نویدنو 09/06/1396
خاوران در
آتش
روز 3 شهریور صبح زود با شور وشوق ودل نگرانی های همیشگی به دیدار
عزیزانمان در خاوران رفتیم . لحظه دیدار همیشه با اضطراب وهیجان توامان
همراه است .تدارک از چند روز قبل آغاز می شود .گرد گیری قاب عکس ها ،
تهیه آب و شیرینی ومیوه ، قرار ها و..
با همان اضطراب وهیجان پا محوطه گذاردیم .از میان گورستان بهایی ها
گذشتیم وپا به میعدگاه گذاردیم ، ناگهان در جای خود میخکوب شدیم .
صحنه ای باور نکردنی در برابرمان بود .
ردیف درختان در مجاورت گورستان ارامنه سوخته بود .در صحن گورستان نیز
در میان علف ها وگل های خود رو جای آتش سوزی مشخص بود .از آن جایی که
نقاط سوخته شده از هم جدا بودند، مشخص بود که آتش افروزان با خیال
آسوده در چند نقطه دست به این کار زده اند.
آتش به بخش گورستان بهایی ها هم سرایت کرده بود .پرس وجو را آغاز کردیم
. مشخص شد که آتش افروزی روز اول شهریور انجام شده است. وکارگران
ساختمانی که در ضلع شرقی گورستان بوده اند با دیدن شعله های آتش به
خاموش کردن آن پرداخته اند .در صورتی که این کارگران متوجه آتش سوزی
نمی شدند ، کل درختان منطقه در آتش می سوخت .
آتش افروزان نمی دانستند که آتشی که افروخته اند در برابر شعله های
آتشی که در سینه ما می سوزد فروغ چندانی ندارد.
زود دست به کار شدیم .شاخه های گل بود که بر خاکسترهای بازمانده از آتش
سوزی و درختان سوخته قرار می گرفت . بزم دیدار ما با بوسیدن روی همدیگر
وخواندن شعر وسرود تکمیل شد.
خاوران ، خاوران دشت آزادگان
خفته در سینه ات توفان زمان ....
بازهم گرمی دیدار بود که شعله هایش از شعله های آتش های خاکستر شده
گرمتر بود .
امضاء محفوظ
|