نویدنو 30/08/1396
پنجره را
نبند !
جهان
پنجره
را نبند !
بگذار کبوتران عاشق لانه کنند
در تار و پود پرده هایت ...
نگاه کن !
در پارگی پیراهنت
تنیدن تنهایی را نمی بینی؟
*
پنجره را نبند !
بگذار سرخی آسمان لبریز کند
بستر تنهائیت را...
نگاه کن !
پشت انجماد ابرها
گرمای عشق را نمی بینی؟
*
پنجره را نبند !
بالهایت را به گنجشک ها ببخش.
پرواز خواهند کرد با بالهای رنگین کمان ...
نگاه کن !
زخم بال ها را نمی بینی؟
نگذار به چرک بنشینند...
**
پنجره را بازکن !
بگذار افسردگی نمناک
از بسترت پرواز کند...
عمیق نفس بکش !
بوی نای نفس هایت را نمی شنوی؟
*
پنجره را بازکن !
بگذار زمزمهٔ هنوز تپنده ات
از گلوی زخمینت پرواز کند ...
خوب گوش کن !
فریاد همیشه سرخ مردم را نمی شنوی؟
.
.
جهان - 27 آبان 1396
|