نویدنو -  کتاب -   رحمان هاتفی  درباره ما -  آرشیو

از همین قلم

 
 
 
 

2017-02-06

نویدنو  18/11/1395 

 

 

 

مطلب دریافتی

 

 راه توده در هزار توی خویش ساخته

 

سایت راه توده دربخشی از نوشتاری با عنوان"مردم ایران چه می خواهندو جنبش آنها در چه مرحله ایست"

چنین می نویسد :

یک جریان درون حکومت و یک جریان عمدتا در خارج از کشور اصرار دارند که جنبش تحول خواهی مردم ایران را برانداز، خشونت طلب و در تقابل با جمهوری اسلامی و قانون اساسی معرفی کنند. حتی کسانی با داعیه های بزرگ بصورتی مضحک، در انتقاد از روحانی و انکار رای مردم به او و خیز فاسد ترین بخش حکومت برای جلوگیری از پیروزی او در انتخابات 96 می نویسند که او برای تحکیم نظام آمده است. گوئی باید علیه نظام رئیس جمهور می شد! بخوانید این جمله و ارزیابی مضحک را:

«حسن روحانی «اصول‌گرا» و «راست‌گرا» است، او نمایندهٔ مردم نیست! حرف‌هایی خوشایند و حتی گاه شعارهایی اصلاح‌طلبانه بیان می‌کند و شیوهٔ سخن گفتنی بسیارمؤد‌بانه‌تر از احمدی‌نژاد دارد، اما درعمل و در تحلیل نهایی، او همواره تعهدش را به ”نظام“ و حاکمیت مطلق علی خامنه‌ای نشان داده است. سرکوبِ جنبش سبز و به‌انزوا کشاندن طرفدارانِ آن، برای ”نظام“ امری حیاتی بوده است و حسن روحانی بخشی مهم از این پروژه بوده‌ است که هدف آن گذر از جنبش سبز و "اعتماد سازی با حاکمیت" بوده است. دل بستن به حسن روحانی در مقام نامزد انتخاباتی‌ای که در راه مصالح مردم عمل خواهد کرد، پروردن امیدی واهی است. زیرا حسن روحانی نه‌تنها برنامه‌یی برای ایجاد تغییر ندارد، بلکه خود او بخشی از همان "حاکمیتی" است که مسیر جامعه را در گذرش از مرحلهٔ دیکتاتوری به مرحلهٔ دموکراتیک، مسدود کرده است.»

 

اولین سخن با نویسندگان راه توده ای این است به چه حق ومجوزی دعوای نظری بر سر چگونگی تحلیل سیاسی را به گونه ای مطرح می کنید که گویا مخالفت با سیاست حاکم بر جریان اعتدال فقط مختص جریانی است که در خارج از کشور وجود دارد .آیا آقایان نمی دانند که شاخص ترین چهره های چپ ایران در انتخابات شرکت نکرده ونمی کنند . شما چگونه مدعی اطلاع از وضع جنبش هستید واز چنین مسائل بدیهی ای بی اطلاع هستید؟

از واقعیت غافلید یا به حیله تزویر می کنید؟

آقایان بزرگترین سد در برابر مشی رفرمیستی شما نیروهای چپ داخل کشور است ، لطفا نعل وارونه نزنید.

دومین سوال از این آقایان این است که مگر خود شما در مرکز ایران دفتر ودستک دارید که به گونه ای سخن می گوئید که گویا از متن هستی سخن می گوئید؟ شما مشخص نکرده اید که خودتان جریان درون حکومتی هستند ویا برون حکومتی ؟

به هر حال این نگارنده به عنوان یک چپ مقیم ایران می کوشم تا نظرات آن آقایان را که مدعی هستند نظراتشان ،همان نظرات جنبش مردم ایران است را مورد بررسی قرار دهم .

درست این است که ، همانطورکه در مقاله مورد اعتراض آقایان آمده است وخود آقایان نیز در مقاله خود به آن اذعان کرده اند،آقای روحانی برای حفظ نظام آمده است .وتاکید بر این مساله به هیچ وجه مضحک نیست . چرا آقایان به جای نقد اصولی از این کلمات سخیف سود جسته اند ؟ آیا ایشان با این گفته که " آقای روحانی "نه‌تنها برنامه‌یی برای ایجاد تغییر ندارد، بلکه خود او بخشی از همان "حاکمیتی" است که مسیر جامعه را در گذرش از مرحلهٔ دیکتاتوری به مرحلهٔ دموکراتیک، مسدود کرده است." موافقند ویا مخالف

اجازه دهید بخش های نوشته دیگر این معلمان کار ناآزموده را دنبال کنیم :

"کسانی می گویند جنبش تحول خواهی مردم ایران بدنبال اصلاح است اما چرا این اصلاح نباید شامل اصلاح جمهوری اسلامی شود؟ و خواست تغییر قانون اساسی را مطرح کند. چطور می توان گفت که ما می خواهیم جمهوری اسلامی را اصلاح کنیم ولی نباید از تغییر قانون اساسی آن سخن بگوئیم؟

می گوئیم: خواست اصلاح قانون اساسی خواستی است که بستگی به تناسب قوا میان جنبش و حاکمیت در دوران پس از پیروزی در مرحله نخست، یعنی دوران کوبیده شدن مهر جنبش بر حاکمیت دارد.

درحال حاضر جنبش می خواهد حکومت را اصلاح کند، نه جمهوری اسلامی را سرنگون کند."

آیا در میان این جملات آشفتگی به چشم نمی خورد ؟

حضرات در بخش اول این قسمت از کسانی سخن می گویند که " می گویند جنبش تحول خواهی مردم ایران بدنبال اصلاح است اما چرا این اصلاح نباید شامل اصلاح جمهوری اسلامی شود؟" وسپس با یک چرخش قلم می نویسند که " جنبش می خواهد حکومت را اصلاح کند، نه جمهوری اسلامی را سرنگون کند."

در اینجا مشخص نیست که چه کسانی از اصلاح قانون اساسی سخن می گویند وچه کسانی از سرنگونی آن در نقل قولی هم که آقایان آورده اند نه سخن از اصلاح قانون اساسی هست ونه از سرنگونی .

لطفا برای همگان روشن کنید که ،کسانی که مخاطب شما هستند ،خواهان اصلاح قانون اساسی هستند ویا خواستار سرنگونی ویا هردو؟

می بینید دوستان محترم !

اگر مطلب مضحکی وجود داشته باشد در استناد های شماست .

بنابراین چنین به نظر می رسد که شما گفتارهایی را خود به دیگران منتسب می کنید وسپس خود آن را رد کرده وبه این طریق پیروز میدان می شوید. آیا اینگونه سخن گفتن ،همگان را به یاد داستان معروف دن کیشوت نمی اندازد ؟

اما ادامه نقد آقایان از این هم جالبتر می شود :

" ... درحال حاضر جنبش می خواهد حکومت را اصلاح کند، نه جمهوری اسلامی را سرنگون کند. خواست اصلاح قانون اساسی مربوط به مرحله اصلاح جمهوری اسلامی نیز باز می گردد به تغییر تناسب قوا در حاکمیت. ما تفاوت این دو مرحله را باید درک کنیم. این که چنین خواستی نیز در شعارهای مردم مطرح می شود، عمق آگاهی و فشار جنبش بر حاکمیت را بازتاب می دهد و ظرفیت مرحله دوم، یعنی مرحله اصلاح جمهوری اسلامی را به ما نشان میدهد، اما امروز، این خواست هنوز به خواست عمومی- مانند خواست اصلاح حکومت که امروز مطرح است- تبدیل نشده است. امروز جنبش مردم ایران می خواهد حکومت را ملزم به پذیرش آن جمهوری اسلامی که در انقلاب 57 بیرون آمد و تن دادن به قانون اساسی و الزامات آن مجبور سازد.

همانطور که می بینید وضعیت با زهم مغشوش تر می شود در کنار "اصلاح حکومت " و "تغییر قانون اساسی " و "سرنگونی جمهوری اسلامی " اکنون "اصلاح جمهوری اسلامی "نیز اضافه شده است بدون آنکه مشخص شود که چه فرقی بین اصلاح حکومت واصلاح جمهوری اسلامی وجود دارد .

در حالی که آقایان همچنان مشخص نمی کنند  که چه کسانی خواهان سرنگونی جمهوری اسلامی هستند. چنان که مشخص نمی کنند که چرا بلافاصله پس از این جمله  "... درحال حاضر جنبش می خواهد حکومت را اصلاح کند، نه جمهوری اسلامی را سرنگون کند. " جمله " خواست اصلاح قانون اساسی مربوط به مرحله اصلاح جمهوری اسلامی نیز باز می گردد به تغییر تناسب قوا در حاکمیت. " را می آورند ؟آیا می خواهند به این وسیله به خواننده چنین القاء کنند که تغییر قانون اساسی مترادف با سرنگونی جمهوری اسلامی است ؟ به این ترتیب خواننده بین سه گزاره "اصلاح حکومت " و "اصلاح قانون اساسی" و"سرنگونی جمهوری اسلامی " سرگردان وحیران می می ماند "

این همه آشفتگی در یک نوشته از کجا نشات می گیرد ؟

 درحال حاضرصف آن بخش از جنبش که دیگرنه اعتقادی به آقای روحانی دارد ونه به آینده اصلاحات ، بسیار طویل تر از صف چپ های ایران است واز میان بخشی از ملی- مذهبی ها و گروهی از اصلاح طلبان ناامید شده از توان اصلاحات وغیره می گذرد

اما واقعیت چیست ؟

واقعیت در ایران این است که جنبش مردم ایران از چند لایه تشکیل شده است . بخشی از آن هنوز به اصلاحات حکومتی باور دارد وبخش دیگری از آن هر گونه امیدی به اصلاح شدن جمهوری اسلامی را از دست داده است .واین دوشقه شدن جنبش به هیچ وجه ارتباطی به یک گروه ویا یک جریان سیاسی ویا طرفداران یک اندیشه خاص سیاسی ندارد .هرچه زمان می گذرد وهرچه که آقای روحانی ویارانش بیشتر تعلل کنند ،صف گریز از اصلاحات افزون تر شده وصف مخالفان جمهوری اسلامی گسترده تر می شود

نویسندگان سایت مورد بحث باید به ملت ایران توضیح دهند چرا نزدیک به 40 درصد مردم ایران را که در انتخابات شرکت نکردند را با یک چرخش قلم چنان حذف کردند ،که آن ها نتها به عنوان اپوزیسیون به رسمیت شناخته نشده اند ،بلکه گویا اساسا در ایران وجود خارجی ندارند .

نه آقایان ما اینجائیم .چشمان خود را باز کنید وما را ببینید. شما آنچنان در بحث های خارج از کشور غرق شده اید که اساسا ما را نمی بینید.

اما ندیدن واقعیت ،آن را تغییر نمی دهد .

وسخن آخر با آقایان راه توده ای :

در ماه های اخیر چنین می نمود که روند امید وار کننده ای در نوشته های راه توده دیده می شود . اما گویا گروهی در این سایت قصد دارند که هر تحلیل درستی را از روی لج بازی وبرای ایجاد صف بندی مصنوعی ، نوشته نادرست دیگری را همراه آن کنند . این نوشته کجا ونوشته دیگرتان با عنوان " میرویم به آن سوکه مردم به خیابان بریزند؟" کجا

منطق واقعیات قوی تر از آن است که بتوان باآن ستیز کرد.

شما با این بضاعت اندک سیاسی خود به هیچ وجه در جایگاهی نیستید که به دیگران درس بدهید .

لطفا سر خود را به زیر انداخته وبه کارآگاهی بخشی بپردازید شاید در آینده بیشتر با شما سخن بگوئیم .این بسته به روشی است که شما در پیش خواهید گرفت .

به امید استقلال – آزادی وعدالت

با احترام از ایران 

 امضا محفوظ

 

بازگشت به صفحه نخست

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin

نامه ها ومقالات خودرا به نشانی webmaster@rahman-hatefi.net  بقرستید

انتشار اخبار، مقالات و بیانیه ها در این صفحه الزاماً به معنای تایید آن‌ها نیست
 
    اشتراك در نویدنو

  

نشانی پست الکترونیک: