نویدنو -  کتاب -   رحمان هاتفی  درباره ما -  آرشیو

از همین قلم

 
 
 
 

2017-06-01

نویدنو  11/03/1396 

 

 مطلب دریافتی

 

من به راه توده مي روم!

 من از «منافع طبقاتي كارگران و توده ي زحمت» دفاع مي كنم!

 فرهاد عاصمی

«شماري از هواداران حزب توده ايران – سازمان فدائيان خلق ايران» در تحليلي از شرايط حاكم بر ايران، مواضع انقلابي خود را مورد تاكيد قرار داده و برجسته ساخته اند. اين رفقاي مبارز، گام از تحليلِ توصيفي موفق شرايط فراتر گذاشته و براي انجام وظايف جنبش انقلابيِ توده اي- فدائي پيشنهادهاي مثبت و سازنده اي مطرح مي سازند كه هدف آن، بازسازي «ارتباط هاي ما با توده هاي مردم» است كه اكنون «بسيار ضعيف» است. «تنها خيالي از جانفشاني هاي چپ در اذهان مردم باقي» است. (١)

در ارزيابي به ويژه به خطر ”پوپوليسم“ اشاره مي شود كه هارترين جريان هاي اصولگرا از قبيل رئيسي ها با تصاحب شعارهاي «چپ» دنبال مي كنند كه بايد عليه آن همان قدر به مبارزه پرداخت كه عليه جرياني كه «خواهان نوعي نوليبراليسم در ارتباط با دولت هاي امپرياليستي [بوده] و حل شدن در اقتصاد جهاني» را دنبال مي كند.

در ادامه ي تحليل نقش ضد ملي «پيروزي جناح روحاني» بررسي و خطر تبديل ايران به نيمه مستعمره اقتصاد امپرياليستي خاطر نشان شده و در برابر آن چنين ارزيابي مي شود: «پيروزي جناح روحاني ايران را به تامين كننده انرژي و نيروي كار ارزان براي دولت هاي امپرياليستي تبديل كرده و استثمار توده رنجبر را تشديد مي كند.»

رفقايي كه زير فشار سلطه ديكتاتوري و خطرات ناشي از آن مبارزه مي كنند، خود را «گروه كوچكي  از جريان بزرگ و شاخه اي از درخت تناور جريان چپ ايران» اعلام مي كنند. آن ها با انتقاد از «عقب نشيني مستمر نيروهاي چپ از عرصه هاي عمومي» كه با «بي عملي» در خارج از كشور و بي توجهي به مواضع «جريان هاي داخل كشور» همراه است، به توضيح مواضع و صحنه هاي مبارزاتي ضروري پرداخته و مضمون ضد ديكتاتوري و ملي پيشنهادهاي خود را توضيح مي دهند.

به ارزيابيِ درست اين رفقا، وظيفه ي نخستِ مبارزه، كوشش براي «رسوايي باند مخوف رئيسي و قاليباف و سياست هاي ضد توليدي، ضد مردمي و جنگ طلبانه آنان» است. و «رسوا كردن شعارهاي به ظاهر عدالتخواهانه آنان». رفقاي داراي موضع انقلابي «افشا كردن سياست هاي نوليبرالي كه از [طرف] دولت سازندگي ... و دولت روحاني در زمينه اقتصادي ...» اعمال شده و مي شود و با پيامدهاي فقر و بيكاري و... در جامعه  همراه است و به بر باد دادن استقلال اقتصادي- سياسي ايران مي انجامد را وظيفه ي عاجل ديگر مبارزان مي دانند كه بايد به آن به طور مصمم و با هشياري و پيگيري انقلابي عمل كرد.

اين رفقا با انگشت گذاشتن بر روي سختي نبرد ايدئولوژيك و ”نبرد در سنگر“ به منظور كسب هژموني «سياسي و ايدئولوژيكِ» نيروي هاي انقلابي چپ، كه عمدتاً «ناشي از سركوب سيستماتيك» اين نيروها و كم كاري روشنگرانه- نظري آن ها است، وظيفه ي ديگر پيش روي را مبارزه براي احراز هژموني «سياسي و ايدئولوژيك» انديشه ماركسيستي- توده اي اعلام مي كنند.

اهميت مبارزه ي روشنگرانه- نظري از اين واقعيت ناشي مي شود كه «اصلاح طلبي، [و] اصول گرايي چنان در ذهن و روان توده هاي مردم ريشه دوانده كه پذيرش يك نيروي سياسي و ايدئولوژيك سوم از سوي توده هاي مردم ... به اين راحتي قابل تصور نيست.»

اين رفقا با اشاره به سياست ”پوپوليسم چپ“ توسط «اصولگرايان» كه در اجراي برنامه ضد مردمي و ضد ملي اقتصاد سياسي ديكته شده ي نوليبرال توسط امپرياليسم در «دولت احمدي نژاد و ادامه آن در دولت روحاني» مشتركنند، بر روي تضاد اصلي ميان منافع لايه هاي زحمتكش و ميهن دوست از يك سو و طبقات حاكم در نظام سرمايه داري كنوني از سوي ديگر تكيه كرده و آن را برجسته مي سازند.

اين رفقا به درستي دو تضاد اصلي مردم عليه ديكتاتوري و اقتصاد سياسي ديكته شده را «اهرم ايجاد ارتباط با توده هاي مردم» ارزيابي مي كنند و در مبارزه ي خود به كار  مي گيرند.

«بحث در باره سياست هاي نوليبرال، معرفي اين سياست ها كه از دولت سازندگي آغاز و تاكنون بي وقفه ادامه يافته است؛ و بهره بردن از [توصيف و آموزش از] پيامدهاي زيانبارِ اجراي سياست هاي نوليبرال در همه جهان ...»، اهرم روشنگرانه براي «ارتباط با توده» ارزيابي مي شود.

 

جايگزين براي آنچه كه نمي خواهيم!

پيش تر رفقايِ سازمان يافته در سطح ”پيشقراول انديشه“ ماركسيستي- توده اي در گروه «شماري از هواداران حزب توده ايران- سازمان فدائيان خلق ايران» موضع خود را در نبرد طبقاتي با شفافيت اعلام كرده و برجسته ساخته اند: دفاع از «مشي خود كه همانا دفاع از منافع طبقاتي كارگران و توده زحمتكشان است»!

تعيين دو تضاد اصلي ميان طبقه كارگر و لايه هاي ديگر مردم ميهن دوست با طبقات حاكم در نظام سرمايه داري ولايي، كه از آن وظايف روز نتيجه مي شود و به آن اشاره شد، نقطه ي مركزي را در ارزيابي تشكيل مي دهد. مبارزه با نوليبراليسم، به معناي نفي مطلق آن است. آن چيزي است كه در انطباق كامل است با مضمون مبارزه ي ضد ديكتاتوري- دموكراتيك و ملي- ضد امپرياليستي. زيرا، همان طور كه در ارزيابي به درستي نشان داده شده است، كليت رژيم حاكم، اجراي اين ”اقتصاد سياسي“ ضد مردمي و ضد ملي را دنبال مي كند.

وحدت مبارزه عليه نوليبراليسم و زمينه ”بود“ آن، يعني نظام استثمارگر و غارتگر سرمايه داري امپرياليستي، انكارناپذير است. تنها با پايان بخشيدن به نظام سرمايه داري مي توان به شكل استثمار نوليبرالي آن در ايران پايان داد. سازمان نظاميِ تجاوزگر ”ناتو“، ابزار حاكميت امپرياليستي نظام سرمايه داري جهاني است. مبارزه ي نيروهاي صلح خواهِ جهان عليه جنگ طلبي ”ناتو“، بدون مبارزه عليه نظام سرمايه داري راه به جايي نمي برد. حذف ديكتاتوري ولايي در ايران نيز بدون پايان بخشيدن به نظام سرمايه داري كه دفاع از آن وظيفه اوست، ممكن نيست!

 

براي حذف ديكتاتوري بايد به توده هاي ميليوني زحمتكشان يدي و فكري، به همه لايه هاي ميهن دوست كه مي پرسند، ”پيشنهاد جايگزين شما چيست؟“ پاسخ داد!

بايد پاسخ جايگزين به اقتصاد سياسي امپرياليستي را به پرچم مبارزه براي «پذيرش يك نيروي سياسي و ايدئولوژيك سوم از سوي توده هاي مردم» بدل نمود. پرچمي در جهت شكاندن جو سلطه ي ايدئولوژي حاكم و در جهت ايجاد نمودن آگاهي سياسي- طبقاتي ميان توده ها. مضمون ”نبرد در سنگر“ مورد نظر آنتونيو گرامشي در شرايط كنوني در ايران، به اهتزاز در آوردن پرچم  پيشنهاد جايگزين و مبارزه ي ترويجي- روشنگرانه و تبليغي براي آن است.

بايد برنامه جايگزين علمي، يعني ”اقتصاد سياسي“ مرحله ي ملي- دموكراتيك انقلاب را كه تنها راه خروج عملي از بحران ناشي از برنامه ”خصوصي سازي و آزاد سازي اقتصاديِ“ ضد مردمي و ضد ملي حاكميت نظام سرمايه داري است، به اهرم انتقال آگاهيِ طبقاتي به درون طبقه كارگر و متحدان نزديك و دور آن بدل نمود.

اين جايگزين جز ”اقتصاد سياسي“ مرحله ملي- دموكراتيك انقلاب ايران نيست! بايد آن را احيا نمود و به سرانجام و به ثمر رساند! اين اهرم پرتوان كه بايد با زبان مناسب براي توده ها مطرح شود و با توجه به همه شرايط امنيتي به ميان آن ها برده شود، پرچم مبارزه ي ”قشون زحمتكشان“ و پل ارتباط مستحكم و سازنده با توده هاي ميليوني است.

چنين پرچمي ترديد براي هيچ كس باقي نمي گذارد كه مضمون شعر زنده ياد سياوش كسرايي، دفاع از «مشي توده اي در دفاع از منافع طبقاتي كارگران و توده زحمتكش است» كه ارزيابي «شماري از هواداران حزب توده ايران- سازمان فدائيان خلق ايران» برجسته ساخته است و نه، دنباله روي از توده به بهانه سختي راه و نازل بودن سطح آگاهي طبقاتي در كشور و امثال آن.

منبع tudehiha.org

١-  نويدنو، سوم خرداد ٩٦ http://www.rahman-hatefi.net/navidenou-909-96-72-960303.htm

 

 

بازگشت به صفحه نخست

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin

نامه ها ومقالات خودرا به نشانی webmaster@rahman-hatefi.net  بقرستید

انتشار اخبار، مقالات و بیانیه ها در این صفحه الزاماً به معنای تایید آن‌ها نیست
 
    اشتراك در نویدنو

  

نشانی پست الکترونیک: