نویدنو -  کتاب -   رحمان هاتفی  درباره ما -  آرشیو

از همین قلم

 
 
 
 

2017-11-27

نویدنو  06/09/1396 

 

دربارهٔ رسالهٔ «زن کارگر»، اثر نادِژدا کروپِسکایا

نوشته: لیز پین

 صدر حزب کمونیست بریتانیا و دبیرکل مجمع ملی زنان بریتانیا   

 

"نشر مانیفست"، در ماه اکتبر (مهرماه ۱۳۹۶) به انتشار گنجینه‌یی تاریخی به زبان انگلیسی دست زده است که تا کنون در این زبان دیده نشده بود . رسالهٔ "زن کارگر"، توجه تاریخ‌شناسان، جامعه‌شناسان، نظریه‌پردازان و دانش ‌آموختگان را به‌خود جلب خواهد کرد. اما این نوشته بیش از همه به‌سود تلاش زنان و مردانی خواهد بود که در سدهٔ بیست‌و‌یکم برای شکست نظام سرمایه‌داری و برپایی جامعه‌یی دادگر و برابرخواه در محل کار و جامعه‌شان پیکار می‌کنند.

تازگی و پویایی این نوشتار- که در زمینهٔ  آزادی زنان از ستم و بهره‌کشی است- پس از گذشت نزدیک به ۱۲۰ سال همان‌قدر به پیکار امروز ما مربوط می‌شود که برای روسیهٔ پیش از انقلاب مربوط می‌شد. نادژدا کروپسکایا در ۱۸۹۹، هنگامی‌که در روستای شوشنسکی در سیبری با همسرش ولادیمیر لنین در تبعید به‌سر می‌برد، این رساله را نوشت و ۲۵ سال پس از نشر نخست آن نگاهی دوباره به آن ‌انداخت. در آن زمان که قلم‌ به‌دست گرفت چندان مطمئن نبود بتواند از عهدهٔ به‌پایان بردن نخستین نوشته‌اش برآید. از او خواسته شده بود که برای بازنشر و پخش گستردهٔ آن رضایت دهد. با این گمان که برخی از نکته‌های مطرح شده در این نوشتار ممکن بود در اتحاد شوروی پساانقلاب سودمند واقع شود، با نوشتن پیشگفتار اندیشمندانهٔ کوتاهی به این تقاضا تن درداد. با نگاهی به برگ‌های "پریده‌رنگ از فرط سالخوردگی" نوشتار، می‌شد به‌روشنی دید که پس از دستیابی طبقهٔ کارگر به‌قدرت در ۱۹۱۷، شرایط گذشته تا چه اندازه‌ بهبود یافته است. شرایط زنان کارگر و زنان زحمتکش روستا در چند جهت دگرگون شده بود. کروپسکایا ‌نوشت: "هرروز که می‌گذرد آگاهی سیاسی، خودباوری و مشارکت در ساختمان زندگی‌ای نو در بین کارگران زن و زنان زحمتکش روستا افزایش پیدا می‌کند."  اما برای توانمندسازی زنان در دست یافتن به رهایی کامل، هنوز کار زیادی باقی مانده بود. این رساله، شفافیت، تیزبینی و ساده‌نویسی کروپسکایا و ربط پیام او به دوران معاصر را یادآوری می‌شود، به‌طوری که ۲۵ سال پس از قلم به‌دست گرفتن ‌بار نخستش نیازی به هیچ‌گونه افزوده یا تبصره‌یی بر آن دیده نشد. این اثر در سه بخش تنظیم شده است. بخش نخست، به واقعیت وجود زنان کارگر در محل کار همچون عضوی از طبقهٔ کارگر، و نیز به سرشت مبارزهٔ کارگران با طبقهٔ بورژوازی- که زنان و مردان باید همراه با یکدیگر در این مسیر گام بردارند- اشاره دارد. به‌این ترتیب، کروپسکایا از همان ابتدا بر این نکته تأکید می‌ورزید که شرایط تأسف‌بار زنان زحمتکش در چارچوب نظامی سرمایه‌داری و مبارزه برای رهایی خود از چنین شرایطی، در اساس نه خاستگاهی جنسیتی بلکه خاستگاهی طبقاتی دارد. بخش دوم، نقش زنان کارگر را در خانواده موردتوجه قرار می‌دهد که زنان نه‌تنها به‌منزلهٔ عضوی از طبقهٔ کارگر مورد ستم‌اند، بلکه از ستم جنسیتی‌ای که از وابستگی به مردان ناشی می‌شود نیز در امان نیستند. مردانی که زنان را دارایی خود می‌شمارند آنان را از فعالیت در اجتماع دور نگه می‌دارند، آن‌گاه آنان که زنانی تهیدست شده‌اند، مورد اذیت و آزار واقع می‌شوند، بدون هیچ راه فراری، زیرا بدون مردان "نان‌آور" نمی‌توانند به زندگی ادامه دهند.

کروپسکایا گام‌به‌گام استدلال می‌کرد که استقلال، و به‌همین ترتیب، آزادی زنان هرگز نمی‌تواند در نظام سرمایه‌داری توفیق یابد. او نوشت: "بدین گونه ما دریابیم که زن در پیکار آرمان‌خواهانهٔ کارگران به دو گونه بهره‌مند می‌گردد، هم در مقام کارگر هم  در مقام زن."

در بخش نهایی، نویسنده به نقش زنان در جایگاه مادران می‌پردازد که چگونه بار تهیدستی، سخت‌کوشی و ناآگاهی را به‌دوش می‌کشند. او رهیافت پرورش فرزندانی خردمند، فرهیخته و سالم را به شهروندانی که ارزش کار تولیدی و همکاری اجتماعی را دریابند نشان می‌دهد و می‌گوید چنین زمینه‌یی هنگامی می‌تواند فراهم گردد که شرایط موجود برانداخته شود و جامعه مسئولیت خود را با برنامه‌ریزی، همگانی کردن اندوخته‌ها، و بسترسازی برای برآورده شدن نیازهای مردم را بپذیرد. این یکی دیگر از دلیل‌هایی است که چرا زنان کارگر باید در طبقهٔ اجتماعی‌شان برای آینده‌یی سوسیالیستی برزمند.

پارهٔ نخست هر بخش، با بیان ریزه‌کاری‌های زنده و گویای شرایط و رواداری زنان و چرایی بسیار مهم چنین شرایطی آغاز می‌شود. خطاب پیام ناپیچیده و ساده این رساله که بدون تردید  به زنان بی‌سواد یا محروم از دسترسی به نوشته‌های کتبی در میان خوانندگان و شنوندگانش زنان دهقان‌، زنان شاغل در صنعت روستایی، زنان زحمتکش در آسیاب‌ها و کارخانه‌ها، زنانی که جزو دارایی‌های شخصی دیگران به‌شمار می‌رفتند، زنان جامعه‌هایی که بدرفتاری شوهران با همسران‌شان سنتی بومی بود، زنانی که از روی اجبار به روسپی‌گری کشانده می‌شدند و زنانی که فرزندان‌شان ناخوش و در آستانهٔ مرگ بودند و خطاب به دیگرانی که در شرایطی مشابه روزگار می‌گذراندند، تنظیم شده بود. شیوهٔ نوشتاری این جزوه یادآور اثر انگلس به‌نام "شرایط طبقه کارگر در انگلستان" است. هنگام خواندن این اثر می‌توان تهیدستی و نابهنجاری وضعیت  توده‌ها را احساس کرد. اما این تنها نقطه شروع مطلب است. هر جا کروپسکایا شما را می‌بَرَد نه‌تنها چرایی شرایط مادی را نشان می‌دهد، بلکه همچنین نشان می‌دهد که کارگران برای دگرگونی امور چه وظیفه‌یی دارند و چگونه می‌توان نظم کهنه را زدود و به ساختمان نظمی نو دست زد.

کروپسکایا در همان حال با بحث کردن و به‌چالش کشاندن جریان‌های فکری‌ای که پی‌درپی مردان و زنان را آگاهانه یا ناآگاهانه آماج تلقین‌های خود قرار می‌دهند و مانند درس‌هایی که "مردان شرافتمند" در مدرسه یا کلیسا به‌خورد شما می‌دهند و در مسیر  دگرگونی راه‌بند می‌گذارند، به ستیز برمی‌خیزد و ترفند  آن‌ها را آشکار می‌سازد، و سپس استدلال آنان را با صراحت و بااسلوب‌ رد می‌کند. زنان چیزی از تزار، بورژوازی یا خدا دریافت نخواهند کرد. او مخاطبانش را بامهارت به آشنایی با کارگرانی که درگیر مبارزه‌اند رهنمون می‌شود و از نقش زنان و پیشرفتی که تا آن زمان حاصل شده بود به آنان می‌گوید. او ثابت می‌کند که اگر زنان و مردان "شانه به‌شانهٔ" یکدیگر، فقط هم از این طریق، مبارزه کنند دنیای دیگری ممکن است.

ویژگی رسالهٔ "زن کارگر" به‌این سبب است که ما را از بینش و تیزبینی این زن برجسته بهره‌مند می‌‌کند و همچنین به‌این سبب است که نه‌تنها نخستین کتاب کروپسکایا بود، بلکه نخستین اثر درباره شرایط زنان روسیه از منظر مارکسیستی به‌شمار می‌رود. کروپسکایا انسانی انقلابی، سیاست‌مدار، دانش‌آموخته و کنشگر بود که در سرتاسر زندگی‌اش به آرمان سوسیالیسم پایبند باقی ماند. از همان آغاز، نقشی پیشتاز در ساختمان اتحاد جماهیرشوروی ایفا کرد که می‌توان از پایه‌گذاری کامسامول (سازمان جوانان حزب کمونیست) و پیشگامان، نمایندهٔ مردمی در وزارت ”آموزش‌وپرورش و روشنگری “با مسئولیت در بخش بزرگ‌سالان نام برد. سر‌آخر اینکه، در ۱۰ سال واپسین زندگانی تا تاریخ درگذشتش در سال ۱۹۳۹، در مقام معاونت وزارت آموزش‌وپرورش اتحاد شوروی انجام وظیفه کرد. رسالهٔ "زن کارگر" در پیش‌آیندهای ناملایم دوران تبعید پیش از انقلاب نگاشته شده است و در شرایط مخفی و با اسم مستعار منتشر و توزیع شد که ظهور زودهنگام انقلابی و نظریه‌پردازی باهوش و پرشهامت را نوید می‌داد. از خود مایه گذاشتن کروپسکایا در این نوشتار، از اهمیت شناسایی جنبش زنان و پروبال دادن به این توانایی نهفتهٔ نخستین نشان دارد. اگر این زن جوان در دریافت دلگرمی از سوی رفقایش ناکام می‌ماند چه چیزی ممکن بود از دست برود؟ کروپسکایا در سال ۱۹۳۳ دیباچه‌یی بر کتاب "آزادی زنان"، اثر لنین، نوشت که در آن به‌تفصیل درباره دستاوردهای دولت شوراها پرداخت که پانزده‌سالگی‌اش یک سال پیش از آن، در اکتبر ۱۹۳۲، جشن گرفته شده بود. این جستارِ پی‌آیند مناسبی برای رسالهٔ "زن کارگر" است، زیرا نشان می‌دهد که پیکار برای "رهایی زنان از همبستگی با مبارزهٔ  کارگران برای آرمان‌های‌شان و برای سوسیالیسم جدایی‌ناپذیر است."

انتشار برگردان میک کاستِلو از رسالهٔ "زن کارگر" از سوی "نشر مانیفست"، پیش‌گفتار کروپسکایا بر چاپ دوبارهٔ اثر خود پس از ۲۵ سال را دربر می‌گیرد. این چاپ همچنین با عکس‌هایی بایگانی شده از سوی دیمیتری کُلِسنیک و الکس گوردون همراه است. با اطمینان می‌توان گفت که این رسالهٔ کوتاه مارکسیستی در زمرهٔ بهترین جُنگ‌های افزوده شده به ادبیات انگلیسی در سال‌های اخیر بوده است.

 [برگرفته و ترجمه از روزنامه مورنینگ استار]. 

 

 

 به نقل از «نامۀ مردم»، شمارۀ ۱۰۳۸، ۲۲ آبان ماه ۱۳۹۶  

 

Comments System WIDGET PACK

Share

بازگشت به صفحه نخست

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin

نامه ها ومقالات خودرا به نشانی webmaster@rahman-hatefi.net  بقرستید

انتشار اخبار، مقالات و بیانیه ها در این صفحه الزاماً به معنای تایید آن‌ها نیست
 
    اشتراك در نویدنو

  

نشانی پست الکترونیک: