نویدنو 10/09/1396
یادی از
اسکار نیمایرچهره جاویدان جهانی هنرمعماری و کمونیست نامی برزیل یار
فیدل کاسترو
م . چابکی

امسال با خاموشی دومشعل فروزان , پنجمین سالگرد درگذشت اسکار نیمایر و
اولین سال خاموشی فیدل کاسترو شخصیتهایی که نزدیک به یک قرن تاثیر گذار
آرمان انسانی بوده اند و در قلب اکثریت زحمتکشان سیاره ما جا دارند
مصادف بود ؛ بی دلیل نیست که رسانه های خبری امپریالیسم این دو شحصیت
را بخاک سپرده شده " یگانه باز مانده های کمونیسم " قلمداد کردند تا به
مردم جهان القاء کنند که آخرین بازمانده ها هم رفتند بنابراین تنها راه
ماندگار پیوستن به نظام سرمایه داری است .
جهان در ساعت بیست یک و 55 دقیقه چهارشتبه 5 دسامبر2012 بادرگذشت اسکار
نیمایر این مشعل نو گرای انقلابی برزیل که ده روز به 105مین سالگردش
مانده بود به سوگ نشست.
او را در کاخی که خود طراح آن بود بخاک سپردند. "دیلما روسف "رئیس
جمهور وقت برزیل در کنار کاخ , با افتخار با کف زدنها و با تجلیل
نیمایر را انقلابی بزرگ و استاد معماری نوین نام نهاد؛ رسانه های مترقی
جهان این پایان را آغازی برای بازماندگان راه وی درجهان آرمانی
وخلاقیت معماری دانستند.
زندگینامه نیمایرآزمونی در تاریخ :
روزنامه "پراودا" به مناسبت صدمین سالروز تولد استاد و رفیق نیمایر
در شماره 134 سال 2007 خود نوشت «نیمایر در مسیر تکامل خود ترکیبی از
لوکوربوزیه "معمار خلاق جهانی" و هنری تنیده از شعر بود ؛ نیروهای
مترقی وچپ جهان وی را پیام آورصلح می دانند»؛ جامعه مهندسی ایران و
جهان
اسکار نیمایر را نه تنها چهره برزیل معاصر بلکه جلوه ای از معماری که
با خلاقیت و نوآوری مکان ها را درجهان دگرگون ساخت ترسیم نمودند.
اسکارنیمایرکه
نام کامل او « اسکار ریبروآلمئید سوارس» می باشد در 15 دسامبر سال
1907 میلادی در شهر" ریو دوژانیرو" برزیل زاده شد. با رفتن به مدرسه،
و با پرسه زدنها , دوران جوانی را گذراند. سال 1928در سن 21 سالگی
ازدواج کرد و صاحب یک فرزند شد . اما آنطور که در کتاب خاطراتش،
«منحنیهای زمان» شرح داده است. سرانجام در دانشکده معماری هنرهای
زیبای شهر خود به تحصیل پرداخت و در درسال 1934 بعنوان آرشیتکت ازاین
دانشکده فارغ التحصیل شد. کارش را در چاپخانه پدرش آغاز کرد و از طرفی
دیگربا عشقی که به رشته اش داشت با سماجت و کار مجانی در دفتر معماری"
لوسیو کوستا "، معمار و شهر ساز نامدار برزیلی به کار در رشته تخصصی
خود پرداخت .بدین ترتیب سنگ بنای جهانی شدن خویش را نهاد. زمانی که
کوستا در دهه 30 میلادی به عنوان سرپرست طراحی ساختمانی جدید برای
وزارت آموزش وبهداشت منصوب شد او برای اینکار تعدادی از معماران جوان
را به کار گماشت و از "لوکوربوزیه "، پیشگام معماری مدرن «بینالمللی»،
نیز به عنوان مشاور طرح دعوت به همکاری نمود. نیمایر این بار نیز با
سماجت کوستا را مجاب ساخت تا او را هم در گروه طراحی جای دهد. از خلال
مشارکت در این طرح بود که نیمایر فرصت کار کردن با "لوکوربوزیه " را
یافت.
.jpg)
اما اصل قضیه دراین بود که , اسکار جوان با ابتکار توانست
راه های دیگری را بیاموزد و سرفصل مهمی درسبک « مدرنیسم برزیلی »
بگشاید و چنان فراتر از مرزهای کشور خود بر معماری مدرن تاثیربگذارد که
آثارش بخش جدایی ناپذیری از میراث فرهنگی ومعماری سده بیستم بهشمار
آید و طراحی شهری و معماری اش 30 سال پس از اجراء در سال 1987 به عنوان
یکی از دست آوردهای مهم در طرح شهرسازی " برازیلیا" وساختمان های آن در
فهرست میراث جهانی سازمان یونسکو قرار گیرد، و این افتخاری است بزرگ که
نصیب هر آرشیتکتی در زمان حیات اش نمی گردد .
استاد نیمایر با حرکت روی منحنی ها شیوه معماری نوین را بنیان نهاد. با
استفاده از مصالح آهن وپولاد و بتن و شیشه , چون مومی دردست ,بناهای
عظیمی را آفرید که در اندام پرپیچ و خم و قوس های آسمانی پا در زمین
داشت و الهام دهنده طبیعتی بود که درآن کشوربا تمام وجود آنرا لمس می
کرد...
وی اعتبار زندگی خود را به روش زیر تعریف می نمود :

"برای داشتن امتیاز آرشیتکت خوب، مطالعه در زمینه های تخصصی کافی نیست
, یک معمار بویژه باید دارای تفکر اجتماعی و سیاسی باشد.سازندگی
باید منعکس کـننده عقـیده و عمل در جهت مخالفـت با مناسبات غیرانسانی،
در سمت مخالفـت با بی عدالتی های اجتماعی باشد. "و " فعالیت در عرصه
فرهنگی،باید رابطه تـنگاتـنگی با تلاش در جهت بلوغ انسان و ساختن دنیای
عادلانه و همبسته در شرایط بهبود کیفی آگاهی ها باشد برای جوانان ضروری
است با مبارزه برای جهانی بهتر و عادلانه تر تربیت شوند."
آثار نیمایر با گرفتن ده ها جایزه ، مدال ، و دیپلم از کشورهای مختلف
برجسته می شود.
نیمایر در فعالیت های اجتماعی و سیاسی برای یاری به محرومان تلاش می
کرد. بخشی از پاداش های نقدی معمار همیشه
به نیازهای عمومی محرومان اختصاص می یافت .به عنوان نمونه در
سال1996طرح یادبود الدورادو را اجرا کرد و درآمد آن را به جنبش دهقانان
بیزمین تقدیم کرد.
نیمایر به کشور شوروی و مردمانش بسیارعلاقمندبود و در سال 1963، پس از
دریافت جایزه صلح بین المللی لنین با تحسین درمیدان سرخ به "تقویت صلح"
در میان مردم جهان پرداخت. باید یاد آور گردم گنادی زیوگانف صدر کمیته
مرکزی حزب کمونیست فدراسیون روسیه به مناسبت در گذشت نیمایر طی تلگرام
تسلیتی به کمیته مرکزی حزب کمونیست برزیل نوشت : چهره درخشان رفیق
نیمایر خلق های جهان را بخود جلب کرد... سهم وی در جنبش کمونیستی برزیل
قابل تقدیر است اوهمیشه دوست ما بود...نیمایر تمام انرژی خود را برای
صلح به ارمغان آورد. او عضوهیئت رئیسه شورای جهانی صلح بود و جایزه بین
المللی لنین به وی اهدا شد.
چرا کمونیست شدم:

انگیزه سیاسی از جوانی در نیمایر به وجود آمد و تا زمانی که در اوج
افتخار و چهره شناخته شده در خلاقیت هنری بود درسال 1945به حزب کمونیست
پیوست و محل کار خود را برای برقراری جلسات حزبی گذاشت و از موقعیت خود
بعنوان هوادار استالین از مواضع مستحکم وی در دفاع از اتحاد شوروی
حمایت نمود . در سال ها ئی که حکومت برزیل تحت سلطه دیکتاتوری نظامی
بود نیمایر با عده ای زیادی از رهبران حزب در ارتباط و با برخی دوست
نزدیک بود . وی در ملاقاتی که با فیدل کاسترو آمریکا را هیولائی خواند
که می خواهد پرچم کوبا را در تصرف خود داشته باشد. مجسمه یادبود محاصره
اقتصادی کوبا از آخرین کارهای ارزشمند استاد نیمایر می باشد.
فیدل کاسترو احترام ویژه ای به تلاش شبانه روزی نیمایر داشت. انسانی
به راستی پرورش یافته در کار. رفیق فرمانده فیدل زمانی که از بازنشستگی
خود صحبت می کرد از دوست خود نیمایر مثال آورد و گفت : من مثل نیمایر
خواهم بود تا آخر به فعالیت خود ادامه می دهم. این جمله درطی نامه ای
درسال 2008 تکرار شد.
نیمایرمی گفت من از یک خانواده کاتولیک متعـصب برخاسته ام .علاوه براین
در منزل ما، عکس پاپ رم بر دیوار آویخته بود. من از همان سنین جوانی،
با پی بردن به علل بی عدالتی و نابرابری های اجتماعی به صفوف سازمان
«نجات سرخ» پیوستم و پس از آن به عضویت حزب کمونیست برزیل در آمدم و
این، گام درستی بود..و "همه انسان های خوبی که در زندکی دیده ام
کمونیست بودند."
اسکار نیمایر چپ دگراندیشی بود که توانست از چارچوب فناتیسم دینی و
تفکر بورژوازی رهائی یابد وسرود انترناسیونالیسم پرولتری را به جهانیان
بنمایاند.

نیمایر در پاسخ به این سئوال که شما با اینکه عضو حزب کمونیست هستیدیکی
از زیبا ترین و بهترین بناهای کلیسای جامعه « ترنو ونتسا» برزیل را
آفریدید، اعتقادات مارکسیستی شما, چگونه با مکان های دین سالاران
سازگاری دارد؟ جواب داد " اعتقادات مارکسیستی من امروز محکم تر و
عـمیق تر از هر زمانی است.کمونیسم را با قهرمانی های خلق های اتحاد
شوروی در مقابل فاشیسم، با استحکام وپایبندی اسنالین بخوبی درک می
کـنم و از آن الهام می گـیرم. البته که، من این باورهای سیاسی-
ایدئولوژیک خود را در تضاد باهنر معماری ام در ساختن معابد نمی بینم.
من به خدا ایمان ندارم ولی، به مردم احترام می گذارم." ... ”ما خیلی
زود فهمیدیم که باید چیزهایی را تغییر دهیم و گذرگاه این تغییر، حزب
کمونیست بود. من به حزب پیوستم و با وجود همه فراز و نشیبهایی که
زندگی تحمیل کرده است، عضو آن باقی ماندم.“ و از جمله این نشیبها،
پیگرد و تبعید بود، که تنها عزمم را برای مبارزه در راه عدالت اجتماعی
راسختر کرد".
پس از دگر گونی های جهانی اتحاد شوروی, تعهد نیمایر به آرمان های
کمونیستی خدشهدار نشد. او، در سال 1992، و در شرایط دشوارِ جهانی پس
از تخریب وعقب نشینی بلوک سوسیالستی و کشورهای اروپای شرقی، در برابر
کوششهای انشعاب گرایانه بهمنظور پایان دادن به فعالیت“حزب کمونیست
برزیل“، مقاومت کرد شخصیت برجسته نیمایر باعث گردید حزب از آشفتگی فکری
در مجادلات ناشی ازسال های فروپاشی پیروز مندانه بیرون آمده و پایدار
بماند و به پاسِ این کوشش، به مقام “رهبر حزب کمونیست برزیل (
1992-1996) انتخاب شد و تا آخرین لحظات زندگی به عنوان صدر افتخاری به
حزب کمونیست وفا دار ماند. تعلق سیاسی برای نیمایر کم بهاء نبود . پس
از کودتای نظامی 1964 (1343خورشیدی) او باشان رژیم بدفتر کار وی حمله
ور شدند و فعالیت هنری وی را متوقف ساختند او در سال 1966 مجبور به
ترک کشور شد به اتحاد شوروی و دیگر کشورها وسپس به فرانسه رفت و در
مهاجرت اجباری دفتر کارش را در پاریس تأسیس نمود.
آثار نیمایر در جهان معماری :
فکر ساختن یک پایتخت جدید که در سال 1956 ( 1335 خورشیدی ) در حقیقت
ایده ،“جوسیلینو کوبیتسچک“، رئیس جمهوری ترقیخواه برزیل، بود که تصمیم
گرفت پایتخت کشور را بعلت توسعه اقتصادی از “ریودوژانیرو“، واقع در
ساحل اقیانوس اطلس، به فلات مرکزی کشور منتقل سازد از دوستش نیمایر
خواست تا در طراحی و نظارت برخی از ساختمان های شهری شرکت نماید، که
مشهورترین آنها اقامتگاه ریاست جمهوری، کنگره ملی برزیل،خانه نمایندگان
،و کاتدرال یا کلیسای جامع برازیلیا، ساختمانهای مهمی هستند که توسط
خود نیمایر در این شهر جدید طراحی شدند و اکنون از نمونههای برجسته
معماری سده بیستم در برزیل به شمار میآیند.
طرح شهرسازی" برازیلیا" و ساختمانهای اعجابآور با حجمهای عظیمش، هم
مانند مسکو و دیگر شهرهای بزرگ , قطعاً یک معماری فوتوریستی را به
نمایش میگذارد .برای فوتوریستها ماشین، هواپیما و شهرهای صنعتی
نشانههای بسیار مهمی بودند چرا که آنها پیروزی انسان بر طبیعت را
نشان میدادند و این نوع معماری هم قرار است اشارهای به آینده و
توسعه برزیل باشد.
یکی از نخستین کارهایی که " اسکار نیمایر" شخصاً طراحی آن را بر عهده
داشت و باعث پیشرفت و شهرتش دربرزیل شد مجموعهای در کنار دریاچه (یا
آبگیر مصنوعی پامپولیا) شامل کلیسا،باشگاه ورزشی گلف و قایقرانی،
رستوران و کازینو است. در طراحی این مجموعه" اسکار نیمایر" آرام , آرام
از سبک خشک "لوکوربوزیه" فاصله گرفت و قوسها و انحناها را در کار خود
وارد کرد و فرمهای آزاد را بیش از پیش به کار گرفت..
کلیسای کوچک سن فرانسیس آسیزی در کنار آبگیر پامپولیا، یکی از اقدامات
انقلابی نیمایر بود. ساختن چهار قوس بزرگ" سهمی" یا "شلجمی"شکل با
استفاده از بتن پیشتنیده و به کارگیری فرمهای آزاد در ساخت این
کلیسا، در زمان خود بدون تردید یک جسارت و نوآوری بود. پذیرش این
کلیسای مدرن برای اسقفهای کاتولیک، به دلیل نوع معماری و همچنین
نقاشیهای دیواریاش، ناممکن بود و آنها تا سالها از تقدیس و تبرک
کردن این ساختمان به عنوان کلیسا خودداری می کردند. در حقیقت در طرح
این کلیسا بود که نیمایر خود را از برخی قید و بندهای معماری
"کارکردگرا" آزاد ساخت .
یکی از کارهای ماندگارنیمایر طراحی ساختمان سازمان ملل متحد در نیویورک
است. کارمشترک بالوکوربوزیه معمار سوئیسی، که با این طرح شهرتی جهانی
یافت. نیمایر پس از جنگ جهانی دوم زمانی که شهرت وی در سطح جهان در
حال اوج گرفتن بود، برای پیوستن به پروژه طراحی ساختمان سازمان ملل در
نیویورک دعوت شد. اگرچه در ابتدا طرح شخص نیمایر برای ساختمان سازمان
ملل تصویب شده بود، اما در نهایت طرحی که ترکیبی است از طراحی او و"
لوکوربوزیه" مورد توافق قرار گرفت و ساخته شد. در این طرح ساختمانهای
دبیرخانه، مجمع عمومی، تالار اجتماعات و کتابخانه جدا از یکدیگر قرار
دارند. بلندترین ساختمان مجموعه، ساختمان 39 طبقهای دبیرخانه است که
دفتر دبیرکل سازمان ملل در طبقه 38 آن قرار دارد. معماری ساختمان به
سبک مشهور به «سبک بینالمللی» است؛ سبکی که خصوصیات اصلی آن تأکید بر
حجم، تعادل در طرح و دوری جستن از تزئینات در معماری است. نیمایر معتقد
بود زیبایی حاصل " استقرار صحیح ساختمانها در فضاست ".
نیمایر آثار معروفی را در سطح جهانی با الهام از منحنی ها طراحی کرد که
از جمله آنها می توان مقر " کمیته حزب کمونیست فرانسه در پاریس"را نام
برد .
مسجد،و مرکز مدنی و دانشگاه الجزیره در الجزایر، خانه فرهنگ هاوره
فرانسه، دانشگاه قسطنطنیه الجزایر، ساختمان انتشارات موندادوری میلان
ایتالیا، مجلس امریکای لاتین در شهر سائوپائولوی برزیل، مرکز توسعه
جهانی زبان پرتغالی در لیسبون پرتغال و مرکز فرهنگی بین المللی آولیس
اسپانیا نمونه های دیگری است که می توان بدان اشاره نمود. او همچنین
مرکز نمایشگاههای بینالمللی شهر طرابلس در لبنان را نیز طراحی نمود
اما آغاز جنگهای داخلی لبنان باعث شد تا این پروژه نیمهکاره رها شود.
اسکار نیمایر نابغه ایی که بیش از 600 اثر معماری در نقاط مختلف جهان
طراحی نمود وبیشترین آن ها اجرا گردید . انسانی پرورش یافته در کار تا
آخرین روزهای عمرش به فعالیت های حرفه ای و خلاقانه اش ادامه داد.
مدال ها,نشان ها و جایزه برزگ معماری :
با پایان دیکتاتوری نظامی در سال 1985 در برزیل، نیمایر پس
ازبازگشت به وطن دوباره به خلق آثار معماری درکشور پرداخت. مجموعهی
«یادمان آمریکای لاتین» در سائوپولو جزو کارهای مهمی است که پس از
مهاجرت ساخت. کار مشهور دیگرش، موزه هنرهای معاصر در شهر نیتروی برزیل
می باشد, که روی صخرهای بلند و رو به خلیج واقع شده. ساختمان با گنبد
برافراشته و راه مارپیچی که از روی صخره به آن میرسد، مانند یک سفینه
فضایی یا به قول خود" نیمایر مانند گلی است که بر فراز آبها معلق
است". در سال 1988 نیمایر جایزه معماری پریتزکر" در معماری را به دست
آورد این جایزه در حد نوبل است.
"اسکار نیمایر "جوایز دیگری را نیز دریافت نمود از جمله جایزه لنین در
سال 1963، جایزه بنیتو خوارز در سال1964، جایزه ژولیت کوری در سال1965،
سال 1989 یادبود آمریکای لاتین درسائولو را طراحی کرد. جایزه ولیعهد
اسپانیا موسوم به پرینسیپه استوریاس در رشته هنر در سال1990 میلادی را
دریافت نمود .1991 پروژه موزه هنرهای معاصر در نیتروی، در ریو دِو
ژانیرو را طراحی کرد. 1994موزه انسان و سپهر او در برازیلیا، و برج
اِمبراتل در ریو دِ ژانیرور را طراحی کرد. 1995بنای یادبود بمناسبت
صدسالگی بلو هوریزونته را ساخت. ۱۹۹۸: مدال طلای مؤسسه معماری
بریتانیا را دریافت کرد. 2001 پروژه بنای ضمیمه هتل قصر کوپاکابانا در"
ریو دِو ژانیرو"، موزه فیلم در نیتروی را طراحی کرد.با ورود به سده
بیست و یکم، و در حالی که نیمایر به آستانه نود سالگی رسیده بود،
همچنان دفتر و استودیوی طراحی خود را در شهر "ریو دو ژانیرو" اداره
میکرد. موزه اسکار نیمایر یا «موزه جدید» در سال2002 ساخته و افتتاح
شد. او این پروژه را در سن 95 سالگی طراحی کرد.
2003 ستاره های تالار سخنرانی ایبیراپوئرا را ساخت. 2004 در تالار
بادبود میجی در توکیو نشان سلطنتی پرائمیوم را دریافت کرد. ژانویه
2005یک طرح معماری را به محل موزه نشانهای بنیاد پرنس آسوتریا و به
هیأت امنای آن بنیاد هدیه میکند.
2007 صد ساله شد دولت برزیل سال 2007 (1386)را به مناسبت صد سالگی این
چهره ملی سال" اسکار نیمایر" نامید.
و نشانها و القابی، از آنجمله نشان دوستی دولت روسیه را دریافت نمود
و سال 2008نمایشگاه «صدسالگی نیمایر» به کشورهای بسیاری در اروپا و
آمریکای جنوبی در سفر بود واین سال از مجسمه ای که به کوبا هدیه نمود
در دانشگاه علوم کامپیوتری پرده برداری میشود. وپروژه بندر موسیقی
برای پارک یورکویزا در روساریو آرژانتین را درهمین سال طراحی
میکند. برج تلویزیونی برازیلیا، که آخرین کارهای نیمایر بود در
سال 2012 در این شهر ساخته شد. سال هایی که وی دائما با بیمارستان
سروکار داشت.
"اسکارنیمایر"شخصیتی بود,که آخرین روزهای زندگی اش تا اوایل سال2012،
در دفتر کارش که به ساحل ”کوپاکابانا“ی ریودوژانیرو مشرف بود، روی
پروژههای جدید کار میکرد، و میزبان جلسههای هفتگی بحثهای سیاسی با
دوستانی بود که به دیدارش میآمدند.حتی در بیمارستان هم مهندسان به
دیدنش می رفتندتا در باره طرحهای در دست اجرا با وی به مشورت بنشینند
.
“آنیتا”،همسر این نابغه هنر معماری و کمونیست با وفا 75 سال با وی
زندگی نمود و در سال 2004 درگذشت. دختر این زن و شوهر به نام “آنّا
ماریا“، اوایل سال 2012میلادی در سن 82 سالگی درگذشت. از “اُسکار
نیمایِر“ پنج نوه، سیزده نتیجه، و هفت نبیره به جاماند ازجمله همسر دوم
که درسن 99سالگی درسال 2006 با وی ازدواج کرد« لوسیا کاییرا» می باشد
.
اسکار نیمایر کمونیستی وفادار تا آخرین لحظات زندگی، دوست صمیمی فیدل
کاسترو در ضدیت با دیکتاتوری و ارتجاع جهانی بود .هردو خلاقانی در سطح
والای انسانی و دگر اندیشانی بودند که بنا های امید و شادی برای
زحمتکشان را می آفریدند؛ آموزگارانی بودند با الگوی هنر آرمانگرائی در
برابر نابرابری های اجتماعی. ای کاش این اسطوره های انقلابی عصرمان از
مام وطن دو باره زاده شوند این امید را با تقل گفتاری از رفیق فرمانده
فیدل کاسترو برجسته می کنم که :«
من به نوع بشر اعتقاد دارم، و اعتقاد دارم که مردمی نوین، نسلهایی
نوین، ظهور خواهند کرد. من امید فراوانی دارم که مردمی تواناتر از ما،
بهتر از ما، در آینده به پا خواهند خواست »
م . چابکی 8 آذر 1396 برابر با 29.11.2017
|