نویدنو -  کتاب -   رحمان هاتفی  درباره ما -  آرشیو

از همین قلم

 
 
 
 

2016-12-05

نویدنو  15/09/1395 

 

 

 

تغییر رژیم در خارج ، فاشیسم در داخل : دخالت های امریکا چگونه راه رابرای ترامپ فرش کرد

ربه کا گالد - برگردان : هاتف رحمانی

" مردم تاوان آن چه را انجام می دهند ، و از آن هم بیشتر ، تاوان ان چه را که اجازه وقوع آن را می دهند می پردازند .و آن ها آن تاوان را به سادگی یعنی با زندگی هایی که پیش می برند می پردازند." این کلمات از کتاب مقاله مانند جیمز بالدوین ،تحت عنوان  بی نام در خیابان ها (1972) در باره نژاد در امریکا ،بعنوان سرلوحه رمان کلاسیک جدید دورونتی الیسون تحت عنوان حرامزاده کارولینای ، در باره مردمی که در محاوره بعنوان "اشغال سفید" به آن ها اشاره می شود یعنی ، طبقه کارگر سفید پوست فقیر محروم، نقل شده بود . بالدوین با نظریه خود که (در عبارت) عدالت از طریق و در زندگی هایی که پیش می بریم ساخته می شود نمود می یابد ، به گرفتاری سیاست های نژادی در داخل رویای امریکایی اشاره می کند و مستقیما با تمام تضادهایی که این ارثیه ایجاد کرده است مواجه می شود . آلیسون به فقرطبقه کارگر سفید پوست، مستمندسازی سامانه مند آن ها ، و محرومیتی که با آن رودر رو بودند ، که از زمان وقوعشان بسیار طولانی تر شده بودند فکر کرده بود . اگر چه آن ها حکایت های خود را به شیوه های متفاوتی بیان می کنند ، اما بالدوین و آلیسون موضوع همانندی را خلق می کنند : جنایت ها پی امد هایی دارند . وقتی که ما سبب رنج دیگران می شویم با رنج کشیدن خود به پایان می بریم .  

در هیچ لحظه ای از تاریخ تاثیر بومرنگ هر روزه اخلاقیات کامل تر یا بی رحمانه تر از نتیجه انتخابات برای چهل وپنجمین رئیس جمهور امریکابیان نشده است . امریکا ملت های بیشماری را در سراسر جهان متحمل رنج کرده است .امریکا دموکراسی ها را به نحو سامانه مندی به  دیکتاتوری ها تبدیل کرده است که از هر کشور دیگری بسیار پیش تر است .تنها مشروعیت برای اقدام های آن برنامه " تغییر رژیم" برای "دموکراسی جهانی" بوده است که نه حزب جمهوری خواه ونه حزب دموکرات هرگز آشکارا آن را  مورد پرسش قرار ندادند. در 8 نوامبر 2016 ، ناگهان ماهیت آن برنامه آشکار شد : صف ریاکاری که به مستمند سازی اکثریت امریکایی ها ، در عین ثروتمند کردن طبقه حاکم کمک کرده است . 

در لیبی ، سوریه ، عراق ، اکرایین ، افغانستان ، هائیتی ، السالوادور، هندوراس ، نیکاراگوا ، کوبا و شیلی ، امریکا رهبران منتخب مردمی را با دست نشانده های مطیع عوض کرد که برای نادیده گرفتن اراده مردمی که بر آن ها حکومت می کنند مورد تشویق قرار گرفته اند . من در باره این فصل های تیره تاریخ کشورم در اتاق یک هتل ایرانی ، در حال تماشای تلویزیون دولتی که از طریق اسلاید بیش از شصت کشوری را که امریکا در آن جا، پنهانی یا آشکار تغییر رژیم را بنا نهاد نمایش می داد بیش از کلاس های دبیرستان یا دانشگاه آموختم . 

در طی اکثر تغییر رژیم هایی که امریکا به صورت موثری در سراسر جهان سازمان داد تا حد زیادی در سرکوب آزادی در خارج در عین تقویت آزادی در کشور موفق بوده است . شهروندان کشورهای درگیر از زمان طولانی بدگمانی نسبت به ادعاهای امریکا برای خدمت به صلح جهانی را ، آن گونه که تلویزیون ایران نشان می داد آموخته اند . خارج از امریکا ، افراد اندکی ادعاهای برتری اخلاقی کشور را باور دارند . با این حال قبل از 2016 بسیاری از شهروندان آن امریکا را بعنوان نیروی خیر در جهان می دیدند . 

در پس آیند 8 نوامبر 2016 ، نمای ترویج دموکراسی در سراسر جهان دیگر در مرکزی که این ایدئولوژی حمایت می کند نگه داشته نمی شود . شهروندان امریکا در حال چشیدن داروی خود هستند. استبداد گرایی که آن ها از آغاز جنگ سرد صادر کرده اند ناگهان ، و به صورت بی سابقه ای به کشور حمل شده است . آن (بازگشت) اکنون ، از طریق حمله های نژادپرستانه علیه کودکان دبستانی ،  ازدیاد علامت های نازی در سراسر کشور ، فخاشی ، تهدید به مرگ ، و فضای عمومی نفرت در برابر ما در حال انفجار است . دیگر نمی توان نادیده گرفت که آن چه ما در خارج انجام می دهیم  آن چه را در کشور تجربه می کنیم شکل می دهد . 

وقتی که من برای اولین بار فاجعه ای را که در 8 نوامبر 2016 رخ داده بود در یافتم از تمام کسانی که می شناختم عذر خواهی کردم . از تمام دوستانم در ایران ، که ممکن است باز هم تحریم های بیشتری را به خاطر یک تاجر سرمایه دار دروغگو تحمل کنند . از تمام همکاران بریتانیایی ، که سال های بسیار بیشتری از صداهای احمقانه و ناچیز شمردن تدریجی مطبوعات آزاد را تحمل خواهند کرد . من از جهان عذر خواهی کردم ، به خاطر کشورم ، به خاطر انتخاب کنندگان آن ، و به خاطر همدستی با سامانه فاسدی که به صورت مشکوکی با تولد جمهوری امریکایی هم زمان است .

سیاست خارجی مطرود امریکا قدیمی تر از ایده ای است که سرنوشت ملی را که ما را به گسترش در غرب امریکایی می کشاند بیان می کند. جنگ مکزیک امریکا (1846-1848) هم  تصرف زمین دیگری بود . هدف جنگ اسپانیایی امریکایی (1898) ضمیمه کردن فیلیپین بود ، سرزمینی که هرگز حقیقتا متعلق به امریکا نبود . این ضمیمه سازی خشن به جنگ فیلیپین – امریکا منجر شد ، که از سال 1899تا1902ادامه یافت . در طی دوران مشابهی ، در سال 1898، هاوایی ، بدون رضایت مردم آن به امپراطوری امریکایی ملحق شد .امریکا هماره مانند یک قدرت استعماری رفتار کرده است ، در حالی که در داخل مرزهای خود ، با شهروندهای سفید پوست خود به نوع دیگری رفتار می کرد .   

زمانی که تاریخ امریکا در مدارس دولتی تدریس می شود ، تضاد های آن اغلب در یک روایتی بسته بندی می شوند که آرایش دگرگون شدن کشور و تاریخ چند فرهنگی آن را باز تاب می دهد. به خاطر آموزش غیرمتعارف من ، برای آن که درک کنم که وحشت واقعی 8نوامبر 2016 چیزی نیست که برای امریکا در صحنه جهانی معنی دارد ، بلکه چیزی است که در کشورمعنی دارد زمان زیادی برد . برای اولین بار در تاریخ مدرن امریکا ، بزرگترین فشار سیاست خارجی امریکا ممکن است در داخل امریکا تجربه شود ، در فضای محلی که نسل های بسیاری از تحمل ضربات آن در جهان مصون و منزوی بوده اند . 

برای اولین بار، قربانی های مستقیم و بی واسطه حماقت و تبعیض  امریکایی خود مردم امریکا هستند. اقلیت ها و رنگین پوست ها مدت طولانی هدف سیاست های تبعیض آمیز در داخل امریکا بوده اند . به دنبال رای 8 نوامبر کاربرد این اشکال تبعیض آمیز علیه هرکسی ، از زنان گرفته تا لاتین تبار ها تا معلول ها و همجنس گراها قانونی شده اند .   

این روند جاری نفطه عطفی را در تاریخ جهان تعیین می کند. برای نسل های بسیاری ، رای دهنده های امریکایی سیاست مدارهایی از طیف گسترده ای از انواع سیاسی را در عین چشم بستن به واژگونی دموکراسی ها ، دیکتاتوری های به زور نصب شده ، تنبیه های مالی ، تحریم ها ، و دیگر تنبیه هایی که به صورت یک جانبه اتخاذ شده بودند رای داده اند چون دنیا همچون فرمانبرداری خاموش نگاه می کرد ، یا به شیوه دیگری می  چرخید .

اگر چه این مصیبت در وجدان متمایل به روابط بین المللی  بیشتر در میان برگزینندگان امریکا مورد ایراد بود ، اما رای دهنده ها با پی آمد های انتخابات های ما در خارج مواجه نمی شوند. رای دهنده ها می توانند اجازه دهند رنج های ایرانی ها ، عراقی ها، افغان ها ، لیبیایی ها و  شهروندان هندوراس نادیده گرفته شود ، چون (این اقدام ها ) در خاک امریکا رخ نمی دهند .   

همان سامانه سیاسی که رئیس جمهور افریقایی تبار را به قدرت رساند هشت سال بعد یک نژادپرست زن ستیز متعصب  را به همان مقام برگزید.در حقیقت ، در بسیاری از ایالت های  ژله ای( دارای نوسان رای) که نتیجه انتخابات را تعیین می کنند ، همان افرادی که به اوباما رای داده بودند به ترامپ رای دادند . انگار این فکر حاکم بود که ، از نقطه نظر برگزینندگان محروم امریکایی ، بین یک متعصب نژاد پرست و یک افریقایی تبار نوید دهنده تغییر تا جایی که هردو وعده اوراق کردن وضع موجود را می دهند تفاوت واقعی وجود ندارد.

گفتنی است که این رای دهنده حق دارند تفاوتی که بتواند معنی دفاع از نژاد پرستی بدهد را تشخیص ندهند. اما شکست از یادگیری تصمیم آن ها برای کنار گذاشتن ملاحظات اخلاقی در مواجهه با خفقان اقتصادی می تواند به معنی مخفی کردن واقعیت باشد . مونا بیکر همکار مصری من ، استاد دانشگاه منچستر، بعنوان استاد مطالعات انتقالی ، که همین اواخر با مطالعه " مشارکت فعال ها به بهار عربی " معروف شده است به من  گفت " چیزی خوبی که از این انتخاب برمی آید آن است که سامانه در حال شکستن است " بیکر هیچ تفاوتی بین کلینتون وترامپ نمی بیند و هر دو را احتمالا معمار سبعیت جهانی می بیند . او از بحث ما نتیجه گرفت ،" آن (شکست) نمی تواند با یک انتخابات  ثابت شود . وضع موجود نیازمند پایان است ."  

آیا ریاست جمهوری ترامپ وضع موجود را به آخر خواهد رساند؟ هر آن چه که رخ دهد ، قطعی است که امریکایی ها به زودی تا حد زیادی اشتراک بیشتری با ایرانی ها ، روس ها و دیگر ملت هایی خواهند داشت که عادت دارند در رژیم های استبدادی زندگی کنند.برای اولین بار، منافع مشترک بین امریکا و بقیه جان تنها بر آن چه که ما با دیگران کرده ایم ، یا همکاری جاری ما در حفظ دولت های سرکوبگر آن ها بنا نخواهد شد ، بلکه بر آن چه ما با خودمان کرده ایم بنا خواهد گشت . 

ما اکنون می توانیم درس های دموکراسی را از کشورهای بسیاری که دولت امریکا کودتاها را در آن ها سازمان داده است بیشتر از صدور ایدئولوژی های امریکا به خارج به شکل تفنگ ها و سلاح ها بیاموزیم . این درسی نیست که من دوست داشتم از روز انتخابات به خانه ببرم ، اما با این حال یک درس است . دقیقا به خاطر آن که تحقیر آمیز و اهانت آمیز است ، 8 نوامبر 2016 ثابت خواهد کرد که آموزش سلامتی بخشی در محدوده دموکراسی امریکایی است .

سرچشمه : کانتر پانچ  

 

بازگشت به صفحه نخست

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin

نامه ها ومقالات خودرا به نشانی webmaster@rahman-hatefi.net  بقرستید

انتشار اخبار، مقالات و بیانیه ها در این صفحه الزاماً به معنای تایید آن‌ها نیست
 
    اشتراك در نویدنو

  

نشانی پست الکترونیک: