد. این را تجربه حداقل سه دهه نئولیبرالیسم در جهان به وضوح نشان می دهد که نه تنها مدافعان نئولیبرالیسم نمی توانند مدافع حقوق و آزادی های دموکراتیک در برابر جریانات راست (اصول گرا) باشند بلکه برعکس بیشترین تعامل و بده بستان را با این جریانات در برابر جنبش کارگری و مدافعان عدالت اجتماعی از خود نشان خواهند داد. شلاق زدن کارگران آق دره، زندانی کردن شهابی ها، صالحی ها، سرکوب اعتراضات کارگری متعدد از جمله در اراک ، وضعیت تاسف بار زندگی کارگران نیشکر هفت تپه و شهرک حر در استان خوزستان که به یک نمونه تیپیک از پیامدهای نئولیبرالیسم در جهان تبدیل شده است و نانوایی ها دیگر از دادن نان نسیه نیز به کارگران خودداری می کنند، ...و شواهد متعدد دیگر نشان می دهند که تفاوت چندانی بین اقتصاد نئولیبرالی و ریاضتی دولت تدبیر و امید با اقتصاد مقاومتی جریان اصول گرا وجود ندارد و امید به دنبال نمودن تحولات مردمی و دموکراتیک در چارچوب ساختار موجود و جناح های حاکمیت نمی تواند واقع بینانه باشد. و راه دموکراسی و عدالت اجتماعی را باید در مسیری دیگر و با تکیه بر یک نیروی اجتماعی مستقل و مردمی و عدالتخواه و در چالش با مجموعه حاکمیت دنبال نمود. جنبش دموکراتیک و عدالتخواهانه مردم ایران در حال آموختن این تجربه و وارد شدن به فاز جدیدی است که در آینده ای نه چندان دور دیگر جناح های حکومتی نه تنها در آن قادر به جلب حمایت مردم نخواهند بود، بلکه راه چاره جویی و اتخاذ "تدبیر" مناسب برای کنترل و سرکوب آن را از طریق دولتهای کیفرگر (penalty state) دنبال خواهند نمود.

 

از فیس بوک نیسنده

 

Comments System WIDGET PACK

Share

بازگشت به صفحه نخست

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin

نامه ها ومقالات خودرا به نشانی webmaster@rahman-hatefi.net  بقرستید

انتشار اخبار، مقالات و بیانیه ها در این صفحه الزاماً به معنای تایید آن‌ها نیست
 
    اشتراك در نویدنو

  

نشانی پست الکترونیک: