نویدنو -  کتاب -   رحمان هاتفی  درباره ما -  آرشیو

از همین قلم

 
 
 
 

2016-06-17

نویدنو  28/03/1394 

 

 

 

 

”بازگشت به ماركس“، مضمون ”ماترياليسم تاريخي“ را تحريف مي كند!

 فرهاد عاصمی

 

”بازگشت به ماركس“ چه هدفي را دنبال مي كند؟

هدف موسسه تبليغاتي امپرياليسم انگلستان از مصاحبه با ديويد هاروي در لابلاي پرسش هاي ع. رخشان قابل شناخت است. ”بازگشت به ماركس“، ”بازخواني ماركس“ و انواع عنوان هاي ديگري كه براي كوشش به منظور جدا ساختن انديشه ماركسيستي از پراتيك اجتماعي در محافل ذينفع دستگاه هاي تبليغاتي امپرياليستي در جريان است. اين هدف را ”برنامه «به عبارت ديگر» در بي بي سي فارسي“ نيز دنبال مي كند كه در گفتگو با رفيق سپيداري نيز تجلي يافت.

رفيق سپيداري به درستي با افشايِ كوششِ راندن بحث در باره نظرات ماركس به سوي ”راست روي“، «به راست غلطيدن» (ص٦) در اين بحث ها پرداخته و برجسته مي سازد كه «اگر اندكي دقت كنيم، شعار ”بازگشت به ماركس“ ... زير سوال بردن نه تنها احزاب كمونيست، بلكه كليه برداشت ها از چپ و نوعي بي اعتبار اعلام كردن آموزه هاي ماركس و ماركسيسم است. ...» (ص ٤).

رفيق سپيداري همچنين در پاسخ به موضع انتساب «عقب ماندگي» به «كمونيست ها و به ويژه به حزب كمونيست روسيه [اتحاد شوروي])، ضمن اشاره به ناتواني در اتحاد شوروي براي اصلاحات ضروري اقتصادي كه مي توانست وظايف انقلاب علمي- فني را در اين كشور به ثمر برساند، به درستي به پرسويه تر بودن علل «آنچه كه به شكست انجاميد» اشاره مي كند و تحقيقات مشخص وسيع تري را ضروري مي داند (ص ٧).

رفيق سپيداري پديده «كيش شخصيت استالين» را نوعي «دين شدگي آيين كمونيستي» ارزيابي مي كند. نظري كه به درستي خطري را برجسته مي سازد كه پيامد نقض ”دموكراسي سوسياليستي“ است. به سخن ديگر، نقض آزادي بيان وعقيده انسان، بدون آن كه بايد نگران عواقب نظرات خود باشد. پديده «دين شدگي» كه به معناي تفويض حق ”سخن آخر“ به فرد است، بدون ترديد ريشه اصلي خطر نابودي دموكراسي به طور عام و از جمله دموكراسي سوسياليستي به طور خاص را در اتحاد شوروي تشكيل داد.

 

برداشت از علم ماترياليسم تاريخي نزد ديويد هاروي

آنچه كه اما نياز به توضيح بيش تر دارد، برداشت از علم ماترياليسم تاريخي نزد ديويد هاروي است كه به نوعي توسط رفيق سپيداري مورد تائيد قرار مي گيرد. نظر هاروي كه مصاحبه كننده رخشان مطرح مي سازد، چنين است: «بايد يك ماترياليست تاريخ شناس ...، دوست دارم بگويم يك ماترياليست تاريخ شناس و جغرافيدان باشي».

به سخني ديگر، هاروي مضمون علم ماترياليست تاريخي را به «تاريخ شناسي» محدود مي سازد كه به معناي شناختن وقايع تاريخي، جنگ ها و پيروزي ها و غيره است كه در مدارس كشورهاي سرمايه داري تدريس مي شود.

اين در حالي است كه مضمون علم ماترياليسم تاريخي نزد بانيان سوسياليسم علمي، شناخت ”اقتصاد سياسي“ جامعه بشري در طول تاريخ است كه مبتني بر آن، وقايع تاريخي اتفاق افتاده اند. برداشت هاروي مضمون ماركسيستي را از علم ”ماترياليسم تاريخي“ تخليه كرده و آن را به ”تاريخ شناسي“ به معناي رديف كردن وقايع، مُثله مي كند. شيوه اي كه مضمون ”بازگشت به ماركس“ را برملا مي سازد كه انگيزه ي دستگاه هاي تبليغاتي امپرياليستي است براي به راه انداختن چنين بحث هايي در رسانه هاي در اختيار خود.

ع. رخشاني پاي اين بحث را به ”نويدنو“ نيز سرايت داده است. بديهي است كه با چنين برداشت هايي نمي توان «به سوسياليزم علمي غناي بيشتري بخشيد» كه رفيق سپيداري خواستار آن است (ص٨).

 

رفيق سپيداري خود به درستي به توجه ماركس بر روي شرايط جغرافيايي اشاره دارد. ماركس در ”شيوه توليد آسيايي“، نقش شرايط جغرفيايي و اقليمي را در ايجاد شدن شكل «ساختارها»ي حاكميت طبقاتي نشان مي دهد. به عبارت ديگر، نقش آن را به مثابه عامل و علتِ چگونگي پاگرفتن و پاقرص كردن ”روند صوري“ ايجاد شدن ”اشكال“ متفاوت در نظام برده داري و يا فئودالي در آسيا و اروپا نشان مي دهد. روندي كه در آن، نقش شرايط جغرافيايي، و نه تنها اين شرايط، موثرند.

فردريش انگلس نيز در نامه معروف خود به ژوزف بلوخ (٢١ سپتامبر ١٨٩٠) به اين نكته اشاره دارد و ازجمله مي نويسد: «... بخش اقتصادي جامعه، پايه و اساس زيربنا را تشكيل مي دهد، اما مسائل و عوامل متعددي از روبنا، بر اشكال سياسي نبرد طبقاتي و نتايج آن تاثير مي گذارد. ...» (٢).

اقتصاددان ماركسيستِ آلماني گلدبرگ نيز در كتاب خود با عنوان ”استقلال جنوب“، شيوه توليد در كشورهاي آسيايي، افريقاييِ جنوب صحرا و آمريكاي مركزي- جنوبي را مورد بررسي قرار داده و نقش عامل اقليمي را در چگونگي شكل گيري شيوه توليد در اين سرزمين ها نشان مي دهد.

اما اين شرايط جغرافيايي، يا به قول انگلس «عوامل متعدد روبنايي»، از جمله «در فضاهاي شهري» كه رفيق سپيداري آن را «سپهر» مي نامد (ص ٩)، در مضمون ”اقتصاد سياسي“ نظام سرمايه داري در نيويورك يا تهران تغييري ايجاد نمي سازد كه بررسي آن را علم ”ماترياليسم تاريخي“ به عهده دارد. علم ماترياليسم تاريخي بررسي علت علّي پديدار شدن صورتبندي اقتصادي- اجتماعي متفاوت را در طول تاريخ در جوامع متفاوت به عهده دارد كه به قول ماركس و انگلس در ”مانيفست حزب كمونيست“، در «تاريخ نبرد طبقاتي» در جوامع مختلف  تظاهر مي كند!

 

البته همان طور كه رفيق سپيداري اشاره دارد، نبايد «خود را حق مطلق و ديگران را ”كفر“ مطلق تلقي كنيم» (ص ١٤)، اما بايد در ارزيابي از ”نو“، هميشه اسلوب شناخت ”ماترياليست تاريخي“ از پديده هاي ”نو“ را كه با پرسشِ «به سود كيست؟» عجين شده است، در نظرم گيريم و رابطه ديالكتيكي آن را با شرايط نبرد طبقاتي در جامعه مورد توجه قرار دهيم. تنها از اين طريق مي توان كليت هستي اجتماعي را به مثابه روندي با سه بُعد زماني شناخت و درك كرد:

«ماركسيسم عبارت است از انديشه ي شناخت تاريخي، هنگامي كه گذشته را مورد بررسي قرار مي دهد؛ انديشه آزاديبخش، هنگامي كه در باره آينده مي انديشد؛ و آن هنگام كه انديشه ي ماركسيستي براي درك وضع زمان حال مي انديشد، انديشه تشخيص وضع حال است. اين سه بعد زمانيِ شناخت از پديده ها، از يك پارچگي برخوردار است. از اين رو تشخيص وضع كنوني بدون آگاهي از گذشته و انديشيدن در باره آينده (كه بُعد ممكن يك حقيقت تاريخي را تشكيل مي دهد) ناممكن است.» (٣) 

 

١-  نگاه شود به http://www.rahman-hatefi.net/navidenou-850-95-60-950229.htm

٢- نگاه شود به ”جامعه مدني و آگاهي پسامدرنيستي“، ص ١٦ به بعد در www.tudehia.com

٣- - توماس مچر، ”ماركسيسم به مثابه تئوريِ بهم پيوستگي كليت“ در نشريه Aufhebung ، نشريه فلسفه ي ديالكتيكي، شماره ٢٠١٥/٧. مچر در رساله خود، نظر فيلسوف ديگر آلماني، هانس هينس هولس را در باره انديشه ديالكتيكي توضيح مي دهد كه هولس در اثرش ”طرح جهان و [تئوري] بازتاب“ ارايه مي كند. مچر در رساله خود ضمن توضيح بهم تنيدگي كليت واقعيت مورد نظر هولس، به آن اضافاتي در باره سه بُعد زماني واقعيت مي افزايد و تئوري را توسعه مي دهد. مطالعه هر دو اثر به علاقمندان توصيه مي شود.

 

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin مطلب را به آزادگی بفرستید:Azadegi  

     بازگشت به صفحه نخست

نامه ها ومقالات خودرا به نشانی webmaster@rahman-hatefi.net  بقرستید

انتشار اخبار، مقالات و بیانیه ها در این صفحه الزاماً به معنای تایید آن‌ها نیست
 
    اشتراك در نویدنو

  

نشانی پست الکترونیک: