نویدنو -  کتاب -   رحمان هاتفی  درباره ما -  آرشیو

از همین قلم

 
 
 
 

2017-03-07

نویدنو  18/12/1395 

 

 

سرمایه داری ، تجارت سکس و به بردگی کشاندن زنان[1]

برگردان:  مسعود امیدی

در روز 8 مارس امسال، روز جهانی زن در حالی که هزاران زن در مرکز لندن در اعتراض به خشونت علیه زنان در حال برگزاری تظاهرات بودند، زنی که در حال رقصی اعتراضی در ایستگاه مترو بود، مورد آزار و اذیت قرار گرفت و به او تجاوز شد. در همین زمان زنی در زندان روایت شرح حال خود را در قالب شعری می نوشت، با ذکر اینکه "جرم" اصلی او، زن بودنِ او بوده است.

در همین روز اعتراض زنان در هندوستان به تجاوز گروهی به اِمانت[2] ادامه داشت، اقدام وحشیانه ای که آنچنان جهان را شوکه کرد. زنان در آرژانتین در برابر قاچاقچیان زنان و حامیان آنها در سیستم قضایی خشمگین بودند. زنان سودان در حال مبارزه با ازدواج کودکان هستند. زنان در پاکستان و کردستان در حال مبارزه علیه قتل های ناموسی هستند. در ترکیه در برابر خشونت فزاینده و قوانین ضد سقط جنین ایستادگی  می کنند. زنان در ایران در مبارزه با بی حرمتی دولت و قوانین وضع شده برای راندن زنان به خارج از فعالیت های مختلف اجتماعی اند. زنان افغانستان در حال مبارزه همزمان در برابر حاکمیت بنیادگرایان مورد حمایت ایالات متحده و طالبان اند. گزارش شده بود که در ایالات متحده بیش از 500/1  اقدام در اعتراض به تبعیض و خشونت علیه زنان رخ داده است.

خشونت علیه زنان به شکل های بسیار متفاوتی رخ می دهد. یکی از اشکال آن که بشدت زندگی و شاًن زنان را در مقیاس جهانی تهدید می کند، قاچاق زنان است.

این تجارت روی بدن زنان دارای خصوصیات زیر است:

(1) با وجود داشتن سابقه بسیار طولانی، این تجارت در دهه های اخیر تا حد زیادی در کشورهای مختلف جهان افزایش یافته است. این رشد، تکان دهنده بوده و تهدیدی برای همه زنان جوان و دختران نوجوان در دنیای امروز است.

(2) با وجود تاریخ طولانی آن ، این خشونت ریشه در هیچ فرهنگ، سنت، مذهب یا کشور خاصی ندارد. این پدیده بر مبنای مقیاس کنونی آن، یک پدیده نسبتاٌ جدید و ناشی از توسعه جهانی سازی سیستم سرمایه داری و متعاقب آن رخ داده است.

(3) خشونت علیه زنان تنها شکلی فی نفسه از خشونت نیست، بلکه این خشونت همچنین منشاء مهمی برای ترویج و تغذیه"تولید" شکل های دیگر خشونت از قبیل بردگی جنسی، فحشا و صنعت پرونوگرافی و تنزل و تحقیر زنان است.

(4) این به اصطلاح صنعت سکس برای اقتصاد امپریالیستی میلیاردها دلار تولید می کند. این صنعت هم از نظر اقتصادی و هم از نظر ایدئولوژیک به بخشی جدایی ناپذیر از سرمایه داری جهانی و عملکرد آن تبدیل شده است.

(5) علی رغم ژست های مخالف نمایندگان طبقه حاکم، مقیاس این تجارت و پدیده های مرتبط به آن، ارتباط بین جامعه طبقاتی مدرن و امپریالیسم  را با یکی از وحشتناک ترین شکل های خشونت علیه زنان در انظار قرار می دهد.

در پایان قرن نوزده و در ورود به قرن بیستم، به موازات آن که سرمایه داری به بالاترین مرحله اش یعنی امپریالیسم وارد شد، قاچاق زنان به مشکل اجتماعی قابل توجهی تبدیل گردید که منجر به موافقتنامه های بین المللی در جهت"جلوگیری از جاکشی زنان و دختران برای مقاصد غیر اخلاقی در خارج از کشور" گردید. این مسئله در ایالات متحده به گذراندن قانون مان در سال 1910 منجر شد، قانونی که حمل و نقل یک شخص در سطح ایالت یا خطوط بین المللی برای فحشا یا سایر مقاصد غیراخلاقی" را منع می کند. (http://www.protectionproject.org/)

آیا این موافقتنامه ها و قوانین بین المللی توانست مانع قاچاق زنان گردد؟ واقعیت نشان می دهد که چنین قاچاقی در سرتاسر قرن بیستم و از جمله در دوران رونق اقتصادی پس از جنگ جهانی دوم در برخی از کشورها افزایش یافته است. از زمان فروپاشی اتحاد شوروی و موج سریع و غیر عادی جهانی سازی، تابع آن به صورت نمایی در حال رشد بوده است. قاچاق سکس علی رغم بیانیه ها و قوانینی که علیه آن وجود دارد، در مقیاسی بی سابقه در حال رشد بوده است. زنان و کودکان از مناطق فقیر جهان ربوده شده و از روستاها و شهرهایشان حمل شده و در مزایده ای به دلالان انسان جهت عرضه به صنعت سکس در ایالات متحده، اروپا، استرالیا، اسرائیل، امارات متحده عربی و سایر کشورهای مرفه که بازار بزرگی برای آن وجود دارد، فروخته می شوند.

جدا از آنها که ربوده می شوند، هستند کسانی که با وعده اشتغال درخارج به عنوان پیش خدمت، پرستار یا سایر کارهای غیر ماهر فریب داده شده و به صنعت سکس کشانده می شوند. بیچارگی خانواده های آنها اغلب سبب می گردد تا نتوانند زندگی جانکاه و بدبختی ای را که در انتظارشان است، ببینند. سفر این زنان به مقصد توسط باندهای سازمان یافته با ارتباطات بین المللی برنامه ریزی می شود. زمانی که چنین زنی را به نزد کارفرما (صاحب برده) می برند، به او گفته می شود تا زمانی که هزینه های سفر خود را بازپرداخت نماید، در اختیار کارفرما بوده و از آزادی او جلوگیری خواهد شد، مبلغی که او در واقع قادر به پرداخت آن نیست. در این زمان است که او واقعیت پشت پرده وعده های داده شده را در می یابد، اما دیگر خیلی دیر شده است. او به شکل های  مختلف مانند آسیب رساندن به خانواده اش تهدید شده، سپس مورد ضرب و شتم، تجاوز و تجاوز گروهی قرار گرفته، و در بسیاری موارد به منظور غیر ممکن کردن هر گونه مقاومت یا فکر فرار به مواد مخدر آلوده شده و به اعتیاد کشانده می شود.

راه های دیگری هم از قبیل پیشنهادهای دروغین ازدواج با دوست پسرهای فرضی یا از طریق شبکه های اجتماعی برای فریفتن دختران جوان و وارد کردنشان در قاچاق سکس وجود دارد. در برخی موارد بچه ها توسط والدین یا بستگانشان بخاطر فقر بی نهایت آنها، در ازای مبلغ ناچیزی فروخته می شوند.

سازمان ملل متحد برآورد می کند که هر ساله بین 000/700 تا 4 میلیون زن و کودک در سراسر جهان برای مقاصد رو.سپیگری اجباری ،کار اجباری و سایر اشکال استثمار قاچاق می شوند. کشورهای جنوب و جنوب شرقی آسیا مانند کامبوج، ویتنام، فیلیپین، نپال، بنگلادش، تایلند و هندوستان بدترین مناطق آسیب دیده در این زمینه هستند. میلیون ها نفر از کودکان مونث و دختران نوجوانِ فروخته شده در داخلِ کشور یا به یک کشور مرفه تر در غرب یا سایر نقاط قاچاق می شوند.

شمار روسپیان در کامبوج طی دهه 1980در حدود 000/1 نفر برآورد شده بود. در سالهای اخیر  طبق یک برآورد000/55 زن و کودک به عنوان بردگان سکس کار می کنند. سن بیش از یک سوم آنها زیر 18 سال است. نیم میلیارد دلار در سال حاصل تجارت سکس در کامبوج است.

شکی نیست که جنگ از عوامل موثر افزایش شمار تجاوزات، تجاوزات گروهی، خشونت های جنسی و ربودن زنان و دختران برای بردگی سکسی در کشورهایی مانند کنگو بوده است. ورود 000/15 نیروی"حافظ صلح" سازمان ملل در کامبوج در دهه 1990 تجارت زنان را در آنجا رونق داد، اما مشکل حتی پس از پایان جنگ در آنجا به مراتب بدتر شده است.

هر سال بیش از000/50 زن و کودک (در مجموع 000/750 نفر در دهه گذشته) از نزدیک به 50 کشور در سرتاسر جهان از جمله مکزیک، هندوراس، لتونی،کره، ژاپن،کامرون، تایوان، هند و ویتنام به ایالات متحده قاچاق می شوند.

طبق یک گزارش بی بی سی"تنانسینگو[3] یک شهر مکزیک که بر تجارت سکس- با اشتعال جایگزین ناچیز- بنا شده، سکس را به تنها راه پول درآوردن تبدیل کرده است. زنان جوان از سرتاسر مکزیک توسط مردان ثروتمندی که در خانه های با شکوه زندگی می کنند، با وعده ارائه کار به آنها یا حتی ازدواج، در جهت تبدیل شدن به بردگان سکسی فریب داده می شوند. نیاز به پول برای خانواده هایشان سبب
می گردد تا این زنان بسیار دیر بفهمند که اغلب در ایالات متحده جهت فحشا فروخته شده اند. یک موسسه خیریه مکزیک برآورد
می کند که از مجموع جمعیت  000/10 نفری شهر تنانسینگو 000/1 نفر قاچاقچی سکس هستند."

طبق همین گزارش"ماریا 17 ساله بود که با وعده های زندگی جدید به رفتن به مکزیک اغوا شد. در عوض او را به فحشا مجبور کردند و از یک میکده به میکده دیگری فروخته شد. برای زنانی که به مکزیک قاچاق شده اند، مکزیکو سیتی پایتخت این کشور، یک قطب مرکزی این شبکه از فعالیت قاچاق زنان است. از آنجاست که بسیاری از این زنان به ایالات متحده قاچاق شده یا در شهرهای مرزی و استراحتگاههای توریستی مورد بهره برداری قرار می گیرند."

قربانیان آورده شده از مکزیک به ایالات متحده در حدود 14 سال سن دارند. آنها ممکن است مجبور به داشتن رابطه جنسی با تعداد زیادی در حدود 130 مرد در هفته در یک پارک موقتی[4] شوند.

آنچه که تضمین کرده است تا این قاچاق بتواند تداوم داشته باشد، همدستی پلیس و مقامات در بالاترین سطح از جمله سیستم قضایی است. این همدستی با قاچاقچیان در دهه های گذشته در بسیاری از زمینه ها فاش گردیده است.

یک نمونه از آن اتهاماتی است که علیه مقامات ارشد دولت مونته نگرو  برای همدستی شان در فحشای اجباری، بازداشت غیرقانونی، تجاوز و شکنجه یک زن 28 ساله مولداویایی به نام سوتلانا[5] اقامه گردیده است. شش مقام رده بالای دولتی و معاون دادستان ایالتی، زوران پایپرویک[6]  در بین این متهمان بودند.    ( (www.protectionproject.org

اخیراً مورد دیگری از آرژانتین نمونه دیگری از موضوع است. زمانی که پلیس به مادری به نام سوزانا تریمارکو[7] که دخترش مارتینا وِرون دزدیده شده بود، کمک نکرد و خودِ او در جستجوی دخترش شروع به رفتن از یک فاحشه خانه به فاحشه خانه دیگری کرد. او تهدید شده بود اما ادامه داد تا موقعی که شواهدی یافت از اینکه دخترش ربوده شده است.  او  پس از یک دهه مبارزه پیگیر 13 آدم ربا را که ماریتا را به قاچاقچیانی فروخته بودند که او را مجبور به فحشا کرده بودند، به دادگاه کشاند. او در صورت رها نکردن موضوع مورد تهدید قرار گرفت، اما از تسلیم شدن سر باز زد. بعد از اینکه دادگاه ربایندگان را تبرئه نمود، مردم خشمگین شده و اعتراضات گسترده ای را در دسامبر گذشته بر پا نمودند.

در ازای 000/10 زن آمریکای لاتینی که در سال از سراسر مرزهای مکزیک به داخل ایالات متحده قاچاق شده اند، در سال 2010 تعداد 47 مورد از آن مورد پیگرد قرار گرفت و تنها 4 قاچاقچی محکوم شدند.

در ایالات متحده با قوانین به اصطلاح سخت گیرانه مبارزه با قاچاق بیش از 000/50 زن در سراسر مرزهای کشور در سال 10- 2009 قاچاق شدند. با این حال تنها 103 مورد قاچاق انسان تحت تعقیب قانونی قرار گرفت و 141 نفر مجرم شناخته شدند.

بیایید نگاهی به یک مجرم جنسی در انگلستان و پاسخ دولت بیاندازیم. پس از مرگ لرد جیمی ساویل[8] یک مجری قدیمی و شناخته شده بی بی سی ، فاش گردید که او در طول زندگی خود یک مجرم جنسی بسیار پرکار بوده است. او از موقعیت خود در بی بی سی و سازمان های خیریه برای تماس با دختران جوان استفاده نموده، صدها دختر و زن جوان را مورد تجاوز قرار داد، شمار آنها آنقدر زیاد بود که  تعداد واقعی آن مشخص نیست. مقامات بی بی سی و پلیس با اغماض از  شواهد متعدد ، چشمان خود را بر روی رفتار او بستند. بیشتر قربانیان جراًت نکردند یک اتهام عمومی علیه چهره ای چنین "محترم" و تصویرِ عمومی بخوبی محافظت شده اش طرح کنند. وقتی هم که بعضی از آنها چنین اتهامی را مطرح کردند، هیچ اتفاقی نیافتاد. سیستم در واقع سوء استفاده از سکس و قاچاق را تحریک می کند.

تجارت سکس و سیستم سرمایه داری

در واقع مسئله تجارت سکس یا باصطلاح صنعت سکس بر بسیاری از تناقضات این سیسم فاسد و استثمارگر متمرکز است.

(1) زنان و بدن آنها تبدیل به کالایی برای خرید و فروش شده است.

(2) تجارت زنان به عنوان بردگان سکسی برای فحشا و صنعت سکس تبدیل به یک  شاخه رو به  رشد اقتصاد سرمایه داری جهانی شده که ده ها میلیارد دلار در سال در اقتصاد گسترده تر می ریزد. برای مثال در آمد"صنعت سکس" 5 در صد از کل در آمد ملی هلند را تشکیل می دهد. طبق یک گزارش بی بی سی صنعت قاچاق انسان در یک مقیاس جهانی سالانه 32 میلیارد دلار درآمد ایجاد می کند.

(3) صنعت گردشگری در بسیاری از کشورهای جنوب آسیا بر محور فحشا می چرخد. صدها هزار نفر از جوانان و نوجوانان در این کشورها به فحشا کشانده می شوند. بیش از 20 درصد از فعالیت های اقتصادی در تایلند، اندونزی، مالزی و فیلیپین شامل فحشاست. برآورد گردیده است که در حدود 4 میلیارد دلار از درآمد سالانه تایلند، برزیل، کوبا، روسیه، کنیا، و بسیاری از کشورهای دیگر حاصل روسپی گری است. این وضعیت همزمان است با فشارهایی که از جانب صندوق بین المللی پول و بانک جهانی برای توسعه صنعت اقتصاد گردشگری بر این کشورها وارد می گردد. بسیاری از کسانی که برای آژانس های مسافرتی، هتل ها و باشگاه ها، کافه ها و شرکت های هواپیمایی کار می کنند،  در واقع کار خود را مدیون استفاده از زنان و کودکان به عنوان جاذبه های توریستی اند.

در مجموع تجارت بر زنان به صورت فزاینده ای در حال تبدیل شدن به بخشی جدایی ناپذیر از سیستم سرمایه داری و نظام اجتماعی مردسالار آن بوده است. این هم از نظر اقتصادی و هم از نظر ایدئولوژیک با سیستم سازگار است. تلاش هایی که برای جلوگیری از  این تجارت انجام می شود، نه تنها به دگرگونی این وضعیت منجر نشده است، بلکه وضعیت وخیم ترنیز شده است.  


 

[1] -Capitalism, the Sex Trade and the Oppression of Women, March 31, 2013, www.revcom.us, Revolution Newspaper | revcom.us, The voice of revolutionary communist party, USA

[2] -Amanat

  دانشجوی 23 ساله پزشکی که مورد تجاوز گروهی وحشیانه قرار گرفت و 13 روز پس از شوک و ننگ وارده به کل کشور در بیمارستانی در سنگاپوردرگذشت.

[3]-Tenancingo

[4] -trailer park 

یک پارک موقتی، منطقه ای نیمه دائمی یا دائمی ازخانه های متحرک یا تریلیهای مسافرتی است که دلیل اصلی از زندگی در چنین تریلرهایی اغلب به هزینه های پایین تر آنها بر می گردد.   

[5] -Svetlana

[6] -Zoran Piperovic

[7] -Susana Trimarco

[8] -Sir Jimmy Savile

 

 

 

بازگشت به صفحه نخست

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin

نامه ها ومقالات خودرا به نشانی webmaster@rahman-hatefi.net  بقرستید

انتشار اخبار، مقالات و بیانیه ها در این صفحه الزاماً به معنای تایید آن‌ها نیست
 
    اشتراك در نویدنو

  

نشانی پست الکترونیک: