نویدنو -  کتاب -   رحمان هاتفی  درباره ما -  آرشیو

از همین قلم

 
 
 
 

2017-03-19

نویدنو  29/12/1395 

 

 

مطلب دریافتی :**

 

بيست و يكمين كنگره ي حزب كمونيست آلمان ،

 جستجوی هدف استراتژیک در مرحله ی کنونی در احزاب کمونیستی و کارگری!

 فرهاد عاصمی

در ماه آوریل امسال بیست ویک مین کنگره حزب کمونیست آلمان برگزار خواهد شد. بحث در اطراف استراتژی حزب برای مرحله کنونی با بررسی هاي پژوهشگرانه در حزب برادر ادامه دارد. پيش تر در اين صفحه به برخي از آن ها پرداخته شده است. مقاله ی جدید منتشر شده در اوتست، ارگان حزب كمونيست آلمان  (24 فوریه 2017) توسط بویورن بلاخ و پاراول رودئرموند، مي تواند برای درک وظايف در برابر حزب توده ايران و در بحث میان توده ای ها درباره ی استراتژی انقلابی در دوران های غیرانقلابی نيز كمك باشد. بحث ميان توده اي ها كه با موضع گیری مسئولانه ي رفیق آرش وجدانی گامی پراهمیت به پیش برداشته است.

هدف سطور زیر یافتن نکته های مشترک در نظرات طرح شده است که بررسی آن موضوع بحث ها را در کنگره آینده حزب ک آ نیز تشکیل می دهد. در اين باره در ”خطاب به «يك دوست»“ ازجمله آمد: در حزب كمونيست آلمان، موضوع مركزي بحث، بررسي انتقادي استراتژي اتحاد اجتماعي عليه مونوپول ها امپرياليستي حاكم در اين كشور است. اين استراتژي كه در سال هاي ٧٠ قرن گذشته و در دوران اقتدار كشورهاي سوسياليستي اروپايي تنظيم شد، امكان محدود ساختنِ دموكراتيك سلطه قدرت مونوپول ها را به طور عمده از طريق اتحادهاي اجتماعي وسيع ممكن ارزياي مي كند. بحث هاي اخير، اين برداشت را براي دوران كنونيِ ضعف جنبش كارگري مورد ترديد قرار مي دهد. بر ضرورت تكيه بر نبرد طبقاتي واقعاً جاري در اين كشورها تكيه مي كند كه بايد در كنار مبارزه براي اتحادهاي اجتماعي به منظور دفع يورش جنگ اقتصادي نوليبرال سرمايه مالي امپرياليستي عليه همه لايه هاي جامعه، سازمان داده شده و به پيش برده شود.

بدين ترتيب رابطه ميان مبارزه ي اتحادي- دموكراتيك در جامعه و مبارزه ي سوسياليستي به منظور ارتقاي سطح آگاهي طبقاتي كارگران و متحدان نزديك آن، در بحث هاي احزاب برادر به محور مركزي تبديل شده است. با توجه به مضمون بحث ها اين پرسش مطرح است كه آيا مي توان برای ایران و مبارزه ی حزب توده ایران نیز در شرايط كنوني حاكم به نتایج مشابهي دست يافت و يا خير؟

به طور مشخص اين پرسش مطرح است كه آيا مي توان برپا نشدن جبهه ي ضد ديكتاتوري را در ايران تاكنون، داراي مضموني مشابه با برداشت حزب كمونيست آلمان درباره ي علت برپا نشدن جبهه ضد مونوپولي در اين كشور در شرايط كنوني ضعف جنبش كمونيستي ارزيابي نمود؟ و آن را نشان ناكافي بودن محدود ساختن مبارزه ي حزب طبقه كارگر به مبارزه ي اتحادي در جامعه دانست؟ نتيجه گيري كه به طور قانونمند به معناي پذيرش محدود بودن امكان برپايي جبهه ضد ديكتاتوري در ايران امروز خواهد بود كه پيامد ضعف جنبش توده اي در شرايط كنوني است؟! به سخني ديگر كه همان معنا را مي رساند، مي توان و بايد پيش شرط برپايي جبهه ضد ديكتاتوري را در ايران امروز، تقويت جنبش توده اي- كارگري در ايران ارزيابي نمود؟

پرسشي كه در اين بحث ها در حزب كمونيست آلمان بلافاصله مطرح مي شود و موضوع كار نظري- سياسي كنگره آينده آن را تشكيل مي دهد، پرسش در اين باره است كه بايد چگونه مبارزه ي اتحادي را تشديد و با چه مبارزه ي مشخصي تكميل نمود تا به نيازهاي روز نبرد طبقاتي پاسخ شايسته داده شود؟

(در ارتباط با شرايط ايران، پرسش مشخص درباره ي تقويت كدام وظايف مبارزاتي مطرح است؟ چگونه مي توان آن را دريافت و چگونه بايد براي تحقق بخشيدن به آن به مبارزه پرداخت؟ اين جستجو، همان طور در گفتگو با رفقا «يك دوست» و آرش وجداني مطرح شد، نك روند مبارزه ترقي خواهي اجتماعي را در شرايط كنوني ايران تشكيل مي دهد. اين بحثي علمي- ديالكتيكي براي يافتن پاسخ مبتني بر علم ماترياليسم تاريخي و ديالكتيكي است، و نشان رشد انديشمندانه جنبش توده اي است كه از پشتوانه ي عظيم علميِ نسل هاي گذشته ي توده اي برخوردار است. در اين بحث ها انديشه سترگ زنده يادان طبري، كيانوري، هاتفي، جوانشير، بهزادي، و بسيار و بسيار ديگري از رفقا بازتاب مي يابد و لذا بايد بحث با بيان و احساس مسئوليت شايسته و متناسب عملي گردد.

 

در مقاله پيش گفته ي مسئولان حزب كمونيست آلمان، در ابتدا و به نقل از فيلسوف معاصر آلماني هانس هينس هولس روند پديدار شدن ”وحدت نظر و عملكرد“ در حزب طبقه كارگر نقل مي شود كه وظيفه تغيير شرايط حاكم را هدف دارد (پيش تر به آن اشاره شده بود). اين توضيح تئوريك- فلسفي توسط آن ها با اين استدلال ضروري اعلام مي شود كه بحث در سطح ديالكتيكي باقي بماند و پايبندي سختگيرانه ي شركت كنندگان در بحث ها را به موازين علمي و اصول ديالكتيكي بررسي تعيين، و جايي براي سوتفاهم باقي نگذار كه گويا بحث بر سر «ايرادهاي كلاسيك»، «سنگ به سنگ» زدن، «ناديدگرفتن هوا» و امثال آن است، آن هنگام كه بايد بحث و گفتگو رشد و توان مبارزاتي طبقه كارگر را تقويت سازد.

خواست پايبندي به شيوه ي ماركسيستي- توده اي در بحث ها ميان توده اي ها نيز بر اين پايه، از دید مسئول حزب توده ایران، خواستي به جا و مستدل است. اكنون كه با گام پراهميت رفيق عزيز آرش وجداني گفتگو ميان توده اي ها پاقرص مي كند، بايد برخوردهاي غيرضرور را محدود و به عمده بازگشت.

 

عمده، پاسخ به اين پرسش است كه

به منظور تقويت مبارزه ي اتحادي حزب توده ايران، تقويت آگاهانه نبرد طبقاتي كارگران ضروري و كمك است؟

- به منظور دستيابي به اتحادهاي اجتماعي، بيش از آن چه كه تاكنون انجام شده است، چه مي توان انجام داد؟

- چگونه مي توان با تقويت نبرد طبقاتي و مبارزات روز كارگران، به تغيير شرايط حاكم پرداخت؟

 

رفقاي آلماني در ادامه نوشتار خود با اشاره به «غيرتاريخي» بودن تكيه ي عمده بر مبارزه ي اتحادي در شرايط كنونيِ سلطه ي ايدئولوژي امپرياليستي و با بهره گيري از نظرات آنتونيو گرامشي، انديشمند ماركسيست ايتاليايي درباره ي ”نبرد در سنگر“، در نتيجه گيري پاياني خود مي نويسند: «در دوران ما مي توان به اين ارزيابي رسيد كه جايگزين يك حاكميت دموكراتيك ماوراي طبقاتي در نظام سرمايه داري (امپرياليستي آلمان) كه هدف آن حذف سلطه بورژوازي مونوپولي باشد، غيرواقع بينانه است. نبايد دچار اين توهم شد كه مي توانيم از اين طريق از سرمايه داري گذر كنيم. در شرايط نازل بودن سطح آگاهي طبقاتي و ضعف شناخت و كمبود تحكيم (مواضع حزب طبقه كارگر) نزد زحمتكشان و ...، تنها اميد بستن  به اتحادهاي اجتماعي ضد مونوپولي ناكافي است و بايد تكميل گردد.

از اين رو آيا ضروري به نظر نمي رسد كه بايد به علت به كنار رانده شدن نيروهاي مبارز طبقاتي، به سخني ديگر، به علت كم رنگ شدن سياست مستقل طبقاتي طبقه كارگر، كوشش براي تنظيم چنين سياست مستقلي را بر پايه موازين شناخته شده ي ماركسيستي برجسته ساخت و آن را به عنوان اهرم كمكي در كنار مبارازت اتحادي در جامعه مطرح نمود؟ ...».

 

آيا نتيجه گيري فوق را مي توان به شرايط ايران منتقل نمود؟ و اگر مي توان، مضمون و شكل اين مبارزه ي مبتني بر موازين شناخته شده ي ماركسيستي كدام است؟ آيا طرح ”اقتصاد سياسي“ جايگزين در برابر سياست اقتصادي نظام سرمايه داري وابسته جمهوري اسلامي به اقتصاد جهاني امپرياليستي، مي تواند يكي از اين راه كارها باشد؟

آيا اكنون كه با گام مسئولانه رفيق عزيز آرش وجداني گفتگو ميان توده اي ها پا گرفته است، مي توان بحث كنوني را ادامه داد و به پيش برد و به نتايج نظري- عملكرديِ مشخص براي مبارزه ي روز حزب توده ايران، حزب طبقه كارگر ايران و جنبش توده اي نايل ساخت؟

 

** - مطلب حاضر به دنبال کامنتی از سوی رفیق آرش وجدانی در سایت ایشان نگاشته شده است .

 

بازگشت به صفحه نخست

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin

نامه ها ومقالات خودرا به نشانی webmaster@rahman-hatefi.net  بقرستید

انتشار اخبار، مقالات و بیانیه ها در این صفحه الزاماً به معنای تایید آن‌ها نیست
 
    اشتراك در نویدنو

  

نشانی پست الکترونیک: