نویدنو -  کتاب -   رحمان هاتفی  درباره ما -  آرشیو

از همین قلم

 
 
 
 

2017-01-21

نویدنو  02/11/1395 

 

 

بغض، اندوه و خشم عمومی در سوگ آتش نشانان زحمتکش و فداکار

در فاجعه آتش سوزی و فروریختن ساختمان پلاسکو

مسعود امیدی

جامعه 24 ساعت گذشته را با اندوه و بغضی سنگین برای آتش نشانان فداکاری که زیر آوار فروریخته ساختمان پلاسکو قرار گرفتند، گذرانده است. بغضی که بارها در گلو شکسته و با سیل اشک همراه گردیده است. براستی که شخصا سالهاست چنین اندوهی را تجربه نکرده بودم. احساس خاصی نسبت به این ساختمان داشتم که به دورانی از زندگی ام در سالهای جوانی و در اوایل دهه شست برمیگردد که پس از فرار از سربازی در یک کارگاه تولید پوشاک بچه گانه در طبقه دوازدهم آن کار می کردم و شب های زیادی را نیز در همان کارگاه می خوابیدم. در همان موقع نیز بخاطر دارم که گاهی آتش سوزیهای کوچکی در برخی طبقات روی می داد و به شکلی کنترل می شد.

همواره دیدن تصاویر غرق شدن یک کشتی (چه تصاویر مربوط به غرق شدن واقعی یک کشتی  در خبرها و چه در فیلم های سینمایی و به صورت مجازی ) بشدت مرا متاثر کرده است. به گونه ای که  هیچ علاقه ای به دیدن اینگونه تصاویر ندارم. اما اینبار فروریزی ساختمان پلاسکو  تاثری بسیار شدیدتر و به معنای واقعی توام با اندوه و اشک در من و بسیاری دیگر ایجاد نموده است .  

بر اساس مبانی دانش حفاظت صنعتی که  بعدها در قالب استاندارد HSE شامل شناسایی و مدیریت ریسکها و مخاطرات سلامتی و ایمنی (ISO !8000) و زیست محیطی (ISO 14000) تدوین گردید، حوادث یا رویدادهای زیانبار محیط های کار اساسا تک عاملی نبوده و می توانند Multi Factor یا ناشی از عوامل مختلف باشند.  از این منظر ورای برخوردهای مقطعی و هیجانی در ارتباط با این حادثه تاسف بار که  بر افراد، سازمان ها و ... خاصی متمرکز می شوند، درست تر آن است که این حادثه دردناک در یک چارچوب علمی و سیستماتیک مورد ارزیابی و تحلیل قرار گیرد. از این منظر باید ابعاد فنی ، حقوقی، مدیریتی ، ساختاری ، فرهنگی ، اجتماعی و... را در تحلیل حوادث مورد توجه قرار داد.

تردیدی نیست که در ارتباط با حادثه مذکور مسئولان قانون گذاری کشور و مجلس شورای اسلامی بابت عدم تصویب قوانین و ایجاد الزامات حقوقی و تخصیص بودجه کافی جهت ارتقاء شرایط و استانداردهای ایمنی در زندگی شهری و محیط های کار، مدیریت شهری شامل شهرداری و شورای شهر بابت عدم نظارت موثر بر ساخت و سازها  و نگهداری و مستحکم سازی ، سازمان نظام مهندسی بابت عدم ایفای نقش موثر در تعیین و الزام به اجرای استانداردهای فنی لازم جهت ساخت و نگهداری سازه ها ، دولت و وزارت تعاون ، کار و رفاه اجتماعی جهت کوتاهی در الزام به رعایت استانداردهای ایمنی در کارگاههای تولیدی و بطور کلی محل های کار ، هیات مدیره ساختمان بابت عدم ایجاد الزامات و نظارت بر رعایت استانداردهای ایمنی و الزام آور هم برای کارگاهها و هم برای ساختمانها ، قوه قضائیه بابت کوتاهی در نظارت بر اجرای قوانین مرتبط با ایمنی ساختمانها مسئولند.  مسئولیت چنین حوادثی اساسا به همه  مسئولان و نهادهایی که اشاره شد، برمی گردد و هیچکس نمی تواند با برون فکنی خود را از زیر بار اتهام و مسئولیت این فاجعه کنار بکشد.  اما بدون تردید این مسئولیت یکسان نیست. و همه کسانی که منابع، امکانات، اختیارات و وظایف کلان تر ، مستقیم تر و مرتبط تری دارند، مسئولیتشان نیز بیشتر است.

مسئولیت این حادثه بر عهده مدیران و مسئولانی است که کرسی های قدرت و اختیارات منابع کشور را در دست خود دارند، اما با عدم اتخاذ و به اجرا گذاشتن تدابیر مناسب، عدم تخصیص منابع و تامین امکانات و تجهیزات فنی مدرن ، عدم ایجاد ساختار و سازوکارهای مدیریتی مناسب جهت پیشگیری از بروز اینگونه حوادث کوتاهی کرده اند. کسانی که با دردست داشتن همه منابع و امکانات و اختیارات و قدرت در کشور،  کار اثربخشی در زمینه  ایجاد ساختار و تامین و تدارک منابع و سازوکارهای لازم برای مدیریت پدافند غیرعامل و مدیریت بحران در شرایط بروز مخاطرات و رخدادهای مشابه انجام ندادند.

اصل اساسی سیستم های مدیریت ایمنی بر این مبنا قرار دارد که حوادث اساسا قابل پیشگیری اند و پیشگیری نیز همیشه ارزان تر از درمان است. اما اگر فساد سیستماتیک در کنار سوء مدیریت و نبودن نظارت دموکراتیک اجازه دهد که جایی برای ارزش قائل شدن به جان و مال و امنیت و بهداشت و زیست بوم مردم باقی بماند.

پیرو جهت گیری نئولیبرالی در کشور طی سه دهه گذشته و کاهش بودجه و بی توجهی فزاینده به خدمات اجتماعی چون آموزش و بهداشت و درمان و نیازمندهای ضروری مردم جامعه، یکی از پیامدهای این جهت گیری به صورت مشخص ، کاهش سرمایه گذاری ها و مقررات زدایی و کاهش تعهدات و الزامات قانونی در حوزه ایمنی، افزایش نرخ حوادث کار و پیامدهای وخامت بار آن مانند بسیاری از نقاط جهان بوده است. نمونه هایی چون حادثه فروریزی ساختمان تولید کنندگان پوشاک در بنگلادش، حادثه معدن زغال سنگ ترکیه و... و اینبار نیز فروریزی ساختمان پلاسکو هر از چند گاه یک بار به فاجعه ای ملی تبدیل گردیده و سبب اشک ، اندوه و خشم توده های مردم می شود.

نگارنده بر اساس نزدیک به یک دهه و نیم کار در تولیدی های پوشاک در مناطق مختلف تهران، شاهد بسیاری از ساختمان های فرسوده و قدیمی و بدون کمترین امکانات ایمنی و حفاظتی بوده که ساختمان پلاسکو در برابر آنها بسیار مدرن و ایمن بوده است. هم اکنون نیز در این ساختمانها انوع مشاغل از جمله فعالیت های تولیدی در زمینه های پوشاک و... ادامه دارد. می توان تصور نمود احتمال بروز حوادث مشابه برای آنها چقدر بیشتر باشد!

 خارج نمودن کارگاههای زیر ده نفر از شمول بسیاری از مفاد قانون کار ، شرایطی را ایجاد نمود تا در کارگاههای تولیدی که اساسا در این طبقه بندی جای می گیرند و ساختمان پلاسکو نیز پر از این گونه تولیدی ها بوده است، ملزم به رعایت هیچگونه الزام قانونی و نیز نظارت و بازرسی جهت اجرای این الزامات نباشند. خیل عظیم کارگران ، سرپرستان و حتی مسئولان و صاحبان این کارگاههای تولیدی از کمترین آموزش در زمینه مسائل ایمنی بی بهره بوده اند. عدم تخصیص منابع و کار ترویج و آموزش و فرهنگسازی در حوزه ایمنی ، علت بسیاری از موارد حوادث مربوط به محیط های کار است و در این مورد نیز بدون تردید نقش مهمی داشته است، حقیقتی انکارناپذیر در کشور است و مسئولیت آن بر عهده  نهادهای حاکمیت است که از تخصیص منابع جهت فرهنگ سازی، آموزش، تامین امکانات، ایجاد الزام های قانونی، نظارت بر اجرای قوانین و... کوتاهی کرده اند..

از منظری دیگر، بسیاری از این گونه حوادث حاصل انباشت سوء مدیریت، فساد و بی توجهی در طی سالها و دهه ها هستند و ساده نگری است که مسئولیت آنها فقط به مسئولان کنونی محدود گردد. بنابراین بسیاری از مسئولانی که به نوبت بر کرسی های قدرت نشسته و در زمان خود در انجام وظایف خود قصور ورزیده اند، نیز در مسئولیت این فاجعه شریکند. معمولا در چنین مواردی مسئولان سعی می کنند توپ را در زمین دیگران بیاندازند. کاری که شهرداری تهران با انتشار اعلام هشدار سال 93 خود به هیات مدیره ساختمان سعی کرد انجام دهد و خود را تبرئه نماید.

آتش نشانان جان بر کف و  فداکار و همینطور جنگلبانان و ماموران زحمتکش محیط زیست در کنار پرستاران زحمتکش از شرافتمندترین اقشار زحمتکش این جامعه اند. قشر زحمتکش آتش نشانان با ابتدایی ترین شرایط به انجام وظیفه و ارائه خدمات نجات بخش در شرایط پر مخاطره مرتبط با حوادث مشغولند. از دست دادن دهها آتش نشان قهرمان در این حادثه اندوهی سنگین در جامعه برجای گذاشته است.

بغض فروخورده جامعه در سوگ آتش نشانان زحمتکش و فداکار در فاجعه آتش سوزی و فرو ریختن ساختمان پلاسکو چنانچه به خشم و نیرویی برای حساب کشی از مسئولانی که با عدم انجام موثر مسئولیت خود در پیشگیری از بروز چنین حوادثی بیشترین نقش را داشته اند، تبدیل نگردد و ساختار مدیریتی کشور در ارتباط با خدمات اجتماعی و بویژه حوزه ایمنی را با تغییر جدی مواجه  نکند، باید منتظر حوادث مشابه و تاسف بار بیشتری هم بود.

اول بهمن 95

 

نقل از فیس بوک نویسنده
 

 

بازگشت به صفحه نخست

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin

نامه ها ومقالات خودرا به نشانی webmaster@rahman-hatefi.net  بقرستید

انتشار اخبار، مقالات و بیانیه ها در این صفحه الزاماً به معنای تایید آن‌ها نیست
 
    اشتراك در نویدنو

  

نشانی پست الکترونیک: