نویدنو -  کتاب -   رحمان هاتفی  درباره ما -  آرشیو

2017-04-16

نویدنو  27/01/1396 

 

 

گمانه زنی در مورد نتیجه انتخابات ریاست جمهوری

1-   انتخابات ریاست جمهوری اساساً عرصه رقابت سه جریان شناخته شده در فضای سیاسی کشور است که مردم ایران تجربه اعمال مدیریت و جهت گیری های آنها را در عرصه های مختلف اجتماعی، اقتصادی و سیاسی و فرهنگی تجربه کرده اند. این سه جریان عبارتند از :

1-1- جریان اعتدال گرا به نمایندگی حسن روحانی - این جریان عملاً جریان رام شده اصلاحات است که از نظر پایگاه اجتماعی و اقتصادی بورژوازی ایران را در ساختار حکومت نمایندگی می کند. این بورژوازی علی رغم آنچه از آن به بورژوازی ملی نام برده میشد و به نوعی بورژوازی تولیدی در بردارنده فرصت های رشد و توسعه درون زا بود ،  منافع خود را اساسا در همپیوندی با اقتصاد سرمایه داری کشورهای غرب در چارچوب دستور کار نئولیبرالی جستجو می کند. آنها با چراغ راهنمای مفاهیم اقتصاد نولیبرالی همچون مزیت نسبی، مشکلی نمی بینند که بسیاری از صنایع در کشور با استدلال نداشتن مزیت نسبی در برابر محصولات وارداتی تعطیل شوند، یعنی روندی که هم اکنون بخش عظیمی از واحدهای تولیدی شهرکهای صنعتی را تعطیل نموده است. این جریان مناسب ترین نماینده نولیبرالیسم در کشور است. هم در پیاده کردن دستور کار نولیبرالی و هم در تنش زدایی و برقراری مناسبات اقتصادی و سیاسی  با غرب نقش خود را بدرستی بازی می کند.

1-2- جریان اصولگرای پیرو  ولایت مطلقه فقیه به نمایندگی ابراهیم یونسی – این جریان نماینده روحانیت تمامیت خواه و متکی به نهادهای اجتماعی چون مذهب ، مرجعیت، جامعه روحانیت، تشکیلات نماز جمعه ، ساختار نهاد رهبری، آستان قدس رضوی ، کمیته های مختلف تحت مدیریت نهاد رهبری و....داشته و  بر نهادهای نظامی و امنیتی متکی بوده و از نظر اقتصادی از محل تجارت (و اساساً واردات ) و فساد و رانتهای کلان ارتزاق می کند.

1-3- جریان برآمده از اصولگرایی که خود را " بهار " می نامد، به نمایندگی احمدی نژاد  و بقایی= این جریان برآمده از  اصولگرایی و بخش هایی از نهادهای امنیتی، اطلاعاتی و نظامی طی دهه گذشته بوده و با رویکردی پوپولیستی و سبک های مدیریتی غیر متعارف از جریان اصول گرا فاصله گرفته و گفتمان جدیدی را از نظر ایدئولوژیک و سیاسی در قالب ترکیب اسلامیت و  ناسیونالیسم ایرانی مطرح نموده است و آبشخور این جریان نیز  منابع نفتی کشور ، ارتزاق از فساد و منابع دولتی و....است. این جریان به نوعی فرزند نا اهل بنیادگرایی اسلامی حاکم بر کشور و نهاد رهبری  تلقی می شود.. با توجه به شرایط بحرانی اقتصادی کشور و افزایش ضریب فلاکت و ... و شعارهای پوپولیستی و وعده افزایش یارانه و...  احتمال جذب آرای بخش هایی از نیروی جدا شده از اصلاح طلبان و اعتدال گرایان را می توان برای این نیرو متصور بود.

2-   پیش بینی نتیجه انتخابات در فضای سیاسی بسته که با اقدامات پشت پرده و مهندسی برگزاری انتخابات  نیز همراه است، اساسا کار چندان ساده ای نیست و از یک منظر کلی نیز دارای اهمیت زیادی به نظر نمی رسد. آنچه مهم است این است که مردم چه ارزیابی ای از جریانات حاضر در رقابت در ارتباط با شاخص های زیر که هم در نرخ مشارکت و هم در میزان آرای کاندیداها می تواند تاثیر تعیین کننده داشته باشند، دارند؟

 

 

قابل ذکر است اعداد فوق نوعی ارزیابی جریانات و کاندیداهای مربوطه نسبت به یکدیگر است و می تواند محل بحث باشند. به همین ترتیب می توان شاخص های دیگری نیز به آنها افزود . و یا در یک رتبه بندی برای آنها وزن قائل شد.

نکته مهم این است که بر اساس تجارب قبلی اگر حدود 18 درصد آرا را برای اصول گرایان به عنوان رای دهندگان سنتی به این جریان  فرض کنیم، این میزان باید بین جریان اصولگرای پیرو ولایت مطلقه فقیه و جریان اصولگرای پوپولیست جدا شده از آن تقسیم گردد. اگر این میزان را برابر فرض کنیم، به هر کدام 9 درصد می رسد.

و باز هم اگر بر اساس تجارب قبلی 25 درصد  آرا را برای اصلاح طلبان به عنوان رای دهندگان ثابت به این جریان و اعتدال گرایان در نظر بگیریم  و نرخ مشارکت را هم 60 درصد در نظر بگیریم، در آن صورت 17 درصد رای دهنده مردد داریم که یا رای نمی دهند و اگر رای بدهند به نماینده اصلاح طلبان و اعتدال گرایان رای می دهند و رای این جریان به 42 درصد می رسد. حال فرض کنیم که چنانچه بخشی از این 17 درصد در این دوره از اعتدال گرایان روی برگردانند و به کاندیدای دیگر روکنند،  در آن صورت قابل تصور نیست که به رئیسی رای بدهند ، بلکه با توجه به سرپیچی احمدی نژاد در برابر تعیین تکلیف ولایت فقیه برای عدم شرکت در انتخابات ، ممکن است به جریان احمدی نژاد رو کنند. اگر این نسبت را مثلاً 9 درصد ( از 17درصد ) فرض کنیم ،  این رقم با سهم قبلی این جریان در مجموع می شود 18 درصد که باز هم  7 درصد پایین تر از 25 درصد رای پایدار اصلاح طلبان  و  اصولگرایان است. ضمن اینکه با این فرض 8 درصد از  آرای مرددها می تواند به حساب اعتدال گرایان واریز شده و آن را به 33 درصد برساند. حال اگر این درصدهای پیش بینی در ارقام بدست آمده در جدول شاخص های موثر در میزان مشارکت و  آرای کاندیداها اعمال  گردد ، نتیجه آن به قرار زیر خواهد بود :

 

 

 

حال اگر مقادیر بدست آمده از جدول شاخص های تاثیر گذار بر آرای رای دهندگان را برای سه جریان در این ارقام اعمال کنیم ، به جدول زیر می رسیم:

 

البته این محاسبه با فرض رقابت سه رقیب به عنوان نماینده سه جریان اصلی انجام شده است . در حالی که بیش از سه نفر به رقابت خواهند پرداخت که گرچه دقت این پیش بینی را پایین می آورد اما به نظر نمی رسد در این نسبتها تغییر چشمگیری ایجاد نماید.

 

بنابراین به نظر می رسد انتخابات به دور دوم کشسیده خواهد شد و در دور دوم رقابت بین احمدی نژاد و روحانی خواهد بود. 

حال اگر فرض کنیم که جریان منتسب به احمدی نژاد رد صلاحیت گردد، در آن صورت رای سنتی آنها یعنی همان 9% برای رئیسی واریز خواهد گردید و رای او به 18 درصد می رسد . اما بخش جدا شده از اصلاح طلبان و اعتدال گرایان ممکن است کمتر نیز بشود.  

در این صورت به نظر نمی رسد انتخابات به دور دوم کشیده شود و به احتمال زیاد روحانی در دور اول پیروز انتخابات خواهد بود.

بدیهی است که این پیش بینی در صورت طی شدن روند عادی انتخابات است و هر گونه اتفاقی مانند رد صلاحیت، تقلب گسترده و...می تواند به نتایج متفاوتی بیانجامد.

 

 

بازگشت به صفحه نخست

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin

نامه ها ومقالات خودرا به نشانی webmaster@rahman-hatefi.net  بقرستید

انتشار اخبار، مقالات و بیانیه ها در این صفحه الزاماً به معنای تایید آن‌ها نیست
 
    اشتراك در نویدنو

  

نشانی پست الکترونیک: